به گزارش مشرق، در رویه بین المللی، حضور بالاترین مقام سیاسی و اجرائی یک سازمان بین
المللی در یک کشور، غالباً از اهمیت و حساسیت موضوع در دستورکار و ارتباط
آن با برنامه آن سازمان حکایت دارد و بجز موارد دیدارهای تشریفاتی (که آن
هم بخشی از کنشگری این مقامات محسوب می شود)، باید این مقوله را در چارچوب
تحلیل راهبردی قرار داد.
گفتنی است که این دیدارها، با حضور رسمی مدیر کل یا دبیرکل این سازمانها در نهادهای بین المللی که معمولاً از ماموریت های تعریف شده در اسناد تاسیس این سازمان ها نشات می گیرد، تفاوت دارد و از همین روست که دیدار امروز (۱۷ اوت) مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی از تهران آن هم اگر در ادامه سفر نخست وی در سال گذشته تحلیل شود، امکان معنایابی مناسبی را به دست خواهد داد.
در این تحلیل، به بررسی ارتباط حضور آمانو در تهران و پیشبرد توافقات هسته ای میان ایران و آژانس و همچنین تاثیر آنها بر مذاکرات آتی با ۱+۵ در مورد توافق جامع خواهیم پرداخت.
توافقنامه اکتبر ۲۰۱۳ تهران میان ایران و آژانس
یوکیو آمانو حدود ۹ ماه پیش (اکتبر ۲۰۱۳) برای اولین بار به تهران آمد و طی دیدار وی با معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی و همچنین وزیر امور خارجه، مذاکرات راجع به گسترش همکاریهای داوطلبانه ایران و آژانس به سبک جدید و در قالب یک موافقتنامه موسوم به «چارچوب همکاری» نهائی و در ۱۱ اکتبر به امضای آمانو-صالحی رسید. گفته می شود که در این دیدار، ملاقات آمانو با ریاست محترم جمهور نیز در برنامه بوده است ولی به دلیل برنامه کاری رئیس جمهور، فرصت چنین دیداری دست نداد و در سفر دوم آمانو، این دیدار در اولویت قرار دارد.
با نگاهی روندپژوهانه به سفر اول آمانو به تهران، هم ایجاد سازوکار جدید همکاری های دوجانبه فنی برای حل مسائل باقیمانده و ابهاماتی که در دستورکار آژانس قرار داشته است و هم استفاده از این تفاهم و تعامل خاص برای شکل گیری یا تقویت تعامل فراگیر میان ایران و غرب را می توان به عنوان خروجی های راهبردی آن تلقی نمود. در واقع، توافقنامه مذکور حدود یکماه قبل از آنکه مذاکرات ایران و ۱+۵ به نتجه برسد، منعقد شد. این توافقنامه تاثیر زیادی در انعقاد توافق ژنو داشت و جو حاکم بر فضای مذاکراتی در میان قدرتهای هسته ای را به شدت تغییر داد.
در حال حاضر نیز که به سالگرد تدوین این توافقنامه نزدیک می شویم، اجرای دو مرحله از چارچوب همکاری با آژانس شامل ۱۳ اقدام عملی، نسبتاً قطعی شده است و ۵ اقدام توافق شده به عنوان مرحله سوم این همکاریها نیز در سه مورد به پایان رسیده و تنها در ۲ مورد که راجع به اتهامات غرب در مورد ماهیت نظامی فعالیت های هسته ای هستند، هنوز ارزیابی نهائی اژانس از اقدامات ایران اعلام نشده است.
ج.ا.ایران همواره اتهامات مذکور را رد کرده است اما در دوره جدید دیپلماسی هسته ای ایران-آژانس، تصمیم گرفته شد که از طریق تبادل اطلاعات فنی و رایزنی های مناسب، بی اساس بودن این دسته از اتهامات نیز به سبکی که موجب اقناع اژانس شود، ثابت گردد.
در این زمینه، ایران اقدامات لازم در مورد ارائه اطلاعات و توضیحات را به عمل اورده است اما با توجه به فضای حاکم بر بخش فنی آژانس (و ریشه های سیاسی این مقوله ها) به نظر می رسد هنوز چراغ سبزی در مورد حل قطعی این دو مورد داده نشده است.
دیدار تهران و تکمیل برنامه های در دستورکار فوری آژانس
در این شرایط، حضور مدیرکل آژانس در تهران می تواند معنائی در همین رابطه داشته باشد. زیرا مهلت اجرای این اقدامات و گزارش دهی آژانس در مورد آنها، بر اساس توافقی که در ۲۱ می ۲۰۱۴ اعلام شد، تا ۳ شهریورماه خواهد بود و این بدان معناست که بیشتر از ۸ روز در این خصوص فرصت باقی نمانده است.
از طرف دیگر، راجع به تنها محور اتهامات غرب علیه ماهیت برنامه هسته ای کشورمان در گام دوم توافق ژنو (مساله چاشنی های انفجاری یا بریج وایر به عنوان محور پنجم از ۷ محور اقدام عملی تا ۳۱ اردیبهشت ۹۳) نوعی اختلاف نظر میان ایران و آژانس بروز نموده و البته این اختلاف به دور از چالش و سر و صدا بوده است. ایران علاوه بر ارائه اطلاعات اولیه در این مورد، اطلاعات تکمیلی را نیز در سفر تیم بازرسان و مدیرکل پادمان آژانس به تهران ارائه نمود که به صورت شفاهی رضایت آنها در حل ابهام در این زمینه کسب شد. اما سندی دال بر حل قطعی این مساله و خارج شدن آن از دستورکار آژانس داده نشد.
بدین منظور، چندی پیش رئیس سازمان اعلام کرد که دیدگاه ایران بر اساس اقدامات به عمل آمده و توافق های همکاری، این است که دیگر این موضوع خاتمه یافته و آژانس باید تائیدیه آن را صادر کند. اما سخنگوی آمانو بلافاصله به این موضوع واکنش نشان داد و اگرچه اطلاعات ارائه شده از سوی ایران را ناکافی ندانست و به صورت تلویحی نوعی رضایت مندی را نیز در این خصوص ابراز داشت، اما اعلام تائیدیه نهائی مختومه شدن این موضوع را به همان الگوئی موکول کرد که در گزارش آمانو در همین رابطه مقرر شده است: اینکه آژانس در پرتو دریافت اطلاعات راجع به مسائل و پرسش های جزئی، تصویر و درکی کلی از برنامه هسته ای ایران به دست آورد.
دکتر صالحی در نشست مطبوعاتی دیروز با آمانو به صورت صریح تائید کرد که محور اصلی ملاقات آمانو با وی، درباره بریج وایر (چاشنی های انفجاری) بوده است. ظاهراً آژانس مرحله دوم اطلاعات و توضیحات ایران در تهران را نیز کافی ندانسته است و از این رو، در نشست دیروز تهران، توضیحات کاملی در باره به تیم فنی آژانس داده شده است. به تعبیر رئیس سازمان انرژی اتمی: "بحث امروز با آقای آمانو راج به EBW (چاشنیهای انفجاری) بود که بحث مفصلی است و خوشبختانه تمام سؤالات مورد نظر را دوستان ما پاسخ دادند و امیدواریم آقای آمانو در خصوص EBW قدم بلندی را در جهت اینکه این موضوع تقریباً در حال بسته شدن است بردارند. انتظار این است و به ایشان گفته شد که اگر این قدم برداشته شود، قدمهای بعدی آسانتر خواهد بود". گفتنی است که دو هفته پیش، منابع خبری غربی با عملیات روانی حول این مساله، از ناخرسندی آژانس درباره نوع اطلاعات ارائه شده توسط ایران در این رابطه خبر داده بودند. اما ایران، بر اساس تمامی تلاش های به عمل آمده بر مبنای اعتمادسازی، همچنان انتظار ختم این مساله در دستورکار همکاریهای طرفین را دارد. با توجه به اینکه این مساله، نخستین مورد از اتهامات و ادعاهای غرب در زمینه ماهیت برنامه هسته ای کشورمان می باشد، اراده آژانس برای حل قطعی این مساله می تواند چشم انداز اطمینان بخشی را در طرف ایرانی ایجاد کند که آژانس در این روند، صادقانه و با بیطرفی عمل خواهد کرد و گستره همکاریها به دیگر مسائل نیز تعمیم یابد.
تمهید گام های آتی ایران در اجرای توافق تهران
ملاقات آمانو با رئیس جمهور، به نوعی نشان می دهد که مسائل مهمی برای توسعه همکاریها و آنچه ایران به عنوان حل مساله هسته ای در آژانس و عادی شدن آن در دستورکار این نهاد نظارتی پادمانی مطالبه می کند، وجود دارد که نیاز به تصمیم گیری در سطح بالا دارد.
احتمالاً علاوه بر این مسائل و فراهم کردن زمینه های گزارش دهی مثبت آژانس از ایران در ۸ روز آتی، توافق بر سر گام هائی که بعد از آن باید در مورد حل اتهامات یا مسائل باقیمانده برداشته شود نیز در دستورکار باشد. عبارت کلی دکتر نجفی نماینده ایران در آژانس در مورد هدف از این دیدار و آنچه اژانس رسماً اعلام کرده است، موید این است که پیشبرد همکاریها باید با توافق جدید بر سر گام هائی عملی مربوط به فاز چهارم همکاریها باشد؛ مرحله ای که احتمالاً آژانس موارد بیشتری از اتهاماتی را که در ضمیمه گزارش ۲۰۱۱ آمانو به شورای حکام (موسوم به ابعاد نظامی احتمالی یا PMD) عنوان کرده، در آن خواهد گنجاند و ممکن است بازرسی از تاسیسات نظامی پارچین هم در همین رابطه مطرح شود.
گفتنی است که با وجود مقررات سخت گیرانه ای که در جهان در مورد بازرسی بین المللی از مراکز نظامی وجود دارد، اما ایران پیش از این (در دوره مدیریت مساله هسته ای توسط دکتر لاریجانی) در راستای خط مشی اعتمادسازی و بر اساس متعارف بودن فعالیت های نظامی خود که هرگونه اتهام در زمینه ماهیت نظامی برنامه هسته ای را قویاً نفی می کند، چندین بار دسترسی مدیریت شده بازرسان آژانس به این تاسیسات را بر مبنای مدالیته (مورخ اوت ۲۰۰۷ میان ایران و آژانس) فراهم کرده است؛ زمانی که آژانس دسترسی به چند مکان در این سایت را درخواست کردند، ایران با آن موافقت کرد و البرادعی، مدیرکل پیشین آژانس نتایج این دسترسی ها را در گزارش های خود منعکس کرد و به نحوی ثابت شد که اتهامات غرب در این رابطه، نادرست و بی اساس هستند. اما در دوره مدیریت جدید آژانس، این اتهامات دوباره سر باز کرد و بخش مهمی از اتهامات ابعاد نظامی احتمالی را تشکیل داده است.
این موضوع اصلی ترین محور عملیات روانی غرب علیه ایران طی یک دهه گذشته است و در مورد مطالبه محدودیت های بیشتر بر برنامه هسته ای ایران در طول دوره توافق جامع نیز از همین ظرفیت روانی استفاده می شود. از این رو حل این موضوع به لحاظ فنی و روانی، تاثیر مهمی بر چشم انداز سیاسی مختومه شدن این بسته اتهامی خواهد داشت.
گفتنی است که هنوز دوره حضور آمانو در تهران مشخص نشده و آژانس نیز زمان خاتمه آن را تعیین نکرده است. از این رو، به نظر می رسد که میزان حضور وی در تهران بستگی به سرعت پیشرفت مذاکرات و دستورکاری دارد که از جمله در این زمینه با نمایندگی ایران در آژانس و مقامات دیپلماسی و صنایع هسته ای کشورمان هماهنگ شده است.
آمانو در تهران راجع به این مساله چنین اظهار نظر کرد: "ایران اطلاعات و توضیحاتی را برای تصمیمش برای توسعه چاشنیهای ایمنتر در آوریل ۲۰۰۰ به آژانس ارائه داد و علاوه بر آن اطلاعات و توضیحاتی را در خصوص فعالیتش در این زمینه در سالهای بعد از ۲۰۰۷ درباره کاربرد EBW در نفت و گاز ارائه کرد که این با رویههای صنعتی متناسب نیست. آژانس نیازمند بررسی همه موضوعات باقیمانده گذشته شامل EBW و ادغام همه آنها در یک سیستم و ارزیابی سیستم به طور کامل است". در واقع، به نظر نمی رسد که این اظهارات، تناسب چندانی با آن انتظاری داشته باشد که دکتر صالحی از وی و آژانس مطرح کرده است.
رهیافت های کنشگری ایران در قبال آژانس برای رفع کامل اتهامات
مسائل مرتبط با مناسبات ایران و آژانس، دو قالب متفاوت دارند: بخشی از این مسائل به عنوان امور عادی پادمانی تلقی می گردد. در این زمینه ها، به جز موارد معدودی همانند کد اصلاحی ۳.۱ ترتیبات فرعی پادمان، اختلاف نظر و دیدگاه میان ایران و آژانس وجود ندارد. ضمن اینکه ممکن است سئوال یا ابهامی در یک یا چند زمینه مطرح شود که طبق روال مقرر در پادمان و بر اساس ترتیبات خاصی که میان طرفین در این رابطه وجود دارد، مسائل حل می شوند بدون اینکه ابهامات یا پرسش ها جدی تلقی شوند.
اما دسته دوم به مسائل فراپادمانی مربوط می شوند. توافق ژنو و توافق تهران هر یک بخشی از این مسائل را بر اساس توافق داوطلبانه یا تدابیر اعتمادساز تحت پوشش قرار داده اند و آژانس، مسئول پایش همه مسائل مندرج در این دو توافقنامه است. «ابعاد نظامی احتمالی» که حتی عنوان و اصطلاح آن را نیز مورد انتقاد قرار داده است، تنها چیزی است که آژانس به صورت جدی در قبال ماهیت برنامه هسته ای ایران دنبال می کند.
البته مسائلی در خصوص قطعنامه های شورای امنیت نیز وجود دارند که بر اساس نگاه کلی ایران نسبت به ماهیت نامشروع این قطعنامه ها، آژانس عمدتاً نوعی ایفای تکلیف شکلی را در تکرار تعهدات آنها تعقیب می کند.
بنابراین، مساله، نحوه حل این ابهامات یا اتهامات و نقشی است که آژانس در حل قطعی آن می تواند ایفا کند. این مساله بدان جهت اهمیت دارد که تا کنون تنها ۳ مورد از آنها در ۹ ماه توافق و همکاری ایران-آژانس مطرح شده است و ابعاد و محورهای دیگری از این مسائل وجود دارند که قطعاً در چشم انداز همکاریهای طرفین مطرح خواهند شد و ایران و آژانس به محتوای آنها برای تبادل نظر و ارزیابی، ورود خواهند کرد.
در کل، به نظر می رسد که دو دیدگاه در این زمینه قابل طرح است:
• اینکه آژانس به عنوان محل مناسب و صالح بلکه قادر به حل قطعی این بسته تلقی شود (رویکرد فنی)؛
• یا بر پایه تجارب گذشته، این مقوله در سطح سیاسی مورد تبادل نظر و حل قطعی قرار گیرد (رویکرد سیاسی).
به نظر می رسد که ایران هر دو زمینه را به صورت همزمان و البته متداخل، مورد استفاده و پیگیری قرار داده است، با درک اینکه این مقوله اساساً ماهیت غیرفنی دارد و از این رو با تکیه اصلی بر مجاری سیاسی طرح ریزی و مدیریت آن، می توان برای این مسیر طولانی و قابل تطویل، یک نقطه پایانی اطمینان بخش و تضمینی ایجاد نمود.
در این رابطه، تقدم رویکرد سیاسی، از اهمیت تعامل با آژانس نکاسته است. بلکه ادامه همکاری ها و تقویت آنها، به شاخصی برای دادن این پیام به آژانس تبدیل شده است که "آژانس نیز به اندازه ایران در حل بیطرفانه و فنی همه موضوعات باقیمانده، جدیت به خرج دهد". رئیس جمهور دردیدار آمانو، این نکته را چنین مطرح کردند: "در صورتی که عزم و اراده جدی برای حل و فصل موضوع و دستیابی به توافق وجود داشته باشد، ظرف کمتر از یک سال میتوان به نتیجه نهایی با آژانس دست یافت و امروز نیز ایران مصمم به دستیابی به نتیجه در کوتاهترین زمان ممکن است".
در این رابطه، دو راهکار توامان و تکمیلی وجود دارند:
راهکار نخست تسریع در تعامل های ایران و آژانس بر پایه اراده حل همه ابهامات و پرسش ها با مبنا قرار دادن رویکرد فنی و غیرسیاسی: در این رابطه، وعده ای که آمانو داده است، اگر به واقعیت بپیوندد، به آثار مثبت منتهی خواهد شد: " آژانس از آمادگی ایران برای شفافیت بیشتر در موضوع هستهای قدردانی و تلاش میکند تا از این فرصت برای دستیابی به یک الگوی همکاری ارزشمند، استفاده کند. آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز از طولانی شدن فرآیند مذاکرات ناخرسند است و امیدوار است که با همکاری نزدیک مسایل در یک برنامه زمانی معقول حل شود". طی همکاریهای جدید تا کنون به جز مقوله بریج وایر، آژانس همین رویکرد را غالباً داشته است اما تاخیر و اصرار بر طولانی کردن این مساله، نگران کننده است و به اتهامات خارجی و حاشیه سازی برای ایران دامن خواهد زد. ضمن اینکه هنوز دو مورد دیگر از این ادعاها نیز در حال اقدام است و هنوز فرصت اقدامات مرتبط با آنها تا ۳ شهریور ماه باقیست. بدون تردید، پیچیده شدن این مقوله ممکن است بر چشم انداز ورود به همکاری های بیشتر در فاز چهارم و ورود به تعداد بیشتری از این دسته اتهامات، موانع و چالش های جدی خواهد یافت.
راهکار دوم، استفاده از ظرفیت توافق جامع بدین منظور است: تضمین غرب به ایران دائر بر عدم ازسرگیری این قبیل اتهامات و همچنین تضمین آژانس به مختومه کردن قطعی مواردی که در دستورکار مذاکراتی، توافق و اقدام قرار می گیرد، می تواند از کلیدواژه هائی در توافق جامع باشد که این مطالبه ایران را قطعی و تضمین نماید.
گفتنی است که این دیدارها، با حضور رسمی مدیر کل یا دبیرکل این سازمانها در نهادهای بین المللی که معمولاً از ماموریت های تعریف شده در اسناد تاسیس این سازمان ها نشات می گیرد، تفاوت دارد و از همین روست که دیدار امروز (۱۷ اوت) مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی از تهران آن هم اگر در ادامه سفر نخست وی در سال گذشته تحلیل شود، امکان معنایابی مناسبی را به دست خواهد داد.
در این تحلیل، به بررسی ارتباط حضور آمانو در تهران و پیشبرد توافقات هسته ای میان ایران و آژانس و همچنین تاثیر آنها بر مذاکرات آتی با ۱+۵ در مورد توافق جامع خواهیم پرداخت.
توافقنامه اکتبر ۲۰۱۳ تهران میان ایران و آژانس
یوکیو آمانو حدود ۹ ماه پیش (اکتبر ۲۰۱۳) برای اولین بار به تهران آمد و طی دیدار وی با معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی و همچنین وزیر امور خارجه، مذاکرات راجع به گسترش همکاریهای داوطلبانه ایران و آژانس به سبک جدید و در قالب یک موافقتنامه موسوم به «چارچوب همکاری» نهائی و در ۱۱ اکتبر به امضای آمانو-صالحی رسید. گفته می شود که در این دیدار، ملاقات آمانو با ریاست محترم جمهور نیز در برنامه بوده است ولی به دلیل برنامه کاری رئیس جمهور، فرصت چنین دیداری دست نداد و در سفر دوم آمانو، این دیدار در اولویت قرار دارد.
با نگاهی روندپژوهانه به سفر اول آمانو به تهران، هم ایجاد سازوکار جدید همکاری های دوجانبه فنی برای حل مسائل باقیمانده و ابهاماتی که در دستورکار آژانس قرار داشته است و هم استفاده از این تفاهم و تعامل خاص برای شکل گیری یا تقویت تعامل فراگیر میان ایران و غرب را می توان به عنوان خروجی های راهبردی آن تلقی نمود. در واقع، توافقنامه مذکور حدود یکماه قبل از آنکه مذاکرات ایران و ۱+۵ به نتجه برسد، منعقد شد. این توافقنامه تاثیر زیادی در انعقاد توافق ژنو داشت و جو حاکم بر فضای مذاکراتی در میان قدرتهای هسته ای را به شدت تغییر داد.
در حال حاضر نیز که به سالگرد تدوین این توافقنامه نزدیک می شویم، اجرای دو مرحله از چارچوب همکاری با آژانس شامل ۱۳ اقدام عملی، نسبتاً قطعی شده است و ۵ اقدام توافق شده به عنوان مرحله سوم این همکاریها نیز در سه مورد به پایان رسیده و تنها در ۲ مورد که راجع به اتهامات غرب در مورد ماهیت نظامی فعالیت های هسته ای هستند، هنوز ارزیابی نهائی اژانس از اقدامات ایران اعلام نشده است.
ج.ا.ایران همواره اتهامات مذکور را رد کرده است اما در دوره جدید دیپلماسی هسته ای ایران-آژانس، تصمیم گرفته شد که از طریق تبادل اطلاعات فنی و رایزنی های مناسب، بی اساس بودن این دسته از اتهامات نیز به سبکی که موجب اقناع اژانس شود، ثابت گردد.
در این زمینه، ایران اقدامات لازم در مورد ارائه اطلاعات و توضیحات را به عمل اورده است اما با توجه به فضای حاکم بر بخش فنی آژانس (و ریشه های سیاسی این مقوله ها) به نظر می رسد هنوز چراغ سبزی در مورد حل قطعی این دو مورد داده نشده است.
دیدار تهران و تکمیل برنامه های در دستورکار فوری آژانس
در این شرایط، حضور مدیرکل آژانس در تهران می تواند معنائی در همین رابطه داشته باشد. زیرا مهلت اجرای این اقدامات و گزارش دهی آژانس در مورد آنها، بر اساس توافقی که در ۲۱ می ۲۰۱۴ اعلام شد، تا ۳ شهریورماه خواهد بود و این بدان معناست که بیشتر از ۸ روز در این خصوص فرصت باقی نمانده است.
از طرف دیگر، راجع به تنها محور اتهامات غرب علیه ماهیت برنامه هسته ای کشورمان در گام دوم توافق ژنو (مساله چاشنی های انفجاری یا بریج وایر به عنوان محور پنجم از ۷ محور اقدام عملی تا ۳۱ اردیبهشت ۹۳) نوعی اختلاف نظر میان ایران و آژانس بروز نموده و البته این اختلاف به دور از چالش و سر و صدا بوده است. ایران علاوه بر ارائه اطلاعات اولیه در این مورد، اطلاعات تکمیلی را نیز در سفر تیم بازرسان و مدیرکل پادمان آژانس به تهران ارائه نمود که به صورت شفاهی رضایت آنها در حل ابهام در این زمینه کسب شد. اما سندی دال بر حل قطعی این مساله و خارج شدن آن از دستورکار آژانس داده نشد.
بدین منظور، چندی پیش رئیس سازمان اعلام کرد که دیدگاه ایران بر اساس اقدامات به عمل آمده و توافق های همکاری، این است که دیگر این موضوع خاتمه یافته و آژانس باید تائیدیه آن را صادر کند. اما سخنگوی آمانو بلافاصله به این موضوع واکنش نشان داد و اگرچه اطلاعات ارائه شده از سوی ایران را ناکافی ندانست و به صورت تلویحی نوعی رضایت مندی را نیز در این خصوص ابراز داشت، اما اعلام تائیدیه نهائی مختومه شدن این موضوع را به همان الگوئی موکول کرد که در گزارش آمانو در همین رابطه مقرر شده است: اینکه آژانس در پرتو دریافت اطلاعات راجع به مسائل و پرسش های جزئی، تصویر و درکی کلی از برنامه هسته ای ایران به دست آورد.
دکتر صالحی در نشست مطبوعاتی دیروز با آمانو به صورت صریح تائید کرد که محور اصلی ملاقات آمانو با وی، درباره بریج وایر (چاشنی های انفجاری) بوده است. ظاهراً آژانس مرحله دوم اطلاعات و توضیحات ایران در تهران را نیز کافی ندانسته است و از این رو، در نشست دیروز تهران، توضیحات کاملی در باره به تیم فنی آژانس داده شده است. به تعبیر رئیس سازمان انرژی اتمی: "بحث امروز با آقای آمانو راج به EBW (چاشنیهای انفجاری) بود که بحث مفصلی است و خوشبختانه تمام سؤالات مورد نظر را دوستان ما پاسخ دادند و امیدواریم آقای آمانو در خصوص EBW قدم بلندی را در جهت اینکه این موضوع تقریباً در حال بسته شدن است بردارند. انتظار این است و به ایشان گفته شد که اگر این قدم برداشته شود، قدمهای بعدی آسانتر خواهد بود". گفتنی است که دو هفته پیش، منابع خبری غربی با عملیات روانی حول این مساله، از ناخرسندی آژانس درباره نوع اطلاعات ارائه شده توسط ایران در این رابطه خبر داده بودند. اما ایران، بر اساس تمامی تلاش های به عمل آمده بر مبنای اعتمادسازی، همچنان انتظار ختم این مساله در دستورکار همکاریهای طرفین را دارد. با توجه به اینکه این مساله، نخستین مورد از اتهامات و ادعاهای غرب در زمینه ماهیت برنامه هسته ای کشورمان می باشد، اراده آژانس برای حل قطعی این مساله می تواند چشم انداز اطمینان بخشی را در طرف ایرانی ایجاد کند که آژانس در این روند، صادقانه و با بیطرفی عمل خواهد کرد و گستره همکاریها به دیگر مسائل نیز تعمیم یابد.
تمهید گام های آتی ایران در اجرای توافق تهران
ملاقات آمانو با رئیس جمهور، به نوعی نشان می دهد که مسائل مهمی برای توسعه همکاریها و آنچه ایران به عنوان حل مساله هسته ای در آژانس و عادی شدن آن در دستورکار این نهاد نظارتی پادمانی مطالبه می کند، وجود دارد که نیاز به تصمیم گیری در سطح بالا دارد.
احتمالاً علاوه بر این مسائل و فراهم کردن زمینه های گزارش دهی مثبت آژانس از ایران در ۸ روز آتی، توافق بر سر گام هائی که بعد از آن باید در مورد حل اتهامات یا مسائل باقیمانده برداشته شود نیز در دستورکار باشد. عبارت کلی دکتر نجفی نماینده ایران در آژانس در مورد هدف از این دیدار و آنچه اژانس رسماً اعلام کرده است، موید این است که پیشبرد همکاریها باید با توافق جدید بر سر گام هائی عملی مربوط به فاز چهارم همکاریها باشد؛ مرحله ای که احتمالاً آژانس موارد بیشتری از اتهاماتی را که در ضمیمه گزارش ۲۰۱۱ آمانو به شورای حکام (موسوم به ابعاد نظامی احتمالی یا PMD) عنوان کرده، در آن خواهد گنجاند و ممکن است بازرسی از تاسیسات نظامی پارچین هم در همین رابطه مطرح شود.
گفتنی است که با وجود مقررات سخت گیرانه ای که در جهان در مورد بازرسی بین المللی از مراکز نظامی وجود دارد، اما ایران پیش از این (در دوره مدیریت مساله هسته ای توسط دکتر لاریجانی) در راستای خط مشی اعتمادسازی و بر اساس متعارف بودن فعالیت های نظامی خود که هرگونه اتهام در زمینه ماهیت نظامی برنامه هسته ای را قویاً نفی می کند، چندین بار دسترسی مدیریت شده بازرسان آژانس به این تاسیسات را بر مبنای مدالیته (مورخ اوت ۲۰۰۷ میان ایران و آژانس) فراهم کرده است؛ زمانی که آژانس دسترسی به چند مکان در این سایت را درخواست کردند، ایران با آن موافقت کرد و البرادعی، مدیرکل پیشین آژانس نتایج این دسترسی ها را در گزارش های خود منعکس کرد و به نحوی ثابت شد که اتهامات غرب در این رابطه، نادرست و بی اساس هستند. اما در دوره مدیریت جدید آژانس، این اتهامات دوباره سر باز کرد و بخش مهمی از اتهامات ابعاد نظامی احتمالی را تشکیل داده است.
این موضوع اصلی ترین محور عملیات روانی غرب علیه ایران طی یک دهه گذشته است و در مورد مطالبه محدودیت های بیشتر بر برنامه هسته ای ایران در طول دوره توافق جامع نیز از همین ظرفیت روانی استفاده می شود. از این رو حل این موضوع به لحاظ فنی و روانی، تاثیر مهمی بر چشم انداز سیاسی مختومه شدن این بسته اتهامی خواهد داشت.
گفتنی است که هنوز دوره حضور آمانو در تهران مشخص نشده و آژانس نیز زمان خاتمه آن را تعیین نکرده است. از این رو، به نظر می رسد که میزان حضور وی در تهران بستگی به سرعت پیشرفت مذاکرات و دستورکاری دارد که از جمله در این زمینه با نمایندگی ایران در آژانس و مقامات دیپلماسی و صنایع هسته ای کشورمان هماهنگ شده است.
آمانو در تهران راجع به این مساله چنین اظهار نظر کرد: "ایران اطلاعات و توضیحاتی را برای تصمیمش برای توسعه چاشنیهای ایمنتر در آوریل ۲۰۰۰ به آژانس ارائه داد و علاوه بر آن اطلاعات و توضیحاتی را در خصوص فعالیتش در این زمینه در سالهای بعد از ۲۰۰۷ درباره کاربرد EBW در نفت و گاز ارائه کرد که این با رویههای صنعتی متناسب نیست. آژانس نیازمند بررسی همه موضوعات باقیمانده گذشته شامل EBW و ادغام همه آنها در یک سیستم و ارزیابی سیستم به طور کامل است". در واقع، به نظر نمی رسد که این اظهارات، تناسب چندانی با آن انتظاری داشته باشد که دکتر صالحی از وی و آژانس مطرح کرده است.
رهیافت های کنشگری ایران در قبال آژانس برای رفع کامل اتهامات
مسائل مرتبط با مناسبات ایران و آژانس، دو قالب متفاوت دارند: بخشی از این مسائل به عنوان امور عادی پادمانی تلقی می گردد. در این زمینه ها، به جز موارد معدودی همانند کد اصلاحی ۳.۱ ترتیبات فرعی پادمان، اختلاف نظر و دیدگاه میان ایران و آژانس وجود ندارد. ضمن اینکه ممکن است سئوال یا ابهامی در یک یا چند زمینه مطرح شود که طبق روال مقرر در پادمان و بر اساس ترتیبات خاصی که میان طرفین در این رابطه وجود دارد، مسائل حل می شوند بدون اینکه ابهامات یا پرسش ها جدی تلقی شوند.
اما دسته دوم به مسائل فراپادمانی مربوط می شوند. توافق ژنو و توافق تهران هر یک بخشی از این مسائل را بر اساس توافق داوطلبانه یا تدابیر اعتمادساز تحت پوشش قرار داده اند و آژانس، مسئول پایش همه مسائل مندرج در این دو توافقنامه است. «ابعاد نظامی احتمالی» که حتی عنوان و اصطلاح آن را نیز مورد انتقاد قرار داده است، تنها چیزی است که آژانس به صورت جدی در قبال ماهیت برنامه هسته ای ایران دنبال می کند.
البته مسائلی در خصوص قطعنامه های شورای امنیت نیز وجود دارند که بر اساس نگاه کلی ایران نسبت به ماهیت نامشروع این قطعنامه ها، آژانس عمدتاً نوعی ایفای تکلیف شکلی را در تکرار تعهدات آنها تعقیب می کند.
بنابراین، مساله، نحوه حل این ابهامات یا اتهامات و نقشی است که آژانس در حل قطعی آن می تواند ایفا کند. این مساله بدان جهت اهمیت دارد که تا کنون تنها ۳ مورد از آنها در ۹ ماه توافق و همکاری ایران-آژانس مطرح شده است و ابعاد و محورهای دیگری از این مسائل وجود دارند که قطعاً در چشم انداز همکاریهای طرفین مطرح خواهند شد و ایران و آژانس به محتوای آنها برای تبادل نظر و ارزیابی، ورود خواهند کرد.
در کل، به نظر می رسد که دو دیدگاه در این زمینه قابل طرح است:
• اینکه آژانس به عنوان محل مناسب و صالح بلکه قادر به حل قطعی این بسته تلقی شود (رویکرد فنی)؛
• یا بر پایه تجارب گذشته، این مقوله در سطح سیاسی مورد تبادل نظر و حل قطعی قرار گیرد (رویکرد سیاسی).
به نظر می رسد که ایران هر دو زمینه را به صورت همزمان و البته متداخل، مورد استفاده و پیگیری قرار داده است، با درک اینکه این مقوله اساساً ماهیت غیرفنی دارد و از این رو با تکیه اصلی بر مجاری سیاسی طرح ریزی و مدیریت آن، می توان برای این مسیر طولانی و قابل تطویل، یک نقطه پایانی اطمینان بخش و تضمینی ایجاد نمود.
در این رابطه، تقدم رویکرد سیاسی، از اهمیت تعامل با آژانس نکاسته است. بلکه ادامه همکاری ها و تقویت آنها، به شاخصی برای دادن این پیام به آژانس تبدیل شده است که "آژانس نیز به اندازه ایران در حل بیطرفانه و فنی همه موضوعات باقیمانده، جدیت به خرج دهد". رئیس جمهور دردیدار آمانو، این نکته را چنین مطرح کردند: "در صورتی که عزم و اراده جدی برای حل و فصل موضوع و دستیابی به توافق وجود داشته باشد، ظرف کمتر از یک سال میتوان به نتیجه نهایی با آژانس دست یافت و امروز نیز ایران مصمم به دستیابی به نتیجه در کوتاهترین زمان ممکن است".
در این رابطه، دو راهکار توامان و تکمیلی وجود دارند:
راهکار نخست تسریع در تعامل های ایران و آژانس بر پایه اراده حل همه ابهامات و پرسش ها با مبنا قرار دادن رویکرد فنی و غیرسیاسی: در این رابطه، وعده ای که آمانو داده است، اگر به واقعیت بپیوندد، به آثار مثبت منتهی خواهد شد: " آژانس از آمادگی ایران برای شفافیت بیشتر در موضوع هستهای قدردانی و تلاش میکند تا از این فرصت برای دستیابی به یک الگوی همکاری ارزشمند، استفاده کند. آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز از طولانی شدن فرآیند مذاکرات ناخرسند است و امیدوار است که با همکاری نزدیک مسایل در یک برنامه زمانی معقول حل شود". طی همکاریهای جدید تا کنون به جز مقوله بریج وایر، آژانس همین رویکرد را غالباً داشته است اما تاخیر و اصرار بر طولانی کردن این مساله، نگران کننده است و به اتهامات خارجی و حاشیه سازی برای ایران دامن خواهد زد. ضمن اینکه هنوز دو مورد دیگر از این ادعاها نیز در حال اقدام است و هنوز فرصت اقدامات مرتبط با آنها تا ۳ شهریور ماه باقیست. بدون تردید، پیچیده شدن این مقوله ممکن است بر چشم انداز ورود به همکاری های بیشتر در فاز چهارم و ورود به تعداد بیشتری از این دسته اتهامات، موانع و چالش های جدی خواهد یافت.
راهکار دوم، استفاده از ظرفیت توافق جامع بدین منظور است: تضمین غرب به ایران دائر بر عدم ازسرگیری این قبیل اتهامات و همچنین تضمین آژانس به مختومه کردن قطعی مواردی که در دستورکار مذاکراتی، توافق و اقدام قرار می گیرد، می تواند از کلیدواژه هائی در توافق جامع باشد که این مطالبه ایران را قطعی و تضمین نماید.