به گزارش مشرق، حتی بیتجربهترین رهبران سعودی هم میدانند که تهران بهدلیل نزدیک شدن به کشوری چون یمن که مدتهاست بهدلیل جنگ داخلی و دیکتاتوری پیش از آن، مزیتهای خود را از دست داده، وارد یک نزاع منطقهای نمیشود، اما بهراستی ریاض از چه میترسد که با این شدت از نزدیکی تهران به بابالمندب میترسد و برای کشتی نجات ایرانی شاخ و شانه میکشد؟
1- شاید در سطحیترین لایه تحلیل بتوان گفت که عربستان در یمن دنبال
بهانهگیری است. کشوری که نتوانست جلوی پیشرفت مذاکرات هستهای را بگیرد و
پیش از این در سوریه، لبنان و عراق نیز سرخورده شده بود، حالا در یمن
میخواهد تهران را وارد نزاعی کند که از دل آن، تضعیف قدرت منطقهای
کشورمان نتیجه شود. عربستان پیش از این در سوریه نیز تلاش کرده بود ایران
را درگیر یک جنگ فرسایشی کند ولی تحولات میدانی مانع از این شد که این
شیطنتها دامی جدی پیشروی تهران بیندازد و ایران را رودرروی واشنگتن و
پاریس، بهعنوان بازیگران فرامنطقهای درگیر در جدال سوریه قرار دهد. چنین
است که در سطح اولیه تحلیل باید گفت که عربستان در بحران یمن میخواهد پای
ایران را به میدان نزاع کشیده و اثبات کند که کشورمان عامل بیثباتی منطقه
است؛ هرچند تجاوز نظامی مستقیم ریاض به صنعا، اثباتی بر خلاف بودن چنین
گزارهای است. شاید تهدید به تجاوز به کشتی نجات ایرانی، بتواند آخرین فرصت
عربستان برای تحریک ایران به یک درگیری منطقهای باشد. جنگی که البته
ایران بارها گفته، هیچ علاقهای برای ورود به آن ندارد.
2- در سطح دیگری از تحلیل میتوان گفت که عربستان میخواهد با تهدید کشتی نجات ایران و پیش از این با مانع شدن برای فرود هواپیمای ایرانی، تحقیر خود در جنگی نابرابر علیه حوثیها را جبران کند. ریاض که پیش از این مجبور شد اعتراف کند که نتوانسته به اهداف هفتگانه خود برای حمله به یمن برسد، حالا این ضعف را با بهانهگیری برای ورود هواپیماها و کشتیهای ایرانی به یمن جبران میکند. روشن است که عربستان بهخوبی میداند ایران هیچگاه در یک کشتی که فعالان ضدجنگ آمریکایی و اروپایی در آن مستقر هستند، دنبال ارسال سلاح نیست، با این وجود، تهدید این کشتی، نوعی عرض اندام عربستانی است که با وجود همه ادعاها، خود را ضعیفتر و تنهاتر از همیشه در منطقه میبیند.
3- عربستان همچنین میداند که پهلو گرفتن کشتی ایرانی در یمن به معنی شکسته شدن محاصره یمن است. ریاض میپندارد، از طریق محاصره یمن و در تنگنا قرار دادن مردم این کشور، میتواند حوثیها را وادار به عقبنشینی کند و در چنین شرایطی، شکستن حلقه محاصره یمن از سوی ایران، بهمعنی ادامه پیدا کردن یک جنگ فرسایشی است که جز تحقیر عربستان و تضعیف این کشور نتیجهای ندارد. برای همین هم ریاض مایل نیست ایران بتواند تنها استراتژی بهظاهر کارآمد عربستان برای پایان دادن موفقیتآمیز تجاوز به یمن را به شکست بکشاند.
4- عربستان همچنین نگران محبوبیت تهران در جهان عرب است. ریاض میداند که در 36 سال گذشته ایران با حمایت از ملتهای مظلوم عربی، به موقعیتی بینظیر در میان اعراب دست یافته و برای همین هم مدام تلاش میکند با احیای شکاف شیعه/سنی، جلوی این محبوبیت فزاینده را بگیرد. با این حال حضور کشتی نجات ایرانی در یک کشور عربی همسایه عربستان، بهمعنی یاری ایران به ملتی عربی است که تحت ظلم عربستان – که خود را برادر بزرگتر اعراب میداند – قرار دارد و این، در بلندمدت، محبوبیت ایران را بیشتر خواهد کرد. واقعیتی که عربستان نمیخواهد آن را بپذیرد، چراکه بهخوبی میداند پیام کمک ایران به یک کشور عربی، چیزی بهجز برتری قدرت تهران در خاورمیانه نیست.
5- عربستان همچنین در حال یک رقابت پنهان نظامی با ایران در دریا و آسمان است. عربستان میداند که اگر کشتی نجات ایرانی با حمایت ناوگان ارتش به مقصد برسد، این به معنی شکست نمادین ارتشهای عربی است و تحقیری مضاعف برای اعراب محسوب میشود. ریاض با این حال هیچ مشروعیتی برای حمله احتمالی به این کشتی پیش روی خود نمیبیند و هم امر، ماجرای کشتی نجات را برای عربستان به یک بازی باخت – باخت تبدیل کرده است. عربستان میداند که ریسک درگیری نظامی با ایران آن هم در شرایط دور شدن غربیها از ریاض، بالاست و همین واقعیتها، آلسعود را در شرایط سختی قرار داده است.
6- رسیدن کشتی نجات ایرانی به مقصد و انتشار تصاویر استقبال مردم یمن از کالاهای موجود در این کشتی، همچنین باعث برد رسانهای ایران در جدال تبلیغاتی با آلسعود خواهد شد، چراکه تصویر نهفته در این موفقیت، انساندوستی ایران و تجاوزگری غیرانسانی عربستان را به نمایش خواهد گذاشت و ریاض حاضر نیست در چنین شرایط حساسی، بازی رسانهای را به ایران ببازد.
7- اگر کشتی نجات ایران به مقصد برسد و عربستان قادر به اقناع بازیگران فرامنطقهای برای جلوگیری از به نتیجه رسیدن این عملیات انساندوستانه ایران نباشد، ریاض بار دیگر درخواهد یافت که موقعیتش در میان استراتژیستهای غربی بیش از هر زمان دیگری تضعیف شده و دیگر نمیتواند روی کمکهای خارجی حساب باز کند. عربستان که چه در بحران سوریه، چه تحولات عراق، چه مذاکرات هستهای و چه اخیرا در کمپدیوید، بارها در رقابت با ایران برای جلب نظر مثبت غرب، بازی را باخته بود، این بار نیز اگر نتواند کشورهای حاضر در آبهای بینالمللی را راضی کند تا کشتی نجات ایرانی را از راهی که پیش گرفته منصرف سازند، دچار یک باخت حیثیتی شده و نشانهای از تضعیف ریاض در منطقه را پیشروی خود خواهد دید.
با نگاهی به این هفت دلیل، میتوان دریافت چرا ریاض با این سرسختی میخواهد
مانع از ارسال کمکهای انساندوستانه ایران به یمن شود. هرچند عربستان
بهخوبی میداند که نمیتواند در بلندمدت به وضعیت موجود ادامه داده و فشار
افکار عمومی را تحمل کند، اما بهنظر میرسد رهبران تازهکار عربستان
امیدوارند با تغییر شرایط میدانی یمن، دست کم فضایی را بهوجود آورند که
کشتی نجات ایرانی نتواند حضوری قهرمانانه در یمن داشته و منجی یمنیها
قلمداد شود. با این وجود ناگفته پیداست که معادلات موجود یمن حاکی از این
است که ریاض فعلا قادر به تغییر اوضاع نبوده و باید پذیرفت که کشتی نجات
ایران، پیامآور قدرت بلامنازع کشورمان در منطقهای است که پس از توافق
هستهای تیرماه، شاهد واقعیتهای تازهای خواهد بود. واقعیتهایی که برای
آلسعود خوشایند نیست!
مصطفی انتظاری هروی
منبع: رصد