گروه فرهنگی مشرق - جی سی چندور را پیش از این با فیلم margin call - تماس نهایی - می شناسیم فیمسازی تازه کار که آثار او در ایران با استقبال مواجه شده است. فیلمی پر التهاب و جذاب که فروپاشی سهام وال استریت را بر اساس پیشبینی یکی از کارمندان نابغه آن روایت می کند.تصویر پرداخت شده چندور در این فیلم عمق بحران مالی - اعتباری دولت ایالات متحده را نمایان می سازد و خاطره یک دوشنبه سیاه دیگر را تداعی می کند. این اثر در مقایسه با آثار مشابه هالیوود که در خصوص جذابیت های دنیای بورس و سرمایه داری اعتباری است یک تفاوت مهم دارد و آن عیان ساختن ذات شیادانه و منفعت طلب مدیران وال استریتی ست.جی سی چندور در فیلم "تماس نهایی" عمق پوشالی بروکراسی مالی - اعتباری امریکا را عیان می سازد و با تصویر بی پرده این پیام را برای مخاطبانش به همراه می آورد که تکنوکرات - بروکرات های امریکا در حال فروپاشی های مالی شرکت هایی که تا پیش از این مردم برای سرمایه گذاری در آن تشویق می کردند تنها به فکر نجات خود هستند.این منفعت طلبی در مدیران رده بالا وال استریت در پیوند با فساد اخلاقی و مالی آنان ذات دموکراسی امریکایی را جلوه می دهد و این مهمترین دستاورد جی سی چندور است هر چند او با ساختار ملودرام آثاراش خواهان تغییر ماهوی در ذات این بروکراسی نیست و تنها قصد اصلاحات درونی آن را دارد نه برقراری نسبتی رادیکال، اما نگاه انتقادی او به خودی خود جای تعمق خواهد داشت.
a most violent year "یک سال بسیار خشن" محصول 2014 را می توان در راستای همین نگاه قرار داد.داستان فیلم در اوایل دهه 1980 میلادی در نیویورک می گذرد. آبل مورالس یک مهاجر مکزیکی تبار قصد دارد تا در این شهر وارد تجارت نفتی شود اما نقطه تناقض آمیز آن بلند پروازی این شخصیت در برابر موقعیت حقیقی اوست.مورالس از ارتباطات خود با چند بانکدار و بروکرات امریکایی استفاده می کند و قول یک پشتیبانی مالی را از آنها می گیرد و بر پایه همین قول قرارداد مشروطی را با یک ملاک یهودی در خصوص اجاره یک کارگاه نفتی امضا میکند اما سرانجام متوجه می شود که وعده های بانکدار امریکایی قابل تحقق نیست لذا او خود را در منجلاب وسیعی می یابد که از یک طرف زیان هنگفت مالی و از طرفی دیگر دخالت مافیای نفتی برای حذف او، پیامد آن است.
"یک سال بسیار خشن" نمایانگر ناتوانی دستگاه دولتی امریکا با مافیای داخلی است که در فیلم شمایل کاملا یهودی - صهیونیستی دارد.دستاورد ژانری این فیلم در مقابله با آثار هم ردیف خود که با مضامین مافیایی ساخته شده اند همچون "پدر خوانده" ، "روزی روزگاری در امریکا" و یا حتی "مرحوم" تغییر وضعیتی ست که این مولف به قواعد آن می دهد."یک سال بسیار خشن" خیال پردازی های خوش بینانه آثاری همچون "رفقای خوب" و همچنین پیام های اخلاقی آثاری همچون "پدر خوانده" و "روزی روزگاری در امریکا" را مردود می شمارد و توجه مخاطب را معطوف به ماهیت هولناک و اصلاح ناپذیر بروکراسی و مافیای امریکایی می کند.او همچون در "تماس نهایی" شخصت های سودازده و قدرت طلب آثاراش را در ابتدای مسیری قرار می دهد که هیچ پند و اندرز اخلاقی از ابتدا تا پایان مانع از حرکت آنان در این مسیر نخواهد بود تنها چیزی که سد راه آنان خواهد شد الیگارشی سازمان یافته ایست که اجازه قدرت گیری رقبایش را نخواهد داد لذا در آثار چندور مخاطب با یک فساد ذاتی روبروست که دیگر هیچ چیز قدرت اصلاح آن را نخواهد داشت و این دقیقا در راستای همان تفسیر هابزی از جامعه ای سرمایه سالار است.
مسعود قدیمی