گروه دین مشرق-
روزى كه خداوند سبحان، شیطان را از درگاه خويش راند، شیطان رجیم قسم ياد كرد كه به جز
بندگان مخلَص خدا، همه بندگان را گمراه خواهم نمود؛ يكى از مهمترين عوامل
مبارزه با شيطان كه در روايات اهل بيت (عليهم السلام)از آن ياد شده است،
زياد استغفار كردن است.
استغفار یا قولی است مانند گفتن مانند «استغفر اللّه» و «اللّهم اغفر لی» و یا فعلی مانند انجام دادن عملی که موجب آمرزش انسان میگردد. برخی تصریح کردهاند که استغفار قولی باید از ریشۀ «غفر» باشد؛ همان گونه که در تحمید، تسبیح و تکبیر چنین است.(1)
آیا استغفار همان توبه است؟
گروهى معتقدند كه فرقى میان استغفار و توبه نیست. براى آنكه استغفار و توبه یكى است و توبه تاكید استغفار است.
ولى گروهى دیگر میان آن دو فرق گذارده اند، به آن جهت كه استغفار مقدم بر توبه است و تقدم استغفار بر توبه به این معناست كه انسان باید خود را از گناهان پاك سازد و سپس خود را به اوصاف الهى بیاراید. در واقع استغفار، توقف در مسیر گناه و شستشوى خویشتن است و توبه بازگشت به سوى اوست كه وجودى است بى انتها.
استغفار به معناى شستشو است و توبه به معناى كسب كمالات است ،مانند شخص آلوده كه باید اول لباس چركین را از تن بیرون بیاورد و خود را شستشو بدهد و بعد لباس پاكیزه به تن كند. یا باید ابتدا جاروب كند، سپس زمین را فرش كند.
فرمان توبه پس از امر به استغفار در آیات ۳، ۵۲ و ۹۰ سوره آل عمران (2) (3) (4):«واَنِاستَغفِروا رَبَّکُم ثُمَّ توبوا اِلَیهِ» به دو دلیل، نشان دهنده مغایرت مفهوم استغفار و توبه است:
۱. عطف توبه بر استغفار با کلمه «ثمّ» که فاصله و ترتیب را میرساند.
۲. اصل در کلام هر گویندهای تأسیس و اراده معنای جدید است.
بنابراين تفاوت آن با توبه این است که توبه، بازگشت به سوی پروردگار با پشیمانی از عمل بد خویش است، ولی استغفار، درخواست مغفرت و آمرزش از او است. البته در این که قوام استغفار به توبه است یا نه، میان فقها اختلاف است. (5) (6) (7)
اهمیت و ضرورت استغفار
در شریعت اسلامی، استغفار بهصورت بهترین عبادت و دعا مطرح، و فراوانی انجام دادن آن توصیه شده و شاخصترین تعبیر از آن، با جمله «استغفرالله»است. (8) (9) (10) چندان که بیشتر دعاهایی که از معصومان علیهم السّلام به یادگار مانده،- با عبارات و الفاظ گوناگون- متضمّن استغفار است.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)و دیگر پیامبران به استغفار سفارش کرده و عموم مردم بدان فرمان داده شدهاند، چنان که ۸آیه، به آمرزش خواهی ترغیب عمومی کرده و نزدیک به ۳۰ آیه، از استغفار پیامبران سخن به میان آورده و ۵ آیه نیز شخص رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) را به آن مأمور کرده است. (11)
فرشتگان برای مؤمنان (12)و اهل زمین استغفار میکنند. (13)
درخواست آمرزش گناه، صفت پرهیزکاران معرّفی شده است (14): «...لِلَّذینَ اتَّقَوا... اَلَّذینَ یَقولونَ رَبَّنا اِنَّنا ءامَنّا فَاغفِرلَنا». (15)
فرمان و تشویق به استغفار در بسیاری از آیات (16)و توبیخ ترک آن در برخی دیگر، چون «اَفَلا یَتوبونَ اِلَی اللّهِ ویَستَغفِرونَهُ» (17)، ضرورت استغفار همگان را روشن میسازد، زیرا از یک سو انسانهای عادی بر اثر غفلت، نادانی و سرکشی غ رایز حیوانی و هوای نفس، همواره در معرض گناه هستند، ازاینرو نیاز به استغفار و ضرورت آن، جهت پالایش و تصفیه روحشان امری بدیهی مینماید.
و از سوی دیگر، هیچکس نمیتواند حقوق الهی را آنگونه که شایسته مقام ربوبی است، به جای آورد، بلکه به اندازه معرفت و شناخت خویش به این مهم میپردازد، بر این اساس، حتّی پارسایان حقیقی نیز از کارها و عبادتهای خود شرم داشته، خویش را در پیشگاه خداوند متّهم، بلکه مقصر میدانند و ضرورت استغفار را درک میکنند. (18)
انواع استغفار
استغفار یا قولی است مانند گفتن «استغفر اللّه» و یا فعلی مانند انجام دادن عملی که موجب آمرزش انسان میگردد.
استغفار گرچه فی نفسه مستحب است، لیکن گاهی به جهت عوارضی واجب یا حرام میگردد. از این رو، استغفار به لحاظ حکم سه گونه است:
استغفار واجب
استغفار به عنوان کفّارۀ واجب بر محرم در صورت جدال کمتر از سه بار و فسوق، (19)یا بدل کفّارۀ واجب بر کسی که توان انجام هیچ یک از خصال کفّاره (آزاد کردن برده، گرفتن دو ماه روزه یا اطعام یا پوشاندن شصت فقیر) را ندارد واجب است.(20)
البته بدلیّت استغفار در کفّارۀ ظهار در صورت ناتوانی از پرداخت کفّاره، مورد اختلاف است. (21)
در وجوب استغفار در نماز میّت (22) (23) و نیز از سوی غیبت کننده برای کسی که او را غیبت کرده، اختلاف است. (24) (25)
استغفار مستحب
استغفار از آن جهت که بهترین دعا و عبادت به شمار میرود، در همۀ حالات به ویژه موارد ذیل مستحب است: (26) بین دو سجدۀ نماز؛ (27)بعد از تسبیحات اربعه؛ (28)در قنوت به خصوص قنوت نماز وتر؛ (29)هنگام سحر؛(30)برای میّت هنگام تشییع جنازه، دفن و زیارت قبر او؛ (31) (32) (33)در نماز باران؛ (34)در ماه رمضان؛ (35)برای ترک برخی آداب و سنن مانند استغفار برای لطمه زدن بر سر و صورت خود به عنوان کفّارۀ آن. (36)
استغفار حرام
استغفار برای مشرکان و کفّار- به نصّ قرآن کریم (37)- و نیز مخالفان و منافقان، حرام است. (38)
استغفار برای مشرکان
آیه ۱۱۳ سوره توبه (39)پیامبر(صلی الله علیه وآله) و مؤمنان را از استغفار برای مشرکان باز میدارد: «ما کانَ لِلنَّبِیِّ والَّذینَ ءامَنوا اَن یَستَغفِروا لِلمُشرِکینَ ولَو کانوا اولی قُربی...» منع یاد شده، به سبب عدم تأثیر استغفار برای مشرکان: «اِنَّ اللّهَ لا یَغفِرُ اَن یُشرَکَ بِهِ» (40) (41)و بیهوده بودن آمرزشخواهی در حق آنان است. (42)
از سویی استغفار، نوعی اظهار محبّت به مشرکان و پیوند با ایشان است که در بسیاری از موارد از آن نهی شده است. (43)
بیتأثیر بودن استغفار برای منافقان
بیتأثیر بودن آمرزشخواهی برای منافقان در دو آیه از قرآن کریم آمده است: «سَواءٌ عَلَیهِم اَستَغفَرتَ لَهُم اَم لَم تَستَغفِر لَهُم لَن یَغفِرَ اللّهُ لَهُم...= برای آنان یکسان است؛ چه برایشان آمرزش بخواهی یانخواهی. خدا هرگز ایشان را نخواهد بخشود». (44)
شبیه به همین مضمون، در جای دیگر میفرماید: چه برایشان آمرزش بخواهی یا نخواهی (یکسان است؛ حتّی )اگر برایشان ۷۰ بار آمرزش بخواهی، خدا آنها را نمیآمرزد: «استَغفِر لَهُم اَو لا تَستَغفِر لَهُم اِن تَستَغفِر لَهُم سَبعینَ مَرَّةً فَلَن یَغفِرَ اللّهُ لَهُم». (45)
کلمه«سبعین» به معنای ۷۰ در این آیه، مبالغه و فراوانی در بیان حکم یاد شده را میرساند. (46) (47)
استغفار در قرآن
مفهوم آمرزش خواهی ۶۸ بار در قرآن آمدهاست: ۴۳ مورد از آن در هیئتهای گوناگون باب استفعال، ۱۷ مورد در قالب «إغفر»، سه مورد به صیغه «یغفر»، دو مورد «تغفر» و یک بار بهصورت «مغفرة» بهکار رفته است. (48)
در دو آیه نیز فرمان استغفار با واژه «حِطَّة» آمده و نقل شدهاست که خداوند به بنی اسرائیل فرمان استغفار داد تا مشمول مغفرت الهی قرار گیرند. (49) (50)
آثار استغفار
در آیات و روایات، آثار سازنده و ارزشمندی از قبیل صلاح جامعه، نزول برکات الهی، و مصونیّت از عذاب دنیوی و اخروی برای آن بیان شده است. (51) (52) (53)
پیشگیری از عذاب الهی
براساس آیه۳۳ سوره انفال (54) تا زمانی که مردم اهل استغفار باشند، خداوند آنان را عذاب نخواهد کرد: «...وماکانَاللّهُ مُعَذِّبَهُم وهُم یَستَغفِرون».
ابتدای آیه یاد شده، به عامل دیگر پیشگیری از عذاب، یعنی وجود رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در میان مردم اشاره دارد.
مفسّران درباره این آیه، شأن نزولهای خاص و احتمالات گوناگونی ذکر کردهاند؛ ولی آیه، این قانون کلّی را دربردارد که وجود رسول خدا(صلی الله علیه وآله)در میان مردم و استغفار مردم، هر دو عامل امنیّت آنان در برابر بلاهای سخت و سنگین و مجازاتهای دردناک طبیعی و غیر طبیعی، همانند سیل، زلزله و جنگهای ویرانگر است. (55)
حضرت امیرمؤمنان(علیه السلام)میفرماید: در روی زمین، دو ابزار امنیّت از عذاب الهی وجود داشت: یکی از آن دو وجود پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله)بود که با رحلت آن حضرت برداشته شد؛ ولی دیگری که استغفار است، همواره برای همگان وجود دارد، پس بدان تمسّک جویید. (56)
آمرزش گناهان
در آیه ۱۰ سوره نوح (57)در پی فرمان حضرت نوح(علیه السلام) به استغفار، صفت بسیار بخشنده بودن خداوند مطرح شده است: «فَقُلتُ استَغفِروا رَبَّکُم اِنَّهُ کانَ غَفّارا». وصف غفّار، همانند اوصاف غفور، رحیم (58)و ودود (59)... به وعده مهم و بشارت بزرگ الهی به آمرزش گناهان و نزول رحمت بر بندگان اشاره دارد. (60)
در روایتی استغفار از گناه، عامل زدودهشدن زنگارهای گناه از روح انسان و بخشیدن جلای معنوی به روح، دانسته شدهاست. (61)
افزایش روزی
آیات ۱۱ـ۱۲ سوره نوح (62)به نجات از خشکسالی با آمدن بارانهای فراوان، رفع فقر و تنگدستی و زیاد شدن درآمد و روزی اشاره دارد: «یُرسِلِ السَّماءَ عَلَیکُم مِدرارا ویُمدِدکُم بِاَمول...».
ازدیاد فرزندان
بر اساس آیه ۱۲ سوره نوح (63)رفع مشکل بیفرزندی، یا ازدیاد فرزندان از آثار استغفار شمرده شده است: «ویُمدِدکُم بِاَمول وبَنینَ...».
رفاه و عمر طولانی
استغفار واقعی عامل دستیابی انسان به زندگی خوب و زیبای توأم با ثروت، رفاه، امنیّت و عزّت است (64) (65) (66): «ویَجعَل لَکُم جَنّـت ویَجعَل لَکُم اَنهـرا»، چنانکه در آیه ۳ سوره هود(67) از این دنیای خوب مادّی به متاع نیکو یاد شده است: «واَنِ استَغفِروا رَبَّکُم ثُمَّ توبوا اِلَیهِ یُمَتِّعکُم مَتـعـًا حَسَنـًا».
برخی نیز متاع حسن را عمر دراز، قناعت، رها کردن مردم و رویآوری به خداوند در نتیجه آمرزشخواهی دانستهاند. (68)
در نقلی، حسن بصری اشخاصی را که از خشکسالی، فقر و تنگدستی و نداشتن فرزند رنج میبردند وبرای رفع آن در پی راه حلّی بودند، به استغفار سفارش و به آیات ۱۰ـ۱۲ سوره نوح (69)استنادکرده است. (70)
بهترین مکان و زمان استغفار
استغفار به زمان و مکان خاص و وضعیّت ویژهای محدود نیست؛ ولی در حالات و موقعیّتهای مختلف زمانی و مکانی، نقش ویژه خود را دارد و بیشتر مقرون به پذیرش از ناحیه خداوند است، چنان که شب، بستر مناسبی برای نزول فیض الهی: «اِنّا اَنزَلنـهُ فی لَیلَةِ القَدر» (71)، و برای عروج عبد: «سُبحـنَ الَّذی اَسری بِعَبدِهِ لَیلاً» (72)است.
قرآن کریم در آیات ۱۷ سوره آلعمران (73):«المُستَغفِرینَ بِالاَسحار» و ۱۸ سوره ذاریات (74): «وبِالاَسحارِ هُم یَستَغفِرون» با صراحت، سَحَر را برای استغفار برمیگزیند و در آیه ۹۸ سوره یوسف (75): «قالَ سَوفَ اَستَغفِرُ لَکُم رَبّی» طبق نظر قریب به اتّفاق مفسّران، برتری استغفار در سحر در مقایسه با زمانهای دیگر را گوشزد میکند.
در آیه اخیر، آنگاه که فرزندان خطاکار یعقوب(علیه السلام)از وی خواستند تا برای گناهانی که در حقّ پدر و برادر خود مرتکب شدهاند برای آنان از خداوند آمرزش بطلبد. یعقوب(علیه السلام)گفت: در آینده برایتان از خدا آمرزش میطلبم.
بیشتر روایات ناظر به آیه یاد شده تصریح میکنند که منظور او از آینده، سَحَر بوده است.(76) (77) (78)
برخی دیگر از مفسّران نیز زمانهای دیگری، چون شب جمعه(79) (80) (81) (82)، شبهای سیزدهم تا پانزدهم رجب (83) (84)، و وقت نماز شب (85)را مناسب برای این آمرزشطلبی دانستهاند.
استغفارمان اجابت می شود؟
پذیرش استغفار از سوی خداوند حتمی است، زیرا:
۱. برخی آیات به پذیرش استغفار از سوی خداوند تصریح دارد: «ومَن یَعمَل سوءًا اَو یَظلِم نَفسَهُ ثُمَّ یَستَغفِرِ اللّهَ یَجِدِ اللّهَ غَفورًا رَحیمـا» (86)، «ومَن یَغفِرُ الذُّنوبَ اِلاَّ اللّهُ» (87)، «فَاستَغفِروهُ ثُمَّ توبوا اِلَیهِ اِنَّ رَبّی قَریبٌ مُجیب» (88).
همچنین خداوند در آیه۶۰ سوره غافر (89):«اُدعونی اَستَجِب لَکُم» وعده استجابت دعا داده و استغفار، بهصورت یکی از بهترین دعاها (90) (91) (92) مشمول این وعده الهی است و وعده پذیرش استغفار میتواند سبب تشویق به آن باشد.
۲. با توجّه به اینکه آیات فراوانی از قرآن کریم به استغفار امر میکند (93)، عدم پذیرش آن از سوی خداوند، بعید به نظر میآید.
۳.بسیاری از اوصاف الهی چون غفور، غفّار، عفوّ و... خود بشارت به بخشش الهی است که در استغفار، مطلوب است.
پی نوشت ها:
1. جواهر الکلام ج۷، ص۳۳.
2. هود/سوره۱۱، آیه۳.
3. هود/سوره۱۱، آیه۵۲.
4. هود/سوره۱۱، آیه۹۰.
5. مسالک الافهام ج۹، ص۵۳۵.
6. جواهر الکلام ج۳۳، ص۱۶۳.
7. رسائل فقهیة (شیخ انصاری)، ص۵۶.
8. البرهان، ج۵، ص۶۴ـ۶۵.
9. نورالثقلین، ج۵، ص۳۸.
10. نورالثقلین، ج۵، ص۳۸.
11. المعجم الاحصائی، ج۳، ص۱۰۵۸، «غفر».
12. غافر/سوره۴۰، آیه۷./
13. شوری/سوره۴۲، آیه۵.
14. نمونه، ج۲، ص۴۶۳.
15. آلعمران/سوره۳، آیه۱۶-۱۵.
16. المعجم المفهرس، ص۶۳۴، «غفر».
17. مائده/سوره۵، آیه۷۴.
18. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳.
19. وسائل الشیعة ج۷، ص۱۸۰.
20. العروة الوثقی ج۱، ص۶۸۳.
21. العروة الوثقی ج۱، ص۶۵۸.
22. العروة الوثقی ج۱، ص۶۹۹.
23. جواهر الکلام ج۷، ص۳۳.
24. جواهر الکلام ج۴، ص۲۸۹.
25. جواهر الکلام ج۴، ص۳۰۷.
26. جواهر الکلام ج۴، ص۳۲۳.
27. جواهر الکلام ج۱۲، ص۱۳۱.
28. وسائل الشیعة ج۱۰، ص۳۰۴.
29. جواهر الکلام ج۳۳، ص۱۹۳.
30. مناسک مراجع، م۳۷۲ و مناسک مراجع، م۳۷۷.
31. جواهر الکلام ج۳۳، ص۲۹۵.
32. جواهر الکلام ج۳۳، ص۱۶۰-۱۶۳.
33. جواهر الکلام ج۱۲، ص۳۴-۴۷.
34. جواهر الکلام ج۱۲، ص۸۸.
35. جواهر الکلام ج۲۲، ص۷۲.
36. مصباح الفقاهة ج۱، ص۵۱۹-۵۲۲.
37. توبه/سوره۹، آیه۱۱۳.
38. جواهر الکلام ج۱۲، ص۴۷-۵۱.
39. توبه/سوره۹، آیه۱۱۳.
40. نساء/سوره۴، آیه۴۸.
41. نساء/سوره۴، آیه۱۱۶.
42. المیزان، ج۹، ص۳۵۱.
43. نمونه، ج۸، ص۱۵۵.
44. منافقون/سوره۶۳، آیه۶.
45. توبه/سوره۹، آیه۸۰.
46. التفسیرالکبیر، ج۱۶، ص۱۴۸.
47. المیزان، ج۹، ص۳۵۱۳۵۲.
48. المعجم المفهرس، ص۶۳۴، «غفر».
49. بقره/سوره۲، آیه۵۸.
50. اعراف/سوره۷، آیه۱۶۱.
51. جواهر الکلام ج۱۲، ص۱۳۲.
52. نوح/سوره۷۱، آیه۱۰-۱۲.
53. هود/سوره۱۱، آیه۵۲.
54. انفال/سوره۸، آیه۳۳.
55. نمونه، ج۷، ص۱۵۴۱۵۵.
56. نهج البلاغه، حکمت ۸۸.
57. نوح/سوره۷۱، آیه۱۰.
58. نساء/سوره۴، آیه۱۱۰.
59. هود/سوره۱۱، آیه۹۰.
60. جامع البیان، مج۴، ج۵، ص۳۷۱.
61. عدة الداعی، ص۲۶۵.
62. نوح/سوره۷۱، آیه۱۲-۱۱.
63. نوح/سوره۷۱، آیه۱۲.
64. مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۴۳.
65. التفسیر الکبیر، ج۳۰، ص۱۳۷.
66. المیزان، ج۱۰، ص۳۰۰.
67. هود/سوره۱۱، آیه۳.
68. تفسیر قرطبی، ج۹، ص۴.
69. نوح/سوره۷۱، آیه۱۲-۱۰.
70. مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۴۳.
71. قدر/سوره۹۷، آیه۱.
72. اسراء/سوره۱۷، آیه۱.
73. آلعمران/سوره۳، آیه۱۷.
74. ذاریات/سوره۵۱، آیه۱۸.
75. یوسف/سوره۱۲، آیه۹۸.
76. مجمع البیان، ج۵، ص۴۰۳.
77. تفسیر قرطبی، ج۹، ص۲۶۲.
78. الصافی، ج۳، ص۴۶.
79. جامع البیان، مج۸، ج۱۳، ص۸۵.
80. مجمعالبیان، ج۵، ص۴۰۳.
81. التفسیرالکبیر، ج۱۸، ص۲۰۹.
82. تفسیر قرطبی، ج۹، ص۲۶۲.
83. روح المعانی، مج۸، ج۱۳، ص۷۹.
84. تفسیر قرطبی، ج۹، ص۲۶۲.
85. الدرالمنثور، ج۴، ص۵۸۵.
86. نساء/سوره۴، آیه۱۱۰.
87. آلعمران/سوره۳، آیه۱۳۵.
88. هود/سوره۱۱، آیه۶۱.
89. غافر/سوره۴۰، آیه۶۰.
90. البرهان، ج۵، ص۶۵.
91. نورالثقلین، ج۵، ص۳۸.
92. نورالثقلین، ج۵، ص۳۸.
93. المعجم المفهرس، ص۶۳۴، «غفر».
94. ملا محسن فیض کاشانی
استغفار یا قولی است مانند گفتن مانند «استغفر اللّه» و «اللّهم اغفر لی» و یا فعلی مانند انجام دادن عملی که موجب آمرزش انسان میگردد. برخی تصریح کردهاند که استغفار قولی باید از ریشۀ «غفر» باشد؛ همان گونه که در تحمید، تسبیح و تکبیر چنین است.(1)
آیا استغفار همان توبه است؟
گروهى معتقدند كه فرقى میان استغفار و توبه نیست. براى آنكه استغفار و توبه یكى است و توبه تاكید استغفار است.
ولى گروهى دیگر میان آن دو فرق گذارده اند، به آن جهت كه استغفار مقدم بر توبه است و تقدم استغفار بر توبه به این معناست كه انسان باید خود را از گناهان پاك سازد و سپس خود را به اوصاف الهى بیاراید. در واقع استغفار، توقف در مسیر گناه و شستشوى خویشتن است و توبه بازگشت به سوى اوست كه وجودى است بى انتها.
استغفار به معناى شستشو است و توبه به معناى كسب كمالات است ،مانند شخص آلوده كه باید اول لباس چركین را از تن بیرون بیاورد و خود را شستشو بدهد و بعد لباس پاكیزه به تن كند. یا باید ابتدا جاروب كند، سپس زمین را فرش كند.
فرمان توبه پس از امر به استغفار در آیات ۳، ۵۲ و ۹۰ سوره آل عمران (2) (3) (4):«واَنِاستَغفِروا رَبَّکُم ثُمَّ توبوا اِلَیهِ» به دو دلیل، نشان دهنده مغایرت مفهوم استغفار و توبه است:
۱. عطف توبه بر استغفار با کلمه «ثمّ» که فاصله و ترتیب را میرساند.
۲. اصل در کلام هر گویندهای تأسیس و اراده معنای جدید است.
بنابراين تفاوت آن با توبه این است که توبه، بازگشت به سوی پروردگار با پشیمانی از عمل بد خویش است، ولی استغفار، درخواست مغفرت و آمرزش از او است. البته در این که قوام استغفار به توبه است یا نه، میان فقها اختلاف است. (5) (6) (7)
اهمیت و ضرورت استغفار
در شریعت اسلامی، استغفار بهصورت بهترین عبادت و دعا مطرح، و فراوانی انجام دادن آن توصیه شده و شاخصترین تعبیر از آن، با جمله «استغفرالله»است. (8) (9) (10) چندان که بیشتر دعاهایی که از معصومان علیهم السّلام به یادگار مانده،- با عبارات و الفاظ گوناگون- متضمّن استغفار است.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)و دیگر پیامبران به استغفار سفارش کرده و عموم مردم بدان فرمان داده شدهاند، چنان که ۸آیه، به آمرزش خواهی ترغیب عمومی کرده و نزدیک به ۳۰ آیه، از استغفار پیامبران سخن به میان آورده و ۵ آیه نیز شخص رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) را به آن مأمور کرده است. (11)
فرشتگان برای مؤمنان (12)و اهل زمین استغفار میکنند. (13)
درخواست آمرزش گناه، صفت پرهیزکاران معرّفی شده است (14): «...لِلَّذینَ اتَّقَوا... اَلَّذینَ یَقولونَ رَبَّنا اِنَّنا ءامَنّا فَاغفِرلَنا». (15)
فرمان و تشویق به استغفار در بسیاری از آیات (16)و توبیخ ترک آن در برخی دیگر، چون «اَفَلا یَتوبونَ اِلَی اللّهِ ویَستَغفِرونَهُ» (17)، ضرورت استغفار همگان را روشن میسازد، زیرا از یک سو انسانهای عادی بر اثر غفلت، نادانی و سرکشی غ رایز حیوانی و هوای نفس، همواره در معرض گناه هستند، ازاینرو نیاز به استغفار و ضرورت آن، جهت پالایش و تصفیه روحشان امری بدیهی مینماید.
و از سوی دیگر، هیچکس نمیتواند حقوق الهی را آنگونه که شایسته مقام ربوبی است، به جای آورد، بلکه به اندازه معرفت و شناخت خویش به این مهم میپردازد، بر این اساس، حتّی پارسایان حقیقی نیز از کارها و عبادتهای خود شرم داشته، خویش را در پیشگاه خداوند متّهم، بلکه مقصر میدانند و ضرورت استغفار را درک میکنند. (18)
انواع استغفار
استغفار یا قولی است مانند گفتن «استغفر اللّه» و یا فعلی مانند انجام دادن عملی که موجب آمرزش انسان میگردد.
استغفار گرچه فی نفسه مستحب است، لیکن گاهی به جهت عوارضی واجب یا حرام میگردد. از این رو، استغفار به لحاظ حکم سه گونه است:
استغفار واجب
استغفار به عنوان کفّارۀ واجب بر محرم در صورت جدال کمتر از سه بار و فسوق، (19)یا بدل کفّارۀ واجب بر کسی که توان انجام هیچ یک از خصال کفّاره (آزاد کردن برده، گرفتن دو ماه روزه یا اطعام یا پوشاندن شصت فقیر) را ندارد واجب است.(20)
البته بدلیّت استغفار در کفّارۀ ظهار در صورت ناتوانی از پرداخت کفّاره، مورد اختلاف است. (21)
در وجوب استغفار در نماز میّت (22) (23) و نیز از سوی غیبت کننده برای کسی که او را غیبت کرده، اختلاف است. (24) (25)
استغفار مستحب
استغفار از آن جهت که بهترین دعا و عبادت به شمار میرود، در همۀ حالات به ویژه موارد ذیل مستحب است: (26) بین دو سجدۀ نماز؛ (27)بعد از تسبیحات اربعه؛ (28)در قنوت به خصوص قنوت نماز وتر؛ (29)هنگام سحر؛(30)برای میّت هنگام تشییع جنازه، دفن و زیارت قبر او؛ (31) (32) (33)در نماز باران؛ (34)در ماه رمضان؛ (35)برای ترک برخی آداب و سنن مانند استغفار برای لطمه زدن بر سر و صورت خود به عنوان کفّارۀ آن. (36)
استغفار حرام
استغفار برای مشرکان و کفّار- به نصّ قرآن کریم (37)- و نیز مخالفان و منافقان، حرام است. (38)
استغفار برای مشرکان
آیه ۱۱۳ سوره توبه (39)پیامبر(صلی الله علیه وآله) و مؤمنان را از استغفار برای مشرکان باز میدارد: «ما کانَ لِلنَّبِیِّ والَّذینَ ءامَنوا اَن یَستَغفِروا لِلمُشرِکینَ ولَو کانوا اولی قُربی...» منع یاد شده، به سبب عدم تأثیر استغفار برای مشرکان: «اِنَّ اللّهَ لا یَغفِرُ اَن یُشرَکَ بِهِ» (40) (41)و بیهوده بودن آمرزشخواهی در حق آنان است. (42)
از سویی استغفار، نوعی اظهار محبّت به مشرکان و پیوند با ایشان است که در بسیاری از موارد از آن نهی شده است. (43)
بیتأثیر بودن استغفار برای منافقان
بیتأثیر بودن آمرزشخواهی برای منافقان در دو آیه از قرآن کریم آمده است: «سَواءٌ عَلَیهِم اَستَغفَرتَ لَهُم اَم لَم تَستَغفِر لَهُم لَن یَغفِرَ اللّهُ لَهُم...= برای آنان یکسان است؛ چه برایشان آمرزش بخواهی یانخواهی. خدا هرگز ایشان را نخواهد بخشود». (44)
شبیه به همین مضمون، در جای دیگر میفرماید: چه برایشان آمرزش بخواهی یا نخواهی (یکسان است؛ حتّی )اگر برایشان ۷۰ بار آمرزش بخواهی، خدا آنها را نمیآمرزد: «استَغفِر لَهُم اَو لا تَستَغفِر لَهُم اِن تَستَغفِر لَهُم سَبعینَ مَرَّةً فَلَن یَغفِرَ اللّهُ لَهُم». (45)
کلمه«سبعین» به معنای ۷۰ در این آیه، مبالغه و فراوانی در بیان حکم یاد شده را میرساند. (46) (47)
استغفار در قرآن
مفهوم آمرزش خواهی ۶۸ بار در قرآن آمدهاست: ۴۳ مورد از آن در هیئتهای گوناگون باب استفعال، ۱۷ مورد در قالب «إغفر»، سه مورد به صیغه «یغفر»، دو مورد «تغفر» و یک بار بهصورت «مغفرة» بهکار رفته است. (48)
در دو آیه نیز فرمان استغفار با واژه «حِطَّة» آمده و نقل شدهاست که خداوند به بنی اسرائیل فرمان استغفار داد تا مشمول مغفرت الهی قرار گیرند. (49) (50)
آثار استغفار
در آیات و روایات، آثار سازنده و ارزشمندی از قبیل صلاح جامعه، نزول برکات الهی، و مصونیّت از عذاب دنیوی و اخروی برای آن بیان شده است. (51) (52) (53)
پیشگیری از عذاب الهی
براساس آیه۳۳ سوره انفال (54) تا زمانی که مردم اهل استغفار باشند، خداوند آنان را عذاب نخواهد کرد: «...وماکانَاللّهُ مُعَذِّبَهُم وهُم یَستَغفِرون».
ابتدای آیه یاد شده، به عامل دیگر پیشگیری از عذاب، یعنی وجود رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در میان مردم اشاره دارد.
مفسّران درباره این آیه، شأن نزولهای خاص و احتمالات گوناگونی ذکر کردهاند؛ ولی آیه، این قانون کلّی را دربردارد که وجود رسول خدا(صلی الله علیه وآله)در میان مردم و استغفار مردم، هر دو عامل امنیّت آنان در برابر بلاهای سخت و سنگین و مجازاتهای دردناک طبیعی و غیر طبیعی، همانند سیل، زلزله و جنگهای ویرانگر است. (55)
حضرت امیرمؤمنان(علیه السلام)میفرماید: در روی زمین، دو ابزار امنیّت از عذاب الهی وجود داشت: یکی از آن دو وجود پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله)بود که با رحلت آن حضرت برداشته شد؛ ولی دیگری که استغفار است، همواره برای همگان وجود دارد، پس بدان تمسّک جویید. (56)
آمرزش گناهان
در آیه ۱۰ سوره نوح (57)در پی فرمان حضرت نوح(علیه السلام) به استغفار، صفت بسیار بخشنده بودن خداوند مطرح شده است: «فَقُلتُ استَغفِروا رَبَّکُم اِنَّهُ کانَ غَفّارا». وصف غفّار، همانند اوصاف غفور، رحیم (58)و ودود (59)... به وعده مهم و بشارت بزرگ الهی به آمرزش گناهان و نزول رحمت بر بندگان اشاره دارد. (60)
در روایتی استغفار از گناه، عامل زدودهشدن زنگارهای گناه از روح انسان و بخشیدن جلای معنوی به روح، دانسته شدهاست. (61)
افزایش روزی
آیات ۱۱ـ۱۲ سوره نوح (62)به نجات از خشکسالی با آمدن بارانهای فراوان، رفع فقر و تنگدستی و زیاد شدن درآمد و روزی اشاره دارد: «یُرسِلِ السَّماءَ عَلَیکُم مِدرارا ویُمدِدکُم بِاَمول...».
ازدیاد فرزندان
بر اساس آیه ۱۲ سوره نوح (63)رفع مشکل بیفرزندی، یا ازدیاد فرزندان از آثار استغفار شمرده شده است: «ویُمدِدکُم بِاَمول وبَنینَ...».
رفاه و عمر طولانی
استغفار واقعی عامل دستیابی انسان به زندگی خوب و زیبای توأم با ثروت، رفاه، امنیّت و عزّت است (64) (65) (66): «ویَجعَل لَکُم جَنّـت ویَجعَل لَکُم اَنهـرا»، چنانکه در آیه ۳ سوره هود(67) از این دنیای خوب مادّی به متاع نیکو یاد شده است: «واَنِ استَغفِروا رَبَّکُم ثُمَّ توبوا اِلَیهِ یُمَتِّعکُم مَتـعـًا حَسَنـًا».
برخی نیز متاع حسن را عمر دراز، قناعت، رها کردن مردم و رویآوری به خداوند در نتیجه آمرزشخواهی دانستهاند. (68)
در نقلی، حسن بصری اشخاصی را که از خشکسالی، فقر و تنگدستی و نداشتن فرزند رنج میبردند وبرای رفع آن در پی راه حلّی بودند، به استغفار سفارش و به آیات ۱۰ـ۱۲ سوره نوح (69)استنادکرده است. (70)
بهترین مکان و زمان استغفار
استغفار به زمان و مکان خاص و وضعیّت ویژهای محدود نیست؛ ولی در حالات و موقعیّتهای مختلف زمانی و مکانی، نقش ویژه خود را دارد و بیشتر مقرون به پذیرش از ناحیه خداوند است، چنان که شب، بستر مناسبی برای نزول فیض الهی: «اِنّا اَنزَلنـهُ فی لَیلَةِ القَدر» (71)، و برای عروج عبد: «سُبحـنَ الَّذی اَسری بِعَبدِهِ لَیلاً» (72)است.
قرآن کریم در آیات ۱۷ سوره آلعمران (73):«المُستَغفِرینَ بِالاَسحار» و ۱۸ سوره ذاریات (74): «وبِالاَسحارِ هُم یَستَغفِرون» با صراحت، سَحَر را برای استغفار برمیگزیند و در آیه ۹۸ سوره یوسف (75): «قالَ سَوفَ اَستَغفِرُ لَکُم رَبّی» طبق نظر قریب به اتّفاق مفسّران، برتری استغفار در سحر در مقایسه با زمانهای دیگر را گوشزد میکند.
در آیه اخیر، آنگاه که فرزندان خطاکار یعقوب(علیه السلام)از وی خواستند تا برای گناهانی که در حقّ پدر و برادر خود مرتکب شدهاند برای آنان از خداوند آمرزش بطلبد. یعقوب(علیه السلام)گفت: در آینده برایتان از خدا آمرزش میطلبم.
بیشتر روایات ناظر به آیه یاد شده تصریح میکنند که منظور او از آینده، سَحَر بوده است.(76) (77) (78)
برخی دیگر از مفسّران نیز زمانهای دیگری، چون شب جمعه(79) (80) (81) (82)، شبهای سیزدهم تا پانزدهم رجب (83) (84)، و وقت نماز شب (85)را مناسب برای این آمرزشطلبی دانستهاند.
استغفارمان اجابت می شود؟
پذیرش استغفار از سوی خداوند حتمی است، زیرا:
۱. برخی آیات به پذیرش استغفار از سوی خداوند تصریح دارد: «ومَن یَعمَل سوءًا اَو یَظلِم نَفسَهُ ثُمَّ یَستَغفِرِ اللّهَ یَجِدِ اللّهَ غَفورًا رَحیمـا» (86)، «ومَن یَغفِرُ الذُّنوبَ اِلاَّ اللّهُ» (87)، «فَاستَغفِروهُ ثُمَّ توبوا اِلَیهِ اِنَّ رَبّی قَریبٌ مُجیب» (88).
همچنین خداوند در آیه۶۰ سوره غافر (89):«اُدعونی اَستَجِب لَکُم» وعده استجابت دعا داده و استغفار، بهصورت یکی از بهترین دعاها (90) (91) (92) مشمول این وعده الهی است و وعده پذیرش استغفار میتواند سبب تشویق به آن باشد.
۲. با توجّه به اینکه آیات فراوانی از قرآن کریم به استغفار امر میکند (93)، عدم پذیرش آن از سوی خداوند، بعید به نظر میآید.
۳.بسیاری از اوصاف الهی چون غفور، غفّار، عفوّ و... خود بشارت به بخشش الهی است که در استغفار، مطلوب است.
ز هر چه غیر یار، استغفرالله
ز بود مستعار، استغفرالله
دمی کان بگذرد بی یاد رویش
از آن دم بی شمار استغفرالله
سرآمد عمر و یک ساعت ز غفلت
نگشتم هوشیار، استغفرالله
نکردم یک سجودی در همه عمر
که آید آن به کار استغفرالله
ز کردار بدم صدبار توبه
ز گفتارم هزار استغفرالله
شدم دور از دیار یار ای فیض
من مهجور زار استغفرالله (94)
ز بود مستعار، استغفرالله
دمی کان بگذرد بی یاد رویش
از آن دم بی شمار استغفرالله
سرآمد عمر و یک ساعت ز غفلت
نگشتم هوشیار، استغفرالله
نکردم یک سجودی در همه عمر
که آید آن به کار استغفرالله
ز کردار بدم صدبار توبه
ز گفتارم هزار استغفرالله
شدم دور از دیار یار ای فیض
من مهجور زار استغفرالله (94)
پی نوشت ها:
1. جواهر الکلام ج۷، ص۳۳.
2. هود/سوره۱۱، آیه۳.
3. هود/سوره۱۱، آیه۵۲.
4. هود/سوره۱۱، آیه۹۰.
5. مسالک الافهام ج۹، ص۵۳۵.
6. جواهر الکلام ج۳۳، ص۱۶۳.
7. رسائل فقهیة (شیخ انصاری)، ص۵۶.
8. البرهان، ج۵، ص۶۴ـ۶۵.
9. نورالثقلین، ج۵، ص۳۸.
10. نورالثقلین، ج۵، ص۳۸.
11. المعجم الاحصائی، ج۳، ص۱۰۵۸، «غفر».
12. غافر/سوره۴۰، آیه۷./
13. شوری/سوره۴۲، آیه۵.
14. نمونه، ج۲، ص۴۶۳.
15. آلعمران/سوره۳، آیه۱۶-۱۵.
16. المعجم المفهرس، ص۶۳۴، «غفر».
17. مائده/سوره۵، آیه۷۴.
18. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳.
19. وسائل الشیعة ج۷، ص۱۸۰.
20. العروة الوثقی ج۱، ص۶۸۳.
21. العروة الوثقی ج۱، ص۶۵۸.
22. العروة الوثقی ج۱، ص۶۹۹.
23. جواهر الکلام ج۷، ص۳۳.
24. جواهر الکلام ج۴، ص۲۸۹.
25. جواهر الکلام ج۴، ص۳۰۷.
26. جواهر الکلام ج۴، ص۳۲۳.
27. جواهر الکلام ج۱۲، ص۱۳۱.
28. وسائل الشیعة ج۱۰، ص۳۰۴.
29. جواهر الکلام ج۳۳، ص۱۹۳.
30. مناسک مراجع، م۳۷۲ و مناسک مراجع، م۳۷۷.
31. جواهر الکلام ج۳۳، ص۲۹۵.
32. جواهر الکلام ج۳۳، ص۱۶۰-۱۶۳.
33. جواهر الکلام ج۱۲، ص۳۴-۴۷.
34. جواهر الکلام ج۱۲، ص۸۸.
35. جواهر الکلام ج۲۲، ص۷۲.
36. مصباح الفقاهة ج۱، ص۵۱۹-۵۲۲.
37. توبه/سوره۹، آیه۱۱۳.
38. جواهر الکلام ج۱۲، ص۴۷-۵۱.
39. توبه/سوره۹، آیه۱۱۳.
40. نساء/سوره۴، آیه۴۸.
41. نساء/سوره۴، آیه۱۱۶.
42. المیزان، ج۹، ص۳۵۱.
43. نمونه، ج۸، ص۱۵۵.
44. منافقون/سوره۶۳، آیه۶.
45. توبه/سوره۹، آیه۸۰.
46. التفسیرالکبیر، ج۱۶، ص۱۴۸.
47. المیزان، ج۹، ص۳۵۱۳۵۲.
48. المعجم المفهرس، ص۶۳۴، «غفر».
49. بقره/سوره۲، آیه۵۸.
50. اعراف/سوره۷، آیه۱۶۱.
51. جواهر الکلام ج۱۲، ص۱۳۲.
52. نوح/سوره۷۱، آیه۱۰-۱۲.
53. هود/سوره۱۱، آیه۵۲.
54. انفال/سوره۸، آیه۳۳.
55. نمونه، ج۷، ص۱۵۴۱۵۵.
56. نهج البلاغه، حکمت ۸۸.
57. نوح/سوره۷۱، آیه۱۰.
58. نساء/سوره۴، آیه۱۱۰.
59. هود/سوره۱۱، آیه۹۰.
60. جامع البیان، مج۴، ج۵، ص۳۷۱.
61. عدة الداعی، ص۲۶۵.
62. نوح/سوره۷۱، آیه۱۲-۱۱.
63. نوح/سوره۷۱، آیه۱۲.
64. مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۴۳.
65. التفسیر الکبیر، ج۳۰، ص۱۳۷.
66. المیزان، ج۱۰، ص۳۰۰.
67. هود/سوره۱۱، آیه۳.
68. تفسیر قرطبی، ج۹، ص۴.
69. نوح/سوره۷۱، آیه۱۲-۱۰.
70. مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۴۳.
71. قدر/سوره۹۷، آیه۱.
72. اسراء/سوره۱۷، آیه۱.
73. آلعمران/سوره۳، آیه۱۷.
74. ذاریات/سوره۵۱، آیه۱۸.
75. یوسف/سوره۱۲، آیه۹۸.
76. مجمع البیان، ج۵، ص۴۰۳.
77. تفسیر قرطبی، ج۹، ص۲۶۲.
78. الصافی، ج۳، ص۴۶.
79. جامع البیان، مج۸، ج۱۳، ص۸۵.
80. مجمعالبیان، ج۵، ص۴۰۳.
81. التفسیرالکبیر، ج۱۸، ص۲۰۹.
82. تفسیر قرطبی، ج۹، ص۲۶۲.
83. روح المعانی، مج۸، ج۱۳، ص۷۹.
84. تفسیر قرطبی، ج۹، ص۲۶۲.
85. الدرالمنثور، ج۴، ص۵۸۵.
86. نساء/سوره۴، آیه۱۱۰.
87. آلعمران/سوره۳، آیه۱۳۵.
88. هود/سوره۱۱، آیه۶۱.
89. غافر/سوره۴۰، آیه۶۰.
90. البرهان، ج۵، ص۶۵.
91. نورالثقلین، ج۵، ص۳۸.
92. نورالثقلین، ج۵، ص۳۸.
93. المعجم المفهرس، ص۶۳۴، «غفر».
94. ملا محسن فیض کاشانی