بحرین، قطر، کویت، امارات، مغرب، سودان، اردن و مصر از جمله کشورهایی هستند که در جنگ علیه یمن به عربستان پیوستهاند. این در حالی است که پاکستان نیز از آمادگی خود برای مشارکت در این جنگ خبر داده و ترکیه نیز اعلام کرده که در حال بررسی شرکت در عملیات نظامی موسوم به طوفان قاطع است.
از آغاز تجاوز عربستان به یمن دهها تن از شهروندان یمنی که بین آنها شمار زیادی زن و کودک دیده میشوند، به شهادت رسیده یا زخمی شدهاند.
تسنیم در خصوص دلایل و اهداف عربستان از دست زدن به ماجراجویی پرهزینه و خطرناک در یمن و سرنوشت آن با "هادی محمدی" تحلیلگر مسائل بین الملل به گفت و گو نشسته است که مشروح آن از نظر خوانندگان عزیز می گذرد:
: عربستان سعودی چه اهدافی را از به راه انداختن جنگ جدید علیه یمن دنبال می کند؟
هادی محمدی : جنگ تحمیلی رژیم آل سعود که با ماهیت آمریکایی و اسرائیلی علیه ملت یمن به راه افتاده است، ابعاد مختلفی دارد که می توان آن را مورد بحث و بررسی قرار داد. یک بعد این جنگ، ماهیت اصلی و محوری آن است که در واقع سیاست های آمریکایی صهیونیستی بر این مبنا قرار گرفته است که جریان مقاومت منطقه ای باید فرسایش پیدا کند و مشغول بحران ها و چالش های ساختگی باشد که توسط اسرائیل و آمریکا طراحی و مدیریت می شود به همین دلیل، جنگ شیعه و سنی بدیهی ترین شکل این جنگ است که توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی و به وسیله رژیم وهابی آل سعود علیه ملت یمن شکل گرفته است یک بعد دیگر این جنگ با شرایط امنیتی رژیم های مرتجع عربی منطقه مرتبط است.
نظام امنیتی رژیم های دیکتاتوری عرب در آستانه شکنندگی گسترده
هادی محمدی:در واقع نظام امنیتی که ده ها سال است شکل گرفته و این رژیم های ارتجاعی و دیکتاتوری را به وجود آورده است در آستانه شکنندگی های بزرگ قرار گرفته است و رخدادهایی که در یمن، عراق، سوریه و لبنان شاهد بوده ایم، موجب شده است که پروژه وهابیت، القاعده و داعش اولا چهره گشایی و ماهیت آنها رسوا شوند و این که، چنین گروه هایی ابزار ساده ای در دست حکام مرتجع عرب منطقه و سرویس های اطلاعاتی بیش نیستند دوم این که این پروژه به نتیجه نرسیده است ، در واقع آن طور که پیش بینی می شد که به عنوان یک اهرم ابزاری بتواند در سوریه، لبنان، یمن و عراق و کشورهای دیگر بتواند نتیجه بخش باشد و بتواند استحکام نظام امنیتی رژیم های دیکتاتوری عرب را به همراه داشته باشد، این هم به نتیجه نرسیده است.
در نتیجه آن چه در یمن می بینیم، گام جدیدی است در ادامه گام های قبلی که می رفت یمن را در آستانه تجزیه قرار دهد. این جنگ در واقع اقدامی از سر ناچاری برای حفظ نظام امنیتی رژیم های دیکتاتور عربی در سطح منطقه است معنای واقعی آن این است که عربستان برای نجات امنیت خود باید به یک کشور خارجی حمله کند، از آنجا که این توانمندی در این رژیم وجود ندارد و امکاناتی که در دهه های گذشته و تسلیحات فراوانی که در اختیار گرفت و باعث شده کارخانه های تسلیحاتی غربی از فروش آن بهره مند شوند، امروز کارایی لازم برای تامین امنیت این رژیم ها ندارد و به همین دلیل است که رژیم آل سعود به دنبال این است که در پناه یک پیکره نظامی جدید تحت عنوان ارتش مشترک یا نیروهای مشترک عربی پنهان شود و امنیت خود را از ورای آن جست و جو کند.
تکاپوی آل سعود برای جلوگیری از فروپاشی عربستان
هادی محمدی : لذا آن چیزی که ما در خصوص حمله به یمن در این بعد شاهد آن هستیم، این است که اگر عربستان معتقد بود اگر به یمن حمله نکند، آنها سه استان اسماعیلیه و زیدی نشین جنوب عربستان را از دست خواهند داد، سه استانی که در واقع در یک ترفند و فریب سیاسی توسط رژیم آل سعود، یمن بلعیده شده و حاکمیت آن از یمن سلب شده و در اشغال آل سعود قرار گرفته، این سه استان که مناطق مهم ژئوپلیتیکی و اقتصادی و امنیتی را شامل می شود بلافاصله به یمن بازخواهد گشت و معنایش این است که رژیم عربستان با تجزیه سرزمینی روبرو می شود. از آنجا که در واقع موزائیک داخلی امنیتی و سیاسی در عربستان سعودی دچار شکنندگی های فراوانی است که از شیعیان یا اسماعیلیه ها یا زیدی ها و یا فرق اسلامی غیر وهابی و حتی جریان های سیاسی وهابی که در واقع تفکر مدرنیته غربی بر روی آنها تاثیرات فرهنگی ویژه ای گذاشته است در آستانه واگرایی از حکومت مرکزی هستند لذا رژیم آل سعود برای جلوگیری از این شکنندگی و جلوگیری از این فروپاشی و تجزیه، تلاش کرده است خودش را اولا در پناه یک پدیده نیروی مشترک عربی قرار است و دوم این که از این تجزیه و واگرایی جلوگیری کند.
این سئوال مطرح است که آیا آل سعود از طریق این اقدامات می تواند امنیت رژیم دیکتاتوری و همپیمانان منطقه ای خود را حفظ کند و یا با تکرار پروژه لیبی، مصر، و حتی عراق و سوریه در یمن می تواند به اهداف خود دست پیدا کند یا این که این پروژه همانند عراق، سوریه و لبنان، پایان غم انگیزی برای آل سعود خواهد داشت و آنها را ناامید خواهد کرد. این روزها از طرف استراتژیست های غربی، این سئوال مطرح می شود که آیا طرح کسینجر(وزیر خارجه اسبق آمریکا) برای اشغال چاه های نفتی منطقه خلیج فارس باید با سرعت به اجرا گذاشته شود، دلیل طرح این سئوال این است که غربی ها و استراتژیست های غربی نگران این هستند که حاکمان مرتجع عرب قادر به حفظ امنیت سرزمینی این منطقه نیستند. از آنجایی که نفت مایه حیاتی برای اقتصاد غرب است، آنها ناچار هستند این مناطق را از نظر نظامی اشغال کنند، باید پرسید آیا غرب آمادگی چنین ریسک پرخطری را دارد و آیا این اقدام به معنای جنگ جهانی جدیدی خواهد بود، یا اینکه غرب قادر به چنین ریسک بزرگی نیست و آمادگی تحمل چنین هزینه های انسانی و اقتصادی را نخواهد داشت.
حمایت اتحادیه عرب از حملات عربستان به یمن در نشست سران عرب در شرم الشیخ و موضع خفت بار این نهاد در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی به نوار غزه و مردم فلسطین را چگونه ارزیابی می کنید؟
هادی محمدی : نشست اتحادیه عرب که در شرم الشیخ برگزار شد، آن قدر مضحک و غم انگیز است که نباید چندان به آن اعتنایی داشت، آن چه که باید مورد توجه قرار دارد این است که این اتحادیه که قرار بود در برابر رژیم صهیونیستی و تجاوزات این رژیم بایستد، امروز به ابزاری برای حفظ منافع رژیم صهیونیستی و غرب تبدیل شده است، عربستان از طریق پرداخت دلارهای نفتی به شخصیت های بی هویتی مثل نبیل العربی(دبیرکل اتحادیه عرب) و شخصیت های دیگری که در نشست شرم الشیخ حضور داشتند، در واقع به دنبال ایجاد نوعی امیدواری و اطمینان برای رژیم آل سعود به وجود آورند.
اوج خوش خدمتی السیسی به شاه عربستان
هادی محمدی : نکته واضح این که، بیشتر کسانی که در این نشست شرکت داشتند،بیشتر به کارمندان مزدبگیر حکومت آل سعود شباهت دارند. مساله ای دیگری که در ارتباط با نشست اخیر سران عرب در شرم الشیخ مطرح است، نحوه رفتار عبدالفتاح السیسی رئیس جمهور مصر و اوج خوش خدمتی وی به آل سعود است به طوری که هنگام سخنرانی نبیل العربی، سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان به سرعت سالن نشست را ترک می کند و عبدالفتاح السیسی که رئیس دوره ای نشست سران عرب است، با عجله و رفتار خیلی ویژه نشست را ترک می کند و در کنار پادشاه سعودی قرار می گیرد و خوش خدمتی خود را به سلمان که در واقع تمام هزینه های چنین نشست هایی را تامین می کند، نشان دهد و تمام پروتکل ها و تشریفات یک تشکیلات منطقه ای را فقط به این خاطر زیر پا می گذارد تا رضایت ظاهری پادشاه سعودی را تامین کند و حتی پادشاه سعودی هم به این پروتکل و مقررات و آداب سیاسی ارزشی قائل نمی شود و برای شنیدن سخنرانی نبیل العربی که دبیرکل اتحادیه عرب است و یک کارمند برای حکومت سعودی به شمار می رود، احترامی قائل نمی شود.
تبدیل اتحادیه عرب به ابزار سیاسی برای آل سعود
هادی محمدی : مجموعه این رفتارها نشان می دهد که در واقع اتحادیه عرب به یک دکان و ابزار سیاسی برای پادشاهی سعودی تبدیل شده است و به طور کامل و 180 درجه از ماهیت اولیه خودش برای مبارزه با رژیم صهیونیستی فاصله گرفته است و در واقع حوادث چند سال اخیر، در جنگ هایی که رژیم صهیونیستی علیه لبنان و نوار غزه به راه انداخت، این حقیقت را که اتحادیه عرب و کسانی که در نشست های آن شرکت می کنند، عمدتا به کارگزاران رژیم های غربی و صهیونیستی تبدیل شده اند و هیچ تمایل و انگیزه ای برای دفاع از امنیت کشورهای عربی در برابر رژیم صهیونیستی ندارند و پرسش های فراوانی مطرح است که چرا وقتی یک کشور عربی دچار پدیده تروریستی داعش و القاعده می شود، اتحادیه عرب هیچ موضعی نمی گیرد، وقتی رژیم صهیونیستی به لبنان یا غزه حمله می کند، چرا اتحادیه عرب یا عربستان سعودی، دنبال عملیات هایی همچون توفان قاطع(نام جنگ جدید عربستان علیه ملت یمن) نمی روند.
سرنوشت ماجراجویی جدید عربستان در یمن چگونه خواهد بود؟
هادی محمدی : برای پاسخ به این سئوال که آیا این ماجراجویی نظامی می تواند نجات بخش رژیم آل سعود و دیگر رژیم های دیکتاتوری عربی باشد، کافی است به جنگ های عربستان در چند سال گذشته علیه حوثی ها و انصارالله در یمن اشاره کنیم، خواهیم فهمید که در واقع، عربستان سعودی با همه هزینه هایی که برای تشکیلات نظامی خود صرف کرده است و با وجود سلاح های فراوانی که در انبارهای تسلیحاتی خود ذخیره کرده است، قادر به انجام کوچکترین اقدام موثر نیست، اگر چه پیشرفته ترین سلاح های غربی را در اختیار دارد. در چند سال قبل شاهد بودیم که بلافاصله وقتی حوثی ها اراده کردند تا عمق چند کیلومتری خاک عربستان پیشروی کردند و پادگانی را که پسر ولیعهد وقت آل سعود، فرماندهی آن را به عنوان وزیر دفاع بر عهده داشت به تصرف حوثی ها درآمد و همچنین تعداد زیادی تانک را به غنیمت گرفتند و آل سعود برای برگرداندن این تانک ها، مجبور شد مبالغی پول را بپردازد تا این تانک ها به عربستان برگردد.
پایان غم انگیز در انتظار آل سعود
هادی محمدی : آن چه بدیهی است سابقه و تاریخ دیرینه حوثی ها در یمن است که سابقه چند صد ساله ای حکومتی و مبارزاتی را شامل می شود، قطعا رژیم هایی مثل آل سعود که از خانه عنکبوت هم سست تر هستند، هرگز نمی توانند در کنار امارات، قطر، بحرین و مجموعه دیکتاتورهایی مانند اردن که مزدوران رسمی و تابلودار انگلیسی در منطقه هستند، مردم یمن را به تسلیم و سازش مجبور کنند، آن چه مسلم است این که، ابزارهای نظامی این رژیم ها تنها خواهد توانست کشتار مردم و ویرانی یمن را رقم بزند، ولی آن چیزی که در صحنه نظامی و میدانی دارای ارزش نظامی است، به وقوع نخواهد پیوست و در این مساله، میدان و ابتکار عمل در اختیار نیروهای یمنی و انصارالله است که با ائتلاف میدانی که تشکیل داده اند، علاوه بر حوثی ها تمام نیروهای وطن پرست ملی را هم شامل می شود.