*وطن امروز
منگنه نفتی؛
قیمت نفت به 62 دلار در هر بشکه رسید
با وجودی که کارشناسان همچون سال گذشته نسبت به تعیین منطقی قیمت نفت با رقمی مناسب آنگونه که دولت با محدودیت کسری بودجه مواجه نشود هشدار جدی میدهند اما برنامهریزان بودجه 94 با بیتفاوتی نرخ این کالا را در بودجه سال آینده بیش از 10 دلار نسبت به قیمت کنونی نفت در بازار به مجلس پیشنهاد کردهاند. بنابر این گزارش، نفت در بازارهای بینالمللی اکنون با قیمتی 62 دلاری داد و ستد میشود و خیلیها معتقدند بهای آن در آینده کمتر هم میشود اما دولت نرخ این کالا را در بودجه سال آینده 72 دلار در نظر گرفته است. معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور که مسؤولیت بودجهریزی دولت یازدهم را بر عهده دارد در حالی از پیشبینی نرخ 72 دلاری نفت در لایحه بودجه سال آینده دفاع کرده و آن را کارشناسی شده میداند که سال گذشته نیز همین دفاع را از نفت 100 دلاری در لایحه بودجه 1393 میکرد و آن را نتیجه مطالعات کارشناسی دولت میدانست.
محمدباقر نوبخت در سال92 اعلام کرد که نفت زیر100 دلار نمیآید البته وی اکنون نیز معتقد است که قیمت نفت کمتر از70 دلار نمیشود. این در حالی است که سال گذشته زمانی که دولت یازدهم تصمیم گرفت در لایحه بودجه 1393 قیمت هر بشکه نفت صادراتی کشور را 100 دلار لحاظ کند، کارشناسان نسبت به خوشبینانه بودن این رقم به دولت هشدار دادند اما دولتیها از این رقم دفاع کردند. معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی دولت، سال گذشته هر بار مورد انتقاد نمایندگان و کارشناسان قرار میگرفت که نفت 100 دلاری ریسکآمیز است، این انتقادات را رد میکرد. مثلا او در جلسهای در کمیسیون برنامه و بودجه مجلس پس از آنکه برخی اعضا نسبت به تعیین نفت 100 دلاری نقدهایی داشتند و مرکز پژوهشهای مجلس هم برآورد این میزان درآمد را مقداری خوشبینانه دانست، گفته بود: این عدد براساس مطالعات کارشناسی به دست آمده و قطعا میانگین فروش نفت در سال آینده از این عدد کمتر نخواهد شد. در نهایت لایحه بودجه 1393 بر مبنای نفت 100 دلاری مدنظر دولت به تصویب رسید؛ اما از اواسط سال جاری قیمت نفت بشدت سقوط کرد و اینک دولت در آستانه کسری بودجه قرار گرفته است.
در حالی که انتظار میرفت مسؤولان بودجهریزی دولت یازدهم از تجربه سال گذشته درس عبرت گرفته باشند و در لایحه بودجه سال 1394، نگاه محتاطانهای به قیمت نفت داشته باشند، این انتظار فعلا محقق نشده و باید چشمانتظار اصلاح این رویه نادرست از سوی مجلس بود. در شرایطی که این روزها قیمت نفت در بازارهای جهانی به 60 دلار نزدیک شده است، دولت در لایحه بودجه 1394، قیمت هر بشکه نفت صادراتی کشور را 72 دلار لحاظ کرده است. بدین ترتیب اگر قیمت نفت در سال آینده از 72 دلار کمتر باشد، کسری بودجه باز هم به سراغ دولت خواهد آمد. با این حال، محمدباقر نوبخت از تصمیم دولت یازدهم درباره قیمت نفت در بودجه سال آینده دفاع کرده که اقدام وی، ماجراهای سال گذشته را به اذهان یادآور میشود. نوبخت در نشست خبری اخیر خود درباره لایحه بودجه 1394 در پاسخ به این سوال که برخی کارشناسان پیشبینی میکنند قیمت نفت به کمتر از 70 دلار در سال آینده برسد، گفت: زمانی ما در سال گذشته قیمت نفت را 100 دلار تعیین کردیم که نرخ روز بالاتر از این مقدار بود و هیچگاه نمیتوانستیم پیشبینی کنیم به یکباره در سال جاری نرخ تا 30 درصد کاهش مییابد، بنابراین در شرایط فعلی هم هیچ کارشناسی نمیتواند به طور قطعی بگوید که قیمت نفت در سال آینده چقدر کاهش یا افزایش دارد. وی اظهار داشته است: چه کسی میتوانست پیشبینی کند نرخ نفت کم میشود؟ برای سال بعد هم کسی نمیتواند این نرخ را پیشبینی کند؟ خیلی از کشورها قیمت نفت را در بودجه بالای 80 دلار بستهاند. عراق، نیجریه، مکزیک و روسیه بالای 80 دلار بستهاند. البته خیلی از کشورها کمتر از این رقم را در بودجه خود تعیین کردهاند.
اگر قیمت نفت کمتر از رقم پیشبینی شده در بودجه باشد با مکانیزم تخصیص، کشور و اقتصاد را اداره میکنیم. در حالی که آقای نوبخت مدعی است سال گذشته هیچ کارشناسی کاهش قیمت نفت را پیشبینی نکرده بود، همان زمان کارشناسان مختلف داخل و خارج از مجلس بارها نسبت به خوشبینانه بودن نفت 100 دلاری به دولت تذکر دادند از جمله مرکز پژوهشهای مجلس که رسما با لحاظ نفت 100 دلاری در بودجه 93 مخالفت کرد اما دولت به آن توجهی نکرد. در گزارش مرکز پژوهشها آمده بود: درباره قیمت نفت 100 دلاری به ازای هر بشکه نیز اطلاعات در اختیار نشان میدهد که این قیمت حداکثر قیمت پیشبینی شده انواع نفت خام موجود در دنیا برای سال 2014 است که بر این اساس احتمال تحقق منابع نفتی لایحه بودجه سال 1393 با خطرپذیری زیادی مواجه خواهد بود. درباره تحقق رقم 100 دلار به ازای هر بشکه نفت، ریسکهایی وجود دارد. مطابق پیشبینیها، قیمت نفت در سال 2014 نسبت به 2013 کاهش خواهد یافت. در سال جاری نیز کارشناسان مختلفی نسبت به احتمال بالای کاهش قیمت نفت هشدار دادهاند اما دولتیها بر دیدگاه خود اصرار دارند. امیدواریم این بار پیشبینیهای دولت محقق شود تا کسری بودجه سال آینده نیز با کاهش برخی یارانهها و فشار به دهکهای پایین جامعه جبران نشود.
نفت 62 دلاری شد
بهای نفت در بازارهای جهانی دیروز سهشنبه به دلیل عرضه بیش از حد و چشمانداز نامناسب اقتصادی بشدت کاهش یافت و به کمترین سطح 5 سال اخیر رسید. به گزارش خبرگزاری فرانسه، نفت برنت دریای شمال که معیار ارزشگذاری دیگر انواع نفت در بازار اروپاست برای تحویل در ماه ژانویه با 70 سنت کاهش به 65 دلار و 49 سنت در هر بشکه رسید که پایینترین قیمت از 28 سپتامبر 2009 تاکنون محسوب میشود. نفت برنت در پایان معاملات روز دوشنبه هفته جاری با 2 دلار و 88 سنت کاهش به 66 دلار و 19 سنت در هر بشکه رسیده بود. همچنین نفت سبک آمریکا برای تحویل در ماه ژانویه با 59 سنت کاهش به 62 دلار و 59 سنت در هر بشکه (پایینترین قیمت از 29 ژوئیه 2009) رسید. نفت آمریکا نیز دوشنبه گذشته با این چشمانداز که اشباع بازار سال آینده نیز قیمتها را در این سطوح نگه خواهد داشت، کاهش قیمت 4 درصدی (2 دلار و 79 سنت در هر بشکه) را تجربه کرد. تحلیلگران میگویند عواملی همچون کاهش برخی شاخصهای اقتصادی در چین، افزایش عرضه نفت به بازار و افزایش ارزش دلار در مقابل دیگر ارزهای معتبر جهان باعث تداوم روند کاهش قیمت نفت شده است. الیزابت ولینسکی و آدام لونگسون از تحلیلگران موسسه مورگان استنلی میگویند تا زمانی که سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) یک تصمیم جدی برای کاهش تولید خود نگیرد، روند کاهش قیمت نفت ادامه خواهد داشت. رئیس شرکت نفت کویت گفت: قیمت نفت در 7-6 ماه آینده احتمالا در محدوده 65 دلار در هر بشکه باقی خواهد ماند مگر اینکه اوضاع اقتصادی جهان بهبود پیدا کند یا اوپک سیاست تولید خود را تغییر دهد. اعضای اوپک که یکسوم نفت جهان را تامین میکنند در نشست اخیر خود در وین نتوانستند درباره کاهش عرضه خود به توافق برسند و تصمیم گرفتند سقف تولید نفت خود را روی 30 میلیون بشکه در روز تثبیت کنند.
جنگ نفت علیه هستهای
دلایل بسیاری برای کاهش بیسابقه قیمت نفت ذکر شده اما تقریبا همه کارشناسان حوزه انرژی این موضوع را پذیرفتهاند که علل سیاسی در به وجود آمدن بحران نفتی نقش بسزایی داشته است. تحرکات آمریکا برای تحت فشار قرار دادن روسیه و ایران و همراهی عربستانسعودی با ایالات متحده از جمله علل به وجود آمدن بحران نفتی ذکر شده است. اظهارات چند روز پیش هیلاری کلینتون در مرکز سابان، نیز احتمال برنامهریزی آمریکا برای تحت فشار قرار دادن ایران در مذاکرات هستهای را بالا برد. به گزارش خبرگزاریها هیلاری کلینتون در مرکز سابان در اندیشکده بروکینگز درباره موضوع کاهش قیمت نفت و ارتباط آن با مذاکرات هستهای با ایران گفت: پایین آمدن قیمت نفت میتواند به ما برای دستیابی به موفقیت در مذاکرات هستهای با ایران کمک کند. پس از افت شدید قیمت نفت اوپک در بازارهای جهانی سران اوپک در نشستی فوقالعاده به دنبال کاهش تولید بودند تا بتوانند مانع این کاهش قیمت شوند اما مقاومت سرسختانه سعودیها مانع آن شد که کاهش تولید به تصویب برسد. اینکه عربستانسعودی با این اقدام زیانی چند 100 میلیارد دلاری به اقتصاد خود وارد کرده موضوعی است که در عربستان هم به آن اشاره شد اما تحلیلگران سناریوهای مختلفی برای این اقدام سعودیها مطرح کردند. از یک سو در بعد فنی، عدهای این اقدام سعودیها را مقابله با تغییر راهبرد غرب برای جایگزینی نفت صخرهای به جای نفت سنتی دانستند. برخی اما این اقدام سعودیها را یک «جنگ نفتی» تمامعیار علیه ایران میدانند.
ایران چقدر ضرر کرده است؟
تاکنون آمار دقیقی از زیان ایران بر اثر کاهش قیمت نفت منتشر نشده است. کاهش تدریجی قیمت نفت مانع از محاسبه زیان ایران براساس یک فرمول ثابت میشود. با این حال اما میتوان با در نظر گرفتن بازههای زمانی مشخص، این هزینهها را محاسبه کرد. به عنوان مثال با در نظر گرفتن بازههای توافقات هستهای، تاثیر کاهش قیمت نفت محاسبه میشود. براساس توافق ژنو ایران ماهانه 700 میلیون دلار از داراییهای خود را از محل فروش نفت که بلوکه شده در اختیار میگیرد. در آن زمان و با احتساب نفت 106 دلاری و با احتساب فروش روزانه یک میلیون بشکه، ایران روزانه 106 میلیون دلار و ماهانه 3 میلیارد و 160 میلیون دلار نفت فروخته است اما در زمان تمدید 7 ماهه توافق ژنو و با احتساب فروش روزانه یک میلیون بشکه نفت 74 دلاری، این رقم به 2 میلیارد و 200 میلیون دلار رسیده است. در واقع میتوان گفت براساس کاهش قیمت نفت و نسبت به زمان توافق ژنو، حداقل ماهانه یک میلیارد دلار به ایران ضرر وارد میشود. البته این محاسبه قطعا متغیر است. کما اینکه با بشکه
74 دلاری محاسبه شده است درحالی که روز گذشته هر بشکه نفت اوپک در بازارهای جهانی به قیمت 66 دلار و 27 سنت فروخته شد. با این حال به صورت متوسط ایران در حالی گام در تمدید
7 ماهه توافق ژنو گذاشته است که نسبت به مدت زمان مشابه در سال گذشته روزانه یک میلیارد دلار از محل فروش نفت زیان دیده است؛ زیانی که با محوریت عربستان سعودی اعمال شد و با اظهارات اخیر هیلاری کلینتون، مشخص شد مورد پسند آمریکاییها نیز بوده است!
دیپلماسی ضعیف ایران در نشست اوپک، نفت را ارزان کرد
نماینده سابق ایران در اوپک با انتقاد از دیپلماسی وزارت نفت در نشست یکصد و شصت و ششم اوپک از احتمال کاهش سقوط قیمت نفت تا بشکهای 50 دلار خبر داد و گفت: نفت ارزان هدیه عربستان به آمریکا است. سیدمحمدعلی خطیبی با بیان اینکه برآوردهای انجام شده از سطح بازار نشان میدهد سال آینده میلادی تقاضا برای نفت اوپک در محدوده حدود 29 میلیون بشکه در روز است، گفت: با تثبیت سقف تولید نفت اوپک در محدوده 30 میلیون بشکه، عملا سال آینده یک میلیون بشکه نفت مازاد اوپک به بازار عرضه میشود. مدیر سابق امور بینالملل شرکت ملی نفت با تاکید بر اینکه با افزایش عرضه نفت مازاد و سیاستهای تخریبی عربستانسعودی بازار فعلا کشش افزایش قیمت نفت را ندارد، تصریح کرد: بر این اساس، در صورت تداوم شرایط فعلی احتمال کاهش قیمت هر بشکه نفت ایران تا محدوده بشکهای 50 دلار وجود دارد. خطیبی با بیان اینکه تصویب تثبیت سقف تولید نفت اوپک نیاز به اجماع کل اعضا داشت، بیان کرد: اگر ایران و چند کشور با این تصمیم مخالفت میکردند، این تصمیم به اجماع نمیرسید و در نهایت تصویب نمیشد. نماینده سابق ایران در اوپک با بیان اینکه دستکم وزیر نفت ایران در نشست یک صد و شصت و ششم اوپک اگر با درخواست عربستان برای تثبیت سقف تولید نفت اوپک موافقت میکرد باید این شرط را قرار میداد که در صورت کاهش قیمت نفت از محدوده قیمتی خاص، کل اعضا نشست فوقالعاده برگزار کنند، تاکید کرد: با این وجود، بدون هیچگونه پیششرطی مقامات ایران در نشست اوپک با پیشنهاد عربستان موافقت کردند.مدیر سابق امور بینالملل شرکت ملی نفت ایران با بیان اینکه اقدامات و سیاستهای عربستان مبنی بر کاهش قیمت رسمی نفت خود حاکی از آن است که این کشور به دنبال کاهش بیشتر قیمت نفت در بازار جهانی است، گفت: این کشور با آمریکا تبانی کرده است تا با پایین نگاه داشتن قیمت نفت به اقتصاد کشورهایی همچون جمهوری اسلامی ایران ضربه بزند. وی با اعلام اینکه آمریکا به دلیل آنکه صرفا مصرفکننده نفت است و نه صادرکننده، قطعا از کاهش قیمت نفت ضربه نمیخورد، تاکید کرد: این در حالی است که کشورهای بزرگ صادرکننده نفت همچون ایران بیشترین آسیب را از کاهش قیمت نفت میبینند.
تحصن معترضان بیخ گوش اوباما
معترضان در شهر واشنگتن، پایتخت آمریکا، در تلاش برای جلب توجه دولت این کشور به نژادپرستی و خشونت پلیس، در نزدیکی کاخ سفید و کنگره تجمع کرده و گروهی از آنها دست به تحصن زدند. معترضان آمریکایی با حمل پلاکاردهایی با اسامی سیاهپوستان کشته شده به دست نیروهای پلیس، در مقابل کنگره آمریکا تجمع کردند و در همین حال وزارت دادگستری آمریکا روز دوشنبه در ژستی صلحطلبانه خواستار تحقیق درباره وضعیت حقوق بشر در بحبوحه این اعتراضها شد. معترضان دوشنبهشب از خیابان کنیتکت به سمت میدان دوپونت در واشنگتن حرکت کردند. طبق اعلام پلیس واشنگتن، عدهای از معترضان تحصن خوابیده در پیادهروها برگزار کردند این در حالی بود که دمای هوا بسیار پایین بود. برخی از تظاهرکنندگان نیز پلاکاردهای «نمیتوانم نفس بکشم» به همراه داشتند و برخی شعار میدادند: «به من بگویید دموکراسی شبیه چیست». پلیس کنگره دهها تن از معترضان را که قصد داشتند به سمت ساختمان اصلی حرکت کنند، متوقف کرد و صفی از نیروهای امنیتی در برابر آنها تشکیل داد. معترضان نیز شانه به شانه یکدیگر ایستادند تا به دلیل مرگ سیاهپوستان به دست پلیس سوگواری کنند. معترضان تاکید کردند به دنبال آن هستند تا تحقیقات بینالمللی درباره خشونت پلیس آمریکا انجام شود. همزمان در نیویورک نیز نیروهای پلیس برای برخورد با تظاهرات معترضانی که تهدید کردهاند در برنامه بازدید نوه ملکه انگلیس از این شهر اختلال ایجاد میکنند، آماده شــدهاند. اعتراضات روز دوشنبه در برکلی کالیفرنیا موجب شد فعالیت عادی در این شهر متوقف شده و عبور و مرور در چندین بزرگراه در این منطقه متوقف شود. شهر اوکلند ایالت کالیفرنیا هم شاهد اعتراضات مشابهی بود. رفتار خشونتبار پلیس و قتل ۲ سیاهپوست غیرمسلح در فرگوسن و نیویورک که حتی به ایراد اتهام به این ۲ افسر نیز منجر نشد، باعث خشم و نارضایتی عمومی در آمریکا شده است. هرچند رسانههای آمریکایی از جمله «آسوشیتدپرس» و «سیانان» با انتشار اخبار دستچین شده تلاش کردهاند معترضان را بهعنوان خرابکار جلوه دهند اما تصاویری که در رسانههای بیطرف منتشر شده، نشان میدهد نیروهای پلیس با حمله به تجمع مسالمتآمیز معترضان، با باتوم، گاز اشکآور و نارنجکهای دودزا دست به سرکوب اعتراضات زدهاند. برخورد جهتدار رسانههای آمریکایی با اعتراضات ضدنژادپرستی موجب شده در شبکههای اجتماعی انتقادات گستردهای در این رابطه مطرح شود. در این میان، در حالیکه از هفته پیش شهرهای مختلف آمریکا به صحنه اعتراضات مردمی علیه خشونت پلیس در قبال رنگینپوستان این کشور تبدیل شده است، پرنس ویلیام، شاهزاده انگلیس در حال گشتزنی در شهرهای نیویورک و واشنگتن است. پرنس ویلیام دوشنبه با باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا دیدار و درباره احترام به حقوق حیوانات گفتوگو کرد.
بحران تعصبات نژادپرستانه
پلیس فدرال آمریکا(افبیآی) دوشنبه اعلام کرد اکثر جرائمی که با انگیزههای قبلی در آمریکا رخ میدهد، مربوط به تنشهای نژادپرستانه است. افبیآی در بیانیهای با اشاره به آمار و ارقام جرائمی که سال ۲۰۱۳ در آمریکا با انگیزه قبلی صورت گرفته است، اعلام کرد: « 3/49 درصد قربانیان اینگونه جرائم به خاطر تعصبات نژادپرستانه هدف حمله مهاجمان قرار گرفتند.» به موجب این بیانیه، سال ۲۰۱۳ بالغ بر ۵ هزار و ۹۲۸ فقره جرم با انگیزه قبلی در آمریکا ثبت شد که انگیزه ارتکاب
۶ هزار و ۹۳۳ مورد از این جرائم، دیدگاه تعصبآمیز علیه یک نژاد خاص، جنسیت، مذهب، معلولیت، گرایش جنسی یا قومی بوده است. دومین انگیزه ارتکاب اینگونه جرائم در آمریکا، تعصبات جنسی (2/20 درصد) و سومین انگیزه ارتکاب این نوع جرائم، تعصبات مذهبی بوده است، به طوری که ۱۶ درصد از قربانیان جرائمی که با انگیزه قبلی صورت گرفته است، به خاطر مذهب خود هدف قرار گرفتند. گزارش افبیآی نشان میدهد بخش عمده کسانی که مرتکب جرائم با انگیزههای قبلی میشوند، سفیدپوست هستند.
بستکبالیستهای آمریکایی: نمیتوانیم نفس بکشیم
اعتراضات آمریکا همچنان ادامه دارد و شخصیتهای ورزشی نیز به حمایت از معترضان برخاستهاند. دوشنبهشب پیش از مسابقه بسکتبال بروکلین نتز و کلیولند کاوالیرز، بسیاری از بازیکنان پیراهنهایی با نوشته «نمیتوانم نفس بکشم» بر تن کردند. این جمله اشارهای به آخرین جمله اریک گارنر است که پیش از مرگش زیر دست و پای پلیس فریاد میزد در حال خفه شدن است. شاهزاده انگلیسی نیز برای دیدن این مسابقه که از سری مسابقات جام قهرمانی بسکتبال آمریکا برگزار میشود به استادیوم شهر نیویورک رفته بود. در مقابل محل برگزاری این مسابقه نیز معترضان آمریکایی تجمع کرده بودند تا اعتراض خود را به رفتارهای خشونتآمیز پلیس نشان دهند.
چندی پیش محمود واعظی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات خبر از چند پارگی
یکی از سازمانهایی داد که بسیاری از پیشرفتهای فضایی کشور مدیون آن است.
وی در گفتوگو با روزنامه شهروند گفت: «این سازمان برای ماهوارههای
مخابراتی و سنجش از راه دور تأسیس شده است. در دولت قبل سازمان فضایی را به
همراه بخشهایی در وزارت کشاورزی و وزارت علوم ادغام کردند و در نتیجه
سازمانی که حدود ٢٧٠ یا ٢٨٠ نفر پرسنل داشت درحال حاضر بیش از ١٣٠٠ نفر
نیرو دارد که کل این نیروها برای ما مفید نیستند». وزیر ارتباطات درباره
تعیین تکلیف این سازمان نیز تصریح کرد: جلساتی را در این رابطه تشکیل
دادهایم و قرار است بزودی آقای رئیسجمهوری درباره سرنوشت سازمان فضایی
تصمیمگیری کند به این صورت که احتمالاً بخشی از آن به زیرمجموعه وزارت
ارتباطات بیابد، بخشی زیرمجموعه وزارت علوم قرار بگیرد و بخش دیگری هم به
بخشهای ذیربط منتقل شود. محمود واعظی میگوید: رئیسجمهوری قرار است
درباره آن بخشهایی که مفید است یعنی آنچه مربوط به ماهوارههاست
تصمیمگیری کند و اگر تصمیمگیری و تعیین تکلیفی که گفتم انجام شود بخشهای
مختلف این سازمان تقسیمبندی خواهند شد و به زیرمجموعه نهادهای مربوط
خواهند رفت.
اما محمد شریعتمداری، رئیس فعلی سازمان فضایی کشور بر خلاف وزیر ارتباطات
معتقد است: «به هیچوجه یکپارچگی سازمان و وجود مرکزیت برای هدایت،
سیاستگذاری و حمایت از برنامههای فضایی کشور متوقف نخواهد شد اما در حوزه
صف بخشی از امور را به دانشگاهها میسپاریم و خود را از تصدیگری در حوزه
ساخت و تولید تا جایی که مقدور است جدا میکنیم اما قدرت اسمبلینگ و جمع
کردن فعالیتهای تولید در حوزههای مختلف فضایی را همچنان در سازمان حفظ
خواهیم کرد و همه این فعالیتها در یک حوزه واحد همچنان در اختیار نهاد
ریاستجمهوری باقی خواهد ماند». اما یکی از کارشناسان فضایی کشور نسبت به
آنچه در این سازمان در حال وقوع است ابراز نگرانی میکند. محمدحسین
ذوالفقاری، طراح طرح ملی ارتقای سازمان فضایی کشور و کارشناس ارشد
هوافضاست. وی در تحلیلی به بحران مهمی که پیشرفتهای فضایی کشور را تهدید
میکند پرداخته است. یادداشت وی را در ادامه میخوانید.
***
بحران در پیشرفتهای فضایی کشور که ریشه آن مسائل مدیریتی است، از 2 وجه خارجی و داخلی قابل بررسی است.
تهدیدات خارجی اثرگذار بر برنامه فضایی کشور
در بعد خارجی میتوان به اولین پرتاب ماهواره درکشور اشاره کرد که بازتاب
این گام بلند علمی در سطح کشورهای منطقه و بویژه اسلامی منجر به الگو قرار
گرفتن کشورمان درحوزه تکنولوژی شد. این بازتاب بهگونهای بود که طی بیداری
اسلامی که در سال ۸۹ به اوج خود رسید، سران این انقلابها عنوان کردند
ایران به عنوان کشوری که تحت شدیدترین تحریمها قرارگرفته بود توانست بدون
بهره بردن از کشورهای قدرتمند و با تکیه بر توان داخلی به فناوری ساخت
ماهواره و از همه مهمتر پرتابگر دست پیدا کند. این موضوع به شاخصی در
راستای شناساندن پیشرفتهای کشورمان در میان ملل اسلامی منطقه تبدیل شد.
تلاش جهان عرب برای رویارویی فضایی با ایران!
پس از این دستاورد مهم، پرتاب کاوشگر حامل موجود زنده به فضا، اهمیت این
مساله را دوچندان کرد و برخی کشورهای منطقه را که در حوزه سختافزار
نتوانسته بودند با کشورمان و اهداف دوربرد و تأثیرگذار آن در منطقه به
مقابله بپردازند، وارد یک رویارویی معنوی و الگوسازی مصنوعی برای جهان عرب
در تقابل تکنولوژی با جمهوری اسلامی ایران کرد. از آن جمله میتوان به نقش
امارات در این راستا اشاره کرد، چراکه این کشور در مدت کوتاهی با طرح
اتحادیه فضایی کشورهای عربی و تشکیل سازمان فضایی در فاصله زمانی بسیار
کوتاه و اعلام حجم سرمایهگذاری 5/5 میلیارد دلاری در بعد «اعزام انسان به
مریخ» یک هدفگذاری غیرممکن از لحاظ فنی را برای خود ترسیم کرد تا بتواند
با استراتژی پرتاب موجود زنده به زیر مدار که قبل از اعزام انسان به فضا
توسط این کشور صورت میپذیرد، اعزام انسان به مریخ را در میان افکارعمومی
جهان عرب بقبولاند و خود را یک سر و گردن بالاتر از کشورمان نشان دهد. دلیل
آن هم این است که هدفگذاری کشورمان در حوزه اعزام موجود زنده به فضا،
قرار دادن انسان در مدار زمین است و این در حالی است که چشمانداز فعالیت
فضایی امارات، فرود انسان در مریخ است.
این منطق بیان و طرح تکنولوژی، یک تضاد را در میان افکار عمومی در راستای
قبول قدرت برتر علمی منطقه ایجاد خواهد کرد. پس میتوان گفت کشوری در آینده
نفوذ و تاثیرگذاری لازم را خواهد داشت که بتواند این برند و علامت
تکنولوژی پیشرفته را در درون خود ایجاد و در نهایت آن را حفظ کند.
نگاهی به تغییر برنامههای فضایی کشور در دولت جدید
اما اخیرا تغییر و تحولاتی در برنامههای فضایی کشور در دولت تدبیر و امید
رخ داده است. اینکه ما بیاییم اولویت اعزام فضانورد به فضا را کنار
بگذاریم و فقط به طراحی و ساخت ماهواره و توسعه خدمات فضایی بپردازیم خطر
بزرگی است که به طور کلی ما را از رسیدن به این هدف کلان که مورد تاکید
مقام معظم رهبری و شاخصی برای اندازهگیری سطح تکنولوژی در کشورمان است باز
میدارد، چراکه با توقف تحقیقات و فعالیتهای سازمان فضایی در اعزام
محموله زیستی به فضا، دانشمندان ما بیکار خواهند شد و همان ماجرای جذب
خلبانان خطوط هوایی کشور توسط برخی کشورهای منطقه با دستمزدهای کلان،
اینبار در ابعاد بسیار وسیعی برای جذب دانشمندان فضایی تکرار خواهد شد.
با این استراتژی، سازمان فضایی حتی نخواهد توانست شرایط کنونی خود را حفظ
کند و دلیل روشنی که احتمال وقوع این اتفاق بد را قوی میکند این است که
کشورهای اطراف ما - که ادعاهای بلندپروازانه کردهاند - نیروی انسانی متخصص
را در این حوزه ندارند. پس باید اقدام به تامین این نیروها از کشورهای
دیگر کنند. اما از سوی دیگر دولتمردان ما با سرمایهگذاری از بودجه
بیتالمال در پی یک دستاورد تجاری، مفید و ملموس برای کشور هستند که
پرداختن به این پروژه این هدف را ارضا نمیکند.
طرحی برای گردش مالی مؤثر در سازمان فضایی
در طرح ارتقای سازمان فضایی که سال ۸۷ تکمیل شد و در اختیار ریاست جمهوری
قرار گرفت برای ایجاد یک گردش مالی مؤثر درباره پروژههای فضایی، پیشنهادی
داده شد که بتوانیم در بعد بینالمللی این فرآیند را ایجاد کنیم. بر این
اساس کشورها به 3 دسته تقسیمبندی شدند:
1- صاحب فناوری
2- همسطح فناوری
3- فاقد تکنولوژی هوافضا
کشورهای صاحب فناوری
مکانیزم جذب سرمایه در امور بینالملل به این صورت تعریف میشود که ابتدا
کشورهای صاحب فناوری ملی که در رشته مهندسی هوافضا صاحب فناوریهای نوین
دنیا بوده و دارای اقتدار صنعتی و صادراتی هستند، شناسایی میشوند. امور
بینالملل سازمان با بررسی این کشورها در قالب فنی و حقوقی اقدام به اجرای
پروژههای آموزشی و پژوهشی فناورمحور از طریق دانشگاههای این کشورها کرده و
یک بازار گسترده برای ورود این فناوریها و بومیسازی آنها تعریف میکند.
کشورهای همسطح فناوری
کشورهایی که از لحاظ فناوری و پژوهشی
همسطح با کشورمان هستند. سازمان با این کشورها اقدام به انجام پروژههای
صرفا مشترک پژوهشی فناورمحور با سرمایه و امتیاز مشترک میکند. کشورهایی
مثل اندونزی، مالزی و آرژانتین مثال خوبی برای این بخش هستند.
کشورهای فاقد تکنولوژی هوافضا
کشورهایی که فاقد قدرت پژوهش، دانشگاه و فناوری هوافضایی هستند. سازمان با
این کشورها اقدام به انجام پروژههای پژوهشی با قراردادهای تضمین صرفا
مالی از طرف این ملل میکند بدین صورت که سیستم اقدام به انجام پروژههای
پژوهشی در داخل کشور کرده و این کشورها صرفا تامینکننده منابع مالی برای
طرحها بوده و از محصول این پژوهشها که همان فناوری و امتیاز تکنولوژی است
به طور مساوی با کشورمان بهرهمند میشوند. در این راستا باید به کشورهای
آمریکای لاتین مثل ونزوئلا توجه ویژه صورت گیرد، چرا که مقام معظم رهبری هم
طی فرمایشات اخیر خود بر نقش این کشورها در راهبرد نظم نوین جهانی تاکید
ویژهای داشتند.
فواید طرح
امروز در دنیا عمدتا فناوریها و محصولاتی که تولیدکننده آنها ابرقدرتها
هستند خودشان نیز صاحب امتیاز استانداردگذاری آن محصولات هستند. با
پیادهسازی این سیستم، سازمان فضایی اقدام به استانداردگذاری مشترک در
پژوهشهای فناورمحور و محصولات آن کرده و یک برند جدید و قدرتمند را در
بازار ارائه میکند که با یک سطح فناوری متوسط، جایگاه مناسبی برای این
سازمان در بهرهبرداری از فضای ماورای جو، شکل میگیرد و مشکل گردش مالی
نیز تا حد زیادی برطرف میشود.
مشکلات داخلی سازمان فضایی
اخیراً شاهد این هستیم که برخی صاحبنظران محترم در علوم فضایی، جایگاه و عملکرد پژوهشکدههای سازمان را نقد کرده و خواستار جدا شدن این پژوهشکدهها از سازمان و پیوستن آن به وزارت علوم، ارتباطات و فناوری اطلاعات هستند. هدف از ایجاد پژوهشگاه و پژوهشکده زیرنظر مستقیم سازمان که ساختار را از حالت آژانس خارج کرد این بود که در دانشگاهها و مراکز پژوهشی ما، علوم بینرشتهای هنوز قابلیت شکلگیری ندارد.
برای اینکه بتوان در یک پروژه فضایی چندین تخصص را کنار هم مدیریت کرد، نیازمند اشراف هستیم تا بتوانیم یک محصول را طراحی کرده و بسازیم. حال آنکه قابلیت هر دانشکده به صورت جداگانه در یک رشته و گرایشهای مرتبط آن ایجاد شده است، بنابراین ما باید بتوانیم در یک ساختار فرادست پژوهشی به صورت هرمی (مدیریت براساس دستور از بالا و اجرای امر مافوق) خروجی ساختار ماتریسی (تشکیل کارگروههای هم عرض) دانشکدهها را که در قالب پژوهشکدههای جوار صنعت، تعریف میشوند، مدیریت کرده و اقدام به تدوین استاندارد کنیم و مهمتر از همه با این مکانیزم خلأ ایجاد پژوهشکده زیر نظر سازمان فضایی کشور نمایان میشود. از سوی دیگر اگر ما انسجام سازمان فضایی را از بین ببریم، برای مثال بخشهایی همچون پژوهشکدهها را جدا کنیم و در ارگانهای دیگر ادغام کنیم خطر بزرگی است که خاصیت چند منظوره بودن سازمان را تحتالشعاع قرار میدهد. برای مثال پژوهشکده ماهواره در سازمان فضایی به وزارت ارتباطات واگذار شود یا پژوهشکده فضانوردی را درقالب همان پژوهشگاه هوافضای سابق به وزارت علوم واگذار کنند. این اقدام اولاً نوعی عقبگرد به گذشته است و ثانیاً با قرارگیری این ارگانها زیر نظر 2 وزارتخانه با ماموریت متفاوت، پایش و میزان گردش مالی در پروژهها متفاوت خواهد شد و از آنجا که هر وزارتخانه در تخصیص بودجه به صورت جداگانه برای ارگانهای زیرنظر خود عمل میکند، دستاوردهای فضایی آتی کشور تکبعدی خواهد شد. برای مثال در حوزه اعزام انسان به فضا درصورتی که بودجه مازاد وجود داشته باشد، سرمایهگذاری میشود یا اگربخش طراحی و ساخت ماهواره به وزارت ارتباطات منتقل شود، چون حیطه فعالیت این وزارتخانه براساس سوددهی ارائه خدمات مخابراتی است، پروژههایی همچون ساخت ماهواره فضایی که در شرایط فعلی درمرحله تولید و تثبیت فناوری است، در اولویتهای بعدی قرارخواهد گرفت و این موضوع دستیابی به پیشرفتهای فضایی را با کندی مواجه خواهد کرد اما درشرایط فعلی چون هردو پژوهشکده زیرنظر سازمان قرار دارد و نوسانات بودجه دولتی هم اجتنابناپذیر است، سازمان میتواند بخشی از بودجه لازم برای سرمایهگذاری در طرحهای غیرسودده از جمله اعزام انسان به فضا را از طریق فروش خدمات مخابراتی به وزارت ارتباطات که کاربر این خدمات است تامین کند و با اولویتبندی یکسان، 2 مقوله دستیابی به فناوری ماهوارههای فضایی و اعزام موجود زنده به فضا را به پیش ببرد و در برقراری ارتباطات بینالمللی در راستای تعریف پروژههای مشترک به صورت یکپارچه عمل کند. ضمناً اگر این پژوهشکدهها را از هم جدا کنیم و سازمان ساختار مدیریتی و شکل آژانس فضایی داشته باشد، چگونه یک ارگان به عنوان مدیریتی زیرنظر معاونت اجرایی رئیسجمهور خواهد توانست ساختارهایی راکه زیرنظر وزرای مختلف هستند، پایش و مدیریت کند؟! و این مساله سازمان را به حاشیه خواهد کشاند.عدم استفاده بهینه از نیروی انسانی
از دیگر مشکلات مدیریتی سازمان عدم استفاده بهینه از نیروی انسانی است. همانگونه که در سایت سازمان گفته شده در وزارت دفاع و سازمانهای هوافضای تابعه آن دهها هزار نیروی متخصص چنان بهینه مدیریت میشوند که خروجی این مدیریت کلان صدها پروژهای است که صنعت دفاعی کشور را واقعاً بالنده کرده است اما دولت محترم، سازمان فضایی را با حدود 2000 پرسنل نیازمند چابکسازی میداند و این یعنی مدیریت فعلی سازمان قابلیت پایش و بهرهبرداری هدفمند این نیروی انسانی محدود را هم ندارد و جالب اینجاست که دستاوردهای مهم این نیروی انسانی نیز فقط به نام مدیران این مجموعه تمام شده و موجبات دلسردی کارکنان این مجموعه میشود.
در پایان امیدوارم دولت محترم فرصتی را در شورایعالی فضایی به اینجانب بدهد که بهصورت موشکافانه تدبیر به کار رفته در طرح ملی ارتقای سازمان فضایی را در حضور صاحبنظران این رشته به درستی تشریح کنم تا بتوانیم سازمان فضایی کشورمان را از این شرایط بحرانی خارج کرده و راه پیشرفت و بالندگی را با قدرت طی کنیم.
*کیهان
نفوذیهای بولتن نویس دوباره فعال شدهاند؟
اظهارات مبهم و سؤالبرانگیز رئيسجمهور با استقبال رسانههای بیمار بیگانهای مواجه شد که دولتهای متبوع آنان و عملههای گروهکیشان مکرراً از اقتدار و بصیرت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ضربات استراتژیک دریافت کردهاند.صدای آمریکا، بیبیسی، دویچهوله، شبکه صهیونیستی بالاترین و... از جمله رسانههایی بودند که با استقبال از بخشی از سخنان روحانی در همایش مبارزه با فساد، این اظهارات را به سپاه نسبت دادند.دویچهوله آلمان با بیان اینکه روحانی تلویحاً سپاه را به فساد متهم کرد، نوشت: روحانی در سخنان خود، بدون نام بردن از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تمرکز قدرت در یک نهاد را عاملی برای ایجاد فساد دانست. روحانی گفت «اگر اطلاعات، تفنگ، پول، سرمایه، سایت، روزنامه و خبرگزاری را همه یکجا جمع کنیم ابوذر و سلمان هم فاسد میشوند.» وبسایت صدای آمریکا نیز در گزارش مشابهی نوشت: اگر چه روحانی در این سخنان به نهاد خاصی اشاره نکرد اما به نظر میرسد توصیف روحانی از نهادی که «تفنگ، پول، قدرت، روزنامه، سایت و تبلیغات» در آن جمع شده به سپاه پاسداران ایران اشاره داشته باشد.
وبسایت شبکه دولتی انگلیس نیز در تحلیلی به قلم «حسین-ب» (بولتننویس فراری حزب مشارکت در نهاد ریاست جمهوری دوره خاتمی) تصریح کرد کنایههای روحانی متوجه سپاه بوده است. بیبیسی با این مقدمه عقدهگشایی مفصلی علیه سپاه انجام داد.یادآور میشود طی 35 سال پس از انقلاب هم رژیمهای آمریکا و انگلیس و غربی و هم گروهکهای ورشکسته ضد انقلاب به موازات دریافت ضربات استراتژیک از سپاه، علیه این نهاد ملی و انقلابی بدگویی و تهمتپراکنی و عقدهگشایی کردهاند؛ چه اینکه غربیها میدانند هر ضربه مهمی که در منطقه خورده و شکستهای بزرگ را به جان خریدهاند ناشی از اقتدار و تدبیر و نفوذ بیبدیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده است.
سپاه پاسداران از دفاع مقدس تا مقابله با کودتاهای بزرگ و سپس کمک به سازندگی و خودکفایی اقتصادی در کشور پیشقدم بوده و پرسش این است که چرا آقای روحانی فرصت عقدهگشایی ضربهخوردگان از سپاه را فراهم کرده و آیا مثلا تفنگ یا اطلاعات این نهاد ملی و انقلابی جز در برابر جنگافروزیهای اشرار بینالمللی و گروهکها به کار گرفته شده است. اما اگر گفته شود منظور آقای روحانی سپاه نبوده- که انشاءالله اینگونه باشد- پرسش این است که چرا سخنانی دو پهلو ادا میشود؟ از سوی دیگر باید پرسید آیا گروهکهای براندازی که فتنه 78 و 88 را آفریدند و آقای روحانی سال 88 صراحتاً آنها را مزدور دشمن نامید با اغماض برخی مسئولان باید برای خیانت و توطئهگری آزاد باشند و به جای بستن سگها، سنگها را بست و علیه ابوذر و سلمانهای انقلاب ابهام پراکنی کرد؟ آیا به آقای روحانی اطلاعات غلط میدهند و بولتننویسهایی از جنس بولتن نویسهای دوره ریاست جمهوری خاتمی در میان برخی اطرافیان آقای روحانی فعالند؟!
حساسیت مضحک غرب به ژنرالی که تروریستهای داعش را له کرد
یک هیئت وابسته به سازمان ملل در گزارشی حضور سرلشگر سلیمانی را ناقض تحریمها علیه ایران دانست و نسبت به آن ابراز ناخرسندی کرد!
خبرگزاری رویترز به نقل از یک گزارش سازمان ملل نوشت، ناظران آن سازمان «انتشار عکسهای قاسم سلیمانی در عراق»، را احتمالا شاهدی بر حضور فرمانده نیروی قدس در عراق میدانند که در این صورت ناقض تحریمهای بینالمللی است. رویتر مینویسد: قاسم سلیمانی، فرمانده نیروهای قدس، شاخه برونمرزی سپاهپاسداران جمهوری اسلامی، از سال 2007 میلادی در فهرست تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار گرفته است. آنچه علاوه بر انسداد دارایی، منع سفر بینالمللی را نیز برای او همراه میآورد. به جز شورای امنیت سازمان ملل، وزارت خزانهداری ایالات متحده نیز آقای سلیمانی را به اتهام دست داشتن نیروهای قدس در خشونتهای سوریه، تحریم کرده است.
این اظهارات در حالی است که شورای امنیت سازمان ملل و جبهه غربی مدعی دوستی با ملت عراق و سوریه هیچ کار موثری برای دفاع از مردم مظلوم و در معرض جنایتهای تروریستها در این دو کشور نکرد بلکه برخی اعضای شورای امنیت ارتباط کارفرمایی با تروریستها دارند. در مقابل حضور سرلشگر سلیمانی در عراق موجب بسیج ظرفیتهای مردمی علیه تروریستهای داعش و شکستهای سهمگین تروریستها شد.
احتمالا همین موضوع موجب خشم و ترس رژیمهایی نظیر آمریکا و انگلیس شده است.نشریه آمریکایی نیوزویک اخیرا در تیتر صفحه اول خود نوشت «او (سلیمانی) ابتدا با ما جنگید و اکنون در حال له کردن داعش است... سلیمانی مغز نظامی متفکر ایران در عراق است. فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران است که - به تایید بسیاری از نظامیان - فرماندهی عالی و دارای توان مدیریت راهبردی بالا است، اغلب در ماموریتهای مخفیانه شرکت میکند. او در ماموریت جدید خود در برابر دوربینها ظاهر شد و ماه سپتامبر گذشته در منطقه عملیاتی آمرلی در کنار عراقیها عکس گرفت. عکسی که حامل پیامی آشکار برای غرب بود که تهران تمام و کمال در صحنه حضور دارد.»در همین حال به گزارش آسوشیتدپرس ژنرال جیمزتری فرمانده ارشد عملیات ائتلاف آمریکا علیه داعش اعلام کرد: شبه نظامیان داعش ابتکار عمل را در عراق از دست داده و در موقعیت دفاعی قرار گرفتهاند آنها اکنون امکان بسیار کمتری برای مانور دادن در خاک عراق دارند.
ناخشنودی عضو مرکزیت کارگزاران از وزارت فرهادی
عضو مرکزیت حزب مشارکت نسبت به حضور دکتر محمد فرهادی در وزارت علوم ابراز ناخرسندی کرد.اشرف بروجردی از معاونین وزارت کشور دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آرمان، فرهادی را ناآشنا به وزارت علوم معرفی کرد و گفت: آقای فرهادی مدتها از وزارت علوم فاصله داشته و از نزدیک با اتفاقات این وزارتخانه آشنایی ندارد. گزینههایی که برای وزارتخانه علوم معرفی شدند به نوعی قرابت فکری بیشتری نسبت به آقای فرهادی با کادر علمی دانشگاههای کشور داشتند. بین آقای فرهادی و جامعه علمی تنها یک گپ مختصر اتفاق افتاده و رابطه عمیق و تنگاتنگی وجود ندارد.وی ادامه میدهد: شاید برخی عنوان کنند که به هر حال او در گذشته برای مدتی وزیر علوم بوده و با جنبههای کار در وزارت علوم بیگانه نیست. با این وجود باید عنوان کرد که وی یک پزشک بوده و جزئی از کادر علوم انسانی، علوم اجتماعی و علوم پایه نیست. فضایی که بر علوم پزشکی حاکم است با فضایی که بر علوم انسانی و علوم اجتماعی حاکم است کاملا متفاوت است.
بروجردی با بیان اینکه فرهادی باید راه توفیقی و فرجیدانا و نجفی را ادامه دهد، گفت: دومین چالش پیش روی آقای فرهادی انتخاب کادر همکاران خود است که از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. فرهادی هم به مانند همه مدیران این حق را دارد که به سلیقه خود همکارانش را انتخاب کند.آقای فرهادی در انتخاب همکاران خود نباید به سراغ کسانی برود که با فضای وزارت علوم بیگانه هستند.خبرنگار پرسید با نگاهی به گزینههای پیشنهادی آقای روحانی برای وزارت علوم میتوان نوعی شباهت در رویکرد را در تمامی گزینهها مشاهده کرد. در این زمینه حتی میتوان به سخنان آقای جهانگیری استناد کرد که به تازگی عنوان کرد که آقای فرهادی با گزینههای قبلی تفاوت چندانی ندارد. حتی آیتا... هاشمی قبلا عنوان کرده بودند که آقای فرهادی همان آقای معین است و تفاوت خاصی بین این دو نیست. به نظر شما آقای روحانی با برنامه خاصی دست به چیدمان گزینههای وزارت علوم میزدند؟
بروجردی در پاسخ گفت: به نظر من این گزینهها کاملا هم یکسان نیستند. این گزینهها در رویکردی که به وزارت علوم و جامعه علمی دارند با یکدیگر متفاوت هستند. بروجردی همچنین گفت که فرهادی توسط حداد عادل به روحانی پیشنهاد شده است.یادآور میشود پیش از این رسانههای حامی فتنه به اعتبار اینکه فرهادی در جلسه رای اعتمادچفیه بر دوش انداخت و تصریح کرد: «فصلالخطاب ما رهبری و خط قرمز ما فتنه است»، وزارت او را عقبنشینی خود ارزیابی کردند و حتی روزنامههای داخلی چون اعتماد و شرق سخنان صریح فرهادی در مجلس را از متن خبر جلسه رای اعتماد به طور کامل حذف کردند! به نوشته برخی از این محافل، وفاداری فرهادی به نظام، کار را برای ساختارشکنان سخت میکند.
پیام ایران به آمریکا روشن است منطقه در دست ماست
نفوذ منطقهای ایران، مسئلهای حل نشده در مذاکرات هستهای و مانع امتیازدهی این کشور است.روزنامه سعودیالحیات ضمن انتشار این ارزیابی نوشت: اختلافها در مذاکرات حول دو محور اساسی نفوذ منطقهای ایران و برنامه هستهای این کشور دور میزند. ایران از هیچ فرصتی برای قرار گرفتن در موقعیت برتر رقابت منطقهای نمیگذرد و تازهترین نمونه آن، رقابت با ائتلاف غرب برای مقابله با داعش در منطقه است، به طوری که تهران تلاش میکند صرفنظر از رضایت و یا نارضایتی غربیها، شایستگی خود را به هر حال به رخ رقبا بکشد.الحیات اضافه کرد: حضور اخیر سردار قاسم سلیمانی در عراق را میتوان در همین راستا ارزیابی کرد؛ پیام حضور سلیمانی برای آمریکاییها این است که منطقه در دست ایران است. رهبر عالی ایران هم این پیام را به شیوه خاص خود، از طریق کماهمیت جلوه دادن مسئله توافق با غرب بیان کرد و لزوم تمرکز بر ایجاد تشکیلات بسیج در عراق، سوریه، لبنان و غزه را مورد تاکید قرار داد.
در همین حال صادق خرازی معاون وزارت خارجه در دولت اصلاحات گفت: حرکت سردار سلیمانی در عراق زمینهساز اقتدار ایران در عرصههای منطقهای خواهد شد. سیدصادق خرازی در گفتوگو با نامهنیوز و در پاسخ به سوالی در مورد نقش سردار سلیمانی در عراق گفت: حضور سلیمانی و نقش او در عراق اقتدار جمهوری اسلامی را میرساند و بیانگر این معناست که ما در کشور بخشی داریم که میتواند فراتر از مرزهای ایران حرفی برای گفتن داشته باشد. این خود نشان از اقتدار سیاست خارجی ایران در منطقه و جهان است.نماینده سابق ایران در سازمان ملل در مورد پخش تصاویر سردار سلیمانی در میان رزمندگان عراقی و شبهاتی که در این مورد وجود دارد خاطرنشان کرد: این مسئله و این حضور به هیچ عنوان شبههناک نیست و اگر بخواهیم اینگونه فکر کنیم باید در مملکت را ببندیم، گوشه خانه بنشینیم و آبگوشت بخوریم و کاری به جهان نداشته باشیم.سفیر سابق ایران در فرانسه افزود: فعالیتهای قاسم سلیمانی، آبروی منطقهای، تحکیم و اقتدار جمهوری اسلامی را به دنبال دارد.
شیب ملایم قیمتها یا نسخه بدل تعدیل اقتصادی کارگزاران؟!
زمانی که حسن روحانی آذرماه سال گذشته در گزارش 100 روزه تلویزیونی خود کلمه «شیب ملایم» را در توصیف افزایش قیمتها بر زبان راند و نهم بهمن همان سال در نشست مشترک دولت و مجلس 9 بار کلمه «شیب» را به کار برد، هیچکس گمان نمیکرد پشت این کلمه کلیدی یک تئوری اقتصادی نهفته باشد.این تحلیل را روزنامه وطن امروز منتشر کرد و با هشدار به باز تولید سیاستهای تعدیل اقتصادی نوشت: «شیب ملایم» نه فقط 2 کلمه ساده بلکه به مثابه یک تئوری نمود کرده است؛ تفکری که نقشه راه اقتصادی دولت یازدهم را ترسیم کرده و به سرعت هم در حال اجراست.این روزنامه میافزاید: قانون هدفمندی یارانهها با هدف اصلاح پرداخت سوبسید و یارانهها و اصلاح مصرف،دی ماه 88 به تصویب نهایی رسید. با اجرای این قانون قرار بود دولت یارانه حاملهای انرژی را حذف و قیمتها را اصلاح کند و بخشی از درآمد حاصل از آن را به عنوان جبرانی به مردم بدهد. طبق قانون هدفمندی دولت یارانه حاملهای انرژی را کاهش میداد و بخشی از درآمد آن را به مردم به عنوان «جبران» هزینههای تحمیل اجرای این قانون پرداخت میکرد.
اما در دوره جدید یارانهها برداشته میشود، قیمتها افزایش مییابد اما از آن «جبرانی» موعود هم خبری نیست! نویسنده تصریح کرد: گویی تئوری مدنظر مسئولان دولت جدید همان تئوری کهنه 2 دهه قبل بود با رنگ و لعاب تازه. در دولتهای پنجم و ششم سیاست تعدیل اقتصادی با هدف رشد و توسعه بدون توجه به معیشت و رفاه ملت اجرا شد و تفکر «توسعه باید انجام شود حتی اگر عدهای زیر چرخدندههای آن له شوند» شکل گرفت. «شیب ملایم» دولت یازدهم سیاستهای «تعدیل اقتصادی» دولت سازندگی را ادامه میدهد اما با روشی دیگر. در این روش حتی اگر خدمات و کالایی 30 تا 50 درصد گران شود هم با صفت شیب ملایم خوانده میشود.در یک سال اخیر فقط سوخت یا خدماتی مانند آب، گاز و برق گران نشده بلکه خدماتی مانند پست، حمل و نقل ریلی، حمل و نقل هوایی، محصولات کشاورزی و محصولات صنعتی مانند خودرو نیز با افزایش قیمت رسمی دولتی مواجه شد. در ادامه دولت یک گام دیگر برای اجرای «شیب ملایم» برداشت و آن گرانی قوت غالب مردم بود.
دولت بدون هیچ توضیحی گرانی نان را اجرا کرد اما خبرها و اظهارات مسئولان نشان میدهد «شیب ملایم» فقط شامل ابعاد مختلف اقتصادی نمیشود بلکه این شیب قرار است به حوزه «آموزش» که یکی از حساسترین و استراتژیکترین حوزههاست، برسد! موضوع واگذاری اداره مدارس دولتی به بخش خصوصی و واگذاری اداره مدارس به مردم معنایی جز پولی شدن مدارس ندارد. یعنی قرار است «شیب ملایم» به حوزه آموزش نیز ورود کند و مسئولان در توجیه آن عباراتی مانند «پرداخت سرانه هر دانشآموز و واگذاری اداره مدارس به خود مردم» را اعلام میکنند. این سخنان یعنی اینکه مدارس دولتی واگذار میشود و دولت به مدارس پولی بابت سرانه دانشآموز میپردازد اما یقینا ادارهکنندگان مدارس پول بیشتری طلب میکنند و مردم باید هزینه تحصیل را بپردازند.اینجاست که «شیب ملایم» را نه فقط 2 کلمه ساده بلکه یک تئوری و ایدئولوژی میدانیم که قرار است - نه با ملایمت بلکه با ایجاد فشار اقتصادی - به اهداف کهنه اقتصادی که همان سیاست تعدیل است، دست یابد.اگر تئوری شیب ملایم در حوزه فرهنگ و آموزش اجرایی شود اشتباهات دولت دو چندان خواهد شد و جبران این اشتباهات برای مسئولان سخت خواهد بود.
*خراسان
هشدار درباره بی توجهی به سرنوشت کارگروه زیارت
بر اساس گزارش یک نهاد نظارتی، در حالی که بر اساس مصوبات 20 شهریورماه و 23 مهرماه هیئت دولت، مقرر شده بود کارگروه توسعه و تعمیق زیارت و ترویج فرهنگ رضوی با مشخص شدن اعضا و اختیارات به فعالیت مشغول شود، این مصوبات دولت به علت مغایرت با حدود اختیارات مشخص شده دولت در اصل 127 قانون اساسی ابطال شده و علی رغم ابلاغ رسمی این ابطال به دولت، هیچ اقدامی جهت اصلاح مصوبات مذکور صورت نگرفته و سرنوشت این برنامه دولت در ابهام قرار دارد.
ابهام درباره مصوبه دولت در خصوص کیفیت آرد و نان
علی رغم تاکید دولت در مصوبه خود پیرامون گران شدن 30 درصدی قیمت نان مبنی بر اینکه "به منظور بهبود کیفیت آرد و نان و بهداشت و امنیت غذایی، اعتبارات لازم در بودجه های سنواتی جهت اصلاح فرآیند تولید آرد و نان در اختیار استانداران قرار می گیرد"، طبق اعلام نظر کارشناسان یک دستگاه نظارتی، هنوز برنامه خاصی جهت مشخص شدن نحوه و شرایط بهبود کیفیت آرد و نان از سوی دولت مشخص نشده است در حالی که این بهبود، نیازمند برنامه ای چند ماهه و مشخص شدن اعتبارات و مسئولیت های مربوطه است.
توهم بزرگ یک روزنامه
یک روزنامه در شمارگان چند صدتایی در یک توهم بزرگ و عجیب و غریب خود را مخاطب سخنان روز دوشنبه رئیس جمهوری در همایش مبارزه با فساد اعلام کرد!روحانی در این همایش که روز دوشنبه برگزار شد، گفته بود: چرا یک رسانهای یک قوهای را هجو و استهزا میکند و با او برخورد نمیشود، چرا یک رسانهای یکی را بزرگ میکند و یکی را خوار میکند برای اهداف آیندهاش، چرا با او برخورد نمیشود؟گفتنی است درحالی که انتقادات رئیس جمهوری عمدتاً متوجه کسانی است که در اتاق تخریب به طراحی علیه دولت مشغول هستند و یک جریان گسترده رسانه ای- تبلیغاتی را در خدمت خود گرفتهاند.اما ظاهراً یک روزنامه که به تیترهای زرد سیاسی رو آورده و گمان میکند کانون توجهات است، خود را مخاطب سخنان رئیس جمهوری دانسته و با تیتری درشت این توهم را نشان داده است!
رهبری و روحانی در بین 50 شخصیت مجله تایم
نام رهبر معظم انقلاب و حسن روحانی در فهرست نامزدهای شخصیت سال مجله تایم قرار گرفت. به گزارش بیبیسی مجله تایم، نامزدهای خود را برای انتخاب شخصیت سال این مجله معرفی کرد.در میان ۵۰ شخصیتی که برای انتخاب به رأیگیری گذاشته شدهاند، نام رهبر معظم انقلاب و رئیس جمهوری هم دیده میشود.
گزارش 7 صفحهای سازمان ملل از سردار سلیمانی
رویترز به نقل از گزارشی از سازمان ملل مدعی شد: ناظران سازمان انتشار عکسهای قاسم سلیمانی در عراق را احتمالاً شاهدی بر حضور فرمانده نیروی قدس در عراق میدانند که در این صورت ناقض تحریمهای بینالمللی است.این خبرگزاری ادعا کرد: گزارش «هیأت کارشناسان ملل متحد در امور ایران»در این باره در هفت صفحه منتشر شده است.
مصاحبه نوه دختری آیتالله مهدوی کنی دردسر ساز شد
مصاحبه نوه دختری آیتالله مهدوی کنی درباره موضع رئیس فقید مجلس خبرگان نسبت به آیتالله هاشمی رفسنجانی انتقاد سایت تابناک را بهدنبال داشت.تابناک در یادداشتی به بازخوانی بخشهایی از این مصاحبه پرداخت و با اشاره به حضور پسر، برادر و داماد مرحوم آیتالله مهدوی کنی تأکید کرد این افراد برای روایت خاطره و تبیین مواضع سیاسی آیتالله مهدوی کنی از «جوانان کم سن و سال» شایستگی بیشتری دارند.نوه دختری دبیر کل فقید جامعه روحانیت مبارز اخیراً در گفتوگویی گفته بود: «ببینید آقای مهدوی دل خوشی از آقای هاشمی و برخی دوستان قدیمی که اسم آنها در مناظرات آمد نداشتند؛ اگر داشتند اصلاً چرا وارد مجلس خبرگان شدند؟ اگر کسی بگوید ایشان دل خوشی از این افراد داشت، قطعاً دروغ گفته است».
رد ادعای ممنوع التصویری خاتمی
علی مطهری ادعای ممنوعیت انتشار تصویر سید محمد خاتمی را رد کرد. به گزارش تسنیم نماینده تهران در جلسهای که روز دوشنبه در دانشگاه اصفهان برگزار شد گفت: با توجه به اینکه من نماینده قوه مقننه در مطبوعات بودم، از واقعیت قضیه خبر دارم. شورای عالی امنیت ملی تصویر کروبی و موسوی را ممنوع کرده و ممنوعیتی پیرامون پخش تصویر خاتمی وجود ندارد.
*قدس
رشوه بگیر، اخراج می شود
عصر ایران: سردار اسماعیل احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی، برخورد با فساد در این نیرو را بسیار جدی دانست و گفت: با مسأله رشوه در ناجا برخورد بسیار جدی می شود و حداقل مجازات آن حتی برای گرفتن 10 هزار تومان، اخراج است.
آموزش پخت فسنجان در نیویورک تایمز!
قدس آنلاین: سایت نشریه نیویورک تایمز در مطلبی عجیب با اشاره به غذای ایرانی فسنجان، روش پخت آن را برای مخاطبان آموزش داده است.
۶۰۰ هزار نفر بیکار شدند
فارس: حجتالاسلام علیرضا سلیمی نماینده مردم محلات و دلیجان در مجلس گفت: اخیرا 14 هزار واحد تولیدی در کشور ما تعطیل شده است، رکود در اقتصاد این طور به دست و پای صنعت و کشاورزی ما پیچیده است، طبق آمارها 400 هزار شغل ایجاد کردهایم، اما باید بدانیم 600 هزار نفر از کار بیکار شدند.
قطع درختان دارآباد تهران!
قدس آنلاین: محمد حقانی رئیس کمیته محیط زیست و خدمات شهری شورای اسلامی شهر تهران با تأیید قطع تعدادی درخت در منطقه دارآباد گفت: تعداد دقیق درختان هنوز مشخص نیست، ولی پیگیر موضوع هستیم.
افزایش بودجه نهاد ریاست جمهوری!
نسیم: مرتضی بانک معاون کل سرپرست نهاد ریاستجمهوری در مورد علت افزایش ۸۳ درصدی بودجه نهاد ریاست جمهوری نسبت به سال قبل، گفت: بخش زیادی از آن بدهی است که از سال ۹۱ تا ۹۲ از دولت قبل باقی مانده و باید پرداخت میشد، برای همین هم جداگانه این اعتبار دیده شده است. افزایش بودجه نهاد همچون سایر دستگاه ها اعمال شده است.
توبیخ اداری برای قتل!
ایرنا: روزنامه ایندیپندنت نوشت: هفده نفر از مأموران پلیس منطقه ای در بریتانیا که در پرونده قتل بیژن ابراهیمی (ایرانی ساکن شهر بریستول انگلیس) مورد بازپرسی قرار گرفته بودند، با توبیخ اداری روبه رو شده اند!