گروه فرهنگی مشرق - جهانگیر خسرو شاهی نویسنده در واکنش به جنایات غزه یادداشتی را با عنوان «کرکسها میترسند» نوشت:
کرکسها میآیند. نیمههای شب. در هنگامه پر رمز و راز دعا. در سرزمین پیامبران. بمب میریزند. در سفرههای ساده و صمیمی و فوج فوج مرغان دریایی به معراج میروند تا فرزندان صهیون در امنیت برپایه کشتار بی گناهان زنده بمانند و فربه تر شوند.
کرکسها میآیند. برای شکستن چند باره رسم جوان مردی. برای شکستن آینهها. با بمبهای الکترونی و آتشهایی که از فسفر بر میخیزد و تا مغز استخوان را میسوزاند. به رسم نازیها که بی ترس از حساب و کتاب میکشتند.
صهیونیستها نمیتوانند غزه را آرام ببینند آنها رو بردگی همه اهل زمین حساب کردهاند. روی منابع همه ملتها. آنها گویی با ماه صیام کینهای دیرینه دارند. با روزه داری دشمنند. شادی امت پیامبر آخرالزمان برای حلول ماه صیام برنمیتابند و سفرههای افطار و سحر و شبهای مبارکی که حالا در غزه با انفجار عجین شده است.
کرکسها میترسند از نام حسین بن علی علیه السلام و راه نورانیاش. آنها کابوس روزی را تجربه میکنند که پرچمهای "ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی فیاسیوف خذینی" به حیفا و تل آویو برسند. صهیونیستها از فرهنگ انقلاب اسلامی بیشتر از هر سلاحی در وحشتند. از انتشار «حسین منی و انا من حسین» در دل امت اسلام میترسند. از سویی می بینیشان که دزدانه به پرورش تروریست میپردازند با ظاهری دینی و با هدف ایجاد نفاق در دژ مستحکم مسلمانان . با هدف تخریب قلب اهل ایمان که آرامگاه اولیا الهی است و نهی جاهلانه از اقتدا به آنان و التجا به مزار اولیا الرحمن که راه و رسم آزادگی را میتوان در پناه آنان به بشر غفلت زده امروز آموخت ؛ و کشتار سبعانه انسانهای قرن بیست و یکم.
غائلهای عجیب غیر انسانی که در امنیت برآمده از شورای امنیت انجام میشود.
کرکسها میآیند تا از پیکر کشتههای غزه حکومت ظالمانه خویش را مستحکم کنند بی آن که بیندیشند دیر نیست زمانی که طالع فرخنده پی پیروزی از راه برسد و مکر صهیونیستها را به خودشان برگرداند. این سنت خداوندی است هر چند غیر اهل ایمان را خوش نیاید.
کرکسها میآیند. در نیمههای شب. برای فرار از کابوسهایی که خواب راحت را از آنان گرفته است. کابوسهایی که زود به حقیقت بدل خواهد شد و فریاد لبیک یا حسین بر سرتاسر دیار پیامبران طنین خواهد افکند.
کرکسها میآیند. نیمههای شب. در هنگامه پر رمز و راز دعا. در سرزمین پیامبران. بمب میریزند. در سفرههای ساده و صمیمی و فوج فوج مرغان دریایی به معراج میروند تا فرزندان صهیون در امنیت برپایه کشتار بی گناهان زنده بمانند و فربه تر شوند.
کرکسها میآیند. برای شکستن چند باره رسم جوان مردی. برای شکستن آینهها. با بمبهای الکترونی و آتشهایی که از فسفر بر میخیزد و تا مغز استخوان را میسوزاند. به رسم نازیها که بی ترس از حساب و کتاب میکشتند.
صهیونیستها نمیتوانند غزه را آرام ببینند آنها رو بردگی همه اهل زمین حساب کردهاند. روی منابع همه ملتها. آنها گویی با ماه صیام کینهای دیرینه دارند. با روزه داری دشمنند. شادی امت پیامبر آخرالزمان برای حلول ماه صیام برنمیتابند و سفرههای افطار و سحر و شبهای مبارکی که حالا در غزه با انفجار عجین شده است.
کرکسها میترسند از نام حسین بن علی علیه السلام و راه نورانیاش. آنها کابوس روزی را تجربه میکنند که پرچمهای "ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی فیاسیوف خذینی" به حیفا و تل آویو برسند. صهیونیستها از فرهنگ انقلاب اسلامی بیشتر از هر سلاحی در وحشتند. از انتشار «حسین منی و انا من حسین» در دل امت اسلام میترسند. از سویی می بینیشان که دزدانه به پرورش تروریست میپردازند با ظاهری دینی و با هدف ایجاد نفاق در دژ مستحکم مسلمانان . با هدف تخریب قلب اهل ایمان که آرامگاه اولیا الهی است و نهی جاهلانه از اقتدا به آنان و التجا به مزار اولیا الرحمن که راه و رسم آزادگی را میتوان در پناه آنان به بشر غفلت زده امروز آموخت ؛ و کشتار سبعانه انسانهای قرن بیست و یکم.
غائلهای عجیب غیر انسانی که در امنیت برآمده از شورای امنیت انجام میشود.
کرکسها میآیند تا از پیکر کشتههای غزه حکومت ظالمانه خویش را مستحکم کنند بی آن که بیندیشند دیر نیست زمانی که طالع فرخنده پی پیروزی از راه برسد و مکر صهیونیستها را به خودشان برگرداند. این سنت خداوندی است هر چند غیر اهل ایمان را خوش نیاید.
کرکسها میآیند. در نیمههای شب. برای فرار از کابوسهایی که خواب راحت را از آنان گرفته است. کابوسهایی که زود به حقیقت بدل خواهد شد و فریاد لبیک یا حسین بر سرتاسر دیار پیامبران طنین خواهد افکند.