به گزارش مشرق، روز گذشته قرار بود حکم قصاص عامل اسیدپاشی به داود روشنایی در زندان رجایی شهر کرج اجرا شود که به درخواست روحانی زندان و موافقت روشنایی، اجرای حکم تا بعد از ایام فاطمیه به تعویق افتاد.
داود روشنایی اظهار داشت: شرایط برای اجرای حکم مهیا بود. من و خانواده محکوم مقابل هم بودیم و نگاهمان در نگاه هم خیره شده بود گویی قرار بود قاطعیت تصمیمان را بسنجیم.
وی با بیان اینکه من از تصمیم خود کوتاه نیامدم و رفتم تا حکم را اجرا کنم، گفت: اما یکی از بستگان محکوم، به من میگفت چرا دست از سر ما برنمیداری؟ نمیدانم با چه اعتماد به نفسی چنین حرفی میزد؟ با اسید صورت مرا ذوب کردهاند و حالا طوری حرف میزنند که گویا من جنایت کردهام.
روشنایی درباره اینکه آیا درباره مسائل مالی هم بحثی مطرح شد، خاطرنشان کرد: قبل از ورود به محل اصلی، گفتند دیه را میدهیم اما اجرای حکم را به تأخیر بینداز؛ قرار شد دیه را کامل بدهند اما به محض اینکه به محل اصلی رفتیم مانند دفعه قبل منصرف شدند و من هم گفتم با این شرایط فقط قصاص میکنم.
این قربانی اسیدپاشی درباره آخرین لحظات آماده شدن برای اجرای حکم گفت: شرایط کلی برای اجرای حکم را که حدود یک ساعت طول کشید، فراهم کردند و محکوم را روی تخت خواباندند؛حدود 6 پزشک در اتاق حضور داشتند. سرنگ بیهوشی را به دستش وصل کردند. از من پرسیدند آیا خود حکم را اجرا میکنی؟ من هم جواب مثبت دادم.
وی ادامه داد: قرار بود به وسیله تجهیزات پزشکی که آماده شده بود، عمل تخلیه چشم انجام شود، خواستم حکم را اجرا کنم که یک روحانی به همراه پدر محکوم وارد شد. پدر محکوم واقعا انسانی محترم، پاک و صادق است. در آن لحظات بسیار گریه میکرد. آن شخص روحانی به من گفت حداقل به احترام ایام فاطمیه حکم را به تعویق بینداز.گفتند 2 ماه مهلت بده تاهم ایام فاطمیه به اتمام برسد و هم فرصتی باشد تا شاید این خانواده بتواند هزینهها را تهیه کند.
روشنایی درباره اینکه در این لحظات آیا خود محکوم شرایط روحی خاصی داشت یا حرف خاصی میزد، گفت: اصلاً هیچ واکنشی نشان نمیداد؛ من از قاضی مستقر در اتاق خواستم باز هم از او سوال کند که چرا چنین کاری با من کرد. قاضی 4 بار این سوال را از او پرسید اما هر بار جوابهای مبهم و مختلفی میداد. اصلاً از من عذرخواهی نکرد و میگفت حالا که کار به اینجا کشیده شده، موضوع را منحرف نکنید. گویا خودش هم راغب بود حکم اجرا شود. من هیچ نشانهای از تنبه حتی به اندازه سر سوزنی در او مشاهده نکردم.
وی با بیان اینکه قاضی شهریاری و قاضی دشتبان نیز در این مراسم حضور داشتند، گفت: آنها هم گفتند 2 ماه فرصت بده و اگر بعد از آن نتوانستند هزینه را تأمین کنند، حکم اجرا میشود.
روشنایی درباره اینکه آیا تاکنون برآورد دقیقی درباره میزان هزینههای درمانی شده است، گفت: حدود 3 سال قبل شخصاً گروهی از پزشکان متخصص از جمله متخصص چشم، گوش، حلق و بینی، جراح پلاستیک و متخصص پوست و مو را در قالب یک تیم جمع کردم و آنها اعلام کردند تمام هزینههای درمان رقمی بالغ بر 10 میلیارد تومان خواهد شد.
وی گفت: البته در دولت آقای احمدینژاد قرار بود هزینههای مرا تقبل کنند و نامهنگاریها انجام شد ولی متأسفانه این کار حدود 3 سال طول کشید و در آخرین مراحل بود که دولت تغییر کرد و و دولت فعلی هم به راحتی اعلام کرد مصوبات دولت قبلی قابلیت اجرا ندارد.
داود روشنایی اظهار داشت: شرایط برای اجرای حکم مهیا بود. من و خانواده محکوم مقابل هم بودیم و نگاهمان در نگاه هم خیره شده بود گویی قرار بود قاطعیت تصمیمان را بسنجیم.
وی با بیان اینکه من از تصمیم خود کوتاه نیامدم و رفتم تا حکم را اجرا کنم، گفت: اما یکی از بستگان محکوم، به من میگفت چرا دست از سر ما برنمیداری؟ نمیدانم با چه اعتماد به نفسی چنین حرفی میزد؟ با اسید صورت مرا ذوب کردهاند و حالا طوری حرف میزنند که گویا من جنایت کردهام.
روشنایی درباره اینکه آیا درباره مسائل مالی هم بحثی مطرح شد، خاطرنشان کرد: قبل از ورود به محل اصلی، گفتند دیه را میدهیم اما اجرای حکم را به تأخیر بینداز؛ قرار شد دیه را کامل بدهند اما به محض اینکه به محل اصلی رفتیم مانند دفعه قبل منصرف شدند و من هم گفتم با این شرایط فقط قصاص میکنم.
این قربانی اسیدپاشی درباره آخرین لحظات آماده شدن برای اجرای حکم گفت: شرایط کلی برای اجرای حکم را که حدود یک ساعت طول کشید، فراهم کردند و محکوم را روی تخت خواباندند؛حدود 6 پزشک در اتاق حضور داشتند. سرنگ بیهوشی را به دستش وصل کردند. از من پرسیدند آیا خود حکم را اجرا میکنی؟ من هم جواب مثبت دادم.
وی ادامه داد: قرار بود به وسیله تجهیزات پزشکی که آماده شده بود، عمل تخلیه چشم انجام شود، خواستم حکم را اجرا کنم که یک روحانی به همراه پدر محکوم وارد شد. پدر محکوم واقعا انسانی محترم، پاک و صادق است. در آن لحظات بسیار گریه میکرد. آن شخص روحانی به من گفت حداقل به احترام ایام فاطمیه حکم را به تعویق بینداز.گفتند 2 ماه مهلت بده تاهم ایام فاطمیه به اتمام برسد و هم فرصتی باشد تا شاید این خانواده بتواند هزینهها را تهیه کند.
روشنایی درباره اینکه در این لحظات آیا خود محکوم شرایط روحی خاصی داشت یا حرف خاصی میزد، گفت: اصلاً هیچ واکنشی نشان نمیداد؛ من از قاضی مستقر در اتاق خواستم باز هم از او سوال کند که چرا چنین کاری با من کرد. قاضی 4 بار این سوال را از او پرسید اما هر بار جوابهای مبهم و مختلفی میداد. اصلاً از من عذرخواهی نکرد و میگفت حالا که کار به اینجا کشیده شده، موضوع را منحرف نکنید. گویا خودش هم راغب بود حکم اجرا شود. من هیچ نشانهای از تنبه حتی به اندازه سر سوزنی در او مشاهده نکردم.
وی با بیان اینکه قاضی شهریاری و قاضی دشتبان نیز در این مراسم حضور داشتند، گفت: آنها هم گفتند 2 ماه فرصت بده و اگر بعد از آن نتوانستند هزینه را تأمین کنند، حکم اجرا میشود.
روشنایی درباره اینکه آیا تاکنون برآورد دقیقی درباره میزان هزینههای درمانی شده است، گفت: حدود 3 سال قبل شخصاً گروهی از پزشکان متخصص از جمله متخصص چشم، گوش، حلق و بینی، جراح پلاستیک و متخصص پوست و مو را در قالب یک تیم جمع کردم و آنها اعلام کردند تمام هزینههای درمان رقمی بالغ بر 10 میلیارد تومان خواهد شد.
وی گفت: البته در دولت آقای احمدینژاد قرار بود هزینههای مرا تقبل کنند و نامهنگاریها انجام شد ولی متأسفانه این کار حدود 3 سال طول کشید و در آخرین مراحل بود که دولت تغییر کرد و و دولت فعلی هم به راحتی اعلام کرد مصوبات دولت قبلی قابلیت اجرا ندارد.