به گزارش مشرق، مراسم ختم مرحوم مرتضی پاشایی بعد از ظهر امروز در مسجد امیر المومنین واقع در بلوار مرزداران با حضور تعداد زیادی از مردم برگزار شد.
در ابتدای این مراسم سید جواد هاشمی در سخنانی گفت: پر کشیدن مرتضی را یک بار دیگر به دوستداران موسیقی پاپ و همه مردم، به خصوص کسانی که در بیرون از مسجد تجمع کرده و از راههای دور آمدهاند، تسلیت میگویم. مرتضی پاشایی جوانی دوستداشتنی، با محبت و با ادبی بود که امیدوارم اکنون بر سر سفرهی اباعبدالله مهمان باشد.
هاشمی ادامه داد: مرتضی پاشایی در ابتدای نوجوانی با عشقی که به اهل بیت داشت همواره تلاش کرد تا در آینده کاری خود عشق و علاقه خود به این موضوع را نشان دهد کما این که وقتی وی در محل شهرستان محل کار پدرش اقامت داشت مکبر مسجدی بود و اتفاقا این پایههای مذهبی او بود که او را به عنوان خواننده اهل دل معرفی کردند که این صحبت من را هم دوستانش نیز تایید می کنند، چرا که هرچه مرتضی خواند بر دل نشست.
این بازیگر سینما و تلوزیون با اشاره به حاشیه های ایجاد شده در مراسم تدفیم زنده یاد پاشایی گفت: وقتی که خواستیم مرتضی را در قطعه هنرمندان بهشت زهرا دفن کنیم جایی را برای ما تعیین کردند که جای خوبی برای قبر او نبود، بنابراین از مسئولان خواهش کردیم تا جای بهتری را در قطعه هنرمندان به ما بدهند که بالاخره این همکاری انجام گرفت و ما تقریبا 5 نقطه از قطعه هنرمندان را کندیم اما دیدیم که امکان دفن مرتضی در آن نقطه وجود ندارد و جستجوی 2 ساعته ما، ما را ناامید کرد تا این که یک دفعه سبد گلی را در بهترین نقطه قطعه هنرمندان دیدم که به سمت آن رفتم. و سرانجام موفق شدیم مرتضی را در بهترین جای قطعه هنرمندان دفن کنیم و من احساس می کنم که این مرتضی است که خود نظم مراسم های خود را مدیریت می کند، پس درود بر ادب و مهربانی مرتضی پاشایی.
در ادامه این مراسم حجت الاسلام شهاب مرادی نیز طی سخنانی گفت: ما در فاصله مرگ و حیات قرار داریم، هر تولدی روی سکه یک مرگ است و برعکس. خداوند میفرماید: خلق الموت والحیات؛ این یک شگفتی است که خداوند اول اسم از مرگ میآورد و بعد زندگی. ما پس از یک زندگی میمیریم و در یک زندگی دیگر، متولد میشویم مثل دوران جنینی که در دنیایی غرق از آب زندگی میکردیم و حالا به دنیا آمدهایم. مرگ نابودی نیست، بلکه یک تولد است. فاصله مرگ و زندگی، یک مسابقه است، مسابقهای که بدانیم از جهت عمل، کدام یک از ما بهتریم. حتما همه با خودشان میگویند، چرا تشییع مرتضی پاشایی اینقدر با شکوه برگزار شد. با خودشان میگویند که چرا در تشییع فلان استاد، اینقدر جمعیت نیامده بود. این مقایسه، ما را به چه چیزی میرساند؟ هر کسی از این مقایسه انعکاس ذهن خود را دریافت میکند. من نمیخواهم بگویم مردم، هنر را ستایش میکنند، چون در آن شکی نیست. دل مردم ما خیلی مهربان است، پاشایی یک هنرمند باسابقه نبود، بلکه یک هنرمند خوشسابقه بود.
مرادی ادامه داد: مردم ایستادگی او را در مقابل بیماری سرطان و روحیه استقامتش را دوست داشتند. پاشایی جوان مهربانی بود و همانا در فاصله تولد و مرگ هر انسانی بهترین سرمایه مهربانی است. وقتی مردم می بینند که مرتضی پاشایی به عنوان یک جوان 30 ساله در مقابل بیماری خم نمی شود و کم نمی آورد و اتفاقا خیلی ها بعد از بیماری بود که او را شناختند و دیدند که چه محکم حتی در سخت ترین زمان ها برای عشق به مردم روی صحنه آمد و خواند، به طور حتم برای او اینچنین ارزش قائل خواهند بود. همه می دانند که مرتضی امام حسینی بود و طبیعتا از جنس حسینی بودن می تواند اتفاق بسیار ارزشمندی برای یک هنرمند باشد. من یاد می آورم شبی را که محمد علیزاده در بیمارستان به من گفته بود که پاسپورت مرتضی برای رفتن به کربلا آماده بود و او دل خود را با امام حسین (ع) بسته بود و من مطمئنم که مردم این را حس کردند که اینچنین از او استقبال کردند.
وی افزود: مردم نه از ترحم خوششان میآید و نه دوست دارند آن را ابراز کنند، آنها مهربان هستند و مهربانی، حسی است که دو طرفش برد است. اینکه بعد از چند ساعت توانستند پیکر مرتضی را به خاک بسپارند، بهخاطر همین مهربانی مردم است و این مهربانی سرمایهی ملی و داشتهی بزرگی است. اسلام هم دین مهربانی است و از جهل، دروغ ، کینه و تلخی باید ترسید، نه از مهربانی. حالا مرتضی مهمان رحمت بیانتهای خداست و جلسه ترحیم او برای من و تو است و نه برای او که رفته است. پس بهتر است تا زنده هستیم به فکر هم باشیم و مهربانی کنیم.
شهابالدین مرادی در پایان صحبتهایش با تاکید بر آرزوی مرتضی پاشایی برای زیارت کربلا شعر «برمشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» را زمزمه کرد و از حاضران خواست که این قطعه را یکصدا با او بخوانند. پس از خواندن این شعر کلیه حاضران در مراسم ختم 3 بار سوره توحید را برای شادی روح پاشایی قرائت کردند.
علی لهراسبی خواننده موسیقی پاپ نیز در این مراسم گفت: در هیچ زمانی فکر نمی کردم که در مراسم ختم یکی از دوستان خوبم بخواهم حرف بزنم. مرتضی پاشایی همانی است که در ترانه های خود به مردم می گفت. او بسیار مهربان و با معرفت بود که مردم هم این موضوع را فهمیدند. او برای هیچکس بد نخواست و حتی یک کلمه کوچک بد هم پشت سر کسی نگفت و خوب یادم می آید که تمام موفقیت هایش با کلمه «خدا را شکر» همراه بود. از همه کسانی که برای او مهربانی کردند، تشکر می کنم و از شما خواهش می کنم که قبل از ایستادن، به افتخار مرتضی پاشایی همه ما برای یک لحظه هم که شده لبخند بزنیم. مرتضی پاشایی حتی در 4 روز پایانی خود نیز با این که حتی نمی توانست حرف بزند اما باز هم شوخی می کرد و من هیچگاه این صحنه ها را فراموش نمی کنم.
در ابتدای این مراسم سید جواد هاشمی در سخنانی گفت: پر کشیدن مرتضی را یک بار دیگر به دوستداران موسیقی پاپ و همه مردم، به خصوص کسانی که در بیرون از مسجد تجمع کرده و از راههای دور آمدهاند، تسلیت میگویم. مرتضی پاشایی جوانی دوستداشتنی، با محبت و با ادبی بود که امیدوارم اکنون بر سر سفرهی اباعبدالله مهمان باشد.
هاشمی ادامه داد: مرتضی پاشایی در ابتدای نوجوانی با عشقی که به اهل بیت داشت همواره تلاش کرد تا در آینده کاری خود عشق و علاقه خود به این موضوع را نشان دهد کما این که وقتی وی در محل شهرستان محل کار پدرش اقامت داشت مکبر مسجدی بود و اتفاقا این پایههای مذهبی او بود که او را به عنوان خواننده اهل دل معرفی کردند که این صحبت من را هم دوستانش نیز تایید می کنند، چرا که هرچه مرتضی خواند بر دل نشست.
این بازیگر سینما و تلوزیون با اشاره به حاشیه های ایجاد شده در مراسم تدفیم زنده یاد پاشایی گفت: وقتی که خواستیم مرتضی را در قطعه هنرمندان بهشت زهرا دفن کنیم جایی را برای ما تعیین کردند که جای خوبی برای قبر او نبود، بنابراین از مسئولان خواهش کردیم تا جای بهتری را در قطعه هنرمندان به ما بدهند که بالاخره این همکاری انجام گرفت و ما تقریبا 5 نقطه از قطعه هنرمندان را کندیم اما دیدیم که امکان دفن مرتضی در آن نقطه وجود ندارد و جستجوی 2 ساعته ما، ما را ناامید کرد تا این که یک دفعه سبد گلی را در بهترین نقطه قطعه هنرمندان دیدم که به سمت آن رفتم. و سرانجام موفق شدیم مرتضی را در بهترین جای قطعه هنرمندان دفن کنیم و من احساس می کنم که این مرتضی است که خود نظم مراسم های خود را مدیریت می کند، پس درود بر ادب و مهربانی مرتضی پاشایی.
در ادامه این مراسم حجت الاسلام شهاب مرادی نیز طی سخنانی گفت: ما در فاصله مرگ و حیات قرار داریم، هر تولدی روی سکه یک مرگ است و برعکس. خداوند میفرماید: خلق الموت والحیات؛ این یک شگفتی است که خداوند اول اسم از مرگ میآورد و بعد زندگی. ما پس از یک زندگی میمیریم و در یک زندگی دیگر، متولد میشویم مثل دوران جنینی که در دنیایی غرق از آب زندگی میکردیم و حالا به دنیا آمدهایم. مرگ نابودی نیست، بلکه یک تولد است. فاصله مرگ و زندگی، یک مسابقه است، مسابقهای که بدانیم از جهت عمل، کدام یک از ما بهتریم. حتما همه با خودشان میگویند، چرا تشییع مرتضی پاشایی اینقدر با شکوه برگزار شد. با خودشان میگویند که چرا در تشییع فلان استاد، اینقدر جمعیت نیامده بود. این مقایسه، ما را به چه چیزی میرساند؟ هر کسی از این مقایسه انعکاس ذهن خود را دریافت میکند. من نمیخواهم بگویم مردم، هنر را ستایش میکنند، چون در آن شکی نیست. دل مردم ما خیلی مهربان است، پاشایی یک هنرمند باسابقه نبود، بلکه یک هنرمند خوشسابقه بود.
مرادی ادامه داد: مردم ایستادگی او را در مقابل بیماری سرطان و روحیه استقامتش را دوست داشتند. پاشایی جوان مهربانی بود و همانا در فاصله تولد و مرگ هر انسانی بهترین سرمایه مهربانی است. وقتی مردم می بینند که مرتضی پاشایی به عنوان یک جوان 30 ساله در مقابل بیماری خم نمی شود و کم نمی آورد و اتفاقا خیلی ها بعد از بیماری بود که او را شناختند و دیدند که چه محکم حتی در سخت ترین زمان ها برای عشق به مردم روی صحنه آمد و خواند، به طور حتم برای او اینچنین ارزش قائل خواهند بود. همه می دانند که مرتضی امام حسینی بود و طبیعتا از جنس حسینی بودن می تواند اتفاق بسیار ارزشمندی برای یک هنرمند باشد. من یاد می آورم شبی را که محمد علیزاده در بیمارستان به من گفته بود که پاسپورت مرتضی برای رفتن به کربلا آماده بود و او دل خود را با امام حسین (ع) بسته بود و من مطمئنم که مردم این را حس کردند که اینچنین از او استقبال کردند.
وی افزود: مردم نه از ترحم خوششان میآید و نه دوست دارند آن را ابراز کنند، آنها مهربان هستند و مهربانی، حسی است که دو طرفش برد است. اینکه بعد از چند ساعت توانستند پیکر مرتضی را به خاک بسپارند، بهخاطر همین مهربانی مردم است و این مهربانی سرمایهی ملی و داشتهی بزرگی است. اسلام هم دین مهربانی است و از جهل، دروغ ، کینه و تلخی باید ترسید، نه از مهربانی. حالا مرتضی مهمان رحمت بیانتهای خداست و جلسه ترحیم او برای من و تو است و نه برای او که رفته است. پس بهتر است تا زنده هستیم به فکر هم باشیم و مهربانی کنیم.
شهابالدین مرادی در پایان صحبتهایش با تاکید بر آرزوی مرتضی پاشایی برای زیارت کربلا شعر «برمشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» را زمزمه کرد و از حاضران خواست که این قطعه را یکصدا با او بخوانند. پس از خواندن این شعر کلیه حاضران در مراسم ختم 3 بار سوره توحید را برای شادی روح پاشایی قرائت کردند.
علی لهراسبی خواننده موسیقی پاپ نیز در این مراسم گفت: در هیچ زمانی فکر نمی کردم که در مراسم ختم یکی از دوستان خوبم بخواهم حرف بزنم. مرتضی پاشایی همانی است که در ترانه های خود به مردم می گفت. او بسیار مهربان و با معرفت بود که مردم هم این موضوع را فهمیدند. او برای هیچکس بد نخواست و حتی یک کلمه کوچک بد هم پشت سر کسی نگفت و خوب یادم می آید که تمام موفقیت هایش با کلمه «خدا را شکر» همراه بود. از همه کسانی که برای او مهربانی کردند، تشکر می کنم و از شما خواهش می کنم که قبل از ایستادن، به افتخار مرتضی پاشایی همه ما برای یک لحظه هم که شده لبخند بزنیم. مرتضی پاشایی حتی در 4 روز پایانی خود نیز با این که حتی نمی توانست حرف بزند اما باز هم شوخی می کرد و من هیچگاه این صحنه ها را فراموش نمی کنم.