به گزارش مشرق، تهمینه میلانی کارگردان سینما در پی انتشار گزارش خبری هشدارآمیز و نقد اظهارت سخیف وی در برنامه زنده تلویزیونی متنی را برای این خبرگزاری ارسال کرده است. وی در این متن ضمن فرافکنی و ایراد تهمت به این خبرگزاری، توضیحاتی برای روشن کردن منظور واقعیاش از بیان پارهای از آن سخنان را توضیح داده است و از جمله خلاف تصریحات مکررش به خیالی بودن دشمن، این بار به صراحت وجود دشمن علیه ملت ایران را پذیرفته است. خبرگزاری فارس ضمن استقبال از توضیحات و پاسخهای این کارگردان متن جوابیه را به انضمام پاسخهایی به سخنان وی در ادامه منتشر مینماید:
در جواب نوشتهای که با تحریف گفته های من در برنامه سینمایی هفت نوشته اید به عرض می رسانم که:این روزها نوشته ی "عاشورا یک حادثه نیست، یک فرهنگ است" بر روی بیلبوردهای بزرگ شهری دیده می شود. تصور میکنم معنی این جمله آنست که حق جویی و عدالتخواهی، باید تبدیل به فرهنگ جامعه شود، نه افترا و توهین که بی محابا نثار این جانب نموده اید! این فرهنگ می گوید اگر حقی ناحق شد، اگر ظلمی صورت گرفت، وظیفه هر انسان است که ظالم را افشا و حق مظلوم را به او باز گرداند. با مشاهده آنچه در جامعه ی امروز ما به نام آسیب اجتماعی ، روانی و اقتصادی ،مطرح می شود ، این وظیفه بر عهده ی تک تک انسان های با وجدان و آگاه است که با بازگویی و نقد چند باره آنها به مقابله با ظلم برخیزند.طبعا نمایش این آسیب ها در فیلم های اجتماعی، جهت کارشناسی و مقابله با آنها، شاعرانه و زیبا نخواهد بود و اطلاق سیاه نمایی به این قبیل آثار هنری و جلوگیری از نمایش آنها به بهانه سوء استفاده ی دشمن، تنها به عمیق تر شدن آسیب های موجود ، کمک خواهد کرد.
در اینکه کشور بزرگ و ثروتمند ایران، دشمن دارد و خیلی هم دارد، شکی نیست. طبعا این دشمنان در پی منافع اقتصادی و سیاسی خود هستند و در این میان، بسیاری از کشورها در نبود فضای فرهنگی مناسب که گناه آن بر گردن سیاستگزاران فرهنگی و هنرمندان ماست، کالاهای فرهنگی خود را جهت کسب سود، از طریق صدها کانال ماهواره و... صادر می نمایند، که در این میان کشور ترکیه مثال زدنی است. اما نمی توان کوتاهی، عدم کار آمدی و کم کاری خود را با استفاده ازکلمه ی دشمن به گردن آنها انداخت و آسیب های اجتماعی که گاه سهوی و گاه بدلیل کم کاری و حتی عدم کارشناسی در اعمال سیاست های فرهنگی، بوجود آمده است را به بهانه ی سوء استفاده ی دشمن، نادیده گرفت و مسئولیت را از گردن خود برداشت. عمیقا معتقدم فرافکنی و نسبت دادن آسیب های موجود جامعه به دشمن و همچنین سکوت در مورد آن ها، کار عبث و عدم مسئولیت اجتماعی است و تنها حاصل آن عمیق تر شدن زخمها و بدتر شدن اوضاع فرهنگی و اجتماعی است. در مقاله ی خود با ادبیات نامناسب مرا متهم به توهین به اعتقادات مذهبی مردم ایران کرده اید! حال آن که بحث من و مجری محترم برنامه هفت پیرامون نقد مسائل اجتماعی و روانشناسی نسل جوان و آسیب شناسی آنها در هجوم سر سام آور تکنولوژی بدون آموزش فرهنگ استفاده از آن بود و کلامی در باب اعتقادات مذهبی و سیاسی بین ما رد و بدل نشد!
هنگامی که بحث بازنگری و کارشناسی در مورد کلمه ی آبرو از طرف من مطرح شد، اشاره به قربانیانی کردم که بدلیل تعبیر نادرستی که از این کلمه دارند، از بیان خشونت های بویژه خانوادگی، احتراز می کنند و تن به ادامه ی خشونت می دهند، اما اشاره ای به جنسیت این قربانیان نکردم که شما مرا متهم به بی احترامی به حیای زن مسلمان نموده اید! در پایان از شما می پرسم که سهم منتقدین اجتماعی از کشور و رسانه ملی، چه میزان و کجاست که گفتههای آنها را هذیان ارزیابی می کنید و با نسبت دادن به بیگانگان و با کلمات نامحترمانه، تشویق به ترک کشور میکنید! و چرا پذیرش و شنیدن عقاید و انتقادات این افراد دلسوز، که هر چند سال یکبار اجازهی حضور در رسانه ملی را مییابند، برای شما این همه دشوار است!؟
در جواب نوشتهای که با تحریف گفته های من در برنامه سینمایی هفت نوشته اید به عرض می رسانم که:این روزها نوشته ی "عاشورا یک حادثه نیست، یک فرهنگ است" بر روی بیلبوردهای بزرگ شهری دیده می شود. تصور میکنم معنی این جمله آنست که حق جویی و عدالتخواهی، باید تبدیل به فرهنگ جامعه شود، نه افترا و توهین که بی محابا نثار این جانب نموده اید! این فرهنگ می گوید اگر حقی ناحق شد، اگر ظلمی صورت گرفت، وظیفه هر انسان است که ظالم را افشا و حق مظلوم را به او باز گرداند. با مشاهده آنچه در جامعه ی امروز ما به نام آسیب اجتماعی ، روانی و اقتصادی ،مطرح می شود ، این وظیفه بر عهده ی تک تک انسان های با وجدان و آگاه است که با بازگویی و نقد چند باره آنها به مقابله با ظلم برخیزند.طبعا نمایش این آسیب ها در فیلم های اجتماعی، جهت کارشناسی و مقابله با آنها، شاعرانه و زیبا نخواهد بود و اطلاق سیاه نمایی به این قبیل آثار هنری و جلوگیری از نمایش آنها به بهانه سوء استفاده ی دشمن، تنها به عمیق تر شدن آسیب های موجود ، کمک خواهد کرد.
در اینکه کشور بزرگ و ثروتمند ایران، دشمن دارد و خیلی هم دارد، شکی نیست. طبعا این دشمنان در پی منافع اقتصادی و سیاسی خود هستند و در این میان، بسیاری از کشورها در نبود فضای فرهنگی مناسب که گناه آن بر گردن سیاستگزاران فرهنگی و هنرمندان ماست، کالاهای فرهنگی خود را جهت کسب سود، از طریق صدها کانال ماهواره و... صادر می نمایند، که در این میان کشور ترکیه مثال زدنی است. اما نمی توان کوتاهی، عدم کار آمدی و کم کاری خود را با استفاده ازکلمه ی دشمن به گردن آنها انداخت و آسیب های اجتماعی که گاه سهوی و گاه بدلیل کم کاری و حتی عدم کارشناسی در اعمال سیاست های فرهنگی، بوجود آمده است را به بهانه ی سوء استفاده ی دشمن، نادیده گرفت و مسئولیت را از گردن خود برداشت. عمیقا معتقدم فرافکنی و نسبت دادن آسیب های موجود جامعه به دشمن و همچنین سکوت در مورد آن ها، کار عبث و عدم مسئولیت اجتماعی است و تنها حاصل آن عمیق تر شدن زخمها و بدتر شدن اوضاع فرهنگی و اجتماعی است. در مقاله ی خود با ادبیات نامناسب مرا متهم به توهین به اعتقادات مذهبی مردم ایران کرده اید! حال آن که بحث من و مجری محترم برنامه هفت پیرامون نقد مسائل اجتماعی و روانشناسی نسل جوان و آسیب شناسی آنها در هجوم سر سام آور تکنولوژی بدون آموزش فرهنگ استفاده از آن بود و کلامی در باب اعتقادات مذهبی و سیاسی بین ما رد و بدل نشد!
هنگامی که بحث بازنگری و کارشناسی در مورد کلمه ی آبرو از طرف من مطرح شد، اشاره به قربانیانی کردم که بدلیل تعبیر نادرستی که از این کلمه دارند، از بیان خشونت های بویژه خانوادگی، احتراز می کنند و تن به ادامه ی خشونت می دهند، اما اشاره ای به جنسیت این قربانیان نکردم که شما مرا متهم به بی احترامی به حیای زن مسلمان نموده اید! در پایان از شما می پرسم که سهم منتقدین اجتماعی از کشور و رسانه ملی، چه میزان و کجاست که گفتههای آنها را هذیان ارزیابی می کنید و با نسبت دادن به بیگانگان و با کلمات نامحترمانه، تشویق به ترک کشور میکنید! و چرا پذیرش و شنیدن عقاید و انتقادات این افراد دلسوز، که هر چند سال یکبار اجازهی حضور در رسانه ملی را مییابند، برای شما این همه دشوار است!؟
جوابیه خبرگزاری فارس را می توانید در اینجا مشاهده کنید