کمیته ملی جمهوریخواهان اقدام بعدی علیه ایران را بررسی میکند
به گزارش پایگاه هیل، جمهوریخواهان کنگره آمریکا پس از تصویب لایحه افزایش تحریمها علیه ایران در کمیته ملی جمهوریخواهان در حال بررسی اقدام بعدی علیه ایران هستند. برخی از این سناتورها در حال فشار آوردن بر سناتورهای دموکرات هستند تا این لایحه را فوراً در صحن کنگره مطرح کنند.
سناتور تد کروز از تگزاس در این رابطه گفت: جای تاسف دارد که گروهی از نمایندگان دموکرات هنوز از سیاستهای اوباما در قبال ایران حمایت میکنند.
این درحالیست که گروهی دیگر از سناتورهای جمهوریخواه بدنبال آن هستند با تصویب لایحهای به کنگره این امکان را بدهند تا در صورت دستیابی به هر گونه توافق آن را وتو نمایند.
ایران کشوری نترس و ثابت قدم
روزنامه جروزالم پست در گزارشی به تحلیل حمله رژیمصهیونیستی به بلندیهای جولان که به شهادت تنی چند از نیروهای حزبالله و ایران انجامید پرداخته و مینویسد: در این حمله یک فرمانده ارشد حزبالله بهمراه سه فرمانده سپاهپاسداران شهید شدند. این مساله که این گروه با هم دیگر در یک مکان حضور داشتند نشاندهنده آن است که بلندیهای جولان تا چه اندازه برای ایران با اهمیت است.
نویسنده این مقاله در ادامه ادعا میکند: بنظر میرسد ایران
و حزبالله قصد داشتند تا با استفاده از این مکان راهبردی حملهای را علیه رژیمصهیونیستی
ترتیب دهند. همچنین، حزبالله در تلاش است تا جبهه خود علیه رژیم صهیونیستی را از
لبنان به سمت سوریه گسترش دهد. اهمیت بلندیهای جولان زمانی مشخص میشود که میبینیم
حزبالله از آنجا با استفاده از موشکهای پیشرفته ضدتانک کاروان نظامیان
صهیونیست را مورد حمله قرار داد.
مذاکرات هستهای با ایران را نابود نکنید
به گزارش روزنامه دی، ناامیدی از طولانی شدن روند مذاکرات قابل درک است، چرا که گروهی از اینکه ایران با طولانی کردن مذاکرات بدنبال وقت خریدن است در هراسند. اما تهدید کنگره آمریکا برای وضع تحریمهای جدید علیه ایران میتواند نتیجه معکوس داشته باشد. با این کار، ایران میتواند میز مذاکره را ترک کرده و انگشت سرزنش را بسمت آمریکا برای شکست مذاکرات اشاره رود.
این گزارش در ادامه به پایبندی ایران به مفاد برنامه اقدام
مشترک اشاره کرده و مینویسد: مطابق گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی تعهد ایران
به توافقات صورت گرفته را تایید کرد. پس بهتر است کنگره لایحهای را تصویب کند که
در صورت عدم موفقیت مذاکرات تحریمهای جدید علیه ایران را اجرایی کند.
روابط تهران و ترکیه بر اساس توافق
به گزارش روزنامه دیلی استار چاپ لبنان، روابط تهران- آنکارا همیشه با فراز و فرودهایی همراه بوده است. دو طرف از همدیگر انتقاد کرده و گاهی هم به یکدیگر توهین کردهاند. اما، دو کشور همیشه سعی کردهاند تا مشکلات را از طریق گفتگو و توافق حل کنند. بنابراین زمانیکه تعویق سفر اردوغان به تهران از ژانویه به اواخر فوریه بخاطر یکسری دلخوریهای احتمالی اعلام شد، هیچگونه خللی در روابط دوجانبه ایجاد نشد.
روزنامههای دو طرف بارها به سیاستهای کشور مقابل
انتقادهای تندی کردهاند و دو طرف سیاستهای متفاوتی را در سوریه دنبال میکنند. اما
روابط دوجانبه این مشکلات را به سود دو طرف حل میکند.
آیا ایران باثباتترین کشور در منطقه است؟
پایگاه کانترپانچ به تحلیل وضعیت ایران در منطقه پرداخته و مینویسد: از زمان روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران، معادلات خاورمیانه تغییر کرده است. ایران در طی این سالها درگیر مشکلات داخلی و تحریمهای اقتصادی بوده است. اما، امروزه با توجه به همسایگان این کشور که همگی درگیر جنگ داخلی هستند، ایران بعنوان مدل ثبات خود را مطرح کرده است. همچنین، ایران در مسیر حل مشکلات با دشمنان اسبق خود در غرب گام برمیدارد.
از سویی دیگر، مدتها قبل کشورهای عضور شورای همکاری خلیجفارس بهمراه مصر و عراق میتوانستند با تشکیل ائتلافی مقابل گسترش قدرت ایران را بگیرند، اما حال بدلایل بسیاری آنها نمیتوانند این کار را انجام دهند. این شورا دیگر از قدرت کافی برای به چالش کشیدن ایران برخوردار نیست چراکه در برابر انقلابهای عربی و تهدیدات گروههای تندروی سنی آسیبپذیر شده است.
در این اوضاع، بیم آن میرود که خلاء قدرت در منطقه بوجود
آید. آمریکا سیاست خارجی خود را معطوف به آسیای شرقی کرده است و دیگر بدنبال
درگیری در خاورمیانه نیست. این مساله همپیمانان آمریکا در منطقه را نیز آسیبپذیر
کرده است. یک راه برای خروج از این بنبست این است که کشورهای غربی که در جنگ با
داعش با ایران همپیمان شدهاند، تحریمها علیه این کشور را لغو نمایند. این اقدام
به اروپا کمک میکند تا با تهدید روسیه مبنی بر قطع گاز اروپا مقابله کند. این
قرارداد بین ایران و گروه 5+1 میتواند زمینه همکاری با ایران و در نتیجه
بازگرداندن صلح و ثبات به منطقه را فراهم آورد.
هماهنگشدن با رئیسجمهور روحانی اقدام مناسبی نیست
موسسه واشنگتن در گزارشی مغرضانه درباره شرایط داخلی ایران مینویسد: با توجه به شرایط داخلی ایران، اوباما نباید امید زیادی به گروه روحانی ببندد، گروهی که بنظر میرسد با راهبرد منطقهای تندروهای این کشور هماهنگ است. درست است که گفتگوهای ایران و گروه 5+1 بخوبی پیش میرود، اما این گفتگوها شکافی داخلی ایران را بخوبی نمایان ساخت.
آمریکا و غرب، روحانی را بعنوان یک همپیمان کلیدی در نظر میگیرند، کسی که میتواند مسیر دسیابی به توافق هستهای و آشتی با غرب را تسهیل نماید. اما، بدبینان در آمریکا و غرب، وی را یک فرد تندرو میدانند که بخوبی میتواند نقش بازی کند. اما هر دو دیدگاه به مساله بزرگتر نگاه نمیکنند. در ایران دودستگی بزرگی وجود دارد.
نویسنده این گزارش در تلاش برای القای این مساله که در یک طرف رهبری و همفکران ایشان و در طرف دیگر روحانی و طرفدارانش قرار دارند مینویسد: در حالیکه رهبری و گروهی از اطرافیان ایشان در فکر بازگشت ایران به ارزشهای اول انقلاب هستند، روحانی و رئیس جمهور سابق هاشمی رفسنجانی بدنبال باز شدن درهای اقتصادی، دیپلماتیک و اجتماعی بر روی غرب هستند.
پس از انتخاب روحانی بعنوان رئیسجمهور این شکافها نیز از بین نرفت. اگرچه روحانی و تندروها مشترکاً بر اقتصاد مقاومتی و حذف درآمدهای نفتی از بودجه کشور تاکید دارند، اما دو طرف بر نحوه انجام کار با هم اختلاف نظر دارند. روحانی اصلاحات اقتصادی و افزایش روابط با خارج را دنبال میکند، اما تندروها بدنبال احیای ارزشهای انقلاب هستند.
این دو گروه همچنین در زمینه سیاست خارجی نیز با هم اختلاف دارند. در حالیکه، تندروها با هرگونه مذاکره و سازش با غرب در بحث انرژی هستهای مخالف هستند، روحانی معتقد است سیاست خارجی باید بر اساس منافع راهبردی تعریف شود.
در پایان نویسنده این مقاله توصیههایی نیز برای مقامات
آمریکایی مطرح میکند: ممکن است گروهی از قانونگزاران آمریکایی با دیدن این شرایط
بخواهند برای مقابله با تندروها به حمایت از روحانی برخیزند. اما، واشنگتن نباید
چندان به روحانی امید ببندد. قدرت روحانی توسط تندورها بسیار محدود شده است. از
طرفی دیگر، مشخص نیست که پیروزی روحانی در توافق هستهای بتواند به نفع واشنگتن
تمام شود. طرفداران روحانی کاملاً به بقای حکومت و مخالفت با آمریکا متعهد هستند.
در حقیقت، پس از حصول توافق، واشنگتن و همپیمانان آن با ایرانی مواجه خواهند بود
قویتر از گذشته است که اصلاً به سیاستهای منطقه پایبند نیست.
واقعیتهای غلطی که مذاکرات هستهای با ایران را تهدید میکند
به گزارش پایگاه نشنال اینترست، توافقنامه موقت جهان را به مکانی امنتر مبدل کرده است. از یک سو، برنامه هستهای ایران تحت کنترل درآمده است و از سویی دیگر، احتمال حمله نظامی آمریکا به ایران نیز بسیار کمرنگ شده است. اما، این توافقنامه موقت برای همیشه قابل دوام نیست. تا زمانیکه چارچوب مذاکرات در حال انجام تغییر نکند، توافقنامه نهایی حاصل نشده و فواید حاصله از توافقنامه موقت نیز از دست خواهد رفت.
برای ایران و آمریکا، مذاکرات در شرایط عدماعتماد آغاز شد. این مساله باعث شد طرفین با اعمال فشار بر طرف مقابل بدنبال دستیابی به توافق باشند. هردو طرف بر این باور هستند که این فشارها باعث شده دیگری پای میز مذاکره بیاید.
در واشنگتن این مساله مطرح میشود که تحریمها باعث شد که ایران پای میز مذاکره بیاید. در طرف مقابل، تندروها در ایران بر این باورند که گسترش برنامه هستهای این کشور آمریکا را وادار به مذاکره کردن کرد. این اتکاء بیش از حد به فشار، مذاکرات را به بنبست کنونی کشانده است. بدنبال این منطق، واشنگتن بدنبال عقبنشینیهای بیشتر طرف ایرانی است، اما در عوض قصد دارد تنها میزان اندکی از تحریمها را بحال تعلیق درآورد. آمریکا معتقد است که اگر تحریمها را بعنوان تنها اهرم فشارش زودتر از موقع بردارد، ایران دیگر تمایلی برای ادامه مذکرات نخواهد داشت. و اگر تمامی تحریمها یکدفعه برداشته شوند، اعمال مجدد آنها کار دشواری خواهد بود.
به شیوه مشابه، تهران موافقت کرد برخی از فعالیتهای هستهای خود را متوقف کند، اما همچنان بر فعال بودن سانتریفیوژهای خود اصرار دارد. همانطور که آمریکا و غرب بدنبال آن هستند تا با کاهش تعداد سانتریفیوژها بازگشت ایران را طولانیتر کنند، تهران هم فکر میکند که زمان بازگشت سریعتر میتواند بعنوان اهرمی برای غرب برای برداشتن تحریمها محسوب شود.
نویسنده این تحلیل در پایان نتیجهگیری میکند: تا زمانیکه طرفین در چارچوب اهرم فشار حرکت میکنند، هیچیک درباره تغییر رفتار خود فکر نمیکنند. فشار کمتر از آنچیزی که طرفین فکر میکنند، موثر میباشد. در حقیقت، مذاکرات بخاطر این شروع شد که مسیر فشار به پایان خود رسیده بود. ایران خط قرمزی مبنی بر اینکه فناوری هستهای خود را توسعه نخواهد داد پذیرفت، در عوض، آمریکا نیز خط قرمز ایران مبنی بر حق غنیسازی اورانیوم را قبول کرد.
ایران چطور خود را با فیمتهای روبهافول نفت وفق میدهد
هفتهنامه نیوزویک درگزارشی به کاهش قیمت نفت در بازار جهانی و تاثیر آن بر اقتصاد ایران پرداخته و مینویسد: کاهش قیمت نفت تا کنون تاثیر اندکی بر ایران داشته است. اما کاهش درآمدها، رئیس جمهور روحانی را وادار به کاهش میزان بودجه و همچنین کاهش وابستگی به نفت کرده است.
روحانی ابتدا در بودجه تنظیمی دولت نفت را براساس بشکهای 70 دلار بست. اما، با کاهش قیمت نفت به بشکهای 50 دلار، دولت مجبور به تغییر قیمت نفت در بودجه سال آینده کشور (بشکهای 40 دلار) شد. روحانی بدنبال آن است وابستگی به نفت را از 45 درصد به 31.5 درصد کاهش دهد.
این کاهش قیمت نفت همچنین بر مذاکرات هستهای نیز تاثیرگذار بوده است. بنظر میرسد که مقامات ایرانی بیش از پیش به مذاکرات هستهای بها میدهند. از منظر آنها، محکم کردن کمربندها و خوداتکایی بیشتر باعث تقویت موضع ایران در مذاکرات هستهای میشود. این درحالیست که روحانی دورنمای اقتصادی کشور را در گروی رفع تحریمها و روابط با دنیای خارج میبیند.
این کاهش قیمت نفت بر رابطه بین ایران و دیگر همسایگان نفتی خلیجفارس نیز تاثیر گذاشته است. مقامات ایرانی، عربستان سعودی و آمریکا را عامل کاهش قیمت نفت معرفی میکنند و آن را دسیسه سیاسی میدانند. این درحالیست که عربستان، امارات و کویت با حمایت از این راهبرد، معتقدند که سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اپک) برای همیشه نمیتواند قیمت را در یک سطح نگه دارد.
نویسنده این مقاله در انتها به مقایسه اقتصاد ایران و کشورهای حاشیه خلیجفارس پرداخته و مینویسد: این کشورها به نسبت ایران بیشتر به درآمدهای نفتی وابسته هستند. اما، آنها از گذشته مقداری پول برای این مواقع بحرانی کنار گذاشته شدهاند. عربستان، کویت، امارات و قطر ذخائر ارزی زیادی داشته پس میتوانند در شرایط کنونی قیمتهای پایین نفت را تحمل کنند. همچنین، برخلاف ایران، این کشورها دسترسی بیشتری به منابع و وامهای خارجی دارند.