گروه گزارش ویژه مشرق - این گزارش برگرفته از صفحاتی است از کتاب بهايي كه ما ميپردازيم (THE PRICE WE PAY) نوشته مستند و ارزشمند دكتر فرانكلين پي. لَمب(Franklin P. Lamb) استاد آمریکایی دانشگاه AUB (آمریکايي بيروت) که به موضوع استفاده رژیم اشغالگر فلسطین از سلاحهاي گوناگون آمریکايي عليه غيرنظاميان فلسطینی و لبنانی در ظرف زمانی بیش از ربع قرن (1978-2006 میلادی) پرداخته است.
دکتر لَمب در مقدمهای که در مارس 2007 بر این گزارش پژوهشی میدانی و مستند نگاشته؛ مخاطب کتاب خود را -به عنوان یک استاد دانشگاه آمریکایی- نخست ملت آمریکا و سپس اعضای كنگره آن کشور و نهایتا جامعه بينالمللي معرفی نموده است.
شهید حاج حسّان للقیس درمنزل شهید شیخ علی الیتاما محله الشیّاح بیروت
نسخه انگلیسی کتاب دکتر لَمب از جمله کتب اهدایی حاج حَسّان للَقّیس فرمانده مردمی و مخلص حزب الله به نگارنده جهت مطالعه بوده که امیدواریم روزی به شکل کامل به فارسی برگردانده شده و منتشر گردد.
از یاد نمیبرم که وقتی شهید علی (که تازه به تیم حفاظتی دبیرکل حزب الله پیوسته بود) زحمت دَم کردن چای بعد از مناقیش زَعتَر (نوعی غذای سنتی لبنانی که منائیش تلفّظ میشود) را میکشید؛ پدرش حاج ابوعلی (حسّان) این جمله تقدیمنامه دکتر لَمب را از روی کتابش عیناً و با افتخار برایم میخواند :
«اين گزارش پژوهشی، به فارِس علي مصطفي پیرمرد که ساکن روستاي لبناني مارون الرأس در ناحيه مرزي با فلسطين است به عنوان مظهر زنده و نماد عینی مقاومت عظيم لبنان در برابر تجاوز 2006 اسرائيل، تقديم ميگردد...»
فارس علی مصطفی در کنار دکتر فرانکلین لمب روستای مارون الرأس
بخش اول:
ربع قرن استفاده اسرائيل از سلاحهاي آمریکايي عليه غيرنظاميان در لبنان(1978-2006)
خانه «فارِِس علی مصطفي» در «مارون الرأس»، ظاهراً بيش از دويست يارد با «فلسطين مقدس» وي فاصله ندارد، اما «خط آبي» (حائل ایجادی سازمان ملل متحد) ميان آنها جدايي انداخته است. «فارِِس» در بهار 1924 ميلادي، در اوايل دوره عثماني، در اين خانه به دنيا آمد، و آن هنگامي بود كه بيش از 800 هزار فلسطيني يا 84 درصد جمعيت فلسطين، در هماهنگي كامل با نزديك به 8 هزار يهودي فلسطين زندگي ميكردند.
آنان غالباً در تعطيلات همديگر شركت ميجستند، از بچههاي همديگر مراقبت مينمودند، و به باورها و سنتهاي همديگر احترام ميگذاردند. «فارِِس» در كودكي به راحتي از مرز ميگذشت و به ديدن دوستان خود در روستاهاي فلسطيني ميرفت- دوستاني كه درميانشان مسلمان، مسيحي و يهودي ديده ميشد.
فارس علی مصطفی از ساکنان روستای مارون الرأس در منزل خود
«فارِِس» دوست دارد از خاطرات مربوط به دوره پيش از «خيانت انگليسيها»، مهاجرت گسترده سازمانيافته توسط صهيونيستها از اروپا، و پاكسازي قومي جمعيت فلسطيني بومي به دست صهيونيستهاي اروپا در دوره معروف به نكبت، سخن برانَد.
«فارِِس» در حالي كه از ايوان خانهاش به فلسطين نگاه مياندازد، به كساني كه از دور دست ميآيند تا زميني را تصاحب كنند كه هيچگاه در آن زندگي نكردهاند و هيچ ادعا يا حقي در مورد آن ندارند، اعتراض مينمايد.
«فارِِس» گفت روز 22 ژوئيه 2006، تانكهاي اسرائيلي به روستاي مرزي وي، مارون الرأس، حملهور شدند، اما بعد از نزديك به سه هفته و پس از برجاي گذاردن تلفات سنگين، از جمله از دست دادن سي دستگاه تانك مركاوا در يك روز، عقبنشيني كردند. نيروهاي اسرائيلي بدون آن كه توانسته باشند «مارون الرأس» را تحت كنترل خود درآورند يا رزمندگان مقاومت بسياري را شهید کنند – به جز هنگامي كه از كمينگاههاي خود آنان را مورد حمله قرار ميدادند- بازگشتند.
بعدها گزارش داده شده كه دولت ايتاليا يك قرارداد خريد 200 دستگاه تانك مركاوا از اسرائيل را فسخ كرد. به گفته «فرانكو سانواتّلي»، از اداره خريد تجهيزات دفاعي در رُم، اين محصول اسرائيلي ظاهراً كارآمد نيست.
نيروهاي اسرائيلي در ستون درازي از تانك به محلّه «فارِِس مصطفي» در دامنه جنوبي روستا وارد شدند و يكي از اين تانكها حدود ده روز در چند قدمي خانه وي پارك كرد. اما آنها از ورود به ناحيه مركزي روستا خودداري كردند. نيروهاي ذخيره اسرائيل در حالي كه به خانه «فارِِس» نزديك ميشدند، خطاب به وي كه در ايوان خانهاش روي يك صندلي گهوارهاي نشسته بود، توپ و تشر میزدند. آنان به محض آن كه به او رسيدند، صندلياش را در هم شكستند؛ سپس او را به زمين انداخته و كشان كشان به داخل كوچه بردند و با شليك گلولهاي از يك توپ 155 ميلي متري HE ساخت آمریکا، خانهاش را در هم كوبيدند. همچنين، آنان يك گلوله آتشزاي فسفري 127 ميليمتري ممنوع شده در سطح بينالمللي به طبقه بالاي خانهاش شليك نموده و آن را به آتش كشيدند. حرارت شديد باعث شد قاب عكسهاي روي ديوار ذوب بشوند. نوه يازده ساله «فارِِس» يك دسته گل پلاستيكي به ديداركنندگان آمریکايي نشان داد كه از روز عقدكنان مادرش، در اتاق وي قرار داشت امّا اكنون به قلنبهاي پلاستيكي تبديل شده بود.
نوه فارس و محل اصابت گلوله توپ صهیونیستها
يك سرباز اسرائيلي تهديد كرد كه اگر «فارِِس» خانهاش را ترك نكند او را هدف گلوله قرار خواهد داد. افسر فرمانده به سربازان تحت امر خود دستور داد تفنگهاي خويش را به سوي «فارِِس» نشانه روند و ده – دوازده نفر همين كار را كردند.
«فارِِس» به چشمان آنان نگريست و با خردمندي و تجربهاي كه طي بيست و دو سال اشغال روستايش توسط اسرائيل كسب كرده بود، از ترك خانهاش خودداري ورزيد. او به زبان عربي گفت «خير». او محكم ايستاد. و در حالي كه به نكبت ميانديشيد، به جوانان رنگ پريده گفت: «من خانهام را ترك نميگويم. اگر خدايتان به كشتن من دستور ميدهد، از او اطاعت كنيد و مرا بكشيد.»
سربازان اسرائيلي كه به خشم آمده بودند به چشمان «فارِِس» و به چهره پرچين و چروك او نگاه كردند. «فارِِس» شگفتي و حيرت را در چهرههاي آنان مشاهده كرد. افسر اسرائيلي آب دهان به صورت «فارِِس» انداخت و او را بر زمين كوبيد. دیگران نيز به تبعيت از او، «فارِِس» 82 ساله را به باد كتك گرفتند و دست كم سه سرباز با تفنگهاي خودكار آمریکايي 16-M خود، وي را مضروب ساختند. به خود وي، به مادرش، به وطنش و به خدايش ناسزا گفتند و سپس از خانهاش خارج شده و به سوي خانهاي ديگر روان گشته و ظاهراً «فارِِس» را به حال خود گذاشتند.
«فارِِس مصطفي» بقيه ايام جنگ ژوئيه را در خانهاش ماند و هنگامي كه اسرائيليها سرانجام عقبنشيني كردند و به فلسطين بازگشتند، «فارِِس» براي همسايگاني كه وجود نداشتند چاي آماده كرد، صندلي شكستهاش را تعمير كرد، قليان خود را چاق كرد و در حالي كه به فلسطين خيره شده بود، با خود انديشيد كه پسرش در آينده خواهد توانست آزادانه از مرز گذشته و به فلسطين برود؛ درست به همان گونه كه خودش نيز در جواني آزادانه به فلسطين رفت و آمد ميكرد.
«فارِِس» براي همولايتيهاي خود، براي اهالي بيش از 500 روستاي جنوب لبنان و نيز براي كل عالم بشريّت، نماد مقاومت لبنان است. لبنانيهاي مثل او بيشمارند. و مايه افتخار بود كه با بسياري از ايشان ديدار كنيم. تاريخ براي هميشه ثبت خواهد كرد كه در روز 22 ژوئيه 2006، «فارِِس علي مصطفي» صهيونيسم را در منطقه «مارون الرأس» شكست داد.
چشم انداز فلسطين از پشت بام خانه «فارِِس مصطفي» جادههايي است كه در دوردست در آن سوي خط آبي مشاهده ميشوند. ازجمله 24 جادهاي هستند كه نيروهاي اسرائيلي به هنگام حمله به لبنان از آنها عبور ميكنند. در جنگ ژوئيه 2006، نيروهاي حزب الله چهار جادهاي را كه اسرائيل ميخواست مورد استفاده قرار دهد به درستي پيش بيني نموده و در امتداد آنها كمين كردند.
محقق فقيد و بسيار مورد احترام که در جريان جنگ جهاني اول به عنوان نفر دوم يك گردان انگليسي در فلاندرز بلژيك، خدمت ميكرد - یعنی به تعبیری كه كلايد لمب در مورد آن چه كه انگليسيها جنگ عظیم ميناميدند، براي بچههايش تعريف ميكرد:
اگرچه آن ترسوهاي فلكزده به تو ناسزا گفتند و سپس تو را مورد شكنجه قرار دادند، قسم به همان خدايي كه تو را آفريد، تو اي «فارِِس علي مصطفي»، به مراتب از من بهتر هستي...
بخش دوم:
"ما سعي ميكنيم كاربري آنها را به حداقل برسانيم. ما از آنها در مناطق مشخص شدهاي استفاده ميكنيم كه حتي توسط خود حزبالله نيز بسته شدهاند..."
(منبع: اظهارات ژنرال بني گانتز (Gen. Benny Gantz) فرمانده نيروهاي زميني اسرائيل26 ژوئيه 2006)
"ما مهمات خوشهاي را در كوزوو، افغانستان و عراق مورد بررسي قرار دادهايم اما هرگز به كاربري اين چنين گسترده و خطرناك مهمات خوشهاي عليه غيرنظاميان برخورد نكردهايم."
(منبع: سخنان استيو گوس (Steve Goose) رئيس بخش تسليحات ديده بان حقوق بشر 30 ژانويه 2007)
"بايد خود را براي رفتن به دفاع آماده كنيم. هدف ما عبارت است از در هم كوبيدن لبنان. در ورای رود اردن و سوريه ضعيفترين نقطه، لبنان است چرا كه رژيم اسلامي آن ساختگي و تصنّعي است و سرنگوني آن براي ما كاري ندارد. در آن جا يك حكومت مسيحي روي كار خواهيم آورد، سپس لژيون عرب را منهدم خواهيم ساخت، دو سوي رود اردن را در هم خواهيم كوبيد، سپس سوريه هم از ما شكست خواهد خورد."
(منبع: سخنان ديويد بن گوريون ( David Ben-Gourion) (از كتاب «بن گوريون: يك شرح حال»، نوشته مايل بن زوهر (Michael Ben-Zohar) ، مه 1948)
"در 72 ساعت آخر ما هر چقدر كه مهمات داشتيم، همه را به يك نقطه شليك كرديم. ما حتي جهت لولههاي سلاح خود را نيز تغيير نداديم. دوستانم در گردان به من گفتند كه آنان نيز طي سه روز آخر، همه مهمات خود، اعم از خمپارههاي معمولي، خوشهاي و غيره را مصرف كردند."
(منبع : يك عضو ناشناس گردان توپخانه اسرائيل به نقل از روزنامه هاآرتص (Ha,aretz)، 8 سپتامبر 2006)
عكس مسجدي در نزديكي روستای عيتاالشعب كه در روز 5 اوت 2006 بر اثر انفجار بمب اسرائیلیها تخريب گرديد
1- مقدمه
حمله ژوئيه 2006 اسرائيل به لبنان و بمباران 33 روزهاي كه به طور متوسط روزانه 166 كشته و زخمي غيرنظامي لبناني برجاي گذاشت، و بيش از هفت ميليارد دلار خسارت به بارآورد، بار ديگر مسايل حقوقي و سياسي جدّياي درباره استفاده اسرائيل از جنگ افزارهاي آمریکايي، از جمله بمبهاي خوشهاي، مطرح ساخته است. مسايلي كه بايد در مورد اصلاح گستره اخلاقي آمریکا، ماهيت دموكراسي و موقعيت بينالمللي آن مورد بحث و بررسي قرار گيرد.
طي بيش از يك ربع قرن (از 1978 تا 2006) اسرائيل، برخلاف قانون بينالمللي و آمریکا (قوانيني كه دولت ما به هيچ كشوري به جز جناحي در اسرائيل اجازه نداده است كه مرتباً آن را نقض كند) از تسليحات آمریکايي عليه غيرنظاميان لبنان مورد استفاده قرار داده است.
اگر چه سابقه تهاجم اسرائيل به لبنان به پيش از حمله 1978 و حملات انجام گرفته در سالهاي مياني برميگردد، اما بمباران ويرانگر محلّه فخاني بيروت در ژوئيه 1981 از تصميم به تغيير شكل ساختار قدرت لبنان خبر ميداد.
حمله و اشغال ژوئن 1982 اسرائيل و حملات آن در سالهاي 1993 و 1996، يك اشغال 22 ساله و مجموعه حملاتي عليه لبنان را دربرميگيرد.
در اين دوره بود كه اسرائيل به طرز فزايندهاي به كمكهاي مالي آمریکا متكي شد تا از اين طريق بتواند اشغال فلسطين را عملي ساخته و استمرار بخشد. اگر چه كمكهاي آمریکا به اسرائيل چهار برابر شد، اما اسرائيل فقط منحصراً به جنگ افزارهاي آمریکايي دل بست.
اين دوره- از 1967 تا اواخر سال 1980 – افزايش شديد حملات اسرائيل به غيرنظاميان لبنان به كمك تسليحات ضد نفر، از جمله هفت نوع بمب خوشهاي، را نيز شاهد بود. در اين دوره، اسرائيل از طريق پرواز بر فراز لبنان يا عبور از مرز اين كشور، تقريباً همه روزه به حاكميت لبنان تجاوز كرده است.
ویرانیهای تجاوز اسرائیل به لبنان در سال 2006
كنگره آمریکا و دولتهاي پياپي اين كشور، از طريق فرياد اعتراض بينالمللي و گزارشهاي رسانهاي فزاينده، ميدانستند كه جنگ افزارهايي كه در اختيار اسرائيل قرار ميدهند در راه تحميل خواست اسرائيل به لبنان مورد استفاده قرار خواهد گرفت. اسرائيل در تمام دوره 39 ساله اشغال فلسطين همواره بدين سان عمل كرده است.
اسرائيل خود را در جنگ داخلي 1975تا 1990 لبنان درگير ساخت بدين ترتيب كه جناحهايي چون شبه نظاميان مسیحی لبنان را كه ميديد حاضرند از اهداف آنان جانبداري كنند به سلاحهاي آمریکايي مجهز نمود و در قتل عام 14 تا 16 سپتامبر 1982 اردوگاههاي آوارگان فلسطينی صبرا و شتيلا و در الحاق ناحيه صبرا از آنها بهره گرفت.
آن چه در زير ارائه ميگردد يافتههاي تحقيقاتي است كه در مورد حملات اسرائيل با استفاده از سلاحهاي آمریکايي به غير نظاميان و زير ساخت لبنان جهت ارائه به توده ملت آمریکا و جامعه بينالمللي انجام گرديده است.
در دوره مورد بررسي (1978-2006)، اسرائيل بيش از 120 ميليادر دلار از كنگره آمریکا کمک دريافت کرده است. اسرائيل قريب به دو سوم اين مبلغ را صرف خريد جنگافزار و حفظ اشغال وحشيانه فلسطين كرد. اين سخاوت كنگره از لحاظ اقتصادي، اجتماعي و سياسي شديداً به زيان آمریکا تمام شده وكشته و زخمي شدن رسمی بيش از 155 هزار لبناني و فلسطيني را سبب شده است.
در حال حاضر، اسرائيل روزانه بيش از 15139178 (پانزده میلیون و یکصد وسی و نه هزار و یکصد و هفتاد و هشت ) دلار دريافت ميدارد. اسرائيل تقريباً دو سوم اين مبلغ را صرف ارتش و تسليحات ميكند تا مستعمرههاي غيرقانوني خود در فلسطين را كه به طرز فزايندهاي يك نظام آپارتايد تلقي ميشود، حفظ نمايد.
بررسي زير نشان ميدهد كه چطور ممكن است در يك دموكراسي مثل ايالات متحده، نمايندگان منتخب بتوانند برخلاف منافع و خواستههاي انتخابكنندگان خويش به طور مستمر مبالغ هنگفتي از پول مالياتدهندگان را به كشوري ديگر انتقال دهند. اين رأيدهندگان خواستار آن هستند كه اين پولها و صرف بهبود وضعيت جوامع خودشان بشود، اما نمايندگانشان در كنگره پول مالياتي ايشان را به اسرائيل ميفرستند. اين نمايندگان طبق معمول در خدمت يك دولت خارجي عمل ميكنند كه در ارزشهاي انساني بنيادين ملت آمریکا سهيم نيستند. ارزشهاي مزبور حق همه مردم كشور است كه از مواهب زندگي، آزادي و نشاط و آزادي عمل برخوردار گردند.
افرادي كه در انجام اين تحقيق همكاري داشتند، از بسياري از روستاهاي جنوب لنانف از «عیتاالشعب»، «بنت جبيل»، «مارون الرأس»، «بيضاء»، «عیترون» و وراي آنها از جمله روستاهاي مسيحي مرجعيون و رميش ديدار كردند. دامنه اين تحقيق كاربري تسليحات آمریکايي توسط اسرائيل براي انهدام زير ساخت لبنان از جمله بيش از 134 پل، 94 جاده، هزاران خانه، صدها كارخانه، پمپ بنزين، انبار كالا، سد، مدرسه، كليسا، مسجد، بيمارستان، آمبولانس، مركز دفاع غيرنظامي و بمباران يك پايگاه سازمان ملل و نيز اشغال آبهاي سرزميني لبنان در درياي مديترانه را دربرميگيرد.
مناطق بمباران شده لبنان توسط اسرائیل در سال 2006
به علاوه پژوهشگران آلودهشدن مديترانه شرقي توسط اسرائيل بعد از بمباران مخازن سوخت جيّه (Jiyeh Power Station)، از جمله سواحل لبنان و 30 كيلومتر از آبهاي سوريه و سواحل وراي آن را نيز مورد بررسي قرار دادند. همه اين ويرانيها توسط اسرائيل و با استفاده از سلاحهاي آمریکايي انجام گرفت.
اين آلودگي محيط زيست به وسيله بمبهاي 500 و 1000 پوندي آمریکايي صورت گرفت و بيش از 15 هزارتن نفت از مخازن سوخت نيروگاه جيّه را در روزهاي 13 و 15 ژوئيه 2006 را در اطراف پخش كرد. نتيجه حمله مزبور، نابودشدن صنعت ماهيگيري لبنان و مسمومشدن بيش از 150 كيلومتر از خط ساحلي لبنان و سوريه بود. اثرات اين اقدام اسرائيل بر مردم مناطق مربوطه همچنان ادامه خواهد داشت چرا كه هيدروكربنهاي سرطانزا بستر دريا را فرا گرفته است. حملات اسرائيل كه تروريسم زيست محيطي به حساب ميآيد بدترين نوع آلودگي دريايي در تاريخ لبنان را سبب شده است.
آلودگی نفتی در سواحل لبنان پس از بمباران مخازن سوخت نیروگاه جیه
قوانين اجرايي آمریکا، جداي از قوانين انساندوستانه بينالمللي در قالب پيمانها، كنوانسيونهاي به اجرا گذارده شده و قانون معمول بينالمللي، قانون 1976 صدور تسليحات آمریکا، قانون مساعدت خارجي و قانون 1996 كمك انساندوستانه را نيز دربرميگيرند. اينها قوانين بنيادين آمریکا هستند كه رئيس جمهور و كنگرة اين كشور درمورد رعايت آنها سوگند ياد كردهاند. اين قوانين آمریکا مقرر ميدارند كه كمكها و تسليحات آمریکايي به هر كشوري كه از اين سلاحها در جهت اهداف غيردفاعي يا به عنوان بخشي از موارد نقض حقوق بشر عليه نظاميان استفاده كند يا آنها را در اقدامات نظامي به صورتي مورد استفاده قرار دهد كه با شرط كمك انساندوستانه به كشوري ديگر مغايرت داشته باشد، قطع گردد. در همين سال 2006، اسرائيل مستوجب آن بود كه به دلايل چهارگانه فوق، كمكهاي خود را از دست بدهد.
اين گزارش بر آن است كه فقط اطلاعاتي را ارائه دهد كه به طور موثق و قابل تأييدي توسط شاهدان عيني، سازمانهاي انساندوستانه بينالمللي و تشكلات غير دولتي (NGO) متعددي كه در لبنان فعاليت ميكنند، به دست داده شده است. گزارشهاي رسانهاي موثق و گزارشهاي آژانسهاي سازمان ملل از جمله برنامه توسعه سازمان ملل (UNDP)، صندوق بينالمللي اضطراري كودكان سازمان ملل، نيروي موقت سازمان ملل مستقر در لبنان (UNIFIL)، كميسارياي عالي سازمان ملل در امور آوارگان (UNHCR)، كميته بينالمللي صليب سرخ (ICRC) و از همه مهمتر گزارشهاي خود قربانيان مورد ارزيابي و بررسي قرار گرفته است.
مطالب ارائهشده در اين جا تأثير پيش آگاهي، رضايت و مشاركت دولت آمریکا در حمله از پيش طراحيشده اسرائيل را مدنظر قرار ميدهد. ما مسئوليت فردي خود و مسؤوليت اخلاقي و حقوقي دولت خود [آمریکا] را به خاطر آن چه كه بسياري از ناظران آن را جنايتهاي جنگي زنجيرهاي انجام شده به وسيله تسليحات آمریکايي تلقي ميكنند، موردنظر قرار دادهايم.
بعد از تأمين سلاحهايي كه جنايتهاي مزبور به كمك آن صورت گرفته است، اين مشاركت و مسؤوليت عمدتاً از خودداريهاي مكرر دولت آمریکا از رسيدگي به فراخوانهاي بينالمللي مبني بر برقراري يك آتش بس عاجل، تشويق اسرائيل (و دولت بوش) به برافروختن آتش جنگ- كه در حال حاضر در سطحي گسترده به عنوان آزمون به دقت هماهنگشدهاي براي حمله به ايران در آينده پذيرفته شده است – نشأت ميگيرد. به طوري كه كاندوليزا رايس، وزير خارجه وقت آمریکا، در روز 18 ژوئيه 2006، در جريان ديداري تفريحي از اسرائيل عنوان ساخت كه مادامي كه شرايط اجرايي نشود، از آتش بس خبري نخواهد بود.
يك روزنامه اسرائيلی در مطلبی جنجالی، نصف يك صفحه خود را به درج اين عنوان اختصاص داد كه «راحت باشيد»؛
اين عنوان، سياست آمریکا را به اختصار تبيين ميكرد كه اما در عين حال كيفرخواست ناخواستهاي براي جرايم معمول شده عليه بشريت نيز تنظيم نمود:
راحت باشيد و با فراغ بال با شليك موشكهاي آمریکايي TOW، HellFire، Walleye ، Maverick و Standard عليه غيرنظاميان، به بمباران ترور بپردازند به همانگونه كه با بمب هدايت شونده MK-84 و موشك دقيق 2000 پوندي(Assy) Bsu-37B ، (96214-t00922-611)، 58 غيرنظامي وحشتزده در زيرزمين خانهاي سه طبقه در روستای قانا را هدف قرار داديد.
راحت باشيد هنگام به كارگيري موشكها و توپهاي 155 ميليمتري، چهار نوع مهمات خوشهاي آمریکايي و زرادخانه تسليحات ما عليه كاروانهايي از آوارگان در حال فرار توسط خودروهاي مملو از خانوادههاي وحشتزده، و هنگام تخريب خانهها و ساختمانهاي مسكوني غيرنظاميان، بيمارستانهاو نواحي محروم بيروت، با فراغ بال عمل كنيد.
راحت باشيد زيرا اقدامات اسرائيل در زمينه انهدام يا آسيبرساني به پلها، جادهها، آثار هنري، مدارس، بناهای يادبود، زمينهاي ورزشي، اراضي كشاورزي، اسباب بازيهاي كودكان در اتاقهاي خوابشان، كتابها، عكسها، آرزوها، پمپهاي بنزين، فرودگاهها، بنادر، سيلوهاي گندم، يك كارخانه لبنيات، خودروهاي حامل مواد دارويي، آمبولانسهاي مشخص شده با صليبهاي سرخ و پرچمهاي سفيد و حامل زخميها، به مثابه درد زايمان مربوط به تولد خاورميانه جديد است.
راحت باشيد با توجه به اين كه سلاحهاي آمریکايي ما در اختيارتان قرار دارد تا به كمك آن پناهگاهها را در هم كوبيد و اجساد لهشده كودكان خردسال را در آغوش والدين مدفون در زير آوارشان باقي گذاريد، خيالتان آسوده باشد.
راحت باشيد رئيس جمهور، وزيرخانه و وزير دفاع آمریکا به اسرائيل گفتند كه در استفاده از سلاحهاي آمریکايي ما عليه نزديك به يك ميليون آواره لبناني در حال فرار، دچار گرسنگي، بيماري، فقدان آب آشاميدني و دارو، با حوصله عمل كنيد.
راحت باشيد زيرا اكثريتي از اعضاي كنگره ما به خاطر خودشيريني نزد لابي اسرائيل و به صف ايستادن براي تأمين هزينه مبارزات انتخاباتي آينده خويش از سر و كول هم بالا ميروند.
هر يك از احزاب سياسي استدلال ميكند كه پشتيباني آن از اقدام اسرائيل در دفاع از خود، قويتر و خالصانهتر از حزب ديگر عمل كرده است. دهها عضو ضعيف كنگره در برابر لابي اسرائيل در واشنگتن زانو زده و حمله وحشيانه اسرائيل را كه در عصر حاضر نظيري بر آن وجود نداشته است، همصدا تحسين ميكنند.
نميتوانيم چشمان خويش را از ديدن پيامدهاي به تأخير افتادن تحميلي مذاكرات مربوط به برقراري يك آتش بس عاجل و محدود ساختن به كارگيري سلاحهاي آمریکايي عليه غيرنظاميان در لبنان در تابستان 2006، فروبنديم. از 12 ژوئيه به بعد، مقاومت لبنان با برخورداري از پشتيباني در واقع يكپارچه جامعه بينالمللي، به عنوان بخشي از يك فراخوان براي مبادله زندانيان، برقراري آتش بس را پيشنهاد داد.
در عين حال، تصميم اسرائيل به حذف مقاومت لبنان، انگيزه عنوان شدهاش در نابودسازي اقتصاد و زير ساخت لبنان، به قيمت از دست رفتن جان 1300 غیر نظامی، تلفاتي كه تأثير آن به كشورمان براي هميشه باقي خواهد ماند، به شكست انجاميد. توانمندي اخلاقي، سياسي و حقوقي كنگره و دولت بوش مستقيم است. نمايندگان ما در برابر توده مردم آمریکا پاسخگو هستند چرا كه آمریکائيان خواستار آن هستند كه بخشوده شوند و بار ديگر احترام مسلمانان، اعراب و كل جامعه بينالمللي را به دست آورند.
ضاحیه(حومه شیعه نشین) بیروت تابستان سال 2000 میلادی
رأي دهندگان آمریکايي به طرز فزايندهاي ميان دولت خود و تجاوز اسرائيل ارتباط قايل ميشوند و سعي ميكنند تناقضات موجود در اين خصوص را مورد سؤال قرار دهند.آنان علاقهاي ندارند كه با آن چه كه گيدئون لوي (Gideon Levy)، روزنامه نگار اسرائيلي، آن را جامعهاي دچار انحطاط اخلاقي ميخواند، سقوط كنند. گيدئون سامت (Gideonn Samet)، ستون نويس هاآرتص، در اين روزنامه نوشت كه اسرائيل كشوري است كه رفته رفته از خط خارج ميشود...كشوري است داراي فقر فزاينده و ميليونرهاي مستكبر، زيرساخت جهان سومي، مراكز شهري در حال فروپاشي، يك كنست (پارلمان) مفلوك و وعدههاي عمل نشده. بسياري از آمریکاييها با تأمين مالي و تسليح آن چه كه مايکل وارشافسكي (Michel Warschawski)، نويسنده اسرائيلي، از آن به عنوان خشونت ديوانگان و جنون اسرائيلي يعني گنديدگي جامعه متمدني ياد ميكند كه اسرائيل را در يك مسير انتحاري قرار داده است، مخالفت ميورزند.
او نيز مثل بسياري از آمریکائيان، پايان اقدام صهيونيستي را پيش بيني كند. وارشافسكي مينويسد اسرائيل كشور تبهكاران و گنگسترهاست. كشوري كه اخلاقيات مدني و مشروعيت را به تمسخر ميگيرد. او ميگويد كشوري كه برخلاف عدالت اداره شود، قدرت بقاي خود را از دست ميدهد. اين جامعه ديگر هيچ حد ومرزي، اعم از جغرافيايي و اخلاقي، نميشناسد.
كساني كه گزارش زير را ارائه ميدهند، خالي از اميد نيستند. كشور ما در گذشته، در زمان بحرانهاي اخلاقي عظيم، چشم انداز از دست رفتن ارزشهاي محوري خود را رد كرده است. به رغم رجز خواني و لفاظي گروه توطئه اسلام هراسانه كه سياست خارجي ما را ربوده و احترام و حسن نيت جامعه بينالمللي را از بين برده است، ما معتقديم كه ميتوانيم اشتباهات خويش را برطرف سازيم. ما در سال 1865 به بردهداري پايان داديم، نزديك به صدسال بعد، تفكيك نژادي را غيرقانوني خوانديم، با مك كارتي ايسم مقابله كرديم، و از ويتنام خارج شديم. نتايج انتخابات اخير، طرد سياست آمریکا در عراق و افغانستان، ما را به اين باور واداشت كه چنين ارتباطي بار ديگر در شرف وقوع است.
دولت بوش در سياست خاورميانهاياش به هموطنان خود ميگويد: «آمریکا! يا آن را دوست داشته باشيد يا آن را ترك كنيد! و درست يا غلط، كشور من!» آنان تصميم ميگيرند بقيه افتخارات «استيفن ديكاتور» (Stephem Decatur) را كه بيش از دويست سال پيش در اين جا، در خاورميانه، ايجاد شده بود، ناديده انگارند، اما هنگامي كه قرار است درست، درست نگاهداشته شود و هنگامي كه قرار است غلط، درست جلوه داده شود.اين نقل قول كامل است كه شعار يك ميهن پرست واقعي است و كار آيندة ما را مشخص ميكند و به ما نشان ميدهد.
اف پي لمب قانا، لبنان26 فوريه 2006
جنوب بيروت، 15 اوت 2006 . 83 درصد تسليحات اسرائيل آمریکايي است.
مقدار كمكي كه مالياتدهندگان آمریکا موظف به پرداخت آن به اسرائيل هستند بيش از هر زمان ديگري در گذشته است. اسرائيل بيش از نيمي از كمكهاي دريافتياش را همه ساله صرف تسليحات و مهمات جهت تقويت رژيم آپارتايد خود در فلسطين جنگ عليه لبنان مينمايد.