گروه بین الملل مشرق- کمپین مجازی "ایران را باید دید" نشانگر بازیابی هویتی ایرانیان در فضای
مجازی است. این کمپین با بیش از 7 میلیون طرفدار از سرتاسر نقاط جهان،
درصدد است که تصویر امنیتی صحیح و منطبق بر جلوه های واقعی را به نمایش
گذارد.
"ایران" کشوری با تمدن چند صدساله در منطقهای آشوب زده همچنان پرصلابت و بااقتدار رو به جلو حرکت میکند اما آیا دنیا نیز همین نگاه را نسبت به ایران و ایرانی دارند؟
رسانههای غربی با تصویری غلط از جمهوری اسلامی ایران به دنبال این بوده و هستند که ایران را محور شرارت و ناامنی در منطقه و همچنین دولتی که هیچ گونه منطقی را قبول نمی کند نمایش دهند؛ و همچنین ایرانی را یک متهم به ذات در تمامی عملیاتهای تروریستی معرفی نماید.
در بلند مدت می توان انتظار داشت که نگاه های غالب در تصویرسازی غلط امنیتی از ایران- که متعلق به رسانه های مجازی، تصویری و نوشتاری غربی-صهیونیستی است- دچار بحران ساختارمندی در تناقض های اطلاع رسانی به مخاطبانی شود که قصد دارند با ایران آشنا شوند.
بر کسی پوشیده نیست کالبد خاورمیانه در تب جانسوز بحران ها می سوزد. خاورمیانه در میانه ای از فرسایش و بحران بی پایان گرفتار آمده است. سال هاست که خاورمیانه با واژه ی "آرامش" بیگانه است. اکثر کشورهای منطقه، با ناامنی و بعضا کشتارهای وحشیانه دست و پنجه نرم می کنند.
عراق در حال مبارزه با قلمروی گسترده دولت به اصطلاح اسلامی در موصل و حومه آن است. سوریه در شعله های آتش جنگی که زبانه می کشد، می سوزد. پاکستان در آستانه افتادن در پرتگاه آشوب و هرجومرج قرار دارد. شبه نظامیان طالبان پس از خروج نسبی نیروهای آمریکا و ناتو در افغانستان در حال قدرت گرفتن هستند. لیبی در ساحت عملی تجزیه شده است. خاندان آل سعود به خاطر آغاز جنگ و درگیری بر سر اینکه چه کسی جانشین «ملک عبدالله» پادشاه عربستان میشود و تاج و تخت را در دست میگیرد بیثبات است.
در حالی که ناآرامی ها و جنگ و درگیری ها سراسر منطقه خاورمیانه را فرا گرفته، ایران مانند جزیره ای با ثبات و مانند کوهی محکم و استوار در سر جای خود ایستاده است.
مروری بر سخنان مقامات ایران در سال گذشته میلادی نشان می دهد که رهبران ایران آگاهانه خط و مشی اعتدال را در زمینه داخلی و خارجی حفظ کرده اند تا از گزند حوادث محفوظ بمانند و همزمان پیامی برای جامعه جهانی ارسال کنند که ایران کانون مشروعیت و امنیت منطقه است و به عنوان تنها قدرت پایدار می تواند نظم منطقه را حفظ کند؛ قدرتی که اقتدارش را از درون مرزهای کشور به دست می آورد.
خاورمیانه؛ بحران حکمرانی و مشروعیت
بخش مهمی از بحران های خاورمیانه زمینه داخلی دارند. ساختار اجتماعی کشورهای بحران زده در کنار ساخت سیاسی حکومت های منطقه سبب ساز فراگیر شدن دامنه آتش شده است. مجموعه ای از ” فقدان”ها این بحران ها را تشدید می کنند. فقدان انسجام ملی، فقدان ساز و کارهای انتقال قدرت و چرخش نخبگان با فرم مدنی، فقدان روحیه مسالمت گرا و فقدان رهبران سیاسی مصالحه گرا، فقدان فرهنگ سیاسی مدنی مشارکت جو در کنار ناکارآمدی حکومت ها از عواملی هستند که شکنندگی امنیت ملی را باعث می شوند.
در این فقدان ها آنچه تاثر برانگیزتر می نماید، آن است که مجال زندگی از انبوه مردمان این سرزمین ها دریغ داشته می شود. بی شک بازنده اصلی این ناامنی مداوم، انسان هایی هستند که در قهر تاریخ و گروه های معارض زندگی خود را بر خونابه ای از عصبیت بی پایان رو به فنا می بینند.
خاورمیانه؛ فقدان مدنیت و ثبات امنیتی
اکثر معادلات تاسف بار امروزی منطقه در دستان افراط گرایان تعیین می شود، نه در دستان سیاست مداران حرفه ای. ناگفته پیداست آنجا که افراطی گری و خشونت غالب شود، آنچه حاصل می شود نابسامانی بی پایان است.
"جنگ و افراطی گری" تبدیل به نماد خاورمیانه شده است؛ ناگفته پیداست آنگاه که سیاست به میدان جنگ و عصبیت بازیگران تبدیل شود، نتیجه ای جز حرمان و بی ثباتی بر جای نمی ماند. سیاست فرآیندی پیچیده و معطوف به منفعت عمومی است؛ حال آنکه در خاورمیانه امروز سیاست بر محور جنگ و افراط گری جاری است. آینده مردمان نه به دست خودشان و نه با میدان داری سیاست ورزان ملی و کارآمد، بلکه با مداخله قدرت های فرامنطقه ای و برخی کشورهای خاص منطقه رقم می خورد.
در فضایی که گروه های رادیکال و دست نشانده، پیروزی هایی به دست می آورند، حس تاثیرگذاری و قدرتمندی بیشتری احساس کرده بی قاعدگی فزون تر ایجاد می کنند و در روند تصاعد بحران سهیم اند.
فضای امروز خاورمیانه فضای بی قاعدگی هاست. سیاست در میدان جنگ و افراط گری رقم نمی خورد بلکه از ذات سامانگر خویش تهی می شود. آسیب این تهی شوندگی در جان و جهان مردمان این گوشه دنیا رسوب خواهد کرد. جامعه ای که سیاست مدار نداشته باشد- خصوصا در دوران بحران ها- ، بی بهره از ثبات و رفاه خواهد بود.
ایران؛ الگوی ثبات و سیاست
در اوضاع امروز منطقه، ایران اسلامی آشکارا الگو و مسیر متفاوتی از سایر کشورها به نمایش گذارده است. در زمانه ای که همه خاورمیانه در آتش جنگ و بی ثباتی می سوزد، ایرانیان بیم ناک از آینده این تحولات از روزگار همسایگان درس آموخته و با هوشمندی جلوه ای متفاوت در زندگی خویش می آفرینند.
آفرینندگی ایرانیان در باورشان به مردم سالاری دینی است. سال هاست که ایرانیان با سازوکاری مدنی دولت هایشان را انتخاب می کنند. نظام جمهوری اسلامی نیز راه خود را از مسیر همسایگان جدا کرده است. انقلاب اسلامی میراثی برای ملت ایران برجا گذارده که با آن می توان آینده ای برفراز فرسایش و ستیزش ساخت.
سرمایه ایرانیان
ملت ایران به سیاستمدارن و بزرگان خویش اعتماد می کند، رهبران خویش را ارج می نهد و چشم امید به میانجیگری و مصالحه گری بزرگانش دارد.
عامل مهم و غیر قابل انکاری که دوست و دشمن بر آن صحه می گذارند وجود رهبری آگاه به شرایط زمان و بصیر است که همواره با دوراندیشی، کیاست و درایت کشور را از گزند دشمنان مصون داشته است. جمله زیر، فرازی از بیانات رهبر معظم انقلاب است که می توان با جمع شرایط دیگر در وجود ایشان گفت که با همین تز کشور را از جنگ ها و فتنه های دشمن رهانیده و آن را به ساحل امنی رسانده اند:
«بزرگترین بلایی که مستقیم و غیرمستقیم در این دویست سال دوران استعمار بر سر ملت های شرق و به خصوص ملت های اسلامی آمده همین مرعوب شدن و عقب نشینی کردن در مقابل تبلیغات و هجمه های غرب است».
از طرف دیگر، ملت ایران به سیاست و قانون اعتماد کرده اند. آنها صبوری پیشه می کنند و حمایت از ثبات، را راه نجات از منازعه می دانند. ایران اسلامی در میانه جغرافیای خاورمیانه، الگویی بی بدیل در تلفیق نظم دمکراتیک و مبانی هویتی ارائه داشته است.
به دیگر بیان، می توان جمهوری اسلامی ایران را در حکم نظام الگوساز در نظر آورد. تحولات اخیر خاورمیانه فقدان سیاست و کنش مدنی سیاسی را عیان ساخته است. در این میان، زیست بوم ایران سویه های دیگر از الگو پردازی سیاسی- اجتماعی را بر همگان آشکار ساخت؛ الگوسازی در تراز آرامش پایدار.
الگوهایی که منش مردم گرایانه را با مولفه های اسلامی- ایرانی در هم آمیخته است. الگویی بی بدیل در هنگامه خاورمیانه، معطوف به زندگی نه ستیزش و جنگ و میرایی. ظرفیت جمهوری اسلامی از سرشت هویتی آن مایه می گیرد. نظم مردم سالارانه و سرشت مردم نهاد حکومت، در حوزه سیاست خارجی در حکم قدرتی بازدارنده در مقابل توازن تهدید جامعه بین المللی عمل می کند.
امیدوارم با معرفی ایران آنگونه که هست و نه آنگونه که رسانههای غربی مطرح میکنند گام کوچکی در معرفی ایران برداریم.
"ایران" کشوری با تمدن چند صدساله در منطقهای آشوب زده همچنان پرصلابت و بااقتدار رو به جلو حرکت میکند اما آیا دنیا نیز همین نگاه را نسبت به ایران و ایرانی دارند؟
رسانههای غربی با تصویری غلط از جمهوری اسلامی ایران به دنبال این بوده و هستند که ایران را محور شرارت و ناامنی در منطقه و همچنین دولتی که هیچ گونه منطقی را قبول نمی کند نمایش دهند؛ و همچنین ایرانی را یک متهم به ذات در تمامی عملیاتهای تروریستی معرفی نماید.
در بلند مدت می توان انتظار داشت که نگاه های غالب در تصویرسازی غلط امنیتی از ایران- که متعلق به رسانه های مجازی، تصویری و نوشتاری غربی-صهیونیستی است- دچار بحران ساختارمندی در تناقض های اطلاع رسانی به مخاطبانی شود که قصد دارند با ایران آشنا شوند.
بر کسی پوشیده نیست کالبد خاورمیانه در تب جانسوز بحران ها می سوزد. خاورمیانه در میانه ای از فرسایش و بحران بی پایان گرفتار آمده است. سال هاست که خاورمیانه با واژه ی "آرامش" بیگانه است. اکثر کشورهای منطقه، با ناامنی و بعضا کشتارهای وحشیانه دست و پنجه نرم می کنند.
عراق در حال مبارزه با قلمروی گسترده دولت به اصطلاح اسلامی در موصل و حومه آن است. سوریه در شعله های آتش جنگی که زبانه می کشد، می سوزد. پاکستان در آستانه افتادن در پرتگاه آشوب و هرجومرج قرار دارد. شبه نظامیان طالبان پس از خروج نسبی نیروهای آمریکا و ناتو در افغانستان در حال قدرت گرفتن هستند. لیبی در ساحت عملی تجزیه شده است. خاندان آل سعود به خاطر آغاز جنگ و درگیری بر سر اینکه چه کسی جانشین «ملک عبدالله» پادشاه عربستان میشود و تاج و تخت را در دست میگیرد بیثبات است.
در حالی که ناآرامی ها و جنگ و درگیری ها سراسر منطقه خاورمیانه را فرا گرفته، ایران مانند جزیره ای با ثبات و مانند کوهی محکم و استوار در سر جای خود ایستاده است.
بخش مهمی از بحران های خاورمیانه زمینه داخلی دارند. ساختار اجتماعی کشورهای بحران زده در کنار ساخت سیاسی حکومت های منطقه سبب ساز فراگیر شدن دامنه آتش شده است. مجموعه ای از ” فقدان”ها این بحران ها را تشدید می کنند. فقدان انسجام ملی، فقدان ساز و کارهای انتقال قدرت و چرخش نخبگان با فرم مدنی، فقدان روحیه مسالمت گرا و فقدان رهبران سیاسی مصالحه گرا، فقدان فرهنگ سیاسی مدنی مشارکت جو در کنار ناکارآمدی حکومت ها از عواملی هستند که شکنندگی امنیت ملی را باعث می شوند.
در این فقدان ها آنچه تاثر برانگیزتر می نماید، آن است که مجال زندگی از انبوه مردمان این سرزمین ها دریغ داشته می شود. بی شک بازنده اصلی این ناامنی مداوم، انسان هایی هستند که در قهر تاریخ و گروه های معارض زندگی خود را بر خونابه ای از عصبیت بی پایان رو به فنا می بینند.
خاورمیانه؛ فقدان مدنیت و ثبات امنیتی
اکثر معادلات تاسف بار امروزی منطقه در دستان افراط گرایان تعیین می شود، نه در دستان سیاست مداران حرفه ای. ناگفته پیداست آنجا که افراطی گری و خشونت غالب شود، آنچه حاصل می شود نابسامانی بی پایان است.
"جنگ و افراطی گری" تبدیل به نماد خاورمیانه شده است؛ ناگفته پیداست آنگاه که سیاست به میدان جنگ و عصبیت بازیگران تبدیل شود، نتیجه ای جز حرمان و بی ثباتی بر جای نمی ماند. سیاست فرآیندی پیچیده و معطوف به منفعت عمومی است؛ حال آنکه در خاورمیانه امروز سیاست بر محور جنگ و افراط گری جاری است. آینده مردمان نه به دست خودشان و نه با میدان داری سیاست ورزان ملی و کارآمد، بلکه با مداخله قدرت های فرامنطقه ای و برخی کشورهای خاص منطقه رقم می خورد.
در فضایی که گروه های رادیکال و دست نشانده، پیروزی هایی به دست می آورند، حس تاثیرگذاری و قدرتمندی بیشتری احساس کرده بی قاعدگی فزون تر ایجاد می کنند و در روند تصاعد بحران سهیم اند.
فضای امروز خاورمیانه فضای بی قاعدگی هاست. سیاست در میدان جنگ و افراط گری رقم نمی خورد بلکه از ذات سامانگر خویش تهی می شود. آسیب این تهی شوندگی در جان و جهان مردمان این گوشه دنیا رسوب خواهد کرد. جامعه ای که سیاست مدار نداشته باشد- خصوصا در دوران بحران ها- ، بی بهره از ثبات و رفاه خواهد بود.
ایران؛ الگوی ثبات و سیاست
در اوضاع امروز منطقه، ایران اسلامی آشکارا الگو و مسیر متفاوتی از سایر کشورها به نمایش گذارده است. در زمانه ای که همه خاورمیانه در آتش جنگ و بی ثباتی می سوزد، ایرانیان بیم ناک از آینده این تحولات از روزگار همسایگان درس آموخته و با هوشمندی جلوه ای متفاوت در زندگی خویش می آفرینند.
سرمایه ایرانیان
ملت ایران به سیاستمدارن و بزرگان خویش اعتماد می کند، رهبران خویش را ارج می نهد و چشم امید به میانجیگری و مصالحه گری بزرگانش دارد.
«بزرگترین بلایی که مستقیم و غیرمستقیم در این دویست سال دوران استعمار بر سر ملت های شرق و به خصوص ملت های اسلامی آمده همین مرعوب شدن و عقب نشینی کردن در مقابل تبلیغات و هجمه های غرب است».
از طرف دیگر، ملت ایران به سیاست و قانون اعتماد کرده اند. آنها صبوری پیشه می کنند و حمایت از ثبات، را راه نجات از منازعه می دانند. ایران اسلامی در میانه جغرافیای خاورمیانه، الگویی بی بدیل در تلفیق نظم دمکراتیک و مبانی هویتی ارائه داشته است.
الگوهایی که منش مردم گرایانه را با مولفه های اسلامی- ایرانی در هم آمیخته است. الگویی بی بدیل در هنگامه خاورمیانه، معطوف به زندگی نه ستیزش و جنگ و میرایی. ظرفیت جمهوری اسلامی از سرشت هویتی آن مایه می گیرد. نظم مردم سالارانه و سرشت مردم نهاد حکومت، در حوزه سیاست خارجی در حکم قدرتی بازدارنده در مقابل توازن تهدید جامعه بین المللی عمل می کند.
امیدوارم با معرفی ایران آنگونه که هست و نه آنگونه که رسانههای غربی مطرح میکنند گام کوچکی در معرفی ایران برداریم.