به گزارش مشرق، «اسحاق بن نیر» نویسنده اسرائیلی در شماره روز پنجشنبه روزنامه معاریو نوشت که ارتش اسرائیل با دیدن آمادگی بالای مقاومت فلسطینی دچار شوک شده است. سرویس های اطلاعاتی و استخباراتی نیز از ارزیابی توانمندیهای حریف نیز ناتوان هستند و در یک کلام 30 روز جنگ هوایی و زمینی و دریایی اسراییل برای درمان پدیده تونل ها و یا بازگرداندن آرامش به مناطق جنوبی خود و همچنین تضعیف حماس با شکست قطعی مواجه شد. پرسش اینجاست که اسراییل اگر توافق پیشنهادی آتش بس مصر به سرانجامی نرسد چه خواهد کرد؟
در ابتدای این مقاله که تحت نام « چرا پیروز نمی شویم» منتشر شده ، نویسنده می افزاید: من یک تحلیلگر و یا استراتژیست از آنهایی که این روزها در تلویزیون ها (اشاره به کانالهای تلویزیونی صهیونیستی ) پر شده اند، نیستم بلکه در تلاش برای جستجوی آنچه رخ داده هستم. از منظر یک سرباز و یک شهروند که در زندگی اش چند جنگ را تجربه کرده است با تاسف شدید به نظرم ما در «جنگ عادلانه» مان پیروز نشده ایم با این حال توافق برای خروج از این جنگ بی تدبیرتر از تصمیم برای ورود به آن است خصوصا با این حجم از خسارتها که وارد شد از جمله قتل 64 سرباز و افسر سه شهروند و صدها مجروح و شمار زیادی مصدوم و ویرانی های بسیار. ما همچنان از جنگ دوم لبنان (اشاره به جنگ 33 روزه سال 2006م ) و بسیاری از اشتباهات در آن درس نمی گیریم و هنوز همان اشتباهات را تکرار می کنیم.
پیش از هرچیز باید به آمادگی استخباراتی اشاره کنم که بسیار پرنقص بود تا جائیکه سرویس های اطلاعاتی اسراییل اقرار داشته اند که در این جنگ نسبت به آمادگی مقاومت فلسطینی غافلگیر شده اند. ضمن آنکه مقاومت از حملات گذشته نظامی اسراییل و همچنین محاصره غزه درس گرفته و هوشمندی و جسارت و عزم ضعیف(به زعم نویسنده) خود را تقویت کرد.
به نقل از پایگاه عکا نویسنده چند مورد را به عنوان علل اصلی شکست رژیم صهیونیستی از دید خود ذکر کرده و در باره علت اول نوشت: نخست؛ استراتژی تونل ها موضوع مهمی است سرویس های اطلاعاتی به رغم اینکه به توانایی خود می بالند هیچ شناختی از حجم، نقشه ها و جوهره آن نداشتند و این جنگ نشان داد که معلومات آنها طی این سالها همه مشکل دار بوده است. و این در حالی بود که گروههای فلسطینی به توسعه توانمندیها و ابتکارات خود می پرداختند.
دوم؛ یک ارتش مجهز و آموزش دیده علیه ما از زیر زمین وارد جنگ شد نه یک گروه لرزانی که ما می شناختیمش. متاسفانه غرور و بی تفاوتی نسبت به دشمنانمان در ستاد کل ارتش دیگر شرم اور شده که به نظرم ناشی از تصویر ساختاری نادرست در آگاهی هایشان است. علاوه براین منطق می گوید که حماس به تنهایی و بدون کمک از قدرتهای بزرگ خارجی می تواند هر کاری انجام دهد. خب ارتش تا چه اندازه این برآورد را مورد ارزیابی قرار داد؟
سوم؛ نخست وزیر و وزیر جنگش که معروف هستند به تهدیدات لفظی آن هم در برابر دوربینها و میکروفونها به نظر میرسد که در گفتههایشان تردید دارند و دائما از حل و فصل اوضاع می گویند و این در حالی است که چه از سوی راست های افراطی و چه از جانب افکار عمومی تحت فشارند. درست است که می گویند احتیاط مادر همه حکمت ها است اما احتیاط اضافی نیز مادر همه شکست هااست. چه چیزی است که این دو نفر می فهمند و ما نمی فهمیم؟ آیا آنگونه که نوشته شده ترس از لو رفتن اسامی افسرانی است که ممکن است نامشان در لیست اسامی جنایتکاران جنگی وارد شود و مانع از سفرهای خارجی شان شود که جسارت در مبارزه را از ارتش گرفته است؟ یا موضوع دیگری است؟
وی نوشت: ارتش که می گوید شجاعانه و قهرمانانه جنگید و نخست وزیر هم که مدعی است با حکمت و احتیاط رفتار کرده است لیکن به رغم این ما پیروز نمی شویم. گفته می شود که تونل ها نابود شده اند . چه کسی می تواند برای ساکنان شهرک های مجاور نوار غزه تضمین بدهد که تونل گروههای حماس و جهاد نیمه های شب در اتاق خواب شهرک نشینان سردر نیاورد؟ آتش موشکها تا قبل از آتش بس موقتی متوقف نشد و اصابت خمپاره ها به مناطق نزدیک مرز غزه همچنان ادامه دارد.حماس همچنان روی پایش ایستاده است و در این بین اگر چه آتش بس پیشنهادی مصر کمی از تمایل حماس به ادامه مبارزه را کاهش داده لیکن سناریوی نتانیاهو در صورت شکست تماس ها برای برقراری آتش بس چیست؟
بدترین گزینه این است که ما خودمان را دانا و بیشتر از دیگران در استمرار روند مذاکرات با نمایندگان حکومت آشتی ملی فلسطین به ریاست ابومازن محق بدانیم. نتانیاهو باید بفهمد که با وجود همه مواضع غیر مسئولانه برخی وزرایش، در چهارچوب تحولات جاری در منطقه بایستی خودش را برای یک توافق دائمی و یا موقت آماده سازد.