ایمان و توکل بر خدا، پشتکار، استعداد، نفوذ کلام و اطمینان به نفس او از ایشان شخصيتی اثرگذار بر مردم می سازد. سعيد خوش سيما و خوش سيرت است. لبخندش قفل دلها را می گشايد و در متن مردم نفوذ فوق العاده می يابد. حتی در ميان اهل سنت و نيز شيعيان اهل حق(طایفه ای که در بیان شأنیت حضرت امام علی(ع) دچار غلو شده اند) هم صاحب وجاهت است. همزمان او به مبارزه و مناظره با مروجين مکاتب انحرافی، میسيونرهای مسيحی و مبلغان بهايی و گروه وحدت نوين جهانی که رهبری آن در کرمانشاه مستقر بود می پردازد. شايد نخستين فعاليت سياسی او به پخش اعلاميه های امام در خرداد ۴۲ و زمـان کودکی بـرمی گردد.
شهيــد سپهبدعلی صياد شيرازی در سال۱۳۵۰در جریان دعوت شهید جعفری(اعلی الله مقامه)از نیروهای مذهبی برای مبارزه با رژیم طاغوتی با ايشان آشنا می گردند و اين آشنايی را نقطه عطفی در تغيير مسير زندگی خويش دانسته می گويد: «آشنايی من با سعيد آغاز آشنايی من با مربيان دينی بود؛ سعید برای من همچون پلی بود به جهان معرفت و معنويت.»
این سید الهی و شهید والامقام بسیار شجاع و نترس بود به گونه ای که شهيد صياد(اعلی الله مقامه) از موضع علنی ايشان در مخالفت با رژيم از همان زمان(در زمانی که هنوز مبارزات انقلابی اوج نگرفته بود و موضع گیری ها علیه شاه به آن صورت علنی نشده بود) اظهار تعجب می نمايد.
سعيد جعفری با شجاعت تمام در زمان اوج قدرت رژیم پهلوی و در هنگام جشن های 2500 ساله، همه جا در سخنرانی های خود از مبارزه و قيام سخن می گويد فلذا از سال ۱۳۵۲ مورد گزارش هفتگی ساواک قرار می گيرد (اسناد ساواک). از سال ۱۳۵۳ فعاليت های خود را به منطقه غرب گسترش می دهد و سخنرانی های متعدد در استانهای ايلام، کردستان، همدان و تهران برگزار می نمايد.
سید سعید در سال 53 با همسری مؤمنه، فداکار و وفادار ازدواج می نمايد و در سال ۵۴ صاحب فرزند می گردد و نام آن را صالح می نهد که به حمد الله ایشان از رهروان صدیق پدر بوده و امروز از اساتید متعهد و متخصص کشور می باشد.
فعاليت های سياسی و فرهنگی و جلسات سخنرانی ایشان در مساجد و دانشگاه های کشور و در جلسات آموزشی خصوصی شهيد منجر به تربيت شاگردان فراوانی می گردد که تا پايان عمر به شهيد دلبستگی مي یابند.
شهید جعفری در سال ۱۳۵۶فاز نظامی فعالیت های خویش را آغاز نموده ۷ گروه مخفی برای فعالیت های تهاجمی و آموزش استفاده از تسلیحات نظامی تشکیل می دهد. شبکه ۷ گانه تحت امر ایشان نیز اکثر مراکز فساد و مشروب فروشی ها را در منطقه به تعطیلی می کشاند و رشد انقلاب در منطقه غرب سیری شگرف می یابد. از این زمان استاد شهید تحت تعقیب ساواک قرار می گیرد. در جریان فتنه سالار جاف و تعرض چماقداران او به مردم که با سکوت و حمایت ضمنی شهربانی در شهرهای مختلف غرب کشور توأم است شهید جعفری به تدارک تحصن بزرگی از علما و بزرگان منطقه در کرمانشاه می پردازد که در این زمان دستگیر و زندانی اما تحصن با موفقیت برگزار و بعد از سه روز تحصن با برآورده شدن خواسته های متحصنین پایان می گردد. در زندان پیشنهاد بورس تحصیلی خارج از کشور را نمی پذیرد و به جهت فعالیت مذهبی در دوران زندان تحت شکنجه قرار گرفته دست به اعتصاب غذا می زند. اما با آزادی زندانیان سیاسی استاد شهید نیز بعد از یک ماه و اندی آزاد می گردند.
به جهت عدم امکان آموزش مسلحانه و استفاده آشکار سلاح در ساعات حکومت نظامی، شهید جعفری پایگاه مخفی ای را در نیمه دوم آذر ماه در ارتفاعات برفگیر«خورین»حد فاصل کرمانشاه-کامیاران راه اندازی نموده نخستین آموزش متمرکز نظامی نیروهای انقلاب و هسته اولیه مجموعه ای که بعدها آن راسپاه پاسداران نامیده اند تحت آموزش های سرگرد علیداد همتی به عنوان مسئول آموزش نیروها -که در این امر نقش بسیار ارزنده ای داشتند- شکل می گیرد. در دیماه نیز پایگاه دیگری را در چغانرگس حد فاصل کرمانشاه و ماهیدشت ایجاد و گروه دیگری در آن مشغول آموزش می گردند. تعدادی از نیروهای آموزش دیده این دو مجموعه در نیمه دوم دیماه ۵۷ به منظور کمک به حفاظت جان امام (ره) به تهران اعزام می گردند. همراهی این گروه با سایر مرتبطین حلقه کرمانشاه در تهران نهایتاً منجر به تشکیل کمیته مسجد قبا زیر نظر آیت ا... شهید دکتر مفتح می گردد. با پیروزی انقلاب اسلامی شهید جعفری اردوگاه پیش آهنگی خضر زنده را به پادگان آموزش نظامی تبدیل کرده نیروهای پادگانهای خورین و چغانرگس را در آنجا مستقر و با عنوان «پاسداران انقلاب اسلامی» شروع به فعالیت می نمایند. این پادگان همینک با نام پادگان شهید منتظری بزرگترین پادگان آموزشی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در کشور است.
این شهید بزرگوار در ابتدای پیروزی انقلاب با همکاری و قضاوت آیات عظام عبدالجلیل جلیلی، شهید بهاءالدین کنگاوری(محمدی عراقی)، و عبدالخالق عبدالهی دادگاهی اسلامی برای اجرای حدود و اعمال تعزیرات شرعی تشکیل می دهند که هسته اولیه دادگاه انقلاب کرمانشاه می گردد.
در اوایل اسفند ماه ۵۷ شهید جعفری به خدمت امام راحل (ره) رسیده گزارشی از نیروهای آموزش دیده در پادگانهای خورین و چغانرگس و خضرزنده، ارائه و امعان نظر امام (ره) برای تجهیز تسلیحاتی این نیروها و راه اندازی یک نیروی نظامی مستقل –که در واقع همان پیشنهاد تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توسط شهید جعفری(رضوان الله تعالی علیه)به امام خمینی(ره) بود- و توجه بیشتر مسوولان به مسائل کردستان را تقاضا می نمایند که منجر به ارجاع ایشان به آیت ا... حسن لاهوتی و شهید سپهبد ولی ا... قرنی از سوی امام (ره) می گردد.
آیت ا... لاهوتی در اسفند ماه ۵۷ برای دیدار از پادگان خضرزنده و اقدامات به عمل آمده به کرمانشاه سفر می نمایند و با تشدید درگیری ها در کردستان و سقوط منطقه شهری سنندج و محاصره پادگان آن به وسیله گروهکها، تسلیحات گسترده این پادگان در شرف تصرف گروهکهای معاند با نظام قرار می گیرد –که اگر نبود آن فرماندهی شهید جعفری و رشادتهای نیروهای تحت امر ایشان، و پادگان سنندج به تصرف گروهک ها در می آمد به قول خود شهید، با نقشه ی از نیل تا فرات صهیونیسم کردستان برای همیشه از حاکمیت جمهوری اسلامی ایران خارج می شد.- فلذا شهید سپهبد قرنی با ارائه اختیارات تام در مسائل ارتش غرب کشور به شهید سعید جعفری، ورود نیروهای آموزش دیده ایشان را به عرصه دفاع طلب می نمایند. شهید جعفری با استقرار در هوانیروز کرمانشاه و هماهنگی عملیات هوایی از پایگاه شهید نوژه عملیات سنندج را آغاز نموده با خاموش کردن آتش نیروهای مهاجم به پادگان و هلی برد نیروهای آموزش دیده پادگان خضرزنده به درون پادگان تحت محاصره سنندج نخستین عملیات نظامی انقلاب اسلامی را در ۲۸ اسفند ماه ۱۳۵۷ با موفقیت کامل رهبری می نماید. در این عملیات پر خطر نظامی با به شهادت رسیدن نخستین شهیدان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهید امیر شاهرضایی و برادران امیر و حسین اشک تلخ پادگان سنندج و تسلیحات آن از سقوط حتمی نجات می یابد و شهر سنندج از تصرف گروهک ها خارج می گردد.
در فروردین ۵۸ پس از آزادی و تامین سنندج شهید جعفری نیروهای مبارز سنندج را همراه با گروه میثم به سمت مهاباد گسیل می دارند تا به صورت مردمی در شهر وارد و در پایگاههایی مستقر گردیده متصرفین شهر و پادگان مهاباد را به عقب برانند. این نیروها به مدت چند ماه تا رسیدن به هدف مورد نظر در مهاباد مستقر و در دو گروه فرهنگی و نظامی مشغول به فعالیت می گردند.
در شهريور ۵۸ شهيد جعفري با اعزام نيروهاي سپاه به روانسر، دشمنان انقلاب را بدون درگيري به عقب نشيني از آن شهر وادار می نمایند. این شهید بزرگوار و مجاهد ربانی -که زبان از بیان خدماتشان به اسلام واقعاً عاجز بوده و یکی از همرزمانش به حق و بدون اغراق سیدالشهدای کرمانشاه نامیده است- در ديماه ۵۸ با تشكيل (گروه سلمان) و تدوين طرح يك عمليات چريكي و پارتیزانی پيچيده به فرماندهي شهيد ابوالحسن ياري که مخالفین زیادی این طرح ایشان داشت ولی شهید به دلیل تلفات غیرنظامیان طرح مخالفین با وجود آسانی آن طرح ها مصرانه بر طرح خویش پافشاری نموده -بعد از اجرای طرح و موفقیت آن به نبوغ نظامی شهید پی بردند- كامياران را در اوج نا اميدي ها بدون تلفات شهري و با تقديم كمتر از ۱۲ شهيد آزاد مي نمايد.
استاد شهيد و این فرمانده دلیر يكسال پيش از آغاز جنگ تحميلي با نگاشتن نامه اي تحركات جبهه عراق و خطر حمله قريب الوقوع آنان را به رئيس جمهور وقت گوشزد مي نمايد ولی با بي توجهي او روبرو مي گردد. پيرو اين روشنگري ها نيروهاي مردمي كرمانشاه در آذر ماه ۵۸ كنسولگري عراق را كه مشغول نقشه برداري و جمع آوري اطلاعات از منطقه است تصرف مي نمايند و اسنادي را نيز در اختيار آن شهيد قرار مي دهند. شهيد جعفري در مصاحبه خويش با روزنامه اطلاعات در اسفند ۵۸ بار ديگر بر خطر حمله عراق تصريح نمودهو با وجودی که در این زمان هیچ گونه مسئولیت رسمی در کشور نداشت (چون با آماج تهمت هایی که مهدی هاشمی و باندش، گروهک ها و ... به آن بزرگوار نسبت دادند ایشان را از فرماندهی سپاه کرمانشاه کنار گذاشتند) تنها از روی احساس تکلیف، از تابستان ۵۹ رأساً دو مجموعه را به سركردگي شهيدانمفقودالاثر امير سالمي و داوود رضواني در مرزهاي خسروي و گيلانغرب مستقر مي نمايد تا آخرين تحركات دشمن را به صورت روزانه به ايشان گزارش نمايند. متأسفانه با هجوم ارتش عراق به ایران این دو گروه که در نزدیک ترین خط مرزی ایران با عراق مستقر بودند با مقاومت محدودی متلاشی و دو فرمانده غیور آن به شهادت می رسند. استاد شهید با سخنرانی های متعدد در کرمانشاه به دعوت عمومی و بسیج نیروهای مردمی به جهاد اهتمام نموده شخصاً با جمعی از یاران و شاگردان جان بر کف خویش به عنوان نخستین گروه پیشتاز در مبارزه و جهاد به جبهه ی دشمن در حال پیشروی می شتابند و در حالی که دشمن از سرپل ذهاب گذشته است با آنان روبرو می شوند. راهبرد سردار شهید و همرزمان او در این نبرد نابرابر اجرای عملیات چریکی و وارد کردن ضربات متعدد بر پایگاه ها و مراکز نظامی و ماشین های زرهی دشمن در طول شب به منظور افزایش خسارت و تلفات مهاجمان و عدم امکان پیشروی و زمین گیری ماشین جنگی دشمن است. یکماه مقاومت سرسختانه این گروه اندک که با حمایت هوانیروز کرمانشاه خصوصاً رشادتهای شهیدان علی اکبر شیرودی و احمد کشوری و یحیی شمشادیان پشتیبانی می گردد منجر به زمین گیر شدن سپاه سوم عراق در دشت ذهاب و نهایتاً تخلیه و عقب نشینی آنها از منطقه شهری سرپل ذهاب و انتقال جبهه مقاومت ایران به ارتفاعات قراویز در غرب سرپل ذهاب می گردد. در تمام این مدت درسهای نهج البلاغه شهید در خط مقدم نیز ادامه می یابد. او پاسدار توأم جبهه های جنگ و فرهنگ بود. عاقبت در ۴ آبان ۱۳۵۹ در شب خجسته عید غدیر ولایت مرتضوی در خط مقدم جنگ و ارتفاعات قراویز به اجداد پاک و شهید خویش تأسی نموده پس از عمری کوتاه اما بسیار پربرکتدر حال سجده جان به جان آفرین تسلیم می نماید. علمای کرمانشاه بر پیکر او چندین نماز می گذراند و مردم کرمانشاه با شکوه ترین تشییع را در خاطره ی این شهر برای او بر پا می کنند. در بیان شأن و منزلت شهید جعفری(اعلی الله مقامه)همین قدر کافی است که مزاری که امروز شهید جعفری در آن آرمیده است در حقیقت مزاری است که آیت الله نجومی 18 ماه قبل از شهادت شهید جعفری برای خود تهیه ومهیا کرده بود ولی بعد از شهادت شهید جعفری بر اساس علاقه اي غير قابل توصيف که به این شهید والامقام داشت مزار خود را به این شهید تقدیم نمود وسنگ مزارش را شخصاً با قلم بی نظیرشان اینگونه نوشتند:
«درود بر تو ای عزیز روزگار و ای اباصالح؛ لَقَد عَشتَ سعیداً و متَّ سعیداً و سَتَبعَثَ بعداً حَیّاً سعیداً.»
وامروز بحمد الله مزار شهید جعفری میعادگاه عارفان و دلسوختگان ودارالشفای عاشقان است.
به مناسبت پاسداشت شهید جعفری در هفته دفاع مقدس ایرانسل دو کد آهنگ با نام "شهید جعفری" را برای استفاده بعنوان آهنگ پیشواز ویژه سیم کارت های ایرانسل قرار داده است. مخاطبان گرامی می توانند جهت استفاده یکی از کدهای 5517019 (شهید جعفری 1) و یا 5517020 (شهید جعفری 2) را به شماره 7575 ارسال نمایند تا این آهنگ برای آن ها فعال شود.
روحش شاد و یادش گرامی...