در زوریخ، هیات ایرانی و آمریکایی ساعتها مذاکره داشتهاند و در کنار این مذاکرات دوجانبه، گاه خانم هلگا اشمیت، به عنوان نماینده اتحادیه اروپا در سطح معاونان نیز به گفتگوها ورود و نشست را «سه جانبه» کرد. این گفتگوها، در سطح معاونان وزارت خارجه ایران-آمریکا محدود نبوده، بلکه در این مدت، کارشناسان دو طرف نیز نشستهایی را برگزار کردند.
بالا گرفتن تب مذاکرات دوجانبه ایران-آمریکا در زمستان زوریخ
در این میان، تحرکات در نشست و برخاست نمایندگان طرفین به صورت بی سابقه ای افزایش یافته، هرچند هنوز در مورد نتایج آنها و اینکه تا چه میزان در حصول توافق جامع پیشرفت حاصل شده است، یافته های روشنی منعکس نگردیده است. به گفته عراقچی، «مذاکرات شکل جدی و مستقیم به خود گرفته و امیدواریم بتوانیم به تدریج دیدگاهها را به هم نزدیک کنیم، البته اختلافات وجود دارد و این طبیعی است».
در مورد ماهیت و تاثیرگذاری این گفتگوهای سریع و متعدد، برداشت های مختلفی وجود دارد. از یک دید، این تحرکات نشان دهنده تصمیم راهبردی طرفین برای جبران توقف یا کمبود پیشرفت در دورهای قبلی به ویژه بعد از نشست مسقط تلقی می شود. یک برداشت دیگر نیز این است که تمایلات برخی از طرفهای مذاکره به منظور تغییر و متحول کردن فضای حاکم بر وضع موجود مذاکرات، این برگزاری نشست ها به صورت متعدد در فواصل کوتاه را به دنبال داشته است.
در هر حال، آنچه تقریباً مورد اتفاق نظر در تحلیل روندهای مذکور است، وجود اختلافاتی است که همچنان در گذشته وجود داشته و در حال حاضر نیز در فراروی منتج سازی مذاکرات به نتایج عادلانه و برد-برد به قوت خود باقی هستند. سید عباس عراقچی معاون وزیر خارجه و عضو ارشد تیم مذاکره کننده هستهای دیروز در خصوص رایزنیهای 2 روزه با تیم مذاکره کننده آمریکا به سرپرستی وندی شرمن معاون وزیر خارجه آمریکا و نماینده این کشور در گروه 1+5 در زوریخ، باقی ماندن اختلافات جدی را تایید کرده است. وی گفت: «احساس کردیم از فرصت اجلاس داووس و نیز با توجه به حضور هیأتهای کشورهای مختلف میتوان برای ادامه گفتوگوها استفاده کرد. در دیدارهای دوجانبه و سه جانبه، درباره موضوعات مختلف به ویژه موضوعات مهمی چون غنی سازی و تحریمها که جزییات مفصل و پیچیدهای دارد وارد بحث شدهایم.
آیا طرف آمریکایی هم در مذاکرات، جدی است؟
اینکه طرف آمریکایی تا چه میزان در این مذاکرات جدید، جدی است، نکته مهمی برای درک ابعاد این تحولات اخیر است. در این رابطه، یک برداشت این است که آمریکاییها هیچ تغییری در موضع خود ایجاد نکردهاند و همچنان توافق جامع را در شرایط تحمیل محدودیت های زیاد بر ایران و دادن حداقل امتیازات، مطلوب میدانند. از این رو، اگر حاضر به شرکت در این گفتگوها و تلاشها هستند، تنها به منظور دستیابی به فرصت تحقق خواسته های آنها است. از این رو، نمی توان گفت که طرف آمریکایی برای پیشرفت مذاکرات، چندان جدی است.
اما برداشت دیگر این است که به هر حال و فارغ از اینکه محتوای مذاکرات چه می تواند باشد، طرف آمریکایی هم همانند ایران تمایل جدی به مذاکره دارد و از این رو، نتیجه بخش کردن گفتگوها- با هر معیاری که باشد-، توسط آنها نیز تعقیب می شود.
عراقچی دیروز در گفتگو با واحد مرکزی خبر همین رویکرد را تایید کرد و اظهار داشت: «مذاکرات به قدری پیچیده است که نمیشود به سرعت به نتیجه رسید و موضوع را حل و فصل کرد. با این حال تلاش ها ادامه دارد و جدیت در طرف مقابل نیز دیده میشود».
اختلافات همچنان جدی است
همانگونه که اشاره شد، به همان میزان که گفته می شود طرفین در مذاکرات و پیشرفت بخشیدن به روندهای گذشته، جدی هستند به همان میزان نیز اختلافات میان آنها هم بر کلیات و هم جزئیات محتوای توافق جامع، جدی باقیمانده است.
به گفته معاون وزیر امور خارجه کشورمان، «فضای مذاکرات سازنده است و بحث های مفیدی شکل گرفته است. با این حال هر دو طرف نگرانی و اختلاف نظر هایی دارند که جدی است، اما تلاش بر این است که همه این ها را به یک تفاهم مشترک نزدیک کرد». البته اینکه زوریخ توانسته است فرصت جدیدی برای دستیابی به این «تفاهم مشترک» بوده باشد یا خیر، هنوز روشن نشده است.
جمع بندی: آیا تغییر محل مذاکرات، از تغییر در فضای گفتگوها حکایت دارد؟
بدون تردید، صرف تغییر محل مذاکرات و تمایل به استقرار در شهرهای دیگر سوئیس به غیر از ژنو، دلیلی برای نشان دادن یا تایید تغییر در فضای مذاکرات نیست. به واقع، هر چند تغییر محل برگزاری نشستها از ژنو و وین به زوریخ و استانبول، می تواند نوعی تنوع در محل های مذاکراتی به حساب آید، اما برای به نتیجه رساندن آنچه برای 7 ماه و 7 روز تمدید دوم برنامه اقدام مشترک مقرر شده است، کلید توافق جامع هستهای، نه صرف تغییر محل مذاکرات در اروپا یا بازگشت به میزبانهای آسیایی نظیر استانبول و آلماتی، بلکه تغییر در موضع طرفهای غربی مذاکره کننده هستهای از جمله آمریکا خواهد بود.
اما شواهد و نشانههای دیپلماسی و رفتار سیاسی و اقتصادی آمریکا در شرایط کنونی بینالمللی، عمدتاً معطوف به نبود این تغییر و انعطاف بلکه بازی با کنگره اما اصرار بر محدودسازی توان هستهای صلح آمیز ایران بدون لغو جدی تحریمها است؛ امری که توافق جامع را همچنان دور از دسترس گذاشته است.
با این حال، با توجه به برگزاری گفتگوهای دوجانبه میان تیمهای هستهای ایران و آمریکا، این برداشت را می توان جدی گرفت که میان طرفین بر سر برخی مسائل باید بحث های جدی و شاید هم تفاهمهایی صورت گرفته باشد؛ دهها ساعت بحث بر سر مساله غنی سازی و تحریم، نمی تواند بدون تغییر در فاصله قبلی میان دیدگاههای طرفین بوده باشد. با این حال، جزئیات بحث ها و دیدگاههای طرفین همچنان مورد گمانه زنی است.