به گزارش مشرق، هدی قزلی نویسنده کتاب «پنجرههای تشنه» که روز گذشته تقریظ رهبر انقلاب بر آن رونمایی شد به نحوه پذیرش نوشتن این کتاب اشاره کرد و گفت: روزی رضا امیرخانی با من تماس گرفت و گفت گروهی از قم تماس گرفته و گفتهاند که سفری داریم به کربلا که در طول آن میخواهیم ضریح امام حسین (ع) را به این شهر منتقل کنیم. وی گفته بود من الان شرایط این سفر را ندارم ولی کسی را به شما معرفی میکنم و در واقع واسطه خیر شد و من را معرفی کرد. طی چند جلسه با هیئت امنای ساخت ضریح امام حسین (ع) قرار شد که اتفاقات این سفر را بنویسم.
*انتقال ضریح تا مدتها دوباره تکرار نمیشود
وی افزود: ضریح امام حسین به گونهای ساخته شده که به اندازه 300 سال استحکام و دوام داشته باشد، پس به معنای این است که این اتفاق تا مدتها تکرار نمیشود. ما همراه گروه انتقال ضریح به کربلا شدیم. ابتدا از قم به تهران ضریح مطهر منتقل شد، سپس از تهران به خوزستان و از آنجا به شلمچه و سپس به مرز مهران انتقال داده شد تا ضریح تازهساز امام حسین (ع) به کربلا برده شود.
*متن انتقال ضریح به کربلا مردم بودند
نویسنده این کتاب به جنبههای مردم شناسانه این کتاب اشاره کرد و گفت: در کتاب «پنجرههای تشنه» اتفاقات انتقال ضریح را روایت کردهام و سعی داشتم روایتگر امین و صادقی باشم.
وی متذکر شد، من نه مردمشناس هستم و نه معرفت عمیقی در روحیههای دینی دارم و فقط یک راوی بودم. متن این اتفاق (انتقال ضریح امام حسین (ع) به کربلا) مردم بودند. مردم آمدند و مشایعت کردند و جایی از مسیر نبود که مردم را در کنار خود نداشته باشیم و من فقط یک راوی بودم و آنها را روایت کردم. چون مردم در این مشایعت و اتفاق حاضر بودند پس نگاه مردمشناسی وجود خواهد داشت و البته چون در ظرف زمانی محرم این اتفاق افتاده میتوان شاهد تبلور باورهای دینی در این اتفاق باشیم. یک جامعهشناس یا دینپژوه میتواند از این واقعه مطالب بسیاری استخراج کند.
وی افزود: من در اتفاقات این سفر تعمق داشتهام ولی این تعمق آنطور نبوده است که یک جامعهشناس و یا یک مردمشناس دارد، من یک راوی بودم که سعی کردم با جزئیات اتفاقات را ثبت کنم.
*اتفاق منحصر به فرد در این سفر، زیارت امام حسین (ع) بود
قزلی در ارتباط با بهترین اتفاق این سفر گفت: تجربه منحصری به فرد، در این سفر زیارت امام حسین (ع) بود، که موفق شدیم در پایان سفر در خلوت به زیارت و غبارروبی داخل ضریح و قبر نورانی ایشان برویم. یعنی مردم نبودند و حتی درهای ضریح باز شد و برای غبارروبی داخل ضریح رفتیم و به نظرم اوج این سفر در آنجا اتفاق افتاد.
وی ادامه داد و گفت: ما حال گرفتن مزد داشتیم و مانند کسی بودیم که امام حسین (ع) در یک مهمانی از ما پذیرایی کرده است، البته این به معنای این نیست که بخشهای دیگر سفر لطفی نداشته و یا یک پله پایینتر بوده است بلکه سراسر مسیر با یک اتفاق روبهرو بودیم و آن هم مشایعت و استقبال مردم است. آن هم مردمی که نسبت به امام حسین از صمیم قلب ابراز احساسات میکردند در شرایطی که کسی به آنها نگفته بود که بیایند. این جمع کثیری که در سراسر مسیر بدون دعوت آمده بودند یک حال خاصی داشتند و ما هم با آنها حالی داشتیم.
*طوفان احساسات مردم من را در نوردید
قزلی گفت: یک آتش بزرگ اگر نزدیکش هم نباشی حُرم گرمای آن از فاصله دور تو را در بر میگیرد. مردم و احساسات آنها روی ما تأثیر جدی گذاشت و چند بار در سرمای سوزناک اراک و بروجرد از حال مردم منقلب شدیم. این انقلاب حال در شرایطی بود که با خودم قرار گذاشته بودم تا زیاد تحت تأثیر فضا و افراد قرار نگیرم و فقط یک راوی باشم اما باز این طوفان احساسات من را در مینوردید. حال مردم گاهی روی حال ما تأثیر داشت و گاهی در خاطرم هست که چند نفری مینشستیم و به خاطر حال مردم گریه میکردیم.
وی در ادامه به خاطرهای اشاره کرد و گفت: یک جا که خیلی حال من عوض شد جایی بود که یکی از بچهها به من گفت، فلانی نگاه کن اینها گوسفند که میکُشند لاشه آن را کنار میکِشند تا زیر دست و پای مردم نماند و برای این قربانی احترام قائل هستند ولی قاتلان بیوجدان امام حسین (ع) بعد از اینکه امام را مظلومانه به قتل رساندند نه تنها این کار را نکردند بلکه با اسب روی پیکر مطهر ایشان تاختند. کسی که این حرف را زد سیمکش و برقکار گروه بود، یعنی روضهخوان نبود ولی توجهی که به من داد از بهترین روزهای زندگی من بود که نشستم و 10 دقیقه گریه کردم.
قزلی در پایان گفت: این سفر به اندازهای سفر عجیبی بود که ما از کارهای روزانه منقطع شدیم و دچار تغییر و تحول گردیدیم.
گفتنی است، شب گذشته آئین رونمایی از تقریظ رهبر انقلاب اسلامی بر کتاب «پنجرههای تشنه» در آستانه اربعین حسینی و همزمان با حضور میلیونی عاشقان ثارالله در راهپیمایی عظیم اربعین، در جوار بارگاه ملکوتی حضرت سیدالشهداء علیهالسلام برگزار شد.
در ادامه متن این تقریظ می آید:
بسماللهالرّحمنالرّحیم
این حسین کیست که عالم همه دیوانهى اوست
این چه شمعی است که جانها همه پروانهى اوست
اى شعلهى فروزان، اى فروغ تابان، اى گرمابخش دلهاى خلایق! تو کیستى با این شکوه و جلال، با این شیرینى و دلنشینى، با این هیبت و اقتدار، با اینهمه لشکر دلبههمراه، با غلغلهى فرشتگان که در کنار موکب تو با آدمیان رقابت میکنند؟ تو کیستى اى نور خدا، اى نداى حقیقت، اى فرقان، و اى سفینةالنجاة؟ چه کردهئى در راه خدایت که پاداش آن خدائىشدنِ هر آن چیزى است که به تو نسبت میرساند؟ بنفسى انت، بروحى انت، بِمُهجَةِ قلبى انت، و سلام الله علیکَ یومَ وُلِدتَ و یوم اُستُشهِدتَ مظلوماً و یوم تُبعَثُ فاخِراً و مَفخَراً. 93/2/29
بسیار خوب و با ذوق و سلیقه نوشته شده است؛ و با نگاه هنرمندانه و کنجکاو و نکتهیاب. خواندم تا 93/2/28.
کتاب «پنجرههای تشنه» روز نوشتهای مهدی قزلی از انتقال ضریح جدید امام حسین علیهالسلام از قم به کربلا در سال 1391 است و انتشارات سورهی مهر آن را منتشر کرده است.
بر اساس این گزارش، این مراسم پس از نماز مغرب و عشا به صورت زنده از شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد.
این گزارش اضافه می کند مهدی قزلی نویسنده کتاب و مسئولان موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی در این مراسم رونمایی حضور داشتند.
*انتقال ضریح تا مدتها دوباره تکرار نمیشود
وی افزود: ضریح امام حسین به گونهای ساخته شده که به اندازه 300 سال استحکام و دوام داشته باشد، پس به معنای این است که این اتفاق تا مدتها تکرار نمیشود. ما همراه گروه انتقال ضریح به کربلا شدیم. ابتدا از قم به تهران ضریح مطهر منتقل شد، سپس از تهران به خوزستان و از آنجا به شلمچه و سپس به مرز مهران انتقال داده شد تا ضریح تازهساز امام حسین (ع) به کربلا برده شود.
*متن انتقال ضریح به کربلا مردم بودند
نویسنده این کتاب به جنبههای مردم شناسانه این کتاب اشاره کرد و گفت: در کتاب «پنجرههای تشنه» اتفاقات انتقال ضریح را روایت کردهام و سعی داشتم روایتگر امین و صادقی باشم.
وی متذکر شد، من نه مردمشناس هستم و نه معرفت عمیقی در روحیههای دینی دارم و فقط یک راوی بودم. متن این اتفاق (انتقال ضریح امام حسین (ع) به کربلا) مردم بودند. مردم آمدند و مشایعت کردند و جایی از مسیر نبود که مردم را در کنار خود نداشته باشیم و من فقط یک راوی بودم و آنها را روایت کردم. چون مردم در این مشایعت و اتفاق حاضر بودند پس نگاه مردمشناسی وجود خواهد داشت و البته چون در ظرف زمانی محرم این اتفاق افتاده میتوان شاهد تبلور باورهای دینی در این اتفاق باشیم. یک جامعهشناس یا دینپژوه میتواند از این واقعه مطالب بسیاری استخراج کند.
وی افزود: من در اتفاقات این سفر تعمق داشتهام ولی این تعمق آنطور نبوده است که یک جامعهشناس و یا یک مردمشناس دارد، من یک راوی بودم که سعی کردم با جزئیات اتفاقات را ثبت کنم.
*اتفاق منحصر به فرد در این سفر، زیارت امام حسین (ع) بود
قزلی در ارتباط با بهترین اتفاق این سفر گفت: تجربه منحصری به فرد، در این سفر زیارت امام حسین (ع) بود، که موفق شدیم در پایان سفر در خلوت به زیارت و غبارروبی داخل ضریح و قبر نورانی ایشان برویم. یعنی مردم نبودند و حتی درهای ضریح باز شد و برای غبارروبی داخل ضریح رفتیم و به نظرم اوج این سفر در آنجا اتفاق افتاد.
وی ادامه داد و گفت: ما حال گرفتن مزد داشتیم و مانند کسی بودیم که امام حسین (ع) در یک مهمانی از ما پذیرایی کرده است، البته این به معنای این نیست که بخشهای دیگر سفر لطفی نداشته و یا یک پله پایینتر بوده است بلکه سراسر مسیر با یک اتفاق روبهرو بودیم و آن هم مشایعت و استقبال مردم است. آن هم مردمی که نسبت به امام حسین از صمیم قلب ابراز احساسات میکردند در شرایطی که کسی به آنها نگفته بود که بیایند. این جمع کثیری که در سراسر مسیر بدون دعوت آمده بودند یک حال خاصی داشتند و ما هم با آنها حالی داشتیم.
*طوفان احساسات مردم من را در نوردید
قزلی گفت: یک آتش بزرگ اگر نزدیکش هم نباشی حُرم گرمای آن از فاصله دور تو را در بر میگیرد. مردم و احساسات آنها روی ما تأثیر جدی گذاشت و چند بار در سرمای سوزناک اراک و بروجرد از حال مردم منقلب شدیم. این انقلاب حال در شرایطی بود که با خودم قرار گذاشته بودم تا زیاد تحت تأثیر فضا و افراد قرار نگیرم و فقط یک راوی باشم اما باز این طوفان احساسات من را در مینوردید. حال مردم گاهی روی حال ما تأثیر داشت و گاهی در خاطرم هست که چند نفری مینشستیم و به خاطر حال مردم گریه میکردیم.
وی در ادامه به خاطرهای اشاره کرد و گفت: یک جا که خیلی حال من عوض شد جایی بود که یکی از بچهها به من گفت، فلانی نگاه کن اینها گوسفند که میکُشند لاشه آن را کنار میکِشند تا زیر دست و پای مردم نماند و برای این قربانی احترام قائل هستند ولی قاتلان بیوجدان امام حسین (ع) بعد از اینکه امام را مظلومانه به قتل رساندند نه تنها این کار را نکردند بلکه با اسب روی پیکر مطهر ایشان تاختند. کسی که این حرف را زد سیمکش و برقکار گروه بود، یعنی روضهخوان نبود ولی توجهی که به من داد از بهترین روزهای زندگی من بود که نشستم و 10 دقیقه گریه کردم.
قزلی در پایان گفت: این سفر به اندازهای سفر عجیبی بود که ما از کارهای روزانه منقطع شدیم و دچار تغییر و تحول گردیدیم.
گفتنی است، شب گذشته آئین رونمایی از تقریظ رهبر انقلاب اسلامی بر کتاب «پنجرههای تشنه» در آستانه اربعین حسینی و همزمان با حضور میلیونی عاشقان ثارالله در راهپیمایی عظیم اربعین، در جوار بارگاه ملکوتی حضرت سیدالشهداء علیهالسلام برگزار شد.
در ادامه متن این تقریظ می آید:
بسماللهالرّحمنالرّحیم
این حسین کیست که عالم همه دیوانهى اوست
این چه شمعی است که جانها همه پروانهى اوست
اى شعلهى فروزان، اى فروغ تابان، اى گرمابخش دلهاى خلایق! تو کیستى با این شکوه و جلال، با این شیرینى و دلنشینى، با این هیبت و اقتدار، با اینهمه لشکر دلبههمراه، با غلغلهى فرشتگان که در کنار موکب تو با آدمیان رقابت میکنند؟ تو کیستى اى نور خدا، اى نداى حقیقت، اى فرقان، و اى سفینةالنجاة؟ چه کردهئى در راه خدایت که پاداش آن خدائىشدنِ هر آن چیزى است که به تو نسبت میرساند؟ بنفسى انت، بروحى انت، بِمُهجَةِ قلبى انت، و سلام الله علیکَ یومَ وُلِدتَ و یوم اُستُشهِدتَ مظلوماً و یوم تُبعَثُ فاخِراً و مَفخَراً. 93/2/29
بسیار خوب و با ذوق و سلیقه نوشته شده است؛ و با نگاه هنرمندانه و کنجکاو و نکتهیاب. خواندم تا 93/2/28.
کتاب «پنجرههای تشنه» روز نوشتهای مهدی قزلی از انتقال ضریح جدید امام حسین علیهالسلام از قم به کربلا در سال 1391 است و انتشارات سورهی مهر آن را منتشر کرده است.
بر اساس این گزارش، این مراسم پس از نماز مغرب و عشا به صورت زنده از شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد.
این گزارش اضافه می کند مهدی قزلی نویسنده کتاب و مسئولان موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی در این مراسم رونمایی حضور داشتند.