در فروردین ماه امسال نمایندگان مجلس به دلیل عدم پیگیری جدی برای راهاندازی شبکه ملی اطلاعات و بیتوجهی به ظرفیتهای داخلی با 99 رأی مخالف از پاسخهای وزیر ارتباطات قانع نشدند و واعظی اولین کارت زرد خود را از مجلس نهم دریافت کرد و دولت یازدهم یازده کارته شد.
این کارت زرد با واکنش های متفاوتی همراه شد، به طوری که برخی از رسانه ها آن را به عنوان اشتباه بزرگ مجلس و با حیرت و ناباوری گزارش کردند و برخی دیگر نیز از این اقدام به موقع مجلس تقدیر و تشکر کردند.
برای پی بردن به این موضوع ابتدا باید دید شبکه ملی اطلاعات چیست و چرا این شبکه ملی با تمام قابلیتهای پیشرفته خود با این کندی پیش میرود و بالاخره چه زمانی قرار است در خدمت مردم قرار گیرد.
شبکه ملی اطلاعات چیست؟
موضوع شبکه ملی اطلاعات، در ایران سابقه ای بیش از ۱۰ سال دارد و سالهای سال است که
دولتهای نهم، دهم و یازدهم هرکدام با تعابیر مختلف، در شروع فعالیت خود، قول اجرای
این طرح ملی را دادهاند اما تاکنون هیچ یک از دولتها و وزرای ارتباطاتشان موفق به
ارائه طرح مفهومی از این پروژه نشده اند.
شبکه ملی اطلاعات در ابتدا توسط وزارت
ارتباطات در دولت نهم و از سوی محمد سلیمانی و معاونش عبدالمجید ریاضی، «اینترنت
ملی» نامگذاری شد و وزیر ارتباطات دولت نهم تاکید داشت که با ایجاد اینترنت ملی،
بی نیازی از شبکه اینترنت خارجی را رقم خواهد زد؛ اما این طرح بهدلیل نبود
توجیهات مناسب فنی و اقتصادی توفیقی نیافت.
در دولت دهم ، رضا تقی پور وزیر وقت ارتباطات،
تلاش بسیاری به کار بست تا این پروژه با نام «شبکه ملی اینترنت – شما » و تعریف مشخصی از اهداف و برنامههای مربوط به آن به
نحوی که اینترنت در کنار این شبکه ملی باقی بماند، شکل گیرد و حتی در دوره کوتاهی نیز
محمد نامی دیگر وزیر ارتباطات دولت دهم، تلاش خود را برای ساماندهی این طرح به کار
بست؛ در نهایت اینکه دولت و مجلس موفق شدند در برنامه پنجم توسعه کشور، سرفصلی
مشخص از الزامات اجرای این پروژه با نام «شبکه ملی اطلاعات» تدوین کنند که این
موضوع با اختصاص ردیف بودجه سالانه، به وزارت ارتباطات در دولت یازدهم تکلیف شد.
ماده ۴۶ برنامه پنجم توسعه کشور وزارت ارتباطات را مکلف به اجرای شبکه
ملی اطلاعات کرده است؛ شبکه ای که هم اکنون این وزارتخانه مدعی به اجرای بخشی از
آن شده اما اعضای شورای عالی فضای مجازی، نمایندگان مجلس و کارشناسنان معتقدند که
این وزارتخانه تاکنون در اجرای این پروژه توفیقی نیافته است.
طبق مصوبه شورای عالی فضای مجازی،
الزامات حاکم بر تحقق شبکه ملی اطلاعات به عنوان زیر ساخت ارتباط فضای مجازی کشور
شامل شبکهای متشکل از زیرساختهای ارتباطی با مدیریت مستقل کاملاً داخلی، شبکهای
کاملاً مستقل و حفاظت شده نسبت به دیگر شبکهها (از جمله اینترنت) با امکان تعامل
مدیریت شده با آنها، شبکهای با امکان عرضه انواع محتوا وخدمات ارتباطی سراسری
برای آحاد مردم با تضمین کیفیت از جمله قابلیت تحرک، شبکهای با قابلیت عرضه انواع
خدمات امن اعم از رمزنگاری و امضای دیجیتالی به کلیه کاربران و شبکهای با قابلیت
برقراری ارتباطات امن و پایدار میان دستگاهها و مراکز حیاتی کشور و در نهایت شبکهای
پرظرفیت، پهن باند و با تعرفه رقابتی شامل مراکز داده و میزبانی داخلی تعریف شده
است.
توسعه پهنای باند گریبان
دولت را گرفت
اما در ۲۵ فروردين ماه به علت عدم پیشرفت در
کار شبکه ملی اطلاعات، وزیر ارتباطات به صحن مجلس آمد و با وجود دفاع واعظی از
عملکردش و ارائه توضیحاتی از تریبون مجلس، نمایندگان از توضیحات وی قانع نشدند و
به وزیر ارتباطات کارت زرد دادند.
پژمانفر نماینده مشهد و کلات و مرتضی
آقاتهرانی نماینده تهران دو نماینده سوال کننده از وزیر ارتباطات، با سوالاتی چون
دلایل توسعه شبکه و پهنای باند اینترنت توسط وزارت ارتباطات بدون پیوست فرهنگی و
قبل از راهاندازی شبکه ملی اطلاعات و بیتوجهی به ظرفیت داخلی و نیز عدم ابلاغ
ضوابط بهرهبرداری از اینترنت تلفن همراه، اعلام کردند که به جز چند پاورپوینت و
اسلاید پاسخ دیگری به سوالات نمایندگان درباره شبکه ملی اطلاعات داده نشده است؛
موضوعی که پیش از این محمدحسن انتظاری دبیر شورای عالی فضای مجازی نیز نسبت به آن
به وزارت ارتباطات هشدار داده بود.
محمود واعظی وزیر ارتباطات در واکنش به
این سوال که چرا نمایندگان به وی کارت زرد دادند، گفت: ما به دلیل برخی بهانهها
توسعه پهنای باند اینترنت را تعطیل نمیکنیم لذا این توسعه باید انجام شود اما
اینکه میگویند توسعه ندهید تا کارهای دیگر انجام شود مملکت ضرر میکند. [1]
یادداشت آقاتهرانی درباره سوال از واعظی
مرتضی آقاتهرانی در سایت شخصی خود حاشیهای از نشست علنی با وزیر ارتباطات خانه ملت منتشر کرد و نوشت: «اگر بنا باشد دولت پهنای باند اینترنت را افزایش دهد مخالف نیستیم اما میبایست در زمین خودمان بازی کنیم نه در زمین دیگران.
حال این سؤال پیش میآید که برای راهاندازی شبکه ملی اطلاعات چه اقداماتی صورت گرفته است؟ در این خصوص قبلاً وزیر گفته بودند که ما چند مرکز را به صورت پایلوت راهاندازی میکنیم که در طرحشان این مراکز را نام برده بودند، اما وقتی پیگیری شد تنها قم را به عنوان پایلوت انتخاب کردهاند و با توجه به اینکه هر کاری نیاز به زیرساخت دارد تا بتواند به نحو احسن اجرایی شود و بنده این ایراد را به این دولت ندارم و به دولتهای قبل نیز همین انتقاد را داشتم که متأسفانه فرصتها را از دست دادند و به سمت راهاندازی شبکه ملی اطلاعات داخلی نرفتند.
علیایُحال وزیر دفاعیات خود را ارائه دادند و بعد از آن آقای
پژمانفر توضیحاتی درخصوص آثار و خطرات این امر و بیتوجهی به آن مسائلی را مطرح کردند
که در آخر نمایندگان از دفاعیات وزیر قانع نشده و ایشان کارت زرد گرفتند.»[2]
حیرت روزنامه اصلاحطلب از کارت زرد مجلس
روزنامه اصلاح طلب اعتماد در ویژه نامه «کرگردن» خود در خصوص کارت زرد مجلس به وزیر ارتباطات نوشت: اقدام هفته پیش نمایندگان مجلس در احضار وزیر ارتباطات ماجرایی عجب دارد که مطمئنا علاقه مندان به تورق تاریخ پارلمان ایران چند سال بعد با حیرت و ناباوری به آن خواهند نگریست.
در ادامه این مطلب اینچنین آمده است که: «از قرار معلوم وزارت ارتباطات با سرمایه گذاری هایی که در این دو سال انجام داد، موفق به توسعه شبکه و افزایش پهنای باند اینترنت در کشور شد. این پیشرفت چرا مورد تشویق نمایندگان قرار نگرفت؟ نمایندگان از افزایش سرعت و پهنای باند اینترنت چرا ناراضی اند؟»
توضیح نمانیدگان در خصوص کارت زرد به وزیر ارتباطات
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در توضیح سوالش از واعظی وزیر ارتباطات و فناوری
اطلاعات، گفت: وزارت ارتباطات بعد از وزارت نفت از پردرآمدترین وزارتخانهها
است. راهاندازی شبکه ملی اطلاعات نیاز به عزم و اراده نیاز دارد. اما نه
تنها چنین عزم و ارادهای دیده نمیشود بلکه استفاده کاربران از اینترنت بسیار
بالا و حتی بالغ بر 8 تا 10 برابر هزینه واقعی است.
وی با بیان اینکه مسأله شبکه ملی اطلاعات میتواند تهدیدهای بزرگ را
به فرصت تبدیل کند، افزود: مجلس برای راهاندازی شبکه ملی اطلاعات بودجه مناسبی را
اختصاص داد اما در عمل به جز چند اصلاح خروجی دیگری دیده نشد و کار بیشتر از 5
درصد جلو نرفت.
پژمانفر اینترنت را در زندگی امروز مردم امری مهم خواند و اظهار کرد:
در چنین شرایطی هزینه استفاده از اینترنت برای مردم بسیار زیاد و حتی بالغ بر 10
برابر قیمت واقعی آن است. در نهایت نیز کار بیکیفیت به مردم داده میشود.[3]
يكي از مصوبات شورای عالی فضای مجازی، راه اندازی شبكه ملي اطلاعات بود. در حال حاضر كليات این طرح تصويب شده است، اهداف و راهبردهاي آن درآمده است و چشمانداز این شبکه ملی مشخص است و شيوۀ اجرا در اختيار وزارت مربوطه قرار گرفته شده است كه اين وزارتخانه بايد شيوههاي اجرا و نحوۀ عمل و فازبنديهاي آن را در مرکز ملی فضای مجازی مصوب بكند. به گفته کارشناسان شبکه ملی اطلاعات می تواند خيلي از مشكلات ما را در فضای مجازی کشور حل كند.
شبكه ملي اطلاعات بزرگترين گام براي ايجاد فضاي مجازي كشور است. البته موارد زياد ديگري هست كه اين فضا را كامل ميكند ولي زيرساخت آن شبكه ملي اطلاعات است. اگر بخواهیم به صورت مفهومی فرق اينترنت با فضاي مجازي را شرح دهیم، باید به ذکر مثالی در این خصوص بپردازیم.فكر كنيد كه به همۀ مردم تهران به جاي تلفن تهران، تلفن دو صفر بدهند در صورتي كه الان مردم تهران تلفن تهران را دارند و امكان صفر و دو صفر را هم دارند، يعني شما بخواهيد با خارج از كشور تماس بگيريد دو صفر ميگيريد. كد آن كشور را ميگيريد وصل ميشود، بخواهيد با شهرستان تماس بگيريد صفر و كد شهرستان را ميگيريد وصل ميشويد. حالا شما فكر كنيد ما به همه تلفن دو صفر بدهيم، مفهومش يعني چه؟ يعني اگر من با خانۀ برادرم در تهران كار دارم بايد دو صفر نودو هشت بيست و يك و حالا شمارۀ تهران را بگيرم، مفهومش اين است كه بايد سوئيچش در خارج از كشور باشد، اين به كشوري برود از آنجا سوئيچ بشود و به اتاق بغلدستي برگردم. اگر ما در كشورمان به جاي دادن فضاي مجازي، اينترنت بدهيم يعني به همه تلفن دو صفر بدهيم، در صورتي كه شما بايد تلفن تهران را بدهيد كه اگر با تهران كار دارد همين جا سوئيچ بكند، با شهرستان كار دارد داخل تهران سوئيچ بكند، اگر شما با خارج كار داريد بايد از دو صفر استفاده بكنيد. اينترنت يعني رفتن در پهنۀ بينالملل. چرا ما بايد پهنۀ بينالملل را اشغال بكنيم؟ این کار چه منطقی می تواند داشته باشد؟ يعني اگر من با بانك سر كوچه كار دارم بايد از اينترنت استفاده بكنم؟
حتما اقدام درست اين است كه ما به مردم تلفن تهران را بدهيم كه امكان دو صفر را داشته باشد يعني من بايد فضاي مجازي را در کشور ايجاد بكنم كه در آن اينترنت هم باشد. پس مردم برای حل مشکلاتشان نياز به پهناي باند دارند، اما نه پهناي باند اينترنت. اينها تعاريفشان با هم فرق ميكند و در خیلی از موارد اشتباه تلقی میشود. با توسعه اینترنت مركز سوئيچ ها به خارج از كشور انتقال پیدا میکند. چرا بايد دو نفري كه در ايران كار دارند سوئيچشان در خارج از كشور باشد؟ چرا ما بايد پهنۀ بينالملل را اشغال بكنيم؟ زیرا هم هزينهها کشور افزايش پيدا ميكند، هم مردم زمان خودشان را از دست ميدهند.
مردم نياز به سرعت فضاي مجازي دارند ولی قالب این نیازها به اینترنت محدود نمی شود. مردم با سرعت داده و ستانده اطلاعات مشکل دارند نه اينترنت. مشکل ما این است که اينترنت را معادل فضاي مجازي تعريف ميكنيم. پس اگر ما بخواهيم اينترنت را در كشور توزيع كنيم بايد اين اينترنت را از جايي بخريم، پس باید برای این امر پول بدهیم.
نمایندگان مجلس نیز معتقدند وزارت ارتباطات به عنوان یکی از پردرآمدترین وزارتخانهها میبایست اولین اولویت خود را برای ارتقای سرعت و امنیت و خودکفایی در فضای مجازی به راهاندازی شبکه ملی اطلاعات بپردازد. اما به گفته اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس به دلیل نبود چنین عزم و ارادهای در وزارتخانه به وزیر مربوطه در این خصوص کارت زرد نشان دادند.
نویسنده: امیرحسین موحدیان