گروه فرهنگی مشرق - تاریخ قدرت گیری رسمی سرمایه داری شهری نوپا در ایران را می توان همزمان با آغاز سلسله پهلوی دانست. آن زمان که طرح توسعه صنعتی و مدرنیزاسیون توسط رضا شاه پهلوی اجرایی گشت، موجب شد تا روستا ها در برابر توسعه ماشینی سیر رو به زوالی را آغاز کنند. نابودی روستایی نشینی موجب بی کاری و رکود شد و روستایی نشینان را مجبور به مهاجرت به شهر های صنعتی کرد. هجوم نیروی کار به تهران این شهر غول آسا را به دو بخش جنوب شهر و شمال شهر تقسیم نمود و شبه مدرنیته بحران زده ای را پدید آورد.
شهرنشینی اولیه در طول تاریخ همراه با اختلاف های فراوان بود. پاریس مطابق معیار های تمدن مدرن اولین شهری بود که پس از ورود بورژوازی نوپا از انقلاب 1781 میلادی معیار های تمدن مدرن را در خود جای داد، اگر به وضعیت پاریس در قرن هجدهم و نوزدهم نگاهی بیاندازیم تصویر دهشتناکی از شکاف عمیق طبقاتی خواهیم دید. آثار بالزاک، فلوبر و استاندال رمان نویسان مطرح فرانسوی و یا آثار چارلز دیکنز انگلیسی در ارائه تصویری واقعی و بی پرده از منفعت طلبی بورژوازی و همچنین رشد فزاینده فقر و فساد اخلاقی در این دوره تاریخی بی نظیر است.
بسیاری از متفکران نومارکسیست، شهر نشینی مدرن با معیار های امروزی را در راستای سلطه سرمایه داری نوین می دانند و معتقدند شهر نشینی خواه ناخواه فرد را در کانون ساختار سرمایه داری قرار خواهد داد به طور مثال دیوید هاروی اقتصاد دان مارکسیست انگلیسی معتقد است یک فرد اجتماعی با زندگی در شهر صنعتی و مدرن و همچنین با اتکا به نیروی کار، قدرت کسب درآمد مالی خواهد داشت اما او بی خبر است از اینکه سیستم شهری و سرمایه داری سازمان یافته آن در یک فرایند پیچیده ماحصل درآمد او از نیروی کار را از باز خوهد ستاند و در نتیجه او را در یک چرخه عبث و بی نتیجه مالی قرار خواهد داد. هاروی از این فرایند با اصطلاحاتی چون اقتصاد سیاسی فضا نام می برد.
رشد سرمایه داری در تهران و چند کلان شهر دیگر عمدتا با ویژگی موروثی می باشد. سرمایه داری موروثی مدلی از سرمایه داری است که در ابتدای پیدایش این پدیده در اروپای مرکزی قدرت بسیاری یافت، پیش از این آریستوکراسی یونان باستان را نیز می توان نام برد، اما به دلیل ذات مدرن سرمایه داری موروثی، این پدیده با روزگار ما قرابت ویژه ای دارد. قدرت سرمایه داری موروثی در میان خانواده هایی همچون خاندان روچیلد، خاندان مدیسی و... موجب شد تا انقلاب رنسانس و آغاز تمدن مدرن بر اثر حمایت های مالی این اشخاص از هنرمندان و فیلسوفان تکوین یابد.
مهمترین دستاورد نفوذ سیاسی خاندان هایی چون مدیسی، نفوذ مضاعف یهودیان متمول در امور سیاسی اروپا و شکل گیری مجدد کانون های فراماسونری و الیگارشی یهودی است. حال این سرمایه داری مجدداً در حال تکرار خود است به تعبیر توماس پیکتی سرمایه داری متاخر قرن بیست و یکمی تنها موروثی است و اگر امروزه شخصی از اعضای خانواده ای صاحب ثروت و سرمایه نباشد، محال است که بتواند خود را در پارادایم سرمایه داری ببیند.
توماس پیکتی دیگر همانند کارل مارکس سرمایه داری را در میان قواعد تولیدی و استعمار کار نمی یابد بلکه او نشانه هایی از ظهور مجدد سرمایه داری موروثی و انحصاری می دهد که تنها در نوعی از انباشت سرمایه با قواعد مرکانتالیستی خلاصه می شود. این صورت از سرمایه داری است که امروز با خودروهای چند میلیاردی اش در خیابان ها جولان می دهد و کاخ های عظیمی را شمال شهر بر پا می دارد.
بسیاری می پنداشتند که انباشت سرمایه، عملی شرعی است زیرا آن را با جمع آوری ثروت و دارایی از طریق کسب و کار حلال یکی می دانستند، این تلقی بی پایه و اساس اجازه داد که پس از انقلاب اسلامی هیچ مانعی برای رشد فزاینده سرمایه داری انحصاری ایجاد نشود در صورتی که مطابق آیه 23 و 24 سوره مبارکه توبه کسانی که به انباشت سرمایه و ملک می پردازند از فاسقین اند. یه هیچ وجه نباید کسب و کار و تجارت در جوامع پیشا مدرن همچون بازار دوران صفویه را با سیستم سود محور سرمایه داری پس از انقلاب صنعتی اروپا مقایسه کرد.
واردات بی رویه خودرو های لوکس، رشد 362 درصدی واردات اشیا کلکسیونی و حرکت فرهنگی جامعه در مسیر ترویج اشرافی گری و همچنین دور گشتن از هویت شیعی، جامعه اسلامی را دچار خطرات جدی خواهد نمود. باید دانست که اشرافی گری و تجمل گرایی نشانه توسعه و رشد نیست؛ بلکه نشانه منفعت طلبی و ربا خواری در یک سیستم از بنیان سود محور است.
با افزایش بحران سرمایه داری جهانی شاهد آن هستیم که اشرافی گری و تجمل گرایی طبقه سرمایه دار افزایش می یابد گویا به تعبیر اسلاوی ژیژک "تنها راه عبور از بحران سرمایه داری ،سرمایه داری بیشتر است"، ویرانگری و بحران زایی سرمایه داری در کشوری چون ما که در قطب حاشیه ای سرمایه داری جهانی قرار داریم مضاعف است، پس چرا اقتصاددانان و تکنوکرات های ایرانی همچنان اصرار در اجرای مدل های اقتصادی تعدیل ساختاری در راستای نئولیبرالیسم جهانی دارند و در دانشگاه های اقتصاد، سرمایه داری را تنها مدل اجرایی می پندارند؟
شهرنشینی اولیه در طول تاریخ همراه با اختلاف های فراوان بود. پاریس مطابق معیار های تمدن مدرن اولین شهری بود که پس از ورود بورژوازی نوپا از انقلاب 1781 میلادی معیار های تمدن مدرن را در خود جای داد، اگر به وضعیت پاریس در قرن هجدهم و نوزدهم نگاهی بیاندازیم تصویر دهشتناکی از شکاف عمیق طبقاتی خواهیم دید. آثار بالزاک، فلوبر و استاندال رمان نویسان مطرح فرانسوی و یا آثار چارلز دیکنز انگلیسی در ارائه تصویری واقعی و بی پرده از منفعت طلبی بورژوازی و همچنین رشد فزاینده فقر و فساد اخلاقی در این دوره تاریخی بی نظیر است.
بسیاری از متفکران نومارکسیست، شهر نشینی مدرن با معیار های امروزی را در راستای سلطه سرمایه داری نوین می دانند و معتقدند شهر نشینی خواه ناخواه فرد را در کانون ساختار سرمایه داری قرار خواهد داد به طور مثال دیوید هاروی اقتصاد دان مارکسیست انگلیسی معتقد است یک فرد اجتماعی با زندگی در شهر صنعتی و مدرن و همچنین با اتکا به نیروی کار، قدرت کسب درآمد مالی خواهد داشت اما او بی خبر است از اینکه سیستم شهری و سرمایه داری سازمان یافته آن در یک فرایند پیچیده ماحصل درآمد او از نیروی کار را از باز خوهد ستاند و در نتیجه او را در یک چرخه عبث و بی نتیجه مالی قرار خواهد داد. هاروی از این فرایند با اصطلاحاتی چون اقتصاد سیاسی فضا نام می برد.
رشد سرمایه داری در تهران و چند کلان شهر دیگر عمدتا با ویژگی موروثی می باشد. سرمایه داری موروثی مدلی از سرمایه داری است که در ابتدای پیدایش این پدیده در اروپای مرکزی قدرت بسیاری یافت، پیش از این آریستوکراسی یونان باستان را نیز می توان نام برد، اما به دلیل ذات مدرن سرمایه داری موروثی، این پدیده با روزگار ما قرابت ویژه ای دارد. قدرت سرمایه داری موروثی در میان خانواده هایی همچون خاندان روچیلد، خاندان مدیسی و... موجب شد تا انقلاب رنسانس و آغاز تمدن مدرن بر اثر حمایت های مالی این اشخاص از هنرمندان و فیلسوفان تکوین یابد.
مهمترین دستاورد نفوذ سیاسی خاندان هایی چون مدیسی، نفوذ مضاعف یهودیان متمول در امور سیاسی اروپا و شکل گیری مجدد کانون های فراماسونری و الیگارشی یهودی است. حال این سرمایه داری مجدداً در حال تکرار خود است به تعبیر توماس پیکتی سرمایه داری متاخر قرن بیست و یکمی تنها موروثی است و اگر امروزه شخصی از اعضای خانواده ای صاحب ثروت و سرمایه نباشد، محال است که بتواند خود را در پارادایم سرمایه داری ببیند.
توماس پیکتی دیگر همانند کارل مارکس سرمایه داری را در میان قواعد تولیدی و استعمار کار نمی یابد بلکه او نشانه هایی از ظهور مجدد سرمایه داری موروثی و انحصاری می دهد که تنها در نوعی از انباشت سرمایه با قواعد مرکانتالیستی خلاصه می شود. این صورت از سرمایه داری است که امروز با خودروهای چند میلیاردی اش در خیابان ها جولان می دهد و کاخ های عظیمی را شمال شهر بر پا می دارد.
بسیاری می پنداشتند که انباشت سرمایه، عملی شرعی است زیرا آن را با جمع آوری ثروت و دارایی از طریق کسب و کار حلال یکی می دانستند، این تلقی بی پایه و اساس اجازه داد که پس از انقلاب اسلامی هیچ مانعی برای رشد فزاینده سرمایه داری انحصاری ایجاد نشود در صورتی که مطابق آیه 23 و 24 سوره مبارکه توبه کسانی که به انباشت سرمایه و ملک می پردازند از فاسقین اند. یه هیچ وجه نباید کسب و کار و تجارت در جوامع پیشا مدرن همچون بازار دوران صفویه را با سیستم سود محور سرمایه داری پس از انقلاب صنعتی اروپا مقایسه کرد.
واردات بی رویه خودرو های لوکس، رشد 362 درصدی واردات اشیا کلکسیونی و حرکت فرهنگی جامعه در مسیر ترویج اشرافی گری و همچنین دور گشتن از هویت شیعی، جامعه اسلامی را دچار خطرات جدی خواهد نمود. باید دانست که اشرافی گری و تجمل گرایی نشانه توسعه و رشد نیست؛ بلکه نشانه منفعت طلبی و ربا خواری در یک سیستم از بنیان سود محور است.
با افزایش بحران سرمایه داری جهانی شاهد آن هستیم که اشرافی گری و تجمل گرایی طبقه سرمایه دار افزایش می یابد گویا به تعبیر اسلاوی ژیژک "تنها راه عبور از بحران سرمایه داری ،سرمایه داری بیشتر است"، ویرانگری و بحران زایی سرمایه داری در کشوری چون ما که در قطب حاشیه ای سرمایه داری جهانی قرار داریم مضاعف است، پس چرا اقتصاددانان و تکنوکرات های ایرانی همچنان اصرار در اجرای مدل های اقتصادی تعدیل ساختاری در راستای نئولیبرالیسم جهانی دارند و در دانشگاه های اقتصاد، سرمایه داری را تنها مدل اجرایی می پندارند؟
مسعود قدیمی