کد خبر 358103
تاریخ انتشار: ۶ آبان ۱۳۹۳ - ۱۳:۳۷

غرب بیش از آنکه نگران کشتار مردم یمن به دست تکفیری‌ها باشد از‌نزدیکی جنبش انصار الله به تنگه باب المندب که گروه القاعده در نزدیکی آن اردو زده‌، نگرانند.

به گزارش مشرق، برای کشور فقیر و عقب نگه داشته شده ای همچون یمن که طی یک قرن گذشته کمتر سالی را بدون بحران و جنگ سپری کرده ، 21 سپتامبر 2014 نقطه تحولی بود که توانست بار دیگر خواست مردم را بر برنامه های استعمارگران خارجی ومنطقه ای  پیروز ساخته و قدرت بستر جامعه را نه تنها به رخ حاکمان این کشور بلکه رهبران مادام العمر تمامی کشورهای همسایه تا حوزه جنوبی خلیج فارس بکشد.

به اعتقاد کارشناسان یمنی واقعه سقوط صنعاء که روز 21 سپتامبر به وقوع پیوست تا سالیان متمادی نه تنها در ذهن آنها بلکه در یاد وخاطره مردم این کشور نیز باقی خواهد ماند ، واقعه ای که در آن یک گروه کوچک موفق شد در چارچوب اعلام خواسته های مردم و در سایه حق طلبی وارد پایتخت شده و نقشه سیاسی جدیدی را برای ساختار سیاسی آینده این کشور تحمیل کند.

در این سلسله نوشتار آن از نظر شما خواهد گذشت بیش از آنکه به دنبال پرداختن وثبت حوادث و رخدادهای به وقوع پیوسته در دهه اخیر در یمن باشیم ، کنکاشی در علل به وجود آمدن آن و دلایل شکل گیری جریانی خواهیم داشت که دست آخر خود را مجبور به فتح صنعاء وبه کارگیری سلاح برای رساندن پیام مظلومیت اقشار عظیمی ازمردم این کشور دید، مظلومیتی که حتی نمایندگان سازمان ملل متحد نیز به آن اذعان کردند.

اهمیت حیاتی یمن برای رژیم صهیونیستی/ چرا تل آویو از استقرار القاعده در نزدیکی تنگه  باب المندب نگران نیست؟/ اهمیت دو تنگه باب المندب و هرمز برای منافع ملتهای منطقه

رسانه های بین المللی بیش از آنکه تحت تاثیر تحولات یمن ، سقوط صنعاء وکشتار این مردم توسط گروه القاعده قرار بگیرند، از احتمال حضور جنبش انصار الله در  استان الحدیده ونزدیک شدن به تنگه باب المندب که گروه القاعده در نزدیکی آن اردو زده است ابراز نگرانی کرده و می کنند.

یک مسئول آمریکایی روز 20 سپتامبر گذشته در شبکه سی ان ان مدعی شد باب المندب ودریای سرخ به معنای امنیت ترابری نفت واقیانوس هاست ودر صورت حضور حوثی ها در این نقطه باید اعتراف کرد که جهان از طریق یمن در حال تغییر وتحول است.

این نظریه زمانی اهمیت بیشتری پیدا می کند که بدانیم دیوید بن گوریون اولین نخست وزیر رژیم صهیونیستی  چند ماه بعد از اعلام موجودیت این رژیم اشغالگر اعلام کرد رژیمش برای ارتباط با جهان خارج مجبور است که از دریای سرخ وتنگه باب المندب عبور کند واین تنگه برای تل آویو بسیار حیاتی است ، مسئله ای که رژیم صهیونیستی را برا آن داشت تا در سال های بعد از طریق روابط نظامی با جیبوتی واتیوپی حضور نظامی خود را در نزدیکی این تنگه حفظ کند.

به اعتقاد کارشناسان سوای شرایط گلوگاهی باب المندب برای عبور  انرژی وکالا بین مناطق تولید از یک سو  ومصر از سوی دیگر ، این تنگه حلقه اتصال رژیم صهیونیستی (بندر ایلات) به سوی جنوب شرق آسیا وآفریقا می باشد.

 

در اوج تنش بین اعراب ورژیم صهیونیستی فرمانده وقت نیروی دریایی رژیم صهیونیستی اعلام کرده بود  تسلط مصر بر کانال سوئز تنها یکی از کلید های دریای سرخ را در اختیار قاهره قرار می دهد در حالیکه کلید دوم که از لحاظ راهبردی مهمتر می باشد ، تنگه باب المندب است کلیدی  که به احتمال قریب به یقین در دست (اسرائیل) قرار خواهد گرفت.

الیاهو سالیبتر نویسنده صهیونیست در مقاله ای در رابطه با استراتژی رژیمش در دریای سرخ هم نوشت : متخصصان امور دفاعی در تل اویو به خوبی اهمیت  تهدیدهای موجود در دریای سرخ را درک کرده اند از این رو اهمیت بسیار ویژه ای به روابط  با کشورهای غیر عرب حوزه این دریا در شرق آفریقا می دهند.

به اعتقاد این نویسنده  رژیم صهیونیستی از تحولات به وجود آمده بعد از سال 1990 (سقوط اتحاد جماهیر شوروی سوابق ) کمال استفاده را برده وموفق شد جو و شرایط مناسبی را برای راهبردهای امنیتی خود در این منطقه به وجود آورد.

هبه عبدالعزیز روزنامه نگار مصری نیز در شماره 19 اکتبر روزنامه الوفد هم با اشاره به این مسئله می نویسد: اهمیت استراتژیک تنگه باب المندب برای امنیت ملی مصر صرفا به دلیل تاثیر گذاری مستقیم آن بر کانال سوئز نیست بلکه به دلیل عبور و مرور کشتی های صهیونیستی است که  خط ترابری آن بندر ایلات را از طریق این تنگه به جهان خارج متصل می کند ویکی مهمترین دلایل تهاجم سال 1967 رژیم صهیونیستی به مصر محسوب می گردد.

این روزنامه نگار مصری با توصیف انصار الله به عنوان یکی از شاخه های محور مقاومت تاکید می کند، در صورت تسلط این گروه بر یمن وبه تبع آن باب المندب نه تنها امنیت ملی رژیم صهیونیستی بلکه امنیت ملی مصر هم تهدید می گردد!! زیرا می تواند به اهرم فشاری برای گروه مقاومت بر این نقطه حیاتی از جهان تبدیل شود.

برخی از کارشناسان جغرافیای سیاسی نیز اهمیت این تنگه 30 کیلومتری را در چارچوب معادلات بین المللی در سطح واندازه دستیابی یکی از طرف ها به بمب هسته ای می دانند.

این کانال بسیار مهم بین المللی (که گفته می شود انصار الله وکمیته های مردمی  در آستانه کنترل آن می باشند) ، دریای سرخ را به خلیج عدن وبه تبع آن اقیاونس هند متصل می کند ، فاصله بین دو کرانه آن در عریض ترین نقطه 30 کیلومتر است ، جزیره ای به نام "ابریمب" این کانال را به دو قسمت (کانال ) شرقی به نام "باب اسکندر" با عرض 3 کیلومتر ، وعمق 30 متر   وکانال غربی که " دقت المایون" نام داشته وعرض آن 25 کیلومتر وعمق آن به 310 متر هم می رسد، تقسیم می کند.

بر اساس آخرین آمار منتشر شده سالانه 25 هزار فروند کشتی از این تنگه عبور کرده وبه طور میانگین روزانه 3/3 میلیون بشکه نفت از آن به سوی بازارهای جهانی رهسپار می شوند.

بی تردید هیاهوی صورت گرفته در مورد حضور یک گروه  ملی و رسمی و همکار با دولت یمن در استان ساحلی الحدیده واشراف بر این تنگه نمی تواند مخل امنیت ملی  این کشور یا کشورهای دیگر باشد .

به اعتقاد کارشناسان امکان بسته شدن تنگه باب المندب بیش از آنکه توسط گروه انصار الله یا دولت یمن وجود داشته باشد توسط طرف وقدرت های جهانی که در این منطقه حضور دارند امکان پذیر ومحتمل است .

همچنین نباید فراموش کرد که تا چندی پیش استان الحدیده یا حداقل بخش هایی از ان واز آن مهمتر استان تعز که تنگه باب المندب بخشی از ان محسوب می شود در کنترل گروه های سلفی ـ تکفیری القاعده بود اما با چنین واکنشی از سوی محافل جهانی که اکنون داعیه مبارزه با گروه های تکفیری را دارند ، مواجه نشد.

شاید سخنان "مهاب ممیش " رئیس هیئت مدیره کانال سوئز بتواند توضیحی برای این بی توجهی باشد او اواخر سپتامبر گذشته گفته بود " قدرت های بزرگ هرگز اجازه نخواهند داد هیچ طرف دیگری بر باب المندب تسلط داشته باشد" زیرا باب المندب کلید ترابری بازرگانی شرق وغرب است.

پاسخ صریحتر وقوع این هیاهو را "سحر رجب " روزنامه نگار مصری در روزنامه الیوم السابع این کشور با این پرسش داد که آیا قابل قبول است که به حوثی‌ها اجازه قدرت گرفتن بیشتر را بدهیم؟

از دیدگاه برخی از کارشناسان اگر سقوط صنعاء به معنای سقوط یمن نبود اما فتح باب المندب به دست انصار الله به معنای قبضه شدن کامل قدرت توسط این گروه است.

به ویژه که عبد ربه منصور هادی رئیس جمهور یمن هم در گفتگویی که اخیرا با روزنامه لندنی الحیات داشت، با این گفته که " کسی که کلید باب المندب و هرمز را در اختیار داشته باشد دیگر نیازی به بمب هسته ای نخواهد داشت" تلاش کرد تا به این هیاهو دامن بیشتری بدهد.

با وجود تمامی این فشارها جنبش انصار الله  و کمیته های مردمی سرگرم پاکسازی نقطه به نقطه یمن از عوامل وابسته خارجی هستند .

یک مسئول نظامی نزدیک به انصار الله  15 اکتبر 2014 در واکنش به خط ونشان های جهانی وهیاهوی بین المللی در مورد اقدامات این جنبش به  خبرگزاری فرانسه گفته بود : الحدیده تنها مرحله اول از طرح بسط استقرار از طریق کمیته های مردمی در طول نوار ساحلی است که تا باب المندب ادامه خواهد یافت".

در سایه تقابل منافع ملی ومردمی یمن با برنامه های سلطه گرانه ی قدرت های بزرگ بین المللی چه سناریوهایی در انتظار یمن خواهد بود ، ویمن به چه سمت وسویی خواهد رفت؟

منبع: فارس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس