مشرق - وقتی ولاسکو به ایران آمد آزمون و خطای
فراوانی داشت و ما نتوانستیم به المپیک برویم. خیلی ها هم انتقاد کردند،
اواخر کار با آقای ولاسکو دورخیز ما آغاز شد. تفاوت بین آقای ولاسکو و کواچ
این است که ولاسکو زمان بیشتری داشت و یک مربی دوران دیده است و با تیم
های بزرگی مثل ایتالیا با آن ستارههای آن زمان قهرمان المپیک شده و یک
وجاهت بسیار بالایی در کنار زمین داشته که باعث می شد بازیکنانی که داخل
زمین هستند بدانند یک پشتیبان خیلی قوی کنارشان است و در تیم ملی ما نیز
این حالت را داشت. اما کواچ تجربه ولاسکو را ندارد ولی یک مربی میدانی
خیلی خوب است که از نظر فنی، اجرای مهارتها و برطرف کردن ضعفهای فنی میتواند الگوی بسیار مناسبی برای بازیکنان ملی ما باشد ولی از نظر مدیریت و
فن رهبری تیمی با آقای ولاسکو قابل مقایسه نیست.
کواچ اشتباهات زیادی در لیگ جهانی داشت، اصرار بیش از حد به میدان دادن یک یا بعضی بازیکنان و تعویض هایی که انجام میشد و گاهی اوقات همین اصرار بیش از حد باعث میشد تا ذهن بازیکنانی مثل میرزاجانپور به هم بخورد. اینها نقطه ضعف آقای کواچ است. کواچ بدون تردید در آینده مربی بسیار خوبی می شود. البته امیدوارم خصوصیات پرخاشگری مربیان بددهان و بدرفتار صربستانی را به والیبال ما وارد نکنند و فرهنگ غنی و متشخص مربیان ایتالیایی را به بدنه والیبال ما تزریق بکنند.
البته کواچ هنوز نیاز به زمان بیشتری دارد ولی فراموش نکنیم نیاز به این داشت تا در جریان لیگ سیلی بیدار کننده هم به بعضی ها بزند. زمانی که آقای ولاسکو آمد به شدت از اینکه هر بازیکنی و با هر مرتبه ای که وجود دارد بخواهد در تیم عرضاندام کند مخالفت کرد. دیدید که بازیکن بزرگی مثل سعید معروف را یکسال بیرون گذاشت. کواچ اگر می خواهد تیم را در مشت خود بگیرد، نیاز به قاطعیت در برخی موارد دارد. در جریان لیگ جهانی شاهد بودیم که در بسیاری از اوقات تیم در دست ایشان نبود. در 2 بازی آخر که فکر می کنم دلایل روانی بود و نه آمادگی جسمانی، سعید معروف شاداب نبود و تیم ما هم شاداب کار نکرد. معروف مغز متفکر والیبال ملی ماست و هر وقت که اراده کند می تواند تیم را به اوج برساند. باید بین سعید معروف، کواچ و فدارسیون یک تبادل و تعادل روحی -روانی بوجود بیاید. یک نکته مهم را فراموش نکنیم، سعید معروفِ والیبال ملی ما امروز به مرز 29 سالگی رسیده است.
* جمشید حمیدی
کواچ اشتباهات زیادی در لیگ جهانی داشت، اصرار بیش از حد به میدان دادن یک یا بعضی بازیکنان و تعویض هایی که انجام میشد و گاهی اوقات همین اصرار بیش از حد باعث میشد تا ذهن بازیکنانی مثل میرزاجانپور به هم بخورد. اینها نقطه ضعف آقای کواچ است. کواچ بدون تردید در آینده مربی بسیار خوبی می شود. البته امیدوارم خصوصیات پرخاشگری مربیان بددهان و بدرفتار صربستانی را به والیبال ما وارد نکنند و فرهنگ غنی و متشخص مربیان ایتالیایی را به بدنه والیبال ما تزریق بکنند.
البته کواچ هنوز نیاز به زمان بیشتری دارد ولی فراموش نکنیم نیاز به این داشت تا در جریان لیگ سیلی بیدار کننده هم به بعضی ها بزند. زمانی که آقای ولاسکو آمد به شدت از اینکه هر بازیکنی و با هر مرتبه ای که وجود دارد بخواهد در تیم عرضاندام کند مخالفت کرد. دیدید که بازیکن بزرگی مثل سعید معروف را یکسال بیرون گذاشت. کواچ اگر می خواهد تیم را در مشت خود بگیرد، نیاز به قاطعیت در برخی موارد دارد. در جریان لیگ جهانی شاهد بودیم که در بسیاری از اوقات تیم در دست ایشان نبود. در 2 بازی آخر که فکر می کنم دلایل روانی بود و نه آمادگی جسمانی، سعید معروف شاداب نبود و تیم ما هم شاداب کار نکرد. معروف مغز متفکر والیبال ملی ماست و هر وقت که اراده کند می تواند تیم را به اوج برساند. باید بین سعید معروف، کواچ و فدارسیون یک تبادل و تعادل روحی -روانی بوجود بیاید. یک نکته مهم را فراموش نکنیم، سعید معروفِ والیبال ملی ما امروز به مرز 29 سالگی رسیده است.
* جمشید حمیدی