کد خبر 391562
تاریخ انتشار: ۳ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۰:۳۳

وقتی در موصل ۳ اعضای صلیب سرخ جهانی در نهایت شگفتی برای همه اسرا آرزوی صمیمیت و مهربانی کردند. ابوترابی آن آرزو را که جز صفا و صمیمیت نبود برای تمام مردم دنیا طلب کرد.

گروه جهاد و مقاومت مشرق: تیرماه ۱۳۶۲ که مصادف با رمضان ۱۴۰۳بود،ابوترابی با دوستانش از «قلب سلیم» سخن گفت و.... برکات این ماه را برشمرد. او برای تشویق اسرا به قرائت قرآن در این ماه مبار ک قول  داد: «هنگامی که به ایران برگشتیم هرکس تمام یا بخشی از قرآن را حفظ کرده باشد، با حضرت امام ملاقات خصوصی خواهد داشت.»

از برکت این حرکت معنوی، اسرای بسیاری به این مهم دست یافتند و قریب ۴۰۰نفر در اردوگاه موصل حافظ قرآن شدند و تعدادی از اسرا قسمت های زیادی از نهج البلاغه را هم حفظ کردند، اما دریغ از دیدار با امام که پس از آزادی اسرا، رخت از این جهان بربسته بود.

عید فطر آن سال باشکوه خاصی برگزار شد. عراقی ها اجازه دادند که اسرا با هم دیدار کنند. ابوترابی از فرصت به وجود آمده استفاده کرد و در آسایشگاه ۳ که بعدها آسایشگاه ۱۱شد با همه دوستانش دیده بوسی کرد. دیگران نیز پشت سر او صف طویلی تشکیل دادند که دور تا دور آسایشگاه را احاطه کرده بودند. پس از این ابوترابی اعلام کرد که همه افراد آسایشگاه در یک صف به آسایشگاه ۴بروند.خود پیش قدم شد و سپس همگی راهی آسایشگاه های دیگر شدند. در زمانی کوتاه اسرا گرداگرد اردوگاه به صف بودند تا دوستان شان را ببینند و دیده بوسی عید را به جای آوردند. آن روز بهترین تیم های فوتبال و والیبال مسابقه دادند و با خمیر سمون، شیرینی تهیه شد.

«محیط اردوگاه با این همه احساس و روحیه ایثار و فداکاری یک محیط سالمی شده بود. هرچند که دشمن سعی می کرد وحشت و نگرانی برای برادران آزاده ما ایجا د کند. اگر فردی ضعفی از قبل از اسارت و در ایران داشت، که معمولاً همه دارای بعضی از این ضعف ها هستند. حال کم یا زیاد، آنجا محیط سالمی بود که هیچ کس بدتر نمی شد. بلکه روز به روز بهتر هم می شد.»

این وضعیت صلیب سرخ ها را شگفت آورده بود و آنها را به تحسین وا می داشت. نظم اردوگاه و فداکاری اسرا چنان بود که موصل به زبان آمدند؛ که: «در اردوگاه های دیگر کشورها که ما رفتیم دیوانه زیاد داشتند و در بین خودشان فساد و دعوا زیاد بود. اما شما ایرانی ها با هم خیلی مهربان هستید و آدم روانی بین شما خیلی کم و نادر است. این مسئله برای ما سوالی شده است.» ابوترابی در پاسخ شان گفت: «باید هم تعجب کنید. چون شما هنوز مکتب ما را نشناخته اید و درک نکرده اند و همچنین انقلاب ما را. این فقط مکتب و اعتقاد ماست که این چنین ما را سرزنده و مقاوم نگه داشته.»

وقتی در موصل ۳ اعضای صلیب سرخ جهانی در نهایت شگفتی برای همه اسرا آرزوی صمیمیت و مهربانی کردند. ابوترابی آن آرزو را که جز صفا و صمیمیت نبود برای تمام مردم دنیا طلب کرد.

«نماینده صلیب گفت: من به جرئت می گویم که اگر ما ۱۰صلیبی کنار هم جمع باشیم و در یک چنین شرایطی ما را قرار بدهند، به ۶ماه نمی کشد که ما یکدیگر را پاره پاره می کنیم و نمی توانیم مدتی کوتاه با هم زندگی کنیم و شما هرچه مدت اسارت بیشتر می شود، زندگی مسالمت آمیز و برادرانه تان در کنار هم شدت بیشتری می گیرد و وضعیت بهتری حاصل می شود.»

این را شاید من سه، چهار مرتبه از صلیب سرخی ها شنیده باشم. مخصوصا آن وقت هایی که گاهی به آنها شکایت می کردیم که عراقی ها این طور رفتار می کنند، برادران ما را در مضیقه و تنگنای زیادی قرار می دهند، اینها می گفتند: خوب، آخر شما اینجا را تبدیل به یک جمهوری اسلامی کرده اید.

فقط پرچم جمهوری اسلامی ایران به اهتزاز در نیامده است. وگرنه شما در اینجا برنامه های جمهوری اسلامی را دارید پیاده می کنید. در چنین شرایطی از دشمن بعثی چه امیدی غیر از این برخورد می توانید داشته باشید؟»
*سایت جامع آزادگان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس