گروه فرهنگی مشرق - احمدرضا هدایتی(کارشناس فرهنگی): در مکتب فرآیند تحقق اهداف اسلامی، ویژگیها و معیارهای دولت و جامعه اسلامی به نوعی در امتداد یکدیگر قرار دارند، به این معنا که شکل گیری شاخصههای دولت اسلامی میتواند به ایجاد کشور یا جامعه اسلامی و نهایتاً به پیدایش تمدن نوین اسلامی منجر شود، اما همین معیارها و شاخصهها، خود در چند بخش نسبتاً مجزا از یکدیگر دسته بندی و به اجزای کوچکتر و دقیقتری تقسیم می شوند.
اولین گروه از این مولفهها مُعرف ماهیت ارکان و تشکیلات یک حکومت اسلامی است و گروه دوم به مسئولین نظام اختصاص دارد و بیانگر ویژگیهای رفتاری و اخلاق فردی مدیران نظام اسلامی است و دسته سوم نیز جنبه عمومی داشته و کل جامعه را در بر می گیرد.
قبل از بیان ویژگیهای مورد اشاره در هر یک از این سه بخش، لازم است، نگاهی گذرا داشته باشیم به یکی از تعاریف رهبر معظم انقلاب اسلامی از نظام اسلامی که به مرحله دوم از فرآیند تحقق اهداف اسلامی اختصاص داشته و در این تعریف به ویژگیهای نظام به عنوان پیش نیازِ ورود به مراحل بعدی یعنی؛ دولت اسلامی، کشور یا جامعه اسلامی و تمدن اسلامی اشاره شده است: «منظور من در اینجا از نظام اسلامى، یعنى آن هویت کلى که تعریف مشخصى دارد، که کشور، ملت و صاحبان انقلاب، که مردم هستند، آن را انتخاب میکنند. ... یعنى نظامى که در آن، مردمسالارى از اسلام گرفته شده است و با ارزشهاى اسلامى همراه است».(1)
به عبارت دیگر مهمترین ویژگی گام دوم چیزی نیست جز مردم سالاری توأم با ارزشهای اسلامی یا همان مردم سالاری دینی، که بر اساس انتخاب خود مردم شکل گرفته است، البته این موارد تنها ویژگیهای مراحل پنجگانه تحقق اهداف انقلاب اسلامی نیستند و مبانی اسلامی سرشار از اصول و ارزشهای خُرد و کلانی است که تجمیع آنها میتواند تصویر کاملی از سیمای حکومت اسلامی به معنای واقعی کلمه را ارائه کند و لذا بی شک آنچه در ادامه خواهد آمد، مهمترین ویژگیها و شاخصههایی محسوب میشوند که حضرت آیتالله خامنهای با توجه به مقتضیات زمان و اولویتهای فعلی کشور، مورد اشاره قرار دادهاند و مسئولین ارکان دولتی به عنوان پرچمداران نظام، در رأس آن قرار دارند. اما معیارها و شاخصههای مطرح در این رابطه کدامند؟
*ویژگیهای مسئولان نظام اسلامی
همان گونه که در بخشهای قبلی اشاره شد، از نظر رهبر انقلاب اسلامی کسب کامل معرفتهای اخلاقی و رفتاری از سوی مسئولان، مهمترین نیاز و رمز اصلی موفقیت در این مسیر به شمار میرود، بنابراین در گام نخست، به کارگزاران نظام توصیه میکنند که «هر کدام از شما تلاش کنید که برای این مسئولیتها خودتان را با الگوی اسلامی منطبق سازید، یعنی دینتان، تقوایتان، رعایتتان نسبت به حال مردم، رعایتتان نسبت به شرع، رعایتتان نسبت به بیتالمال، اجتنابتان از خودخواهیها و خود پرستیها و رفیق بازیها و قوم و خویشپرستیها و اجتنابتان از تنبلی و بیکاری و بیعملی و هوی و هوس و این چیزها مطابق با الگوی اسلام باشد، ..... ضوابط در دست همه ما هست امروز همهمان وظیفه داریم».(2)
رهبر انقلاب تمسک به اهل بیت(ع) و تبعیت از سیره علوی را گام دیگری برای موفقیت در این زمینه معرفی میکنند و ضمن بیان اوصاف کارگزاران نظام اسلامی، میفرمایند: «باید روح زندگی علوی یعنی عدالت، تقوا، پارسایی، پاکدامنی، بیپروایی در راه خدا و میل و شوق به مجاهدت در راه خدا را در خودمان زنده کنیم، باید به سمت اینها برویم، این کار اساسی ماست و به شما عرض کنم، در آن صورت کارآمدی جمهوری اسلامی هم مضاعف خواهد شد».(3)
ایشان با تواضع تمام، خودشان را نیز متذکر میشوند و چنین بیان میکنند: «من و امثال من اگر خودمان صادق باشیم، مىتوانیم مردم را صادق بار بیاوریم. اگر خود ما اسیر هوى و هوس نباشیم، مىتوانیم مردم را آزاد از هوى و هوس بار بیاوریم. اگر ما شجاع باشیم، مىتوانیم مردم را شجاع بار بیاوریم. اگر من و امثال من اسیر هوى و هوس و دنبال طمع و بنده و ذلیلِ ترس و طمع خود بودیم، نمىتوانیم مردم را با فضایل بار بیاوریم».(4)
رهبر معظم انقلاب در سخنرانیشان در این رابطه، بار دیگر اولین و مهمترین شاخصه را شاخص اعتقادی و اخلاقی نام میبرند و موضوع را به این ترتیب یادآور میشوند: «یک مرورى بکنیم به شاخصهاى دولتى که در این روزگار دولت مطلوب محسوب میشود. البتّه ما ادعا نداریم که دولت ما یک دولت اسلامى به معناى حقیقى و کامل کلمه است ...... اوّلین شاخص، شاخص اعتقادى و اخلاقى است، به خصوص در مسئولان ردههاى بالا، سلامت اعتقادى، سلامت اخلاقى، سلامت عملکردى که از اعتقاد درست و نگاه درست به حقایق جامعه ناشى میشود. این شاخص اوّل است. ما خوشبختانه براى اعتقاد درست و براى آنچه که باید آن را حق دانست، دچار ابهام و سردرگمى نیستیم ..... یکى از چیزهایى که من بر روى آن تکیه میکنم در این زمینه اعتقاد و نگاه قلبى و گرایش قلبى، مسأله اعتماد به خداى متعال است، اعتماد به وعدههاى الهى است؛ این از جمله مطالبى است که بنده اصرار دارم ما روى این کوتاهى نکنیم».(5)
در ابتدای این بخش اشاره شد که معیارهای دولت اسلامی از دو زاویه قابل بررسی است، یکی ماهیت ساختاری ارکان و اجزای دولت اسلامی که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد و دیگری ویژگیهای اخلاقی و رفتاری مدیران و کارگزاران نظام اسلامی که با عنایت به بیانات مقام معظم رهبری، اهم آنها در مفاهیم ذیل خلاصه میشوند؛ تقوا، عدالت، صداقت، پارسایی، پاکدامنی، بیپروایی و شجاعت و مجاهدت در راه خدا و رعایت شرع، رعایت بیتالمال و رعایت مردم، سلامت اخلاقی و اعتقادی، اعتماد به خدای متعال و نصرت الهی و همچنین تطبیق دین و تقوا با الگوی اسلامی و در یک کلام، گزینش زندگی علوی و متقابلاً اجتناب از تنبلی و بیکاری و بیعملی و هوی و هوس، خودخواهیها، ترس و بنده و ذلیلِ طمع بودن که برای هر یک میتوان مصادیق متعددی را برشمرد. البته بیان مصادیق و تفکیک و تدقیق معیارها، شاخصهها و ویژگیهای مورد بحث میتواند در مورد تمام بخشها و اجزای دولت اسلامی عینیت پیدا کند.
*ویژگیهای و شاخصههای دولت اسلامی
مقتدای مسلمین جهان، دستیابی به ویژگیهای دولت اسلامی را مستلزم رفتار عملی دستگاه حاکمه و مسئولان کشور در این جهت دانسته و معتقدند که تا به حال تلاشهای فراوانی در این زمینه صورت گرفته، لیکن این اقدامات را ناکافی میدانند و میافزایند: «اما دولت اسلامىای که بتواند مقاصدى را که ملت ایران و انقلاب عظیم آنها داشت، تأمین کند، دولتى است که در آن رشوه نباشد، فساد ادارى نباشد، ویژهخوارى نباشد، کمکارى نباشد، بىاعتنایى به مردم نباشد، میل به اشرافىگرى نباشد، حیف و میل بیتالمال نباشد و دیگر چیزهایى که در یک دولت اسلامى لازم است».(6)
ایشان در بیان مفهوم رفتار عملی میفرمایند: «معناى شعار دولت اسلامى این است که ما مىخواهیم اعمال فردى، رفتار با مردم، رفتار بین خودمان و رفتار با نظامهاى بینالمللى و نظام سلطه امروز جهانى را به معیارها و ضوابط اسلامى نزدیکتر کنیم».(7)
رهبر معظم انقلاب نتیجه این رویکرد را حاکمیت اسلام واقعی و ارزشهای والای انسانی دانسته و میافزایند: «اگر دولت به معناى واقعى کلمه اسلامى شد، آنگاه کشور به معناى واقعى کلمه اسلامى خواهد شد، عدالت مستقر خواهد شد، تبعیض از بین خواهد رفت، فقر به تدریج ریشهکن مىشود، عزّت حقیقى براى مردم به وجود مىآید، جایگاهش در روابط بینالملل ارتقاء پیدا مىکند، این مىشود کشور اسلامى».(8)
همانطور که اشاره شد، رهبر انقلاب همواره مسائل معنوی را در اولویت قرار داده و به همین دلیل شاخص اعتقادی و اخلاقی که از ویژگیهای مسئولان دولت اسلامی محسوب میشود، در ردیف اول از شاخصههای هفتگانه اخیر ایشان قرار گرفته است، اما شاخص دوم در آخرین سخنرانی ولیامر مسلمین در این زمینه عبارت است از: «مسأله خدمت به خلق است؛ روحیه خدمت، که این گفتمان اصلى دولت اسلامى همین خدمت است؛ اصلاً فلسفه وجود ما جز این نیست؛ ما آمدهایم خدمت کنیم به مردم و هیچ چیز نباید ما را از این وظیفه غافل کند. البته ما هر کداممان دلبستگیهایى داریم، سلیقههایى داریم؛ در زمینه سیاسى، در زمینه مسائل اجتماعى، دوستیهایى داریم، دشمنیهایى داریم، اینها همه حاشیه است؛ متن عبارت است از خدمت؛ نباید بگذاریم این حواشى بر روى این متن اثر بگذارد.
دوّم اینکه در زمینه خدمت، کار را باید جهادى کرد؛ جهادى به معناى بىقانونى نیست ..... کار جهادى یعنى از موانع عبور کردن، موانع کوچک را بزرگ ندیدن، آرمانها را فراموش نکردن، جهت را فراموش نکردن، شوق به کار؛ این کار جهادى است. کار را باید جهادى انجام داد تا إنشاءالله خدمت به خوبى انجام بگیرد».(9)
ایشان مجدداً از عدالت به عنوان شاخص دیگر نام میبرند و میافزایند: «شاخص سوّم، مسأله عدالت است. بنده بارها عرض کردهام - در جلسات خصوصى با بعضى از شماها در طول این سالها - معتقد نیستم به پیشرفت بدون عدالت، ما این دهه را اسم گذاشتیم به «دههى پیشرفت و عدالت».(10)
معظمله شاخص بعد را به این شکل یادآور میشوند: «شاخص بعدى که شاخص چهارم است، سلامت اقتصادى و مبارزه با فساد است. ببینید منصب حکومتى، جایگاه قدرت و منابع مالى است؛ وسوسهها در اینجا انسان را راحت نمیگذارد ..... شما باید مراقب باشید، شما باید چشم بصیرِ بیناى خودتان را بر سرتاسر این دستگاهى که زیر اشراف شما است و تحت مدیریت شما است، آن چنان بگسترانید که نگذارید در یک گوشهاى ناسلامتىِ اقتصادى به وجود بیاید و این وسوسهها کارگر بشود. حتى قبل از آنکه دستگاههاى نظارتى وارد بشوند؛ ..... نگذارید که فساد و رشوه و پارتىبازى و اسراف و تجمل و خرجهاى زیادى و مانند اینها، در دستگاهتان نفوذ بکند».(11)
از نظر معظمله شاخص پنجم عبارت است از: «شاخص بعدى، مسأله قانونگرایى است. خب قانونگرایى خیلى مهم است. قانون ریل است؛ از این ریل اگر چنانچه خارج شدیم، حتماً آسیب و صدمه است ..... این را باید نهادینه کرد؛ در مجموعه دستگاهها این باید نهادینه بشود و جزو رعایت قانون، رعایت اسناد بالادستى است که امروز خوشبختانه در کشور وجود دارد؛ مثل سیاستهاى کلى، سند چشمانداز، مصوبات شوراهاى عالى از قبیل شوراى عالى انقلاب فرهنگى، از قبیل شوراى عالى مجازى، ..... یکى سیاستهاى تحول نظام ادارى است که تصویب هم شده، ابلاغ هم شده».(12)
ششمین شاخص ویژگی مهمی است که معمولاً مورد غفلت برخی از مسئولان واقع میشود و رهبر انقلاب به این شکل آن را توصیف کردهاند: «یک شاخص دیگر، مسأله حکمت و خردگرایى در کارها است؛ کار کارشناسى، مطالعه درست، ملاحظه جوانب و آثار و تبعات یک اقدام، و حتى گاهى ملاحظه تبعات یک اظهارنظر؛ گاهى یک اظهارنظر از سوى یک مسئولِ داراى جایگاه و به اصطلاح داراى تریبون، داراى منبر، یک تأثیرات سویى میگذارد که این تأثیرات را اگر انسان بخواهد برطرف کند، مبالغى بایستى کار کند، ..... همان قضیه سنگ توى چاه است، واقعاً مشکلات ایجاد میکند. بایستى سنجیده اظهارنظر کرد، ...... این جور نباشد که ما حالا یک مدیرى هستیم، یک مسئولى هستیم، درباره یک مسألهاى یک مطلبى به ذهنمان میرسد، کارشناسى نشده، بررسى نشده، جوانب دیده نشده، این را نباید پرتاب کرد در فضاى افکار عمومى؛ گاهى اوقات جمع کردنش کار سخت و مشکلى است. این خردگرایى و حکمت در مدیریتها و در کارها است و از جمله شقوق همین حکمت، استفاده از ظرفیت بالاى کارشناسى است».(13)
آخرین شاخصه مهمی که ولی امر مسلمین به آن پرداختهاند، ضرورت توجه و تمرکز بر استفاده از ظرفیتهای داخلی و خودباوری در ابعاد مختلف است، به عبارت دیگر ایشان از این طریق شعار تاریخی بنیانگذار انقلاب مبنی بر «ما میتوانیم» را یادآور شده و میفرمایند: «یک شاخص دیگر هم عرض بکنیم، این بخش را من دیگر ادامه ندهم بیشتر از این؛ تکیه به ظرفیت درونزاى کشور است؛ نگاهمان به بیرون نباشد. این، توصیهى ما است؛ این معنایش این نیست که از امکاناتى که در بیرون هست استفاده نکنیم؛ این دو حرف با هم اشتباه نشود. امیدمان را به بیرون از ظرفیت داخلى کشور ندوزیم».(14)
به این ترتیب در اندیشه رهبری، دولت اسلامی دولتی است که عاری از فساد ادارى، پارتىبازى، رشوه، ویژهخوارى، کمکارى، بىاعتنایى به مردم، حیف و میل بیتالمال و اسراف، میل به اشرافىگرى و تجمل و خرجهاى زیادى و امثال این ناهنجاریها باشد، به تعبیر رهبر انقلاب، متقابلاً دولت اسلامی محتوایی دارد که مبتنی بر ارزشها، اصول و مبانی اسلامی است و برخی از مهمترین آنها عبارتند از: عدالت، حکمت و خردگرایى در کارها، قانونگرایى و رعایت اسناد بالادستى، سلامت اقتصادى و مبارزه با فساد، شوق به کار، داشتن روحیه خدمت، خدمت به خلق، انجام کار به شکل جهادى، خودباوری، تکیه به ظرفیت درونزاى کشور، قابلیت عبور کردن از موانع، موانع کوچک را بزرگ ندیدن، آرمانها را فراموش نکردن، جهت را فراموش نکردن و سایر موارد مشابه دیگری که تحقق آنها در گرو رفتار و عملکرد مسئولان نظام قرار دارد.
*ویژگیهای و شاخصههای کشور یا جامعه اسلامی
مقام معظم رهبری ویژگیهای یک تشکیلات مُتصف به ارزشهای اسلامی را اینگونه توصیف میکنند: «کشور اسلامى یعنى کشورى که اسلامِ حیاتبخش، اسلامِ نشاطآور، اسلامِ تحرکآفرین، اسلامِ بدون کجاندیشى و تحجر و انحراف، اسلامِ بدون التقاط، اسلامِ شجاعتبخش به انسانها و اسلامِ هدایت کننده انسانها به سوى علم و دانش بر آن حاکم است؛ اسلامى که با همان شکلى که در قرن اول اسلامى به آن عمل شد، توانست یک مجموعه پراکنده را به اوج تمدن تاریخى و جهانى برساند».(15)
تصویر رهبر معظم انقلاب از جامعه یا کشور اسلامی، تصویری است روشن و جامع که دربردارنده ویژگیها، اصول و ارزشهای اسلامی است، ایشان جامعه اسلامی را در یک تعریف کلی به این شکل بیان میکنند: «جامعه اسلامى یعنى چه؟ یعنى جامعهاى که در آن، آرمانهاى اسلامى، اهداف اسلامى، آرزوهاى بزرگى که اسلام براى بشر ترسیم کرده است، تحقق پیدا کند. جامعه عادل، برخوردار از عدالت، جامعه آزاد، جامعهاى که مردم در آن، در اداره کشور، در آینده خود، در پیشرفت خود داراى نقشند، داراى تأثیرند، جامعهاى داراى عزت ملى و استغناى ملى، جامعهاى برخوردار از رفاه و مبراى از فقر و گرسنگى، جامعهاى داراى پیشرفتهاى همهجانبه، پیشرفت علمى، پیشرفت اقتصادى، پیشرفت سیاسى و بالاخره جامعهاى بدون سکون، بدون رکود، بدون توقف و در حال پیشروى دائم».(16)
ایشان بار دیگر در یکی از سخنرانیهایشان به شکل گذرا همان ویژگیها را مورد تأکید قرار داده و میفرمایند: «همان جامعه اسلامیای که من چند روز قبل از این در کرمانشاه تصویر و تشریح کردم؛ آن عدالت، آن مردم سالاری به معنای واقعی، آن کرامت انسانی، آن آزادی اسلامی».(17)
در بیان رهبری؛ جامعهی منزه از کجاندیشى، تحجر، انحراف و بدون التقاط همان جامعهای است که به عنوان جامعه اسلامی شناخته میشود و مهمترین معیارهای آن عبارتند از: شجاعتبخش به انسانها، هدایت کننده انسانها به سوى علم و دانش، جامعهاى آرمانى با اهداف اسلامى، محقق کننده آرزوهاى بزرگ اسلامی براى بشر، جامعه عادل و برخوردار از عدالت، جامعه آزاد، جامعهاى مبتنی بر مردم سالاری دینی، جامعهاى عزتمند و دارای استغناى ملى، جامعهاى برخوردار از رفاه و مبراى از فقر و گرسنگى، جامعهاى داراى پیشرفتهاى همه جانبه، پیشرفت علمى، پیشرفت اقتصادى، پیشرفت سیاسى دارای کرامت انسانی و آزادی اسلامی و بالاخره جامعهاى بدون سکون، بدون رکود، بدون توقف و در حال پیشروى دائم.
*مبانی پدیدآورنده مکتب فرآیند
تردیدی وجود ندارد که بیانات و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی و ژرفاندیشی و شناخت درست ایشان از نیازها و الزامات جهان معاصر، ریشه در اصول و ارزشهای اسلامی و تمسک رهبر انقلاب به فقه اسلامی و سیره و روش پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) داشته و متأثر از رابطه قوی معنوی ایشان با آفریدگار جهان هستی است و تداوم پیروی از نگاه استراتژیک بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) نیز در شکل گرفتن این نگاه عمیق، نقش اساسی داشته است.
به همین دلیل است که ایشان همواره بر ضرورت فهم کارساز از مبانی اسلامی تأکید داشته و با خطاب قرار دادن علما و اندیشمندان جهان اسلام میفرمایند: «در یک صحنه دیگر، ما به فهم مباحث اسلامى به شکل کارساز براى مسائل دنیاى این قرن نیاز داریم. امت اسلامى در طول قرنها - یعنى در دوران انزواى اسلام - کمتر با مسائل واقعى مواجه شد؛ اما امروز ما با مسائل بسیارى که وضع زمان و پیشرفتهاى علمى بر ما تحمیل میکند مواجهیم؛ ما باید براى اینها از متن اسلام جواب پیدا کنیم. اسلام مطمئناً براى همه نیازهاى بشر پاسخ دارد؛ این ما هستیم که بایستى با ابتکار و استعداد، این جوابها را پیدا کنیم و در مقابل بشرِ سؤال کننده بگذاریم؛ این کارِ علما و متفکران است.
البته در این کار بایستى به شدت مراقب بود که تحت تأثیر فشارهاى تحمیل شدهى از طرف فرهنگ رایج جهانى قرار نگیریم. آنچه که ما به دست میآوریم، باید در چارچوب عبودیت خدا باشد؛ چون صراط مستقیم، صراط عبودیت است؛ بایستى در چارچوب عبودیت الهى باشد، طبعاً باید بگردیم و حکم خدا را پیدا کنیم. ..... ما مسلمانان بایستى در مقابل تهاجم و هوچیبازى غرب و تبلیغات غربى بایستیم تا بتوانیم راهمان را پیش ببریم. این طور نباشد که اگر آنها به ما گفتند شما مرتجعید، خود ما هم واقعاً باور کنیم که مرتجعیم؛ کأنه در دلمان قبول کردهایم که مرتجع هستیم»!(18)
حضرت آیتالله خامنهای ضمن یادآوری اقیانوس عظیم مبانی اسلامی، تولید فکر و پرورش انسان را دو عنصر اساسی برای ایجاد تمدن اسلامى معرفی میکنند و در تشریح عنصر تولید علم اظهار میدارند: «فکر اسلامى مثل یک دریاى عمیق است؛ یک اقیانوس است. هر کس که لب اقیانوس رفت، نمیتواند ادعا کند که اقیانوس را شناخته است. هر کس هم که نزدیک ساحل پیش رفت و یا چند مترى در آب در یک نقطهاى فرو رفت، نمیتواند بگوید اقیانوس را شناخته است. سیر در این اقیانوس عظیم و رسیدن به اعماق آن و کشف آن، که از کتاب و سنت همه اینها استفاده میشود، کارى است که همگان باید بکنند؛ کارى است که در طول زمان باید انجام گیرد. تولید فکر در هر زمانى متناسب با نیاز آن زمان از این اقیانوس عظیم معارف ممکن است.
یک روزى حرفهاى مرحوم شهید مطهّرى که مطرح میشد، به گوش بعضى ناآشنا میآمد. حرفهاى شهید مطهرى، حرفهاى دین بود؛ حرفهاى قرآن بود؛ حرفهاى اسلامى بود؛ اما بسیارى از کسانى که با دین و قرآن و اسلام هم سر و کار داشتند، با آن حرفها آشنایى نداشتند! در همه زمانها این امکان براى متفکران آگاه، قرآنشناسان، حدیثشناسان، آشنایان با شیوه استنباط از قرآن و حدیث، آشنایان با معارف اسلامى و مطالبى که در قرآن و در حدیث اسلامى و در سنّت اسلامى هست، وجود دارد که اگر به نیاز زمانه آشنا باشند، سؤال زمانه را بدانند، درخواست بشریت را بدانند، میتوانند سخن روز را از معارف اسلامى بیرون بیاورند. حرف نو همیشه وجود دارد؛ تولید فکر، تولید اندیشه راهنما و راهگشا براى بشریت».(19)
در جایی دیگر این موضوع را این گونه یادآور میشوند: «در تعالیم امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه، همه اینها وجود دارد ...... اینها که تغییرپذیر نیست. درس امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه ناظر به این چیزهاست. این اصالتها و این ثوابت حیات بشرى در طول تاریخ را امیرالمؤمنین(ع) بیان مىکند؛ ما آنها را مىخواهیم».(20)
از آنجا که متأسفانه هم اکنون برخی از اندیشمندان و صاحبنظران و سایر افراد خودباخته در قشر تحصیلکرده جامعه، کاملاً تحت تأثیر نظرات و دیدگاههای غربی و شرقی قرار دارند، لذا رهبر معظم انقلاب، ضمن نفی دموکراسی با مفهوم غربی، به این شکل ضرورت توجه به مفاهیم و مبانی اسلامی را مورد تأکید قرار میدهند: «اگر ما میگوییم آزادى، مقصودمان همان حرفهایى نیست که آنها میگویند؛ همان دموکراسىِ دروغین، من با قاطعیت عرض میکنم، دموکراسىاى که امروز در غرب رائج است - حالا یک جاهایى استثناء است - عمدتاً این دموکراسى دروغین است، واقعى نیست. پس منظور ما مفاهیمى است برگرفته از منطق اسلام و قرآن و آنچه که در معارف اسلامى است».(21)
بیانات و رهنمودهای بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) منبع دیگری است که رهبر انقلاب از آن به عنوان یک شاخص برای تطبیق مفاهیم مورد نظر با اهداف انقلاب اسلامی نام برده و میفرمایند: «علاوه بر منابع اسلامى که حالا ممکن است از منابع اسلامى، افراد گوناگونى تلقّىهاى مختلفى داشته باشند، ما مجموعه رهنمودهاى امام بزرگوار را داریم؛ امام، مورد اعتقاد و قبول و اذعان همه ما است. خب، مجموعه بیانات امام، مجموعه موضعگیرىهاى امام، مجموعه رهنمودهاى امام در اختیار ما است. این شد آن شاخص؛ به این باید اعتقاد داشته باشیم؛ بر طبق این باید عمل بکنیم؛ در موارد اشتباه، به این شاخص اصلى مراجعه بکنیم».(22)
ایشان در پاسخ به سوأل یکی از دانشجویان حاضر در یکی از مراسم سخنرانیهایشان، در مورد چگونگی آگاهی از نظرات و دیدگاههای حضرت امام(ره) در مورد مسائل مربوط به اسلام و انقلاب اسلامی، دانشجویان را به مطالعه و بررسی بیانات مکتوب ایشان دعوت کرده و میافزایند: «مجموع این حرفها، نظر امام است ..... واقعاً گروههاى کارى در زمینههاى مختلف، نظر امام را استنباط کنند، از گفتههاى امام به دست بیاورند».(23)
همان گونه که توضیح داده شد، مجموع بیانات فوق مؤید این نکته است، «مکتب فرآیند» ادامه همان مسیری است که حضرت امام(ره) در قالب انقلاب اسلامی ترسیم کرده و مردم پیوسته با حضور در صحنههای مختلف، به دفاع و حمایت از دستاوردهای آن در برابر دشمنان پرداختهاند.
*پینوشتها:
1-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان کرمانشاه در تاریخ 24/7/90
2-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام در تاریخ 12/9/72
3-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان نظام در تاریخ 6/8/83
4-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در خطبههای نماز جمعه تهران در تاریخ 28/5/84
5-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای هیأت دولت در تاریخ 6/6/92
6-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در خطبه های نماز جمعه تهران در تاریخ 28/5/84
7-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای هیأت دولت در تاریخ 8/6/84
8-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام در تاریخ 12/9/72
9-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای هیأت دولت در تاریخ 6/6/
10-همان
11-همان
12-همان
13-همان
14-همان
15-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در خطبههای نماز جمعه تهران در تاریخ 28/5/84
16-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان کرمانشاه در تاریخ 24/7/90
17-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در اجتماع مردم کنگاور در تاریخ 27/7/90
18-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در جمع میهمانان خارجی دهه فجر در تاریخ 14/11/70
19-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در تاریخ 14/7/79
20-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در خطبههای نماز جمعه تهران در تاریخ 28/5/84
21-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان کرمانشاه در تاریخ 24/7/90
22-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای هیأت دولت در تاریخ 6/6/92
23-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان در تاریخ 7/7/87
اولین گروه از این مولفهها مُعرف ماهیت ارکان و تشکیلات یک حکومت اسلامی است و گروه دوم به مسئولین نظام اختصاص دارد و بیانگر ویژگیهای رفتاری و اخلاق فردی مدیران نظام اسلامی است و دسته سوم نیز جنبه عمومی داشته و کل جامعه را در بر می گیرد.
قبل از بیان ویژگیهای مورد اشاره در هر یک از این سه بخش، لازم است، نگاهی گذرا داشته باشیم به یکی از تعاریف رهبر معظم انقلاب اسلامی از نظام اسلامی که به مرحله دوم از فرآیند تحقق اهداف اسلامی اختصاص داشته و در این تعریف به ویژگیهای نظام به عنوان پیش نیازِ ورود به مراحل بعدی یعنی؛ دولت اسلامی، کشور یا جامعه اسلامی و تمدن اسلامی اشاره شده است: «منظور من در اینجا از نظام اسلامى، یعنى آن هویت کلى که تعریف مشخصى دارد، که کشور، ملت و صاحبان انقلاب، که مردم هستند، آن را انتخاب میکنند. ... یعنى نظامى که در آن، مردمسالارى از اسلام گرفته شده است و با ارزشهاى اسلامى همراه است».(1)
به عبارت دیگر مهمترین ویژگی گام دوم چیزی نیست جز مردم سالاری توأم با ارزشهای اسلامی یا همان مردم سالاری دینی، که بر اساس انتخاب خود مردم شکل گرفته است، البته این موارد تنها ویژگیهای مراحل پنجگانه تحقق اهداف انقلاب اسلامی نیستند و مبانی اسلامی سرشار از اصول و ارزشهای خُرد و کلانی است که تجمیع آنها میتواند تصویر کاملی از سیمای حکومت اسلامی به معنای واقعی کلمه را ارائه کند و لذا بی شک آنچه در ادامه خواهد آمد، مهمترین ویژگیها و شاخصههایی محسوب میشوند که حضرت آیتالله خامنهای با توجه به مقتضیات زمان و اولویتهای فعلی کشور، مورد اشاره قرار دادهاند و مسئولین ارکان دولتی به عنوان پرچمداران نظام، در رأس آن قرار دارند. اما معیارها و شاخصههای مطرح در این رابطه کدامند؟
*ویژگیهای مسئولان نظام اسلامی
همان گونه که در بخشهای قبلی اشاره شد، از نظر رهبر انقلاب اسلامی کسب کامل معرفتهای اخلاقی و رفتاری از سوی مسئولان، مهمترین نیاز و رمز اصلی موفقیت در این مسیر به شمار میرود، بنابراین در گام نخست، به کارگزاران نظام توصیه میکنند که «هر کدام از شما تلاش کنید که برای این مسئولیتها خودتان را با الگوی اسلامی منطبق سازید، یعنی دینتان، تقوایتان، رعایتتان نسبت به حال مردم، رعایتتان نسبت به شرع، رعایتتان نسبت به بیتالمال، اجتنابتان از خودخواهیها و خود پرستیها و رفیق بازیها و قوم و خویشپرستیها و اجتنابتان از تنبلی و بیکاری و بیعملی و هوی و هوس و این چیزها مطابق با الگوی اسلام باشد، ..... ضوابط در دست همه ما هست امروز همهمان وظیفه داریم».(2)
رهبر انقلاب تمسک به اهل بیت(ع) و تبعیت از سیره علوی را گام دیگری برای موفقیت در این زمینه معرفی میکنند و ضمن بیان اوصاف کارگزاران نظام اسلامی، میفرمایند: «باید روح زندگی علوی یعنی عدالت، تقوا، پارسایی، پاکدامنی، بیپروایی در راه خدا و میل و شوق به مجاهدت در راه خدا را در خودمان زنده کنیم، باید به سمت اینها برویم، این کار اساسی ماست و به شما عرض کنم، در آن صورت کارآمدی جمهوری اسلامی هم مضاعف خواهد شد».(3)
ایشان با تواضع تمام، خودشان را نیز متذکر میشوند و چنین بیان میکنند: «من و امثال من اگر خودمان صادق باشیم، مىتوانیم مردم را صادق بار بیاوریم. اگر خود ما اسیر هوى و هوس نباشیم، مىتوانیم مردم را آزاد از هوى و هوس بار بیاوریم. اگر ما شجاع باشیم، مىتوانیم مردم را شجاع بار بیاوریم. اگر من و امثال من اسیر هوى و هوس و دنبال طمع و بنده و ذلیلِ ترس و طمع خود بودیم، نمىتوانیم مردم را با فضایل بار بیاوریم».(4)
رهبر معظم انقلاب در سخنرانیشان در این رابطه، بار دیگر اولین و مهمترین شاخصه را شاخص اعتقادی و اخلاقی نام میبرند و موضوع را به این ترتیب یادآور میشوند: «یک مرورى بکنیم به شاخصهاى دولتى که در این روزگار دولت مطلوب محسوب میشود. البتّه ما ادعا نداریم که دولت ما یک دولت اسلامى به معناى حقیقى و کامل کلمه است ...... اوّلین شاخص، شاخص اعتقادى و اخلاقى است، به خصوص در مسئولان ردههاى بالا، سلامت اعتقادى، سلامت اخلاقى، سلامت عملکردى که از اعتقاد درست و نگاه درست به حقایق جامعه ناشى میشود. این شاخص اوّل است. ما خوشبختانه براى اعتقاد درست و براى آنچه که باید آن را حق دانست، دچار ابهام و سردرگمى نیستیم ..... یکى از چیزهایى که من بر روى آن تکیه میکنم در این زمینه اعتقاد و نگاه قلبى و گرایش قلبى، مسأله اعتماد به خداى متعال است، اعتماد به وعدههاى الهى است؛ این از جمله مطالبى است که بنده اصرار دارم ما روى این کوتاهى نکنیم».(5)
در ابتدای این بخش اشاره شد که معیارهای دولت اسلامی از دو زاویه قابل بررسی است، یکی ماهیت ساختاری ارکان و اجزای دولت اسلامی که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد و دیگری ویژگیهای اخلاقی و رفتاری مدیران و کارگزاران نظام اسلامی که با عنایت به بیانات مقام معظم رهبری، اهم آنها در مفاهیم ذیل خلاصه میشوند؛ تقوا، عدالت، صداقت، پارسایی، پاکدامنی، بیپروایی و شجاعت و مجاهدت در راه خدا و رعایت شرع، رعایت بیتالمال و رعایت مردم، سلامت اخلاقی و اعتقادی، اعتماد به خدای متعال و نصرت الهی و همچنین تطبیق دین و تقوا با الگوی اسلامی و در یک کلام، گزینش زندگی علوی و متقابلاً اجتناب از تنبلی و بیکاری و بیعملی و هوی و هوس، خودخواهیها، ترس و بنده و ذلیلِ طمع بودن که برای هر یک میتوان مصادیق متعددی را برشمرد. البته بیان مصادیق و تفکیک و تدقیق معیارها، شاخصهها و ویژگیهای مورد بحث میتواند در مورد تمام بخشها و اجزای دولت اسلامی عینیت پیدا کند.
*ویژگیهای و شاخصههای دولت اسلامی
مقتدای مسلمین جهان، دستیابی به ویژگیهای دولت اسلامی را مستلزم رفتار عملی دستگاه حاکمه و مسئولان کشور در این جهت دانسته و معتقدند که تا به حال تلاشهای فراوانی در این زمینه صورت گرفته، لیکن این اقدامات را ناکافی میدانند و میافزایند: «اما دولت اسلامىای که بتواند مقاصدى را که ملت ایران و انقلاب عظیم آنها داشت، تأمین کند، دولتى است که در آن رشوه نباشد، فساد ادارى نباشد، ویژهخوارى نباشد، کمکارى نباشد، بىاعتنایى به مردم نباشد، میل به اشرافىگرى نباشد، حیف و میل بیتالمال نباشد و دیگر چیزهایى که در یک دولت اسلامى لازم است».(6)
ایشان در بیان مفهوم رفتار عملی میفرمایند: «معناى شعار دولت اسلامى این است که ما مىخواهیم اعمال فردى، رفتار با مردم، رفتار بین خودمان و رفتار با نظامهاى بینالمللى و نظام سلطه امروز جهانى را به معیارها و ضوابط اسلامى نزدیکتر کنیم».(7)
رهبر معظم انقلاب نتیجه این رویکرد را حاکمیت اسلام واقعی و ارزشهای والای انسانی دانسته و میافزایند: «اگر دولت به معناى واقعى کلمه اسلامى شد، آنگاه کشور به معناى واقعى کلمه اسلامى خواهد شد، عدالت مستقر خواهد شد، تبعیض از بین خواهد رفت، فقر به تدریج ریشهکن مىشود، عزّت حقیقى براى مردم به وجود مىآید، جایگاهش در روابط بینالملل ارتقاء پیدا مىکند، این مىشود کشور اسلامى».(8)
همانطور که اشاره شد، رهبر انقلاب همواره مسائل معنوی را در اولویت قرار داده و به همین دلیل شاخص اعتقادی و اخلاقی که از ویژگیهای مسئولان دولت اسلامی محسوب میشود، در ردیف اول از شاخصههای هفتگانه اخیر ایشان قرار گرفته است، اما شاخص دوم در آخرین سخنرانی ولیامر مسلمین در این زمینه عبارت است از: «مسأله خدمت به خلق است؛ روحیه خدمت، که این گفتمان اصلى دولت اسلامى همین خدمت است؛ اصلاً فلسفه وجود ما جز این نیست؛ ما آمدهایم خدمت کنیم به مردم و هیچ چیز نباید ما را از این وظیفه غافل کند. البته ما هر کداممان دلبستگیهایى داریم، سلیقههایى داریم؛ در زمینه سیاسى، در زمینه مسائل اجتماعى، دوستیهایى داریم، دشمنیهایى داریم، اینها همه حاشیه است؛ متن عبارت است از خدمت؛ نباید بگذاریم این حواشى بر روى این متن اثر بگذارد.
دوّم اینکه در زمینه خدمت، کار را باید جهادى کرد؛ جهادى به معناى بىقانونى نیست ..... کار جهادى یعنى از موانع عبور کردن، موانع کوچک را بزرگ ندیدن، آرمانها را فراموش نکردن، جهت را فراموش نکردن، شوق به کار؛ این کار جهادى است. کار را باید جهادى انجام داد تا إنشاءالله خدمت به خوبى انجام بگیرد».(9)
ایشان مجدداً از عدالت به عنوان شاخص دیگر نام میبرند و میافزایند: «شاخص سوّم، مسأله عدالت است. بنده بارها عرض کردهام - در جلسات خصوصى با بعضى از شماها در طول این سالها - معتقد نیستم به پیشرفت بدون عدالت، ما این دهه را اسم گذاشتیم به «دههى پیشرفت و عدالت».(10)
معظمله شاخص بعد را به این شکل یادآور میشوند: «شاخص بعدى که شاخص چهارم است، سلامت اقتصادى و مبارزه با فساد است. ببینید منصب حکومتى، جایگاه قدرت و منابع مالى است؛ وسوسهها در اینجا انسان را راحت نمیگذارد ..... شما باید مراقب باشید، شما باید چشم بصیرِ بیناى خودتان را بر سرتاسر این دستگاهى که زیر اشراف شما است و تحت مدیریت شما است، آن چنان بگسترانید که نگذارید در یک گوشهاى ناسلامتىِ اقتصادى به وجود بیاید و این وسوسهها کارگر بشود. حتى قبل از آنکه دستگاههاى نظارتى وارد بشوند؛ ..... نگذارید که فساد و رشوه و پارتىبازى و اسراف و تجمل و خرجهاى زیادى و مانند اینها، در دستگاهتان نفوذ بکند».(11)
از نظر معظمله شاخص پنجم عبارت است از: «شاخص بعدى، مسأله قانونگرایى است. خب قانونگرایى خیلى مهم است. قانون ریل است؛ از این ریل اگر چنانچه خارج شدیم، حتماً آسیب و صدمه است ..... این را باید نهادینه کرد؛ در مجموعه دستگاهها این باید نهادینه بشود و جزو رعایت قانون، رعایت اسناد بالادستى است که امروز خوشبختانه در کشور وجود دارد؛ مثل سیاستهاى کلى، سند چشمانداز، مصوبات شوراهاى عالى از قبیل شوراى عالى انقلاب فرهنگى، از قبیل شوراى عالى مجازى، ..... یکى سیاستهاى تحول نظام ادارى است که تصویب هم شده، ابلاغ هم شده».(12)
ششمین شاخص ویژگی مهمی است که معمولاً مورد غفلت برخی از مسئولان واقع میشود و رهبر انقلاب به این شکل آن را توصیف کردهاند: «یک شاخص دیگر، مسأله حکمت و خردگرایى در کارها است؛ کار کارشناسى، مطالعه درست، ملاحظه جوانب و آثار و تبعات یک اقدام، و حتى گاهى ملاحظه تبعات یک اظهارنظر؛ گاهى یک اظهارنظر از سوى یک مسئولِ داراى جایگاه و به اصطلاح داراى تریبون، داراى منبر، یک تأثیرات سویى میگذارد که این تأثیرات را اگر انسان بخواهد برطرف کند، مبالغى بایستى کار کند، ..... همان قضیه سنگ توى چاه است، واقعاً مشکلات ایجاد میکند. بایستى سنجیده اظهارنظر کرد، ...... این جور نباشد که ما حالا یک مدیرى هستیم، یک مسئولى هستیم، درباره یک مسألهاى یک مطلبى به ذهنمان میرسد، کارشناسى نشده، بررسى نشده، جوانب دیده نشده، این را نباید پرتاب کرد در فضاى افکار عمومى؛ گاهى اوقات جمع کردنش کار سخت و مشکلى است. این خردگرایى و حکمت در مدیریتها و در کارها است و از جمله شقوق همین حکمت، استفاده از ظرفیت بالاى کارشناسى است».(13)
آخرین شاخصه مهمی که ولی امر مسلمین به آن پرداختهاند، ضرورت توجه و تمرکز بر استفاده از ظرفیتهای داخلی و خودباوری در ابعاد مختلف است، به عبارت دیگر ایشان از این طریق شعار تاریخی بنیانگذار انقلاب مبنی بر «ما میتوانیم» را یادآور شده و میفرمایند: «یک شاخص دیگر هم عرض بکنیم، این بخش را من دیگر ادامه ندهم بیشتر از این؛ تکیه به ظرفیت درونزاى کشور است؛ نگاهمان به بیرون نباشد. این، توصیهى ما است؛ این معنایش این نیست که از امکاناتى که در بیرون هست استفاده نکنیم؛ این دو حرف با هم اشتباه نشود. امیدمان را به بیرون از ظرفیت داخلى کشور ندوزیم».(14)
به این ترتیب در اندیشه رهبری، دولت اسلامی دولتی است که عاری از فساد ادارى، پارتىبازى، رشوه، ویژهخوارى، کمکارى، بىاعتنایى به مردم، حیف و میل بیتالمال و اسراف، میل به اشرافىگرى و تجمل و خرجهاى زیادى و امثال این ناهنجاریها باشد، به تعبیر رهبر انقلاب، متقابلاً دولت اسلامی محتوایی دارد که مبتنی بر ارزشها، اصول و مبانی اسلامی است و برخی از مهمترین آنها عبارتند از: عدالت، حکمت و خردگرایى در کارها، قانونگرایى و رعایت اسناد بالادستى، سلامت اقتصادى و مبارزه با فساد، شوق به کار، داشتن روحیه خدمت، خدمت به خلق، انجام کار به شکل جهادى، خودباوری، تکیه به ظرفیت درونزاى کشور، قابلیت عبور کردن از موانع، موانع کوچک را بزرگ ندیدن، آرمانها را فراموش نکردن، جهت را فراموش نکردن و سایر موارد مشابه دیگری که تحقق آنها در گرو رفتار و عملکرد مسئولان نظام قرار دارد.
*ویژگیهای و شاخصههای کشور یا جامعه اسلامی
مقام معظم رهبری ویژگیهای یک تشکیلات مُتصف به ارزشهای اسلامی را اینگونه توصیف میکنند: «کشور اسلامى یعنى کشورى که اسلامِ حیاتبخش، اسلامِ نشاطآور، اسلامِ تحرکآفرین، اسلامِ بدون کجاندیشى و تحجر و انحراف، اسلامِ بدون التقاط، اسلامِ شجاعتبخش به انسانها و اسلامِ هدایت کننده انسانها به سوى علم و دانش بر آن حاکم است؛ اسلامى که با همان شکلى که در قرن اول اسلامى به آن عمل شد، توانست یک مجموعه پراکنده را به اوج تمدن تاریخى و جهانى برساند».(15)
تصویر رهبر معظم انقلاب از جامعه یا کشور اسلامی، تصویری است روشن و جامع که دربردارنده ویژگیها، اصول و ارزشهای اسلامی است، ایشان جامعه اسلامی را در یک تعریف کلی به این شکل بیان میکنند: «جامعه اسلامى یعنى چه؟ یعنى جامعهاى که در آن، آرمانهاى اسلامى، اهداف اسلامى، آرزوهاى بزرگى که اسلام براى بشر ترسیم کرده است، تحقق پیدا کند. جامعه عادل، برخوردار از عدالت، جامعه آزاد، جامعهاى که مردم در آن، در اداره کشور، در آینده خود، در پیشرفت خود داراى نقشند، داراى تأثیرند، جامعهاى داراى عزت ملى و استغناى ملى، جامعهاى برخوردار از رفاه و مبراى از فقر و گرسنگى، جامعهاى داراى پیشرفتهاى همهجانبه، پیشرفت علمى، پیشرفت اقتصادى، پیشرفت سیاسى و بالاخره جامعهاى بدون سکون، بدون رکود، بدون توقف و در حال پیشروى دائم».(16)
ایشان بار دیگر در یکی از سخنرانیهایشان به شکل گذرا همان ویژگیها را مورد تأکید قرار داده و میفرمایند: «همان جامعه اسلامیای که من چند روز قبل از این در کرمانشاه تصویر و تشریح کردم؛ آن عدالت، آن مردم سالاری به معنای واقعی، آن کرامت انسانی، آن آزادی اسلامی».(17)
در بیان رهبری؛ جامعهی منزه از کجاندیشى، تحجر، انحراف و بدون التقاط همان جامعهای است که به عنوان جامعه اسلامی شناخته میشود و مهمترین معیارهای آن عبارتند از: شجاعتبخش به انسانها، هدایت کننده انسانها به سوى علم و دانش، جامعهاى آرمانى با اهداف اسلامى، محقق کننده آرزوهاى بزرگ اسلامی براى بشر، جامعه عادل و برخوردار از عدالت، جامعه آزاد، جامعهاى مبتنی بر مردم سالاری دینی، جامعهاى عزتمند و دارای استغناى ملى، جامعهاى برخوردار از رفاه و مبراى از فقر و گرسنگى، جامعهاى داراى پیشرفتهاى همه جانبه، پیشرفت علمى، پیشرفت اقتصادى، پیشرفت سیاسى دارای کرامت انسانی و آزادی اسلامی و بالاخره جامعهاى بدون سکون، بدون رکود، بدون توقف و در حال پیشروى دائم.
*مبانی پدیدآورنده مکتب فرآیند
تردیدی وجود ندارد که بیانات و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی و ژرفاندیشی و شناخت درست ایشان از نیازها و الزامات جهان معاصر، ریشه در اصول و ارزشهای اسلامی و تمسک رهبر انقلاب به فقه اسلامی و سیره و روش پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) داشته و متأثر از رابطه قوی معنوی ایشان با آفریدگار جهان هستی است و تداوم پیروی از نگاه استراتژیک بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) نیز در شکل گرفتن این نگاه عمیق، نقش اساسی داشته است.
به همین دلیل است که ایشان همواره بر ضرورت فهم کارساز از مبانی اسلامی تأکید داشته و با خطاب قرار دادن علما و اندیشمندان جهان اسلام میفرمایند: «در یک صحنه دیگر، ما به فهم مباحث اسلامى به شکل کارساز براى مسائل دنیاى این قرن نیاز داریم. امت اسلامى در طول قرنها - یعنى در دوران انزواى اسلام - کمتر با مسائل واقعى مواجه شد؛ اما امروز ما با مسائل بسیارى که وضع زمان و پیشرفتهاى علمى بر ما تحمیل میکند مواجهیم؛ ما باید براى اینها از متن اسلام جواب پیدا کنیم. اسلام مطمئناً براى همه نیازهاى بشر پاسخ دارد؛ این ما هستیم که بایستى با ابتکار و استعداد، این جوابها را پیدا کنیم و در مقابل بشرِ سؤال کننده بگذاریم؛ این کارِ علما و متفکران است.
البته در این کار بایستى به شدت مراقب بود که تحت تأثیر فشارهاى تحمیل شدهى از طرف فرهنگ رایج جهانى قرار نگیریم. آنچه که ما به دست میآوریم، باید در چارچوب عبودیت خدا باشد؛ چون صراط مستقیم، صراط عبودیت است؛ بایستى در چارچوب عبودیت الهى باشد، طبعاً باید بگردیم و حکم خدا را پیدا کنیم. ..... ما مسلمانان بایستى در مقابل تهاجم و هوچیبازى غرب و تبلیغات غربى بایستیم تا بتوانیم راهمان را پیش ببریم. این طور نباشد که اگر آنها به ما گفتند شما مرتجعید، خود ما هم واقعاً باور کنیم که مرتجعیم؛ کأنه در دلمان قبول کردهایم که مرتجع هستیم»!(18)
حضرت آیتالله خامنهای ضمن یادآوری اقیانوس عظیم مبانی اسلامی، تولید فکر و پرورش انسان را دو عنصر اساسی برای ایجاد تمدن اسلامى معرفی میکنند و در تشریح عنصر تولید علم اظهار میدارند: «فکر اسلامى مثل یک دریاى عمیق است؛ یک اقیانوس است. هر کس که لب اقیانوس رفت، نمیتواند ادعا کند که اقیانوس را شناخته است. هر کس هم که نزدیک ساحل پیش رفت و یا چند مترى در آب در یک نقطهاى فرو رفت، نمیتواند بگوید اقیانوس را شناخته است. سیر در این اقیانوس عظیم و رسیدن به اعماق آن و کشف آن، که از کتاب و سنت همه اینها استفاده میشود، کارى است که همگان باید بکنند؛ کارى است که در طول زمان باید انجام گیرد. تولید فکر در هر زمانى متناسب با نیاز آن زمان از این اقیانوس عظیم معارف ممکن است.
یک روزى حرفهاى مرحوم شهید مطهّرى که مطرح میشد، به گوش بعضى ناآشنا میآمد. حرفهاى شهید مطهرى، حرفهاى دین بود؛ حرفهاى قرآن بود؛ حرفهاى اسلامى بود؛ اما بسیارى از کسانى که با دین و قرآن و اسلام هم سر و کار داشتند، با آن حرفها آشنایى نداشتند! در همه زمانها این امکان براى متفکران آگاه، قرآنشناسان، حدیثشناسان، آشنایان با شیوه استنباط از قرآن و حدیث، آشنایان با معارف اسلامى و مطالبى که در قرآن و در حدیث اسلامى و در سنّت اسلامى هست، وجود دارد که اگر به نیاز زمانه آشنا باشند، سؤال زمانه را بدانند، درخواست بشریت را بدانند، میتوانند سخن روز را از معارف اسلامى بیرون بیاورند. حرف نو همیشه وجود دارد؛ تولید فکر، تولید اندیشه راهنما و راهگشا براى بشریت».(19)
در جایی دیگر این موضوع را این گونه یادآور میشوند: «در تعالیم امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه، همه اینها وجود دارد ...... اینها که تغییرپذیر نیست. درس امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه ناظر به این چیزهاست. این اصالتها و این ثوابت حیات بشرى در طول تاریخ را امیرالمؤمنین(ع) بیان مىکند؛ ما آنها را مىخواهیم».(20)
از آنجا که متأسفانه هم اکنون برخی از اندیشمندان و صاحبنظران و سایر افراد خودباخته در قشر تحصیلکرده جامعه، کاملاً تحت تأثیر نظرات و دیدگاههای غربی و شرقی قرار دارند، لذا رهبر معظم انقلاب، ضمن نفی دموکراسی با مفهوم غربی، به این شکل ضرورت توجه به مفاهیم و مبانی اسلامی را مورد تأکید قرار میدهند: «اگر ما میگوییم آزادى، مقصودمان همان حرفهایى نیست که آنها میگویند؛ همان دموکراسىِ دروغین، من با قاطعیت عرض میکنم، دموکراسىاى که امروز در غرب رائج است - حالا یک جاهایى استثناء است - عمدتاً این دموکراسى دروغین است، واقعى نیست. پس منظور ما مفاهیمى است برگرفته از منطق اسلام و قرآن و آنچه که در معارف اسلامى است».(21)
بیانات و رهنمودهای بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) منبع دیگری است که رهبر انقلاب از آن به عنوان یک شاخص برای تطبیق مفاهیم مورد نظر با اهداف انقلاب اسلامی نام برده و میفرمایند: «علاوه بر منابع اسلامى که حالا ممکن است از منابع اسلامى، افراد گوناگونى تلقّىهاى مختلفى داشته باشند، ما مجموعه رهنمودهاى امام بزرگوار را داریم؛ امام، مورد اعتقاد و قبول و اذعان همه ما است. خب، مجموعه بیانات امام، مجموعه موضعگیرىهاى امام، مجموعه رهنمودهاى امام در اختیار ما است. این شد آن شاخص؛ به این باید اعتقاد داشته باشیم؛ بر طبق این باید عمل بکنیم؛ در موارد اشتباه، به این شاخص اصلى مراجعه بکنیم».(22)
ایشان در پاسخ به سوأل یکی از دانشجویان حاضر در یکی از مراسم سخنرانیهایشان، در مورد چگونگی آگاهی از نظرات و دیدگاههای حضرت امام(ره) در مورد مسائل مربوط به اسلام و انقلاب اسلامی، دانشجویان را به مطالعه و بررسی بیانات مکتوب ایشان دعوت کرده و میافزایند: «مجموع این حرفها، نظر امام است ..... واقعاً گروههاى کارى در زمینههاى مختلف، نظر امام را استنباط کنند، از گفتههاى امام به دست بیاورند».(23)
همان گونه که توضیح داده شد، مجموع بیانات فوق مؤید این نکته است، «مکتب فرآیند» ادامه همان مسیری است که حضرت امام(ره) در قالب انقلاب اسلامی ترسیم کرده و مردم پیوسته با حضور در صحنههای مختلف، به دفاع و حمایت از دستاوردهای آن در برابر دشمنان پرداختهاند.
*پینوشتها:
1-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان کرمانشاه در تاریخ 24/7/90
2-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام در تاریخ 12/9/72
3-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان نظام در تاریخ 6/8/83
4-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در خطبههای نماز جمعه تهران در تاریخ 28/5/84
5-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای هیأت دولت در تاریخ 6/6/92
6-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در خطبه های نماز جمعه تهران در تاریخ 28/5/84
7-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای هیأت دولت در تاریخ 8/6/84
8-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام در تاریخ 12/9/72
9-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای هیأت دولت در تاریخ 6/6/
10-همان
11-همان
12-همان
13-همان
14-همان
15-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در خطبههای نماز جمعه تهران در تاریخ 28/5/84
16-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان کرمانشاه در تاریخ 24/7/90
17-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در اجتماع مردم کنگاور در تاریخ 27/7/90
18-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در جمع میهمانان خارجی دهه فجر در تاریخ 14/11/70
19-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در تاریخ 14/7/79
20-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در خطبههای نماز جمعه تهران در تاریخ 28/5/84
21-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان کرمانشاه در تاریخ 24/7/90
22-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای هیأت دولت در تاریخ 6/6/92
23-بخشی از سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان در تاریخ 7/7/87