رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره قبول قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران گفت: امام با آن هوشی که داشتند جمله «جام زهر را می نوشیم» درست بکار بردند، یعنی انتخاب کردیم که بنوشیم، یعنی بر ایشان تحمیل نشد که بنوشند.

هاشمی رفسنجانی درباره جامه زهر چه گفت؟
به گزارش مشرق، آقای هاشمی رفسنجانی درباره رویدادهای جنگ تحمیلی با پایگاه اطلاع‌رسانی شخصی خود گفتگو کرده است که بخشی از این مصاحبه درباره ماجرای جلسه ۵ نفره سران قوا با امام راحل در ادامه می آید:

_ در جلسه ای ما ۵ نفر خدمت امام رفته بودیم برای اینکه بگوییم وضع جنگ اینگونه است . آیا می خواهیم ادامه بدهیم و یا نمی خواهیم ادامه بدهیم؟ نظر قاطع خود را گفتیم که مصلحت نمی بینیم . برای امام سخت بود که در آن شرایط بپذیرند ما قطعنامه را امضاء و قبول کنیم . لااقل تا آن مقداری که ما صحبت می کردیم . جلسه ما در آن شب طول کشید . راهکارهایی هم پیشنهاد شد . ایشان گفتند که ما به مردم گفتیم اگر جنگ ۲۰ سال هم طول بکشد ، ما ایستاده ایم و در و دیوار پر از جنگ جنگ تا پیروزی و تا رفع فتنه است . اگر الان یکدفعه بیاییم و اینگونه عمل کنیم ، جواب مردم و رزمنده ها را چه باید بدهیم ؟ دل آنها می شکند .

-در آن جلسه از اینگونه بحثها بود . ما اینها را قبول داشتیم و روی آنها بحثی نداشتیم . ولی بحث این بود که آیا مصلحت است که الان به این صورت ادامه بدهیم ؟ بحثها اینگونه بود . امام قانع شدند که الان باید این کار را بکنیم و به این مسئله رسیدند که مصلحت است که بپذیریم . منتها بحث بر سر کیفیت بود من پیشنهاد کردم که اگر برای شما اعلام آن سخت است این مشکل را من حل می کنم . من جانشین شما هستم و حق امضاء در این مسائل دارم من می روم و می پذیرم . ممکن است جنابعالی بعد بلافاصله بگویید که او تخلف کرده و باید از من به عنوان فرماندهی کل قوا اجازه می گرفت . شما آنموقع می توانید مرا محاکمه کنید . فدا کردن یک نفر بهتر از اینهمه مشکلاتی است که پیش آید .ایشان نگاه مهربانانه ای کردند و گفتند : نه ، این خوب نیست . خودشان پیشنهادی دادند که ما از آن پیشنهاد بیشتر متاثر شدیم و آن را قبول نکردیم و گفتیم که این درست نیست .

-(این پیشنهاد را هرگز جنابعالی در جایی مطرح نفرمودید؟) نه در جایی نگفتم .

-(اسامی ۵ نفر حاضر در آن جلسه را می فرمایید؟) سران قوا بودیم . رئیس مجلس ، رئیس جمهور ، رئیس قوه قضائیه و نخست وزیر به همراه حاج احمد آقا که معمولا در جلسات ما بودند .

-(آیا غیر شما ، دیگر آقایان هم پیشنهادی دادند ؟) یادم نیست . امام پیشنهادی دادند که ما پیشنهاد ایشان را رد کردیم . بعد پیشنهاد سوم این شد که امام گفتند : حالا که باید بپذیریم ، شما وجوه قوم و بزرگان را از همه جا دعوت کنید و همین حرفهایی را که اینجا زدیم ، برای آنها هم بگویید و در یک جلسه خاص آنها را توجیه کنید ، بدون اینکه پخش شود .آنها قانع شوند و بعد آنها هم از کاری که می کنیم ، دفاع کنند .اصلا بنا نبود که امام نامه بنویسند . این کار را به عهده ما گذاشتند . رئیس جمهور هم آن جلسه را برای همان کار تشکیل داد که توجیه کنیم . عده ای را دعوت کردیم . در این بین حاج احمد آقا خبر داد که امام خودشان یک نامه نوشتند و اعلام می شود.

-ما اصلا انتظار این را نداشتیم . بعدا از مضمون نامه مطلع شدیم . پس امام با در نظر گرفتن مصلحت رفتار کردند . پس از یک جلسه طولانی و مذاکرات ایشان با سران قوا که کاملا به آنها اعتماد داشتند تصمیم گرفتند . شرایط اقتصادی و شرایط صدور نفت و شرایط میدان و شرایط نیروهای ایثارگر را گفتیم که نمی توانیم درست اداره کنیم .مشکلات خانواده های آنها و اسراو خیلی چیزهای دیگر را گفتیم . وقتی همه اینها توضیح داده شد . قبول کردند .
بیشتر از همه اینها، خطر استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی در شهرهای بزرگ بود . گفتم اگر مثلا فردا تبریز را مثل حلبچه زدند ، ما چه کاری می توانیم بکنیم ؟ چه اتفاقی می افتاد ؟ خیلی آسان می توانند تبریز ، ارومیه و حتی تهران را بزنند . همه اینها را بررسی کردیم . همه می دانستیم که غربی ها و روسها آماده اند همه چیز را بدهند برای اینکه ما بترسیم و قبول کنیم .

-با این شرایط مصلحت روشن شد . اینکه بپذیریم یا نه و برای امام تلخی داشت و مانند جام زهر بود ، مربوط به مسائل بعد می شود که چطور به مردم بگوییم؟ . گفتن آن به رزمنده هایی که در جبهه هستند و خانواده شهدا و جانبازان حقیقتا برای امام تلخ بود . تا نتیجه این کار روشن شود مدتی زمان لازم دارد . پس مسئله مصلحت همیشه اینگونه است . یعنی وقتی که انسان به خاطر مصلحت یک کار خلاف مسیر عادی انجام می دهد ، در آن لحظه مشکلاتی دارد ، خیلی ها ناراحت و بعضی ها خوشحال می شوند و لذا می بینیم بعد از اعلام پذیرش قطعنامه به دستور امام گروههایی به همراه نامه امام به جبهه ها رفتند برای توجیه رزمندگان .

-امام با آن هوشی که داشتند جمله " جام زهر را می نوشیم " را درست بکار بردند . یعنی انتخاب کردیم که بنوشیم . یعنی بر ایشان تحمیل نشد که بنوشند . حالتی بود که بخاطر مصلحت انتخاب کردند . فکر می کنم ایشان با تفکر و پیش بینی شرایط آن جمله را بکار بردند . هم مصلحت را رعایت کردند و هم ناراحتی خودشان را به مردم نشان دادند که دلشان نمی‌خواست اینگونه شود و هم آینده را در آن جمله نهادند که مردم می‌بینند چه فتحی کردیم؟

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 4
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • ۱۶:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۶
    0 0
    این همه هاشمی هاشمی می کنید و سخنان هاشمی را بریده بریده و گزینشی درج می کنید ؟؟؟ خوب بزدل ها توبه کنید
  • ۱۶:۱۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۶
    0 0
    بارک الله بارک الله دست دست
  • ۱۶:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۶
    0 0
    داداش جون ! آخه کی جام زهر رو از روی میل و انتخاب سر می کشه؟
  • عبدالرضا ۱۶:۳۶ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۶
    0 0
    من 26 سالمه... حداقل در 10 سال اخیر یادمه که در هفته دفاع مقدس چه می کردند. مثلا فیلمی، رژه ای، یا رو نمایی از سلاح های جدید و غیره.... باور کنید اولین سالیه که می بینم خدارو شکر دارن شبهه هایی از جنگ رو باز می کنن... جواب ابهام ها رو در برنامه های تلویزینی میدن و گاها باعث آشنایی ما جوانان با جنگ و فضای جنگ می شن. تا قبل از این یه تابو بود که باید همه می گفتیم بی اشکال و عالی بود ولی حقیقتا باور قلبی نبود چون شناختی نبود. اما امسال وقتی موضوع باز شد بخصوص در برنامه های تلویزیون مثل سطرهای ناخوانده از شبکه سه خب می بینیم نقص هایی هم در کار بوده ولی کلیت آن عالی بی نقص بوده. امسال اجازه دادن به مشکلات جنگ و نقص های آن و شبهه های آن سئوال و نقد وارد بشه و حال که جنگ و مسئله آن از زیر این سئوالات و نقد های سر سلامت خارج شد بیشتر و ارزشمندتر از گذشته حداقل برای من شده که نورانیتش و درخشش اش را نمیتوان هیچ گونه زیر سئوال برد یا پنهان کرد.... من خدارو شکر میکنم بخاطر خودم و شناخت خودم و بعد ممنون از دیگران که اجازه واشکافی اتفاق جنگ را دادن. اما در آخر بهتر است یاد بگیریم که مسائل را تابو نکنیم.. پاک را از محاسبه چه باک... بگذاریم نقد شیم تا جواب دهیم... ( بعنوان مثال بهتر است در موضوع 88 هم ورود کنند و این شبهه ها و مسائل حلقه مفقوده را اجازه سئوال و پاسخ در همین سطح کلان بدهند) و مطلبی نیز الان به ذهنم رسیده و آن اینکه تا آرامش نباشد اصلا فکر و عقل به دنبال این ها نمیرود... فکر میکنم امروز حال روانی و اقتصادی مملکت بهتره از صدقه سر همه تلاشگر ها چه دولتی ها چه غیر دولتی ها. برا همینه که فکر به فکر کردن و تحلیل کردن گرایش یافته... انشاالله روزگار روز به روز برای همه مملکت و مردمش بهتر بشه تا فکر ها بهتر کار کنه

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس