به گزارش گروه اجتماعی مشرق، مرد میانسالی با صورتی خشن و سبیلهای از بناگوش دررفته، با نگاهی به اخبار و اینترنت به این نتیجه رسید که میتواند امروز به خوبی کاسبی کند.
به یکی از مغازههای خدمات کامپیوتری رفت و چند بسته سیدی خام و تعدادی طلق و یک ماژیک گرفت و بر روی تکتک سیدیهای خام نوشت: «ناموس شوکت». سپس رفت زیر پل سید خندان و نهچندان بلند که همه بشنوند ولی عابرانی که از کنار او رد میشدند میشنیدند که میگفت: «ناموس شوکت! حلقهای هزار!». همهمهای بر پا شد و هنوز ساعتی نگذشته بود که تمام بستههای سیدی خام خود را به چند برابر قیمتی که خریده بود، فروخت.
این اتفاق، شاید یکی از تلخترین خاطرات دهه گذشته فضای رسانهای کشورمان بود ولی زنگ خطر را در گوش بسیاری از سیاستگذاران و مسئولان رسانهای کشور و همچنین عموم مردم کشورمان به صدا در آورد.
بسیاری از فناوریها و محصولات پیشرفتهای علمی دنیای مدرن، با انگیزههای درست یا نادرست وارد کشور ما شدهاند. اینترنت نیز یکی از همین نمونههاست که در طی دو دهه گذشته از نظر فنی و مهندسی پیشرفت بسیاری کرده؛ پیشرفتی که بسیار سریعتر از پیشرفت فرهنگی، اجتماعی و قانونی آن بوده است. در سالهای نخست راهاندازی اینترنت در ایران، حتی سامانهای برای فیلتر کردن وبسایتهای غیر اخلاقی وجود نداشت و این در حالی بود که آموزش اینترنت، فروش اشتراکهای اینترنتی و راهاندازی وبسایتهای ایرانی به صورت روزافزون در حال رشد بود.
صرف نظر از اثرات مثبت و منفی گسترش این فناوری در ایران، بسیاری از مفاهیم موجود در فرهنگ کشور نیز دچار تحول و دگرگونی شد و فرصتها و تهدیدهای جدیدی را به وجود آورد. «حریم خصوصی» یکی از کلیدیترین این مفاهیم بود. قدرت انتشار عمومی، تبدیل به یک امکان کمهزینه برای همه مردم شده بود و به راحتی میشد تصویر یا متنی را در اینترنت منتشر کرد و در اختیار دیگران گذاشت، بدون اینکه به سادگی بتوان فهمید که این کار توسط چه کسی انجام شده است. با آمدن وبلاگها و صفحات شخصی، شرایط سادهتر شد و هر کسی بدون صرف هزینه میتوانست برای خود وبلاگی ثبت کند و اطلاعات را در آن منتشر نماید.
با وجود این، همچنان تا پیش از دوران «وب ۲» و شکلگیری شبکههای اجتماعی مجازی، همچنان روند این تغییرات، کند و تاحدی قابل پیشبینی بود. امروز ولی شاید بتوان گفت، حریم خصوصی کاربران اینترنت، دورانی بحرانی را طی میکند. متاسفانه هنوز نمیتوان ردی از برنامهریزی برای جلوگیری از خسارتهای احتمالی این بحران در آینده کشور را مشاهده کرد.
بسیاری از کاربران اینترنت در کشور ما از زمانی وارد این فضا شدهاند که بسیاری از رخدادهای اینترنتی حالتی عادی به خود گرفته و کمتر کسی به آن فکر میکند. به عنوان مثال، با توجه به فراگیری بلامنازع استفاده از سرویسهای ایمیل خارجی، کمتر کسی به این فکر میکند که میزان تسلط مالکان این سرویسها بر اطلاعات شخصی افراد چقدر است. یا در مثالی دیگر، گوگل دیگر مثل گذشته صرفا یک موتور جستوجو نیست و عملا همه زندگی کاربران اینترنتی را تحت تأثیر خود قرار داده است. حتی کاربران حرفهای و مطلع در اینترنت نیز از این مشکل به دور نیستند.
بسیاری از تهدیدهای موجود، به خاطر انجام فعالیتهایی است که خارج از کنترل کاربر میباشد یا دستکم سلطه بلامنازع برخی امکانات اینترنتی، عملا به کاربر اجازه نمیدهد که خود را از این تهدیدها مصون سازد. امروز نمیشود به سادگی کسی را قانع کرد که برای حفظ حریم خصوصی خود، از موتور جستوجوی گوگل استفاده نکند یا برای مدیریت نامههای خود از سرویسی غیر از جیمیل و یاهومیل استفاده نماید.
نگاهی به صفحه «سیاستهای کلی گوگل در برخورد با حریم خصوصی کاربران» نشان میدهد که عملا حریم خصوصی چندانی برای کاربران، خصوصا در ایران وجود نخواهد داشت؛ چون روابط قضایی و قانونی قابل اتکایی میان ایران و آمریکا وجود ندارد و پیگیری قانونی حقوق شهروندان ایرانی در صورت تخلف شرکتهای بزرگی نظیر گوگل، بیشتر به طنزی تلخ شبیه است.
اطلاعاتی که گوگل به صورت رسمی و اعلامشده، از کاربران خود جمعآوری میکند در دو دسته کلی تقسیمبندی شده است. دسته اول، اطلاعاتی است که خود کاربر موقع ثبت نام به گوگل میدهد؛ مانند نام و نام خانوادگی، شماره تلفن همراه، تاریخ تولد و... کاربر عملا برای استفاده از سرویسهای گوگل مجبور به دادن این اطلاعات است. امروز بر کسی پوشیده نیست که داشتن شماره تلفن همراه یک کاربر، به معنای دسترسی به چه حجمی از اطلاعات اوست.
دسته دیگری از اطلاعات که گوگل جمعآوری میکند، اطلاعاتی است که در خلال استفاده کاربران از خدمات و محصولات گوگل به دست میآید:
وی در توضیح اینکه شرکتی مثل گوگل چقدر درباره کاربران خود اطلاعات دارد، مثالی میزند که خواندنی است: «فرض کنید که شما در خیابانی راه میروید. با توجه به اطلاعاتی که گوگل از شما در اختیار دارد، ما میدانیم که شما چه کسی هستید، به چه چیزهایی اهمیت میدهید و دوستان شما چه کسانیاند.
ما همچنین میدانیم که شما هماکنون دقیقا کجا هستید. بنابراین اگر شما نیاز به شیر داشته باشید، و نزدیک جایی که قدم میزنید، یک سوپرمارکت هست که شیر دارد، گوگل بر روی موبایل شما پیغام خواهد داد که یادتان نرود شیر بخرید! یا مثلا قتل معروفی که در قرن نوزدهم رخ داده بود و شما دیروز درباره آن مطالعه میکردید، کمی جلوتر از جایی که قدم میزنید، رخ داده بوده است.» با توجه به شناختی که امروز از سرویسهای پراستفادهای نظیر «جیمیل» ، «خواننده گوگل»، «نقشه گوگل»، «موتور جستوجوی گوگل»، «گوگل پلاس» و... داریم، ادعای مدیر اجرایی گوگل، چندان دور از ذهن نیست.
صرف نظر از اینکه وجود شرکتی نظیر گوگل و تسلط آن بر این حجم از اطلاعات، به صورت بالقوه خطری بزرگ برای هر یک از کاربران اینترنتی محسوب میشود، مطالعه سیاستهای رسمی گوگل در قبال حریم خصوصی کاربران، نشان میدهد که این خطر چندان هم بالقوه نیست و اتفاقا حالتی بالفعل دارد. در بخشی از این سیاستنامه آمده است که: «ما اطلاعات شخصی کاربران را با شرکتها، سازمانها و اشخاص خارج از گوگل به اشتراک میگذاریم اگر اعتقاد داشته باشیم که دسترسی، استفاده، محافظت یا انتشار اطلاعات شخصی کاربر توسط این شرکتها، سازمانها یا افراد بیرون از گوگل، از نظر منطقی، ضروری است.» در ادامه این بخش، مثالهایی که باعث میشود این کار، منطقا ضروری باشد را ذکر کرده است:
در تجزیه و تحلیل وضعیت موجود بر سر راه «حریم خصوصی کاربران»، میشود به سرفصلهای زیر اشاره کرد:
سرعت روزافزون گسترش فناوریهای ارتباطی در ایران
نه فقط اینترنت که همگرایی رسانهها و تجهیزات نوین در ایران، با سرعتی غیر قابل کنترل در حال افزایش است. هر روز شاهد نسل جدیدی از تلفنهای همراه با قابلیتهای بسیار متفاوت انتقال دادههای صوتی و تصویری، گجتهای همیشه متصل به اینترنت، نسلهای جدید تلفن همراه و... هستیم. ضمن اینکه سطح دسترسی مردم نیز به این فناوریها هر روز بیشتر میشود. حتی بسیاری از کودکان و نوجوانان نیز امروزه از گوشیهای پیشرفته تلفن همراه و تبلتها و کامپیوترهای همراه استفاده میکنند.
روند بسیار کند تدوین قوانین و مقررات لازم
بر خلاف سرعت فناوریها، سرعت قانونگذاری و وضع مقررات لازم برای این امکانات، بسیار کند است. حتی تا امروز به جز قوانین سلبی و محدودکننده که عملا نقش چندان موفقی در کنترل این وضعیت نداشته است، فعالیت چشمگیر دیگری در این زمینه مشاهده نمیکنیم. علاوه بر اینکه وضع چنین قوانین و مقرراتی نیازمند فضای پویای تحقیقاتی، دانشگاهی، حقوقی، فقهی و اجتماعی این پدیدههاست که عملا در این زمینه هم دچار نقصان جدی هستیم. هنوز تمرکز دانشگاههای کشورمان بیشتر بر بعد فنی و مهندسی این پدیدههاست و بررسی روانشناسانه، جامعهشناسانه و حقوقی آنها به صورت جریانی زنده در فضای علمی کشور تبدیل نشده است.
ضعف در فرهنگ عمومی کشور
بسیاری از این فناوریها و پیشرفتها بدون آمادگی لازم در فرهنگ عمومی کشور در اختیار مردم قرار گرفتهاند. مثالی که در ابتدای این نوشته مطرح کردم، یکی از اصلیترین شواهد این مشکل در فرهنگ عمومی کشور است؛ یعنی صرف نظر از اینکه اصل انتشار فیلم خصوصی یک شخص، کاری خلاف قانون بوده است ولی اینکه جمعیت زیادی در کشور ما به گسترش این فیلم خصوصی از طریق شبکههای بلوتوثی تلفن همراه و ایمیل و سیدی و... کمک کردند، جای تأمل فراوان و بررسی جدی دارد.
فقدان جریان جدی تحلیل و بررسی فقهی و دینی
یکی از ریشههای اصلی دو مشکل قبلی یعنی نقصان قانونی و همچنین ضعف فرهنگی، به فقدان پژوهش و پشتوانههای فقهی و دینی برمیگردد. حوزه علمیه بهعنوان تنها نهاد ذیصلاح برای بررسیهای فقهی و دینی در این زمینه، باید بسیار قویتر و زندهتر به این موضوعات بپردازد و نه تنها در زمینه حقوق و قانونگذاری، بلکه در زمینه مفاهیم اخلاقی و دینی مربوط به این موضوع نیز تولید فکر و نظریه کند. به نظر میرسد رویکرد فتوامحور و پاسخ صرف به استفتائات عموم مردم، برای رفع مشکلات کنونی کفایت نکند و مواجه شدن با بحران احتمالی حریم خصوصی در آینده کشورمان، نیازمند اهتمام جدی به موضوعشناسی فقهی و بازخوانی گسترده منابع تاریخی، روایی، قرآنی و کلامی اسلامی باشد.
منبع: هفته نامه درفسنجان
به یکی از مغازههای خدمات کامپیوتری رفت و چند بسته سیدی خام و تعدادی طلق و یک ماژیک گرفت و بر روی تکتک سیدیهای خام نوشت: «ناموس شوکت». سپس رفت زیر پل سید خندان و نهچندان بلند که همه بشنوند ولی عابرانی که از کنار او رد میشدند میشنیدند که میگفت: «ناموس شوکت! حلقهای هزار!». همهمهای بر پا شد و هنوز ساعتی نگذشته بود که تمام بستههای سیدی خام خود را به چند برابر قیمتی که خریده بود، فروخت.
این اتفاق، شاید یکی از تلخترین خاطرات دهه گذشته فضای رسانهای کشورمان بود ولی زنگ خطر را در گوش بسیاری از سیاستگذاران و مسئولان رسانهای کشور و همچنین عموم مردم کشورمان به صدا در آورد.
بسیاری از فناوریها و محصولات پیشرفتهای علمی دنیای مدرن، با انگیزههای درست یا نادرست وارد کشور ما شدهاند. اینترنت نیز یکی از همین نمونههاست که در طی دو دهه گذشته از نظر فنی و مهندسی پیشرفت بسیاری کرده؛ پیشرفتی که بسیار سریعتر از پیشرفت فرهنگی، اجتماعی و قانونی آن بوده است. در سالهای نخست راهاندازی اینترنت در ایران، حتی سامانهای برای فیلتر کردن وبسایتهای غیر اخلاقی وجود نداشت و این در حالی بود که آموزش اینترنت، فروش اشتراکهای اینترنتی و راهاندازی وبسایتهای ایرانی به صورت روزافزون در حال رشد بود.
صرف نظر از اثرات مثبت و منفی گسترش این فناوری در ایران، بسیاری از مفاهیم موجود در فرهنگ کشور نیز دچار تحول و دگرگونی شد و فرصتها و تهدیدهای جدیدی را به وجود آورد. «حریم خصوصی» یکی از کلیدیترین این مفاهیم بود. قدرت انتشار عمومی، تبدیل به یک امکان کمهزینه برای همه مردم شده بود و به راحتی میشد تصویر یا متنی را در اینترنت منتشر کرد و در اختیار دیگران گذاشت، بدون اینکه به سادگی بتوان فهمید که این کار توسط چه کسی انجام شده است. با آمدن وبلاگها و صفحات شخصی، شرایط سادهتر شد و هر کسی بدون صرف هزینه میتوانست برای خود وبلاگی ثبت کند و اطلاعات را در آن منتشر نماید.
با وجود این، همچنان تا پیش از دوران «وب ۲» و شکلگیری شبکههای اجتماعی مجازی، همچنان روند این تغییرات، کند و تاحدی قابل پیشبینی بود. امروز ولی شاید بتوان گفت، حریم خصوصی کاربران اینترنت، دورانی بحرانی را طی میکند. متاسفانه هنوز نمیتوان ردی از برنامهریزی برای جلوگیری از خسارتهای احتمالی این بحران در آینده کشور را مشاهده کرد.
بسیاری از کاربران اینترنت در کشور ما از زمانی وارد این فضا شدهاند که بسیاری از رخدادهای اینترنتی حالتی عادی به خود گرفته و کمتر کسی به آن فکر میکند. به عنوان مثال، با توجه به فراگیری بلامنازع استفاده از سرویسهای ایمیل خارجی، کمتر کسی به این فکر میکند که میزان تسلط مالکان این سرویسها بر اطلاعات شخصی افراد چقدر است. یا در مثالی دیگر، گوگل دیگر مثل گذشته صرفا یک موتور جستوجو نیست و عملا همه زندگی کاربران اینترنتی را تحت تأثیر خود قرار داده است. حتی کاربران حرفهای و مطلع در اینترنت نیز از این مشکل به دور نیستند.
بسیاری از تهدیدهای موجود، به خاطر انجام فعالیتهایی است که خارج از کنترل کاربر میباشد یا دستکم سلطه بلامنازع برخی امکانات اینترنتی، عملا به کاربر اجازه نمیدهد که خود را از این تهدیدها مصون سازد. امروز نمیشود به سادگی کسی را قانع کرد که برای حفظ حریم خصوصی خود، از موتور جستوجوی گوگل استفاده نکند یا برای مدیریت نامههای خود از سرویسی غیر از جیمیل و یاهومیل استفاده نماید.
نگاهی به صفحه «سیاستهای کلی گوگل در برخورد با حریم خصوصی کاربران» نشان میدهد که عملا حریم خصوصی چندانی برای کاربران، خصوصا در ایران وجود نخواهد داشت؛ چون روابط قضایی و قانونی قابل اتکایی میان ایران و آمریکا وجود ندارد و پیگیری قانونی حقوق شهروندان ایرانی در صورت تخلف شرکتهای بزرگی نظیر گوگل، بیشتر به طنزی تلخ شبیه است.
اطلاعاتی که گوگل به صورت رسمی و اعلامشده، از کاربران خود جمعآوری میکند در دو دسته کلی تقسیمبندی شده است. دسته اول، اطلاعاتی است که خود کاربر موقع ثبت نام به گوگل میدهد؛ مانند نام و نام خانوادگی، شماره تلفن همراه، تاریخ تولد و... کاربر عملا برای استفاده از سرویسهای گوگل مجبور به دادن این اطلاعات است. امروز بر کسی پوشیده نیست که داشتن شماره تلفن همراه یک کاربر، به معنای دسترسی به چه حجمی از اطلاعات اوست.
دسته دیگری از اطلاعات که گوگل جمعآوری میکند، اطلاعاتی است که در خلال استفاده کاربران از خدمات و محصولات گوگل به دست میآید:
- اطلاعات سختافزاری که کاربر از آن استفاده میکند.
- لاگهای کاربر اعم از کلماتی که جستوجو میکند، آیپی کاربر، صفحاتی که کاربر آنها را مشاهده میکند، اطلاعات نرمافزاری او نظیر مرورگری که استفاده میکند و...
- مکان کاربر و اینکه در چه کشوری، چه شهری و حتی چه محلهای زندگی میکند و برای کاربرانی که با تلفن همراه خود از محصولات گوگل استفاده میکنند، حتی مکان دقیق کاربر ذخیره میشود.
وی در توضیح اینکه شرکتی مثل گوگل چقدر درباره کاربران خود اطلاعات دارد، مثالی میزند که خواندنی است: «فرض کنید که شما در خیابانی راه میروید. با توجه به اطلاعاتی که گوگل از شما در اختیار دارد، ما میدانیم که شما چه کسی هستید، به چه چیزهایی اهمیت میدهید و دوستان شما چه کسانیاند.
ما همچنین میدانیم که شما هماکنون دقیقا کجا هستید. بنابراین اگر شما نیاز به شیر داشته باشید، و نزدیک جایی که قدم میزنید، یک سوپرمارکت هست که شیر دارد، گوگل بر روی موبایل شما پیغام خواهد داد که یادتان نرود شیر بخرید! یا مثلا قتل معروفی که در قرن نوزدهم رخ داده بود و شما دیروز درباره آن مطالعه میکردید، کمی جلوتر از جایی که قدم میزنید، رخ داده بوده است.» با توجه به شناختی که امروز از سرویسهای پراستفادهای نظیر «جیمیل» ، «خواننده گوگل»، «نقشه گوگل»، «موتور جستوجوی گوگل»، «گوگل پلاس» و... داریم، ادعای مدیر اجرایی گوگل، چندان دور از ذهن نیست.
صرف نظر از اینکه وجود شرکتی نظیر گوگل و تسلط آن بر این حجم از اطلاعات، به صورت بالقوه خطری بزرگ برای هر یک از کاربران اینترنتی محسوب میشود، مطالعه سیاستهای رسمی گوگل در قبال حریم خصوصی کاربران، نشان میدهد که این خطر چندان هم بالقوه نیست و اتفاقا حالتی بالفعل دارد. در بخشی از این سیاستنامه آمده است که: «ما اطلاعات شخصی کاربران را با شرکتها، سازمانها و اشخاص خارج از گوگل به اشتراک میگذاریم اگر اعتقاد داشته باشیم که دسترسی، استفاده، محافظت یا انتشار اطلاعات شخصی کاربر توسط این شرکتها، سازمانها یا افراد بیرون از گوگل، از نظر منطقی، ضروری است.» در ادامه این بخش، مثالهایی که باعث میشود این کار، منطقا ضروری باشد را ذکر کرده است:
- در اختیار گذاشتن اطلاعات کاربر برای اجرای یک قانون، مقررات، فرایند قانونی یا درخواست اجباری دولتی لازم باشد.
- تحقیقات درباره نقض احتمالی قانون
- شناسایی، جلوگیری یا برخورد با کلاهبرداری یا مشکلات فنی و امنیتی
- جلوگیری از آسیب خوردن به هر گونه حق، دارایی یا امنیت گوگل، کاربران دیگر یا عموم مردم، در صورتی که از سوی قانونی، درخواست شده یا مجاز شمرده شده باشد.
در تجزیه و تحلیل وضعیت موجود بر سر راه «حریم خصوصی کاربران»، میشود به سرفصلهای زیر اشاره کرد:
سرعت روزافزون گسترش فناوریهای ارتباطی در ایران
نه فقط اینترنت که همگرایی رسانهها و تجهیزات نوین در ایران، با سرعتی غیر قابل کنترل در حال افزایش است. هر روز شاهد نسل جدیدی از تلفنهای همراه با قابلیتهای بسیار متفاوت انتقال دادههای صوتی و تصویری، گجتهای همیشه متصل به اینترنت، نسلهای جدید تلفن همراه و... هستیم. ضمن اینکه سطح دسترسی مردم نیز به این فناوریها هر روز بیشتر میشود. حتی بسیاری از کودکان و نوجوانان نیز امروزه از گوشیهای پیشرفته تلفن همراه و تبلتها و کامپیوترهای همراه استفاده میکنند.
روند بسیار کند تدوین قوانین و مقررات لازم
بر خلاف سرعت فناوریها، سرعت قانونگذاری و وضع مقررات لازم برای این امکانات، بسیار کند است. حتی تا امروز به جز قوانین سلبی و محدودکننده که عملا نقش چندان موفقی در کنترل این وضعیت نداشته است، فعالیت چشمگیر دیگری در این زمینه مشاهده نمیکنیم. علاوه بر اینکه وضع چنین قوانین و مقرراتی نیازمند فضای پویای تحقیقاتی، دانشگاهی، حقوقی، فقهی و اجتماعی این پدیدههاست که عملا در این زمینه هم دچار نقصان جدی هستیم. هنوز تمرکز دانشگاههای کشورمان بیشتر بر بعد فنی و مهندسی این پدیدههاست و بررسی روانشناسانه، جامعهشناسانه و حقوقی آنها به صورت جریانی زنده در فضای علمی کشور تبدیل نشده است.
ضعف در فرهنگ عمومی کشور
بسیاری از این فناوریها و پیشرفتها بدون آمادگی لازم در فرهنگ عمومی کشور در اختیار مردم قرار گرفتهاند. مثالی که در ابتدای این نوشته مطرح کردم، یکی از اصلیترین شواهد این مشکل در فرهنگ عمومی کشور است؛ یعنی صرف نظر از اینکه اصل انتشار فیلم خصوصی یک شخص، کاری خلاف قانون بوده است ولی اینکه جمعیت زیادی در کشور ما به گسترش این فیلم خصوصی از طریق شبکههای بلوتوثی تلفن همراه و ایمیل و سیدی و... کمک کردند، جای تأمل فراوان و بررسی جدی دارد.
فقدان جریان جدی تحلیل و بررسی فقهی و دینی
یکی از ریشههای اصلی دو مشکل قبلی یعنی نقصان قانونی و همچنین ضعف فرهنگی، به فقدان پژوهش و پشتوانههای فقهی و دینی برمیگردد. حوزه علمیه بهعنوان تنها نهاد ذیصلاح برای بررسیهای فقهی و دینی در این زمینه، باید بسیار قویتر و زندهتر به این موضوعات بپردازد و نه تنها در زمینه حقوق و قانونگذاری، بلکه در زمینه مفاهیم اخلاقی و دینی مربوط به این موضوع نیز تولید فکر و نظریه کند. به نظر میرسد رویکرد فتوامحور و پاسخ صرف به استفتائات عموم مردم، برای رفع مشکلات کنونی کفایت نکند و مواجه شدن با بحران احتمالی حریم خصوصی در آینده کشورمان، نیازمند اهتمام جدی به موضوعشناسی فقهی و بازخوانی گسترده منابع تاریخی، روایی، قرآنی و کلامی اسلامی باشد.
منبع: هفته نامه درفسنجان