به گزارش مشرق، در سال ۹۲ آمار ازدواج مردان بالاي سن متعارف ۳۵ سال 4/9 درصد بود و در سال
گذشته اين آمار به 4/10 درصد افزايش پيدا كرد. همچنين ازدواج زنان بالاي
۳۰سال در سال ۹۲ حدود 5/12 درصد بوده كه در سال گذشته به 5/14 درصد رسيد.
اين در حالي است كه تعداد افراد مجرد قطعي بالاي ۵۰ سال در ايران۱۵۲ هزار نفر است و يك ميليون و۳۰۰ هزار فرد بالاي سن متعارف نيز در كشور هرگز ازدواج نكردهاند.
بر اساس گزارشهاي سازمان ثبت احوال كشور طي يازده ماه سال گذشته حدود 750 هزار ازدواج ثبت شده اما اين رقم نسبت به مدت مشابه در سال 92 داراي رشد منفي است. بر اساس همين گزارش، نرخ طلاق در استانهاي مختلف كشور نيز نسبت به سالهاي گذشته افزايش داشته است كه اين مسئله علل مختلف اقتصادي، فرهنگي، آموزشي و اجتماعي دارد.
متأسفانه در سالهاي اخير آمار ثبت ازدواج با روند كاهشي روبهرو شده، به طوري كه از سال 1390 با رشد منفي 9/1 درصد و پس از آن در سال 1391 با رشد منفي 1/5 درصد و در سال 1392 منفي 7/6 درصد كه در 9 ماهه سال 1393 به منفي 2/7 درصد نسبت به مدت مشابه سال قبلش رسيد.
سن متعارف ازدواج در حال تغيير است
در شرايطي كه آمار ازدواج جوانان با رشد منفي مواجه است، مديركل اطلاعات و آمار جمعيت و مهاجرت سازمان ثبت احوال از افزايش ازدواج بالاي سن متعارف در كشور خبر داد و تعداد جوانان در سن ازدواج هرگز ازدواج نكرده را ۱۱ميليونو۲۴۰ نفر اعلام كرد و گفت: «از اين تعداد ۵ ميليون و ۵۷۰ هزار نفر مرد و ۵ ميليون و ۶۷۰ هزار نفر نيز زن هستند.»
علي اكبر محزون درباره افرادي كه از سن متعارف ازدواج عبور كرده اما هرگز ازدواج نكردهاند، تأكيد كرد: «تعداد اين افراد يك ميليون و ۳۰۰ هزار نفر است كه ۳۲۰ هزار نفر آنان مرد و ۹۸۰ هزار نفر آنان زن هستند.» به گفته وي، اين افراد از سن تجرد قطعي كه ۴۹ سالگي است عبور نكردهاند و بايد گفت هنوز به تجرد قطعي نرسيدهاند.
كارشناسان در تعريف سن متعارف ازدواج معتقدند اين سن براي مردان ۲۰ تا ۳۴ سال و براي زنان ۱۵ تا ۲۹ سال است كه البته اين سن در حال تغيير و تحول است.
اما بر اساس آمارهايي كه سازمان ثبت احوال كشور منتشر كرده است، در سال گذشته ۷۲۴ هزار و ۳۴۵ ازدواج به ثبت رسيده است كه از اين تعداد آمار ازدواج مردان بالاي ۵۰ سال ۲۰ هزار و ۱۳۹ مورد بوده يعني اين افراد ۳ درصد كل ازدواجها را به خود اختصاص دادهاند. بايد به اين نكته هم اشاره كرد كه از اين تعداد ۱۴ هزار و ۵۴ مورد ازدواج بار اول و ۶ هزار و ۸۵ مورد مربوط به ازدواج دفعات دوم به بعد بوده است.
بر همين اساس آمار ازدواج زنان بالاي ۵۰ سال نيز ۵ هزار و ۶۷۳ مورد است. در بررسي اين رقم مشخص ميشود زنان در اين سن كمتر از يك درصد ازدواجهاي سال گذشته را به خود اختصاص دادهاند كه ۴ هزار و ۳۸۴ مورد ازدواج بار اول و يك هزار و ۲۸۹ مورد دفعات دوم به بعد بوده است.
مديركل اطلاعات و آمار جمعيت و مهاجرت سازمان ثبت احوال در مورد افرادي كه بالاي سن متعارف ازدواج بوده و تا ۵۰ سالگي هرگز ازدواج نكردهاند، گفته: براساس آمارهاي پايگاه اطلاعات جمعيت، در حال حاضر ۱۵۲ هزار نفر مجرد قطعي بالاي ۵۰ سال سن در كشور زندگي ميكنند. از اين تعداد ۶۲ هزار نفر مرد و ۹۰ هزار نفر زن هستند كه هرگز ازدواج نكردهاند.
مشاركت اجتماعي به حداقل رسيده
بسياري از كارشناسان علت پايين آمدن ميزان ازدواجها و افزايش طلاق و جداييها را مرتبط با وضعيت اقتصادي جامعه و فقر و گراني ميدانند.
بر اساس گزارش بانك جهاني، شاخص خط فقر در سال 57 در ايران40 درصد، در سال 76 حدود 20 درصد و در سال 84 نزديك به 11 درصد اعلام شده است. همچنين شمار افرادي كه در سال 91 در جامعه شهري زيرخط فقر بودند 30 درصد و در جامعه روستايي 40 درصد اعلام شده است.
هرچند تغيير سبك زندگي نيز در ايران بيارتباط با فاصله گرفتن جوانان از ازدواج نيست اما مطمئناً براي حل معضل كاهش ازدواج و افزايش طلاق بايد برنامهاي جامع و مدون آماده و عملياتي شود.
در همين راستا، رئيس سازمان بهزيستي كشور از سرشماري جديدي تحت عنوان «سبك زندگي و آسيبهاي اجتماعي» خبر داده كه از بهمن آغاز ميشود و تا پايان ارديبهشت به اتمام ميرسد و پس از پايان بررسيها، خط فقر جديد و آمار آسيبهاي اجتماعي اعلام ميشود.
انوشيروان محسنيبندپي با اعلام اينكه مددكاران نقش مهمي در كاهش مشكلات مددجويان و نيازمندان و همچنين برنامهريزي نهادها و سازمانهاي حمايتي مانند بهزيستي دارند، گفت: «در همين راستا، در سازمان بهزيستي از وجود اين افراد استفاده شده است. در سال جاري برنامهها و طرحهاي زيادي در دستور كار قرار دارد، به طوري كه كاهش آسيبهاي اجتماعي، اعتياد، طلاق و همچنين افزايش توانمندي و اشتغال معلولان و مددجويان و واگذاري مسكن، از جمله اقداماتي است كه براي آنها انجام خواهد شد.» آنچه مسلم است در جامعه كنوني، مشاركت اجتماعي به حداقل رسيده است و فردگرايي در اوج قرار داد. در چنين شرايطي لازم است فرهنگ مشاركتمحور نهادينه شود. آمار جدايي زوجين چه از نظر عاطفي و چه فيزيكي نشان ميدهد كه ناتواني برقراري گفتوگوي صحيح در خانوادهها به علت ورود فناوريهاي جديد سرمايههاي اجتماعي را كاهش داده است.
شاهد اين ادعا همين بس كه آمار ثبت طلاق كه در سالهاي اخير با نوساناتي، داراي رشد صعودي بوده نگرانيهاي زيادي را به وجود آورده است، به طوري كه از سال 1390 با رشد 1/4 درصد، سال 1391 با رشد 2/5 درصد، در سال 1392 با رشد 4/3 درصد و در 9ماهه سال 93 با رشد 8/2 درصدي نسبت به مدت مشابه سال قبل مواجه بوده است.
كاهش ازدواج، افزايش زندگيهاي مجردي و همچنين پايين آمدن نرخ باروري در جامعه را به همراه دارد. بر اساس آمارها از سال 85 به بعد زندگيهاي تكنفره به شدت افزايش يافته است.
جالب است بدانيم بررسي ميزان نرخ باروري در ايران نيز از سال 1990 تا سال 2015و كاهش چشمگير آن تا رقم 1. 36 درصد موجب شده ميزان نرخ باروري در ايران به پايينتر از متوسط جهاني برسد؛ مسئلهاي كه باعث شده كشورمان در زمينه كاهش نرخ باروري به عنوان موضوع مطالعاتي براي دنيا قرار گيرد.
روزنامه جوان
اين در حالي است كه تعداد افراد مجرد قطعي بالاي ۵۰ سال در ايران۱۵۲ هزار نفر است و يك ميليون و۳۰۰ هزار فرد بالاي سن متعارف نيز در كشور هرگز ازدواج نكردهاند.
بر اساس گزارشهاي سازمان ثبت احوال كشور طي يازده ماه سال گذشته حدود 750 هزار ازدواج ثبت شده اما اين رقم نسبت به مدت مشابه در سال 92 داراي رشد منفي است. بر اساس همين گزارش، نرخ طلاق در استانهاي مختلف كشور نيز نسبت به سالهاي گذشته افزايش داشته است كه اين مسئله علل مختلف اقتصادي، فرهنگي، آموزشي و اجتماعي دارد.
متأسفانه در سالهاي اخير آمار ثبت ازدواج با روند كاهشي روبهرو شده، به طوري كه از سال 1390 با رشد منفي 9/1 درصد و پس از آن در سال 1391 با رشد منفي 1/5 درصد و در سال 1392 منفي 7/6 درصد كه در 9 ماهه سال 1393 به منفي 2/7 درصد نسبت به مدت مشابه سال قبلش رسيد.
سن متعارف ازدواج در حال تغيير است
در شرايطي كه آمار ازدواج جوانان با رشد منفي مواجه است، مديركل اطلاعات و آمار جمعيت و مهاجرت سازمان ثبت احوال از افزايش ازدواج بالاي سن متعارف در كشور خبر داد و تعداد جوانان در سن ازدواج هرگز ازدواج نكرده را ۱۱ميليونو۲۴۰ نفر اعلام كرد و گفت: «از اين تعداد ۵ ميليون و ۵۷۰ هزار نفر مرد و ۵ ميليون و ۶۷۰ هزار نفر نيز زن هستند.»
علي اكبر محزون درباره افرادي كه از سن متعارف ازدواج عبور كرده اما هرگز ازدواج نكردهاند، تأكيد كرد: «تعداد اين افراد يك ميليون و ۳۰۰ هزار نفر است كه ۳۲۰ هزار نفر آنان مرد و ۹۸۰ هزار نفر آنان زن هستند.» به گفته وي، اين افراد از سن تجرد قطعي كه ۴۹ سالگي است عبور نكردهاند و بايد گفت هنوز به تجرد قطعي نرسيدهاند.
كارشناسان در تعريف سن متعارف ازدواج معتقدند اين سن براي مردان ۲۰ تا ۳۴ سال و براي زنان ۱۵ تا ۲۹ سال است كه البته اين سن در حال تغيير و تحول است.
اما بر اساس آمارهايي كه سازمان ثبت احوال كشور منتشر كرده است، در سال گذشته ۷۲۴ هزار و ۳۴۵ ازدواج به ثبت رسيده است كه از اين تعداد آمار ازدواج مردان بالاي ۵۰ سال ۲۰ هزار و ۱۳۹ مورد بوده يعني اين افراد ۳ درصد كل ازدواجها را به خود اختصاص دادهاند. بايد به اين نكته هم اشاره كرد كه از اين تعداد ۱۴ هزار و ۵۴ مورد ازدواج بار اول و ۶ هزار و ۸۵ مورد مربوط به ازدواج دفعات دوم به بعد بوده است.
بر همين اساس آمار ازدواج زنان بالاي ۵۰ سال نيز ۵ هزار و ۶۷۳ مورد است. در بررسي اين رقم مشخص ميشود زنان در اين سن كمتر از يك درصد ازدواجهاي سال گذشته را به خود اختصاص دادهاند كه ۴ هزار و ۳۸۴ مورد ازدواج بار اول و يك هزار و ۲۸۹ مورد دفعات دوم به بعد بوده است.
مديركل اطلاعات و آمار جمعيت و مهاجرت سازمان ثبت احوال در مورد افرادي كه بالاي سن متعارف ازدواج بوده و تا ۵۰ سالگي هرگز ازدواج نكردهاند، گفته: براساس آمارهاي پايگاه اطلاعات جمعيت، در حال حاضر ۱۵۲ هزار نفر مجرد قطعي بالاي ۵۰ سال سن در كشور زندگي ميكنند. از اين تعداد ۶۲ هزار نفر مرد و ۹۰ هزار نفر زن هستند كه هرگز ازدواج نكردهاند.
مشاركت اجتماعي به حداقل رسيده
بسياري از كارشناسان علت پايين آمدن ميزان ازدواجها و افزايش طلاق و جداييها را مرتبط با وضعيت اقتصادي جامعه و فقر و گراني ميدانند.
بر اساس گزارش بانك جهاني، شاخص خط فقر در سال 57 در ايران40 درصد، در سال 76 حدود 20 درصد و در سال 84 نزديك به 11 درصد اعلام شده است. همچنين شمار افرادي كه در سال 91 در جامعه شهري زيرخط فقر بودند 30 درصد و در جامعه روستايي 40 درصد اعلام شده است.
هرچند تغيير سبك زندگي نيز در ايران بيارتباط با فاصله گرفتن جوانان از ازدواج نيست اما مطمئناً براي حل معضل كاهش ازدواج و افزايش طلاق بايد برنامهاي جامع و مدون آماده و عملياتي شود.
در همين راستا، رئيس سازمان بهزيستي كشور از سرشماري جديدي تحت عنوان «سبك زندگي و آسيبهاي اجتماعي» خبر داده كه از بهمن آغاز ميشود و تا پايان ارديبهشت به اتمام ميرسد و پس از پايان بررسيها، خط فقر جديد و آمار آسيبهاي اجتماعي اعلام ميشود.
انوشيروان محسنيبندپي با اعلام اينكه مددكاران نقش مهمي در كاهش مشكلات مددجويان و نيازمندان و همچنين برنامهريزي نهادها و سازمانهاي حمايتي مانند بهزيستي دارند، گفت: «در همين راستا، در سازمان بهزيستي از وجود اين افراد استفاده شده است. در سال جاري برنامهها و طرحهاي زيادي در دستور كار قرار دارد، به طوري كه كاهش آسيبهاي اجتماعي، اعتياد، طلاق و همچنين افزايش توانمندي و اشتغال معلولان و مددجويان و واگذاري مسكن، از جمله اقداماتي است كه براي آنها انجام خواهد شد.» آنچه مسلم است در جامعه كنوني، مشاركت اجتماعي به حداقل رسيده است و فردگرايي در اوج قرار داد. در چنين شرايطي لازم است فرهنگ مشاركتمحور نهادينه شود. آمار جدايي زوجين چه از نظر عاطفي و چه فيزيكي نشان ميدهد كه ناتواني برقراري گفتوگوي صحيح در خانوادهها به علت ورود فناوريهاي جديد سرمايههاي اجتماعي را كاهش داده است.
شاهد اين ادعا همين بس كه آمار ثبت طلاق كه در سالهاي اخير با نوساناتي، داراي رشد صعودي بوده نگرانيهاي زيادي را به وجود آورده است، به طوري كه از سال 1390 با رشد 1/4 درصد، سال 1391 با رشد 2/5 درصد، در سال 1392 با رشد 4/3 درصد و در 9ماهه سال 93 با رشد 8/2 درصدي نسبت به مدت مشابه سال قبل مواجه بوده است.
كاهش ازدواج، افزايش زندگيهاي مجردي و همچنين پايين آمدن نرخ باروري در جامعه را به همراه دارد. بر اساس آمارها از سال 85 به بعد زندگيهاي تكنفره به شدت افزايش يافته است.
جالب است بدانيم بررسي ميزان نرخ باروري در ايران نيز از سال 1990 تا سال 2015و كاهش چشمگير آن تا رقم 1. 36 درصد موجب شده ميزان نرخ باروري در ايران به پايينتر از متوسط جهاني برسد؛ مسئلهاي كه باعث شده كشورمان در زمينه كاهش نرخ باروري به عنوان موضوع مطالعاتي براي دنيا قرار گيرد.
روزنامه جوان