گروه فرهنگی مشرق- به مناسبت ایام سوگواری حضرت صدیقه طاهره (سلامالله علیها)، "مشرق"
مجموعهای با نام "بهاریه کبود" را که به قلم "احمد بابایی" شاعر و نویسنده
جوان کشورمان به رشته تحریر در آمده است، منتشر میکند. نهمین قسمت از این
مجموعه را در ادامه میخوانید:
اتفاقات تکان دهنده ی صدر اسلام، صیرورتی تا امروز داشته است که می بینیم. وقتی ولایت را از اسلام جدا کنیم، سازهای مدنی و اجتماعی (به جای ولایت) برای «خلافت» کوک می شود؛ و آخرالامر، سر از «سلطنت»های موروثی در می آورد. امت شناسی جای خود را به جامعه شناسی می دهد زیرا در اسلامِ بدون ولایت، معنای نبوت نیز اشتباه گرفته می شود. جای فطرت شناسی را علم و فنِّ روان شناسی می گیرد و همین مقدار، نشانه ای است از انحراف جوامعِ مسلمان نشین از توحید.
صیرورتِ منفی را در سرسپردگی و دلدادگی حکّام و شهروندانِ کشور های مسلمان نسبت به غرب و فرهنگ و تمدن خداستیز مشاهده می کنیم. دیگر ساختن شهرها و روستاها و جوامع، حولِ محوریتِ «مسجد» نخواهد بود، زیرا «بانک» ملجا و پناهگاه مردمِ بریده از ولایت است نه مسجد! سبک زندگی چنان تغییر می کند که مردم، دیگر به هیچ وجه «فرصت تفکر» نیابند.
ایام فاطمیه علیهاسلام ایجاد فرصتِ تفکر است. زیرا این ایام، تمام حیثیت تاریخ و معارف را با سنجه ی مصیبت فاطمی (علیهاسلام) زیر سوال می برَد. به برکت این ایام باید عصمت کبری، ملاک همه رفتارها باشد، چرا جامعه بدوی مسلمانان صدر اسلام دچار این انحراف تکان دهنده و غیرقابل باور شده است!؟ آیا من و تو در برابرِ انحراف از صراط مستقیم ولایت، مصونیت داریم!؟
فاطمه علیهاسلام کلمةاللهی است که تمام صیرورتها به سوی او خواهد بود (خواه و ناخواه!) که فرمودند: «و الیها المصیر...» فاطمه علیهاسلام امّ الکتابی است که همه ی کتاب ها برای محاسبه، باید به او رجوع کنند. فاطمه علیهاسلام امّ القُرایی است که همه ی آبادی های معرفتی، چاره ای جز تبعیت از او را ندارند. فاطمه علیهاسلام حجت حجت هاست. فاطمه علیهاسلام محلّ اتّکای عقل سلیم است.
شان فاطمه علیهاسلام «مادری» است. مادری که همه ی خلقت را در سایه ی رافت و دلسوزی اش پناه می دهد... حتی رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) را.
فاطمه علیهاسلام حتی بر پدر خویش نیز مادری دلسوز و حنّانه است... فاطمه اوّل است هنگام خلق همه ی مخلوقات به سبب مادر بودن... فاطمه علیهاسلام آخر است هنگام قیامت به سبب حبیبه الله بودن...
اگر از مسلمانان، ایام فاطمیه را بگیرند، «فرصت تفکر» را گرفته اند.
اتفاقات تکان دهنده ی صدر اسلام، صیرورتی تا امروز داشته است که می بینیم. وقتی ولایت را از اسلام جدا کنیم، سازهای مدنی و اجتماعی (به جای ولایت) برای «خلافت» کوک می شود؛ و آخرالامر، سر از «سلطنت»های موروثی در می آورد. امت شناسی جای خود را به جامعه شناسی می دهد زیرا در اسلامِ بدون ولایت، معنای نبوت نیز اشتباه گرفته می شود. جای فطرت شناسی را علم و فنِّ روان شناسی می گیرد و همین مقدار، نشانه ای است از انحراف جوامعِ مسلمان نشین از توحید.
صیرورتِ منفی را در سرسپردگی و دلدادگی حکّام و شهروندانِ کشور های مسلمان نسبت به غرب و فرهنگ و تمدن خداستیز مشاهده می کنیم. دیگر ساختن شهرها و روستاها و جوامع، حولِ محوریتِ «مسجد» نخواهد بود، زیرا «بانک» ملجا و پناهگاه مردمِ بریده از ولایت است نه مسجد! سبک زندگی چنان تغییر می کند که مردم، دیگر به هیچ وجه «فرصت تفکر» نیابند.
ایام فاطمیه علیهاسلام ایجاد فرصتِ تفکر است. زیرا این ایام، تمام حیثیت تاریخ و معارف را با سنجه ی مصیبت فاطمی (علیهاسلام) زیر سوال می برَد. به برکت این ایام باید عصمت کبری، ملاک همه رفتارها باشد، چرا جامعه بدوی مسلمانان صدر اسلام دچار این انحراف تکان دهنده و غیرقابل باور شده است!؟ آیا من و تو در برابرِ انحراف از صراط مستقیم ولایت، مصونیت داریم!؟
فاطمه علیهاسلام کلمةاللهی است که تمام صیرورتها به سوی او خواهد بود (خواه و ناخواه!) که فرمودند: «و الیها المصیر...» فاطمه علیهاسلام امّ الکتابی است که همه ی کتاب ها برای محاسبه، باید به او رجوع کنند. فاطمه علیهاسلام امّ القُرایی است که همه ی آبادی های معرفتی، چاره ای جز تبعیت از او را ندارند. فاطمه علیهاسلام حجت حجت هاست. فاطمه علیهاسلام محلّ اتّکای عقل سلیم است.
شان فاطمه علیهاسلام «مادری» است. مادری که همه ی خلقت را در سایه ی رافت و دلسوزی اش پناه می دهد... حتی رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) را.
فاطمه علیهاسلام حتی بر پدر خویش نیز مادری دلسوز و حنّانه است... فاطمه اوّل است هنگام خلق همه ی مخلوقات به سبب مادر بودن... فاطمه علیهاسلام آخر است هنگام قیامت به سبب حبیبه الله بودن...
اگر از مسلمانان، ایام فاطمیه را بگیرند، «فرصت تفکر» را گرفته اند.