به گزارش مشرق به نقل از فارس، مقام معظم رهبري در ديداري که با رئيس و اعضاي مجلس خبرگان رهبري داشتند، بر رعايت اخلاق سياسي و تفکيک نقد از اهانت توصيههاي صريحي مطرح فرمودند. از آنجا رهنمود مقام معظم رهبري براي جلوگيري از سؤاستفاده جريانهاي منحرف سياسي، نياز به تبيين دارد با عماد افروغ رئيس کميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي در دوره هفتم، جامعه شناس و استاد دانشگاه به گفتوگوي تفصيلي نشستيم که متن کامل ان از نظرتان ميگذرد:
*بهترين لحظات عمرم هنگام توصيههاي اخلاقي رهبر انقلاب بود
عماد افروغ نماينده اصولگراي مردم تهران در مجلس هفتم و استاد دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، با اشاره به توصيههاي رهبر معظم انقلاب اسلامي بر رعايت تقواي سياسي و هشدار به بداخلاقيهاي که به نام دفاع از انقلاب و نظام صورت ميگيرد، اظهار داشت: بياناتي که رهبر معظم انقلاب در جمع اعضاي مجلس خبرگان رهبري درباره رعايت اخلاق سياسي مطرح فرمودند بنده را بسيار خوشحال کرد؛ زماني که ايشان چنين بحثي را مطرح ميکردند از بهترين لحظات عمر من به حساب مي آيد و بنده در اين لحظات مسرور از اظهارات معظمله شده بودم.
وي با بيان اينکه مطرح کردن توصيههاي اخلاقي در جمع اعضاي خبرگان نشاندهنده اهميت موضوع اخلاق سياسي است، افزود: بعد از اينکه مقام معظم رهبري توصيههاي اخلاقي را مطرح فرمودند بلافاصله ياد پيام هشت مادهاي حضرت امام(ره) افتادم چراکه آن پيام هم به گونهاي دفاع از حقوق شهروندي، حقوق انساني و احترام به حريم خصوصي افراد بود.
* توصيههاي اخلاقي مقام معظم رهبري از شدت لحن بيشتري برخوردار بود
اين استاد دانشگاه با تاکيد بر اينکه مقام معظم رهبري به کرات بر رعايت اخلاق سياسي تاکيد فرموده بودند، تصريح کرد: توصيه اخلاقي مقام معظم رهبري در جمع اعضاي خبرگان رهبري با توصيههاي قبلي ايشان در شدت و لحن کلام تفاوت داشت و دليل آن هم به خاطر عمق بداخلاقيهاي رايج بود.
افروغ تحقق اين تاکيدات در جامعه را منوط به حراست از آن دانست و خاطر نشان کرد: براي تحقق رهنمود و بيانات مقام معظم رهبري بايد از توصيههاي ايشان به لحاظ کلامي و مفهومي غفلت نکنيم.
* رسانهها اصحاب حقيقت هستند نه مصلحت؛ بداخلاقي را بايد رصد کنند
وي با بيان اينکه رسانهها اصحاب حقيقت هستند نه مصلحت، افزود: ايشان در سخنراني اخير خود بارها بحث اخلاق و پيوند آن با سياست را مطرح کردند بنابراين مطبوعات و رسانههاي ما براي تحقق رهنمودهاي رهبر انقلاب بايد با عمل به وظيفه ذاتي خود، کوچکترين انحرافات را رصد کرده و به اطلاعمردم برسانند.
*روحانيون در مسند قدرت بايد پيگير توصيههاي اخلاقي باشند
افروغ وظيفه دستگاه قضايي را براي رعايت اخلاق سياسي پررنگ دانست و با بيان اينکه احساسم اين است که قوه قضائيه تلاش ميکند هر از چند گاهي تسلي خاطر ما باشد، اظهار داشت: توقع ما از علماي روحاني و حوزوي که در قدرت نيستند با کساني که در مسند قدرت هستند يکسان نيست؛ چراکه توقع ما از علماي حاضر در مسند قدرت صرفا در حد ارشاد و نصيحت نيست ما انتظار داريم آنها بدخلاقيها را پيگيري کنند.
نماينده مردم تهران در مجلس هفتم اظهار نظر دادستان محترم تهران مبني بر اينکه اگر به سران سه قوه اهانت شود ما به عنوان مدعيالعموم وارد ميشويم را کافي ندانست و اظهار داشت: همه شهروندان حرمت دارند و نبايد به آنها اهانت شود و دستگاه قضايي بايد به گونه اي مدعي العموم کليت بي اخلاقي ها و تهمت ها و افتراها نسبت به افراد مختلف باشد و هزينه اين رفتار هاي سوء را بالا ببرد.
* دستگاه قضايي به عنوان مدعيالعموم اهانتهاي اظهرامن الشمس را پيگيري کند
وي اضافه کرد: دستگاه قضايي نبايد منتظر بماند تا به سران سه قوه اسائه ادب شود و سپس به عنوان مدعيالعموم وارد شود چرا که اخلاقيات در نظام ما يک جايگاه رفيع دارد و بايد در برابر هر هتک حرمتي به شهروندان وارد عمل شود؛ گرچه وقتي هتک حرمتي بدور از چشم قوه قضاييه صورت ميگيرد فرد ميتواند به قوه قضاييه شکايت کند اما وقتي يک اهانت اظهرمن الشمس و آشکار است قوه قضاييه نبايد منتظر شکايت افراد باشد و برخورد به عنوان مدعيالعموم را محدود به سران قوا کند . البته ناگفته نماند که من مخالف برخورد با هتاکان به سران سه قوه نيستم بلکه ميگويم نبايد اين موضوع به سران سه قوه محدود باشد.
افروغ با بيان اينکه بايد از حريم اقليتها و حتي مخالفان سياسيمان نيز پاسداري کرده و آنها را در حريم امن اخلاقي قرار دهيم، به دستگاه قضايي توصيه کرد به اخلاقيات به مثابه يک جايگاه نگاه کند و در برابر بيحرمتيهاي آشکار به هرفردي به عنوان مدعي العموم وارد عمل شود.
رئيس کميسيون فرهنگي مجلس در دوره هفتم گفت: گفته ميشود افرادي که جزء سران سه قوه نيستند ميتوانند عليه هتاکان شکايت کنند و اين موضوع در حالي ميتواند واقعي و نتيجه بخش باشد که ما شاهد رسيدگي منصفانه از سوي قوه قضاييه باشيم؛ وقتي در رسانهها عليه يک فرد هتک حرمتي صورت ميگيرد و به شکايت وي به طور جدي رسيدگي نميشود، به اين دليل که بعضا هيات منصفه بي طرف نيست و يا عدهاي ميکوشند با رايزني هاي سياسي و جناحي هيات منصفه را از آن خود کنند، افراد با چه اميدي ميتوانند شکايت کنند در حالي که ممکن است شکايتش به آبروريزي بيشتر هم ختم شود.
* قرار ما در نظام علوي و نبوي چشم بستن به هتک حرمتها نبود
وي با بيان اينکه قرار ما در نظام علوي و نبوي چشم بستن بر هتکحرمتها نبوده است، اخلاقيات را از زمينههاي پيروزي انقلاب اسلامي دانست و افزود: ما انقلاب نکرديم که به اسم دين، حقوق ديني و اسلامي افراد ناديده گرفته شود و فکر کنيم که تنها عدهاي بايد حکومت کنند و به ما به مثابه گله و رمه نگاه کنند.
افزوع با بيان اينکه در حکومت علوي و نبوي و در بيانات امام راحل و مقام معظم رهبري هيچ قراري بر بداخلاقي و هتک حرمت نبوده است، خاطر نشان کرد: عدهاي قليل فکر ميکنند وکيل و وصي مردم هستند و مردم را بيبصيرت ميخوانند و خود را ملزم مي دانند که به مردم بصيرت ابلاغ و يا القا کنند.
* بصيرت با حکمت، اعمال اختياري و اراده انسان گره خورده است
اين استاد دانشگاه بصيرت را از جنس نرم دانست و تاکيد کرد: بصيرت نه تنها القاءپذير نيست بلکه با حکمت، اعمال اختياري و اراده انسان گره خورده است.
وي از احتمال بي توجهي به توصيه اخلاقي مقام معظم رهبري ابراز نگراني و ابراز عقيده کرد: برخيها آنقدر دلمشغول مسايل اقتصادي و سياسي هستند که نگران مباحث اخلاقي نيستند و فراموش کردهاند که مهمترين آرمان انقلاب اسلامي اخلاقيات و معنويات است. ما نبايد فراموش کنيم کرامت و ارزش انسان و حقوق شهروندي در انقلاب بسيار مهم بوده است.
* با توجه به شرايط کشور مخاطبان مقام معظم رهبري مشهود هستند
افروغ با بيان اينکه مخاطب مقام معظم رهبري با توجه به شرايط کشور کاملا مشهود است، تصريح کرد: اگر کسي فرمايشات ايشان در جمع مجلس خبرگان رهبري را مرور کند و مقداري هم نسبت به زمينههاي بداخلاقيسياسي در کشور حضور ذهن داشته باشد مخاطبان مقام معظم رهبري را ميشناسد.
اين استاد دانشگاه همچنين گفت: شايد يکي از عوامل ويژهاي که موجب بيانات قاطع ايشان درباره سياست اخلاقي شد اهانتي بود که به دختر آقاي هاشمي رفسنجاني شد؛ بداخلاقي به جايي رسيده است که ما براي کنار گذاشتن رقيب خود از صحنه سياسي به زشت ترين حربهها متوسل ميشويم و دامنه هتاکيهاي خود را به وابستگان افراد نيز تسري مي دهيم و اتفاقا نتيجه معکوس نيز به دست ميآيد.
* بايد بين نقد يک تفکر با نقد يک شخصيت تفاوت قائل شويم
وي با تاکيد بر اينکه "ما بايد نقد کنيم و بين نقد يک تفکر با نقد يک شخصيت تفاوت قائل شويم "، تصريح کرد: اگر ما نتوانيم اين تفاوت را قائل شويم پس هنر نقد کردن را نياموختهايم. ما اگر نتوانيم بين نقد يک الگو و يک شخصيت تفاوت قائل شويم نقد ما نتيجه عکس خواهد داد و فرد مورد نظر ما به آساني ميتواند مظلومنمايي کند.
افروغ هتک حرمت به افراد را موجب معروفيت و شهرت آنها دانست و درباره اثر منفي نقدهاي نادرست، گفت: اگر به جاي نقد فکر، يک شخص را خراب و لجنمال کنيم اين رفتار ما نتيجه عکس خواهد داد و ثانيا آن بخشي از تفکر که بايد نقد شود در صورت نقدنادرست، نقدناپذير ميشود، چراکه در اين صورت آن بخشي از تفکر که بايد نقد شود در ذيل بخش سالم تفکر پنهان ميشود و ما قادر به نقد آن نخواهيم بود.
* نقدي که مستدل، معقول و با جرات و شجاعت باشد کاملا اخلاقي است
اين استاد دانشگاه با بيان اينکه نقد يک شيوه و يک موضوع دارد، تاکيد کرد: مطلبي که مورد نظر رهبري بيشتر ناظر به شيوه نقد بود و ايشان درباره موضوع نقد مطلبي مطرح نفرمودند. درباره شيوه نقد بايد گفت که نقد بايد معقول، مستند، مستدل و با دل و جرات باشد. نقد بايد بيمحابا باشد؛ مطمئن باشيد نقدي که مستدل، معقول و با جرات و شجاعت باشد کاملا اخلاقي است.
وي با اشاره به بخشي از بيانات مقام معظم رهبري مبني بر اينکه انتقاد، مخالفت و بيان عقايد با جرات هيچ اشکالي ندارد، افزود: يکي از مؤلفههاي نقد اين است که با جرات و شجاعت باشد و فرد نقد کننده با صراحت، نقد خود را به شکل روشمند و قاعدهمند مطرح کند؛ بعضا اين ويژگيهاي نقد درست کنار گذاشته ميشود و با هتاکي و فحاشي خلط ميشود که اين نوع نقد در نظر مقام معظم رهبري مذموم است.
افروغ افزود: هر موضوعي که به گفتمان انقلاب اسلامي و شعارها و غايات و مباني جمهوري اسلامي ايران مربوط باشد و ما احساس کنيم که در عمل و سياست ها از اين آرمانها و اهداف فاصلهاي صورت گرفته است بايد با شيوهاي صحيح اقدام به نقد کنيم.
اين کارشناس مسائل سياسي اظهار داشت: بارها اشاره شده است که زيبنده نظام جمهوري اسلامي ايران نيست که به مسائلي مثل حوادث مربوط به انتخابات و شرايط فتنه آميز، در هم آميختگي حق و باطل و ادعاهاي مختلف در محکمههاي قضايي پرداخته نشود. بنده از روز اول در مصاحبه با خبرگزاري فارس اين موضوع را مطرح کردم و پاي محاکمه را وسط کشيدم و آن موقع گفتم که ما شاهد برخي مباحث و ادعاها در برخي جرايد هستيم و قوه قضاييه مکلف است تکليف را روشن کند.
* براي فتنه اخير هيچراهي جز محکمه نداريم
وي اضافه کرد: اگر ما نگاه شرعي، انساني، عقلي، قانوني و سياسي را طالب هسسيم، براي حوادث بعد از ا نتخابات راهي جز محاکمه، ارائه اسناد محکمه پسند و متناسب با کيفر خواست اوليه و فرصت دفاع قائل شدن براي متهمين نداريم و نهايتا هر حکمي که دستگاه قضايي ما با طي مراحل قضايي صادر کرد بايد به آن گردن نهيم و بالاخره اين اتفاق بايد بيفتد مشروط بر اينکه ما بخواهيم اين مسائل را تمام کنيم و يک بار ديگر عظمت و شوکت نظام جمهوري اسلامي ايران را که به نظر من در حوادث اخير تا حدودي و از برخي جهات مخدوش شده است را به رخ بکشيم.
اين استاد دانشگاه با بيان اينکه محکمه براي فتنهگران عين اخلاق سياسي است، ادامه داد: بايد در دادگاهي عادل، منصف و متناسب با آرمانهاي انقلاب تمام افرادي که به نوعي در فتنه اخير متهم هستند پاسخگو باشند و اگر ما سندي محکمهپسند داريم آن را رو کنيم. ما نبايد کاري بکنيم که نقض غرض شود ما اگر براي بررسي حوادث بعد از انتخابات پاي قوه قضاييه را وسط نکشيم و اين موضوع را در حد محافل، جرايد و يا حضور در خيابانها مطرح کنيم، يک روز خودمان موضوع و گرفتار اين قضيه خواهيم شد.
* اگر پاي قوه قضائيه را وسط نکشيم خودمان موضوع بحث خواهيم شد
وي در پاسخ به اين سوال که منظور شما از خودمان چيست، گفت: بحث فردي نيست سخن از يک قاعده است، خودمان يعني تمام کساني که مايل نيستند اين مسائل از طريق قضايي حل شود. اگر پاي قوه قضاييه را وسط نکشيم خودمان موضوع حوادث اخير خواهيم شد و اين همان اصل بازگشت عمل است که علامه طباطبايي مطرح ميکند.
افروغ با بيان اينکه فتنه در هم آميختن حق و باطل است، گفت: بنده هيچگاه نگفتم که در حواث اخير يک طرف مقصر است منتهي درجات تقصير متفاوت است ما بايد به زمينهها و بسترهاي بروز فتنه هم توجه کنيم و نبايد تنها يک طرف را ببينيم.
* بايد با تندادن به محکمه به استقلال و اقتدار قوه قضائيه بها بدهيم
اين استاد دانشگاه با بيان اينکه بايد با تندادن به محکمه به استقلال و اقتدار قوه قضائيه بها بدهيم، افزود: قوه قضاييه بايد بيايد و کار را تمام کند. مطمئن هستم اگر حکمي مستند و مستدل از سوي قوه قضائيه صادر شود، سوء تعبيرها کنار رفته و آرامش به جامعه باز خواهد گشت. ما به بازگشت عظمت به کشور و اقتدار گفتمان انقلاب اسلامي نياز داريم.
وي در ادامه گفت: ما نبايد شعار بدهيم که گفتمان انقلاب اسلامي احيا شده است بلکه بايد آن را احيا کنيم. بنده به عنوان يک دانشگاهي شاهد هستم که در برخي امور به اين گفتمان خدشه وارد شده است.
* چهکسي ميتواند مورد خطاب قرار گرفتن بالاترين جايگاه ديني و سياسي را بپذيرد
افروغ تاکيد کرد: چه کسي ميتواند بپذيرد که در حوادث بعد از انتخابات اصل ولايت فقيه به عنوان بالاترين جايگاه ديني و سياسي ما مورد خطاب قرار بگيرد. همه کساني که به اصل ولايت فقيه اسائه ادب کردهاند و زمينه ساز حرکتهاي مخرب به لحاظ قضايي شدهاند و کساني که خودشان را پشت اين سنگر پنهان و شرايط را براي اين اسائه ادب فراهم کردهاند، مسئول و بايد پاسخگوي اعمال خود باشند.
* منظور از سکوت در برابر فتنه، رندي، شيطنت و عوام فريبي است
وي در پاسخ به اين سوال که آيا عدم موضعگيري در برابر نابسامانيهاي جامعه و سکوت در برابر حوادثي چون فتنه صحيح است يا نه گفت: نه، البته منظور از سکوت در برابر فتنه نيز بايد مشخص شود برخي عدم موضعگيري مصداقي و متناسب با خواست يک جريان سياسي در برابر يک موضوع را ميگويند سکوت و اين به نظر من يک رندي، شيطنت و عوام فريبي است چراکه ممکن است يک فرد به لحاظ محتوايي و مفهومي اعلام موضع کند يعني که به محتوا بپردازد در محتوا موضع خود را اعلام کند و يا اينکه سخن از محاکمه به ميان آورد. به هر حال به شرط اينکه ما يک مارک خاص به سکوت ندهيم و از سکوت تفسير نادرست نکنيم، کساني که در برابر فتنه اخير نه به لحاظ محتوايي و مفهومي و نه به لحاظ مصداقي اعلام موضع نکردهاند مصداق سکوت کنندگان در برابر فتنه هستند.
اين کارشناس مسائل اجتماعي و سياسي در پاسخ به سوال ديگري مبني بر معناي سکوت در اخلاق سياسي، تصريح کرد: عدهاي هستند که در برابر فتنه کاملا ساکت بودهاند، اما عدهاي ميخواهند بگويند آنگونه که ما موضعگيري ميکنيم شما هم موضعگيري کنيد و هرکسي که شعار اعدام بايد گردد را ندهد سکوت کنندگان در برابر فتنه معرفي مي کنند که اين به هيچ وجه قابل قبول نيست.
*کساني که برجايگاه ولايت فقيه تاکيد و به لحاظ محتوايي موضعگيري کردند جزء سکوتکنندگان نيستند
افروغ با بيان اينکه انسان صاحب درد که انقلاب و جمهوري اسلامي را ميشناسد متوجه بايد باشد که انگ مخملي زدن ابعاد مختلفي دارد و يکي از وجوه اين انگ زدن اتهامي است که به سابقه ?? ساله جمهوري اسلامي وارد ميشود، گفت: پاي افراد فقط در ميان نيست واقعيت اين است که ما بايد روز قيامت پاسخگو باشيم. بايد بين کسي که به لحاظ محتوايي و مفهومي در برابر فتنه اعلام موضع ميکند و بر جايگاه رفيع ولايت تاکيد و تئوري پردازي ميکند با کسي که اعلام موضع نميکند تفکيک قايل شويم.
وي ادامه داد: ما نبايد بگوييم هر کسي که با ما نبوده پس عليه ما است. برخي قالبي را ارائه ميکنند و ميگويند هر کسي با اين قالب هماهنگ نباشد مصداق سکوت و عليه ماست.
* سکوت در برابر فتنه محکوم است
افروغ در پاسخ به اين سوال که بطور مشخص نظر شما در برابر کساني که به صورت مصداقي، مفهومي و محتوايي در برابر نابسامانيها سکوت کرده و خود را سياستورزان اخلاقمدار معرفي ميکنند چيست؟، گفت: اين افرادي يعني کساني که به صورت جايگاهي، مفهومي، محتوايي و مصداقي موضع نگرفتهاند مصداق سکوت هستند و ما آن را محکوم ميکنيم البته کساني به صورت افراطي و هيجاني موضع گرفتهاند و از دايره شرع و عقل دور شدهاند نيز بايد تکليفشان مشخص شود. درست است اين افراد سکوت نکردهاند اما به نظر بنده اين افراد عوارض کمتري از سکوت کنندگان نداشتهاند.
*منتقد تفکر اقتصادي هاشمي رفسنجاني بوده و هستم
اين کارشناس مسائل سياسي در پايان با بيان اينکه منتقد تفکر اقتصادي هاشمي رفسنجاني بوده و هستم، گفت: بنده در همين اواخر ?? نقد به سياستهاي دوران آقاي هاشمي مطرح کردم و هم اکنون معتقدم سه طايفه دست به دست هم دادهاند تا جريان انقلاب اسلامي را متوقف کنند اول متحجرها و جمودگراياني که مورد خطاب و عتاب امام بودهاند، دوم افراد احساسي و هيجاني که مقام معظم رهبري به آنها اشاره کردهاند، سوم نفوذيها که در جريان و جرايد اصولگرايان نيز نفوذ کردهاند.