گروه جنگ نرم مشرق- اخبار ایران و تحلیلهای پیرامون آن به طور مستمر در رسانههای خارجی - اعم از غربی، شرقی و منطقهای - منعکس میشود. نگاهی به موضوعات پرداخته شده درباره ایران میتواند تصویری کلی از نقاط تمرکز این رسانهها در داخل و نحوه انعکاس و جهتدهی آن به فضای افکار عمومی در کشورهای خود و جهان ارائه دهد.
***
خبر خوب برای آمریکا: عربستان برای به دست آوردن جایگاه شیطان بزرگ در ایران رقابت میکند
روزنامه فایننشال تایمز در گزارشی درباره واکنشهای منفی ایران به اقدامات آلسعود در یمن مینویسد: عربستان هنوز به شیطان بزرگ تبدیل نشده است. اما هنوز دشمنی است که نظام ایران و مردمش میتوانند علیه آن با هم متحد شوند.
حالا که جمهوری اسلامی به توافق هستهای با آمریکا و دیگر قدرتهای جهانی نزدیک شده است، شعار سنتی «مرگ بر آمریکا» جلوه خودش را از دست داده است و تنفر از عربستان سعودی طرفداران زیادی پیدا کرده است.
به ادعای این روزنامه، ایرانیها هیچگاه به رغم تلاشهای مقامات کشور از آمریکا متنفر نبودهاند و در صورت امضای توافق هستهای نیز متقاعد کردن آنها درباره توطئه آمریکا دشوارتر هم خواهد شد.
با این حال، زمانی که نوبت به عربستان سعودی میرسد، ایرانیهای شیعه از محکوم کردن این همسایه اهل تسنن خود خوشحال هم میشوند. دشمنی فارس و عرب سابقهای دیرینه دارد؛ اما دشمنی ایران و آمریکا چند دهه است که شروع شده است.
ایرانیها مقامات آلسعود را بچههای نابالغ خوانده و تروریستهای سوریه و عراق را ساخته دست آنها میدانند. برخی در تهران میگویند که احساسات ضدعربستانی این روزهای ایران آنها را به یاد جنگ ایران و عراق میاندازد زمانیکه کشورهای عربی از رژیم صدام حسین برای حمله به ایران حمایت کردند.
آیتالله خامنهای در سخنرانی در سال 1988 فرمودند: حتی اگر صدام حسین را ببخشیم، نمیتوانیم گناهان آلسعود را ببخشیم. در طول این سالها هیچگاه روابط تهران و ریاض به طور کامل بهبود نیافته است.
در تهران، به نظر میرسد که مداخله نظامی عربستان برای بررسی تاثیرگذاری این کشور در جهان عرب باعث ناراحتی مقامات این کشور شده است و آنها جنگی را علیه عربستان به راه انداختهاند. در عین حال، مقامات ایران جنگ یمن را شکستی برای سعودیها میدانند چرا که بمبارانهای یمن تا کنون نتوانسته است تا مانع اقدامات حوثیها شود.کشتی ایران شاهد مسیرش را تغییر داد
اندیشکده استراتفور در گزارشی درباره اعزام کشتی نجات ایران شاهد به یمن مینویسد: به رغم ادعاهای روز 20 ماه می مبنی بر اینکه اجازه دسترسی به بندر جیبوتی به کشتی باری ایران شاهد داده نشده است و این کشتی عازم تنگه بابالمندب شده است، این کشتی اویل روز 21 ماه می تغییر مسیر داد و به سمت جنوب در امتداد خط ساحلی جیبوتی به سمت بندر اصلی جیبوتی حرکت کرد. انتظار میرود که این کشتی تا ساعاتی دیگر وارد این بندر شده و مورد بازرسی مقامات سازمان ملل و صلیب سرخ قرار گیرد.
مقامات ایرانی و افراد حاضر در این کشتی دیروز خواستار اجازه ورود به بندر جیبوتی شده بودند تا از جانب یک سازمان بیطرف مورد بازرسی قرار گیرند. اما این کشتی مسیر خود را به سمت بندر جیبوتی تنظیم نکرد. در آن زمان پایگاه اسپواتنیک گزارش داده بود که اجازه ورود به این بندر صادر نشده است. در نتیجه، بنظر میرسد که این کشتی عازم بندر حدیده در یمن شده است.
تغییر مسیر این کشتی به سمت جیبوتی از درگیریهای حساس جلوگیری میکند. کشتی ایران شاهد پس از بررسی توسط مقامات سازمان ملل و صلیب سرخ میتواند به سمت یمن رفته و محموله خود را بدون هیچ مشکلی از جانب سعودیها با آمریکاییها به مقصد برساند.
اگر یک سازمان بینالمللی نظیر سازمان ملل و یا صلیب سرخ بخواهد مهر تایید بر این کشتی بزند، این مساله به بحثهای اخیر حول این کشتی خاتمه خواهد داد. از آنجاییکه هنوز محاصره یمن ادامه دارد، معلوم نیست که آیا ایران دوباره محمولههای دیگری را به یمن ارسال میکند و آیا این بار اجازه بازرسی از آنها را میدهد.
فرصت از دست رفته ایران برای هند
مچجله دیپلمات درباره افزایش سطح تعاملات ایران و هند مینویسد: نیتین گادکاری وزیر راه و کشتیرانی هند در سفر اخیر خود به ایران تفاهمنامهای را با همتای ایرانی خود برای توسعه بندر چابهار به امضاء رسانید. این بندر که در جنوب شرقی ایران قرار دارد از نظر هند دروازه رسیدن به افغانستان و آسیای مرکزی و امکانی برای رقابت با بندر گوادر پاکستان محسوب میشود که هم اکنون کاملاً در اختیار چینیهاست.
با این حال، امضای این توافقنامه سوالاتی را ایجاد کرده است با توجه به اینکه تقریباً 12 سال بعد از امضای توافقنامه اول بین دو کشور برای همین پروژه امضاء میشود. هند برای اولین بار علاقمندی خود را به پروژه بندر چابهار در سال 2002 نشان داد و در سال 2003 دو کشور به همراه افغانستان توافقنامهای را برای توسعه و ساخت زیرساخت ترانزیتی و حمل و نقل در مسیر چابهار - میلک - زرنج - دلارام امضا کردند. در همان سال، محمد خاتمی رئیس جمهور وقت ایران سفری به هند داشت تا در خصوص این پروژه و دیگر پروژهها با مقامات هندی بحث و تبادل نظر نماید.
این بندر برای هند از نظر راهبردی و تجاری بسیار حیاتی است، خصوصاً حالا که قدرت سنتی هند در اقیانوس هند توسط قدرت به سرعت در حال افزایش چین با مشکلاتی مواجه شده است. اما هند به بندر چابهار بیشتر از منظر اقتصادی نگاه میکند.
ایران هم در این بندر و اطراف آن سرمایهگزاری زیادی کرده است تا به تواند از فرصتهای سودآور آسیای مرکزی استفاده نماید. به همین دلیل، این کشور در زیرساختهای تاجیکستان به این امید که از طریق شمال افغانستان به تواند به چین دسترسی یابد سرمایهگزاری کرده است. تهران همچنین در پروژه مسیری ریلی در قزاقستان و ترکمنستان نیز شرکت کرده است.
در سال 2004، کنسرسیومی متشکل از چند شرکت هندی توافقنامهای برای توسعه بندر چابهار به امضاء رسانیدند. اما این توافقنامه هیچگاه اجرایی نشد زیرا ایران نتوانست به تعهدات خود عمل نماید.
دلیل به تعویق افتادن پروژه چابهار به اندازه خود توافقنامه پیچیده است. دلیل اصلی این مساله بوروکراسی پیچیده دو کشور بود. دو کشور تلاش لازم را برای اجرایی شدن این توافقنامه انجام ندادند.
علاوه بر این بندر، هند آمادگی لازم برای سرمایهگزای در حوزههای نفت و گاز ایران را نیز داشت. اما فشارهای آمریکا و تحریمهای بین المللی ایران مانع از انجام این سرمایهگزاریها شد. به همین خاطر تهران نیز زمانیکه که با عدم تمایل هند برای سرمایهگزاری در این حوزهها مواجه شد، از چینیها برای این کار استفاده کرد.
حالا هم در سال 2015، هند خیلی دیر به فکر استفاده از
امکانات ایران افتاده است. شرکتهای غربی و هندی مدتهاست در دوبی و دیگر شهرهای
حاشیه خلیج فارس خیمه زدهاند و آماده استفاده از فرصتهای ایران هستند. هند و
شرکتهای هندی این دست و آن دست میکنند و از دست رفتن زمان و فضای راهبردی کاملاً
مشهود است.
روابط دختران و پسران در ایران
روزنامه گاردین در راستای مجموعه گزارشاتش درباره ایران این بار به سراغ روابط دو جنس مخالف در تهران رفته و مینویسد: ملاقات دختران و پسران از آن حالت مخفی خود بیرون آمده و به چیزی عادی تبدیل شده است. اگرچه ممکن است که گشت ارشاد چند باری جلوی شما را بگیرد و درباره دختر و یا پسری که با شما راه میرود سوالاتی از شما بپرسد، اما این نوع ملاقاتها دیگر مثل قبل پیچیده نیست.
درکنار برگزرای پارتیهای غیرقانونی در زمانیکه والدین خانه نیستند، تعداد کافهها، رستورانها و پارکها رو به افزایش است. این امکانات باعث شدهاند که ملاقات و قرار ملاقات گذاشتن آسانتر هم شود. اما حالا با رواج نرمافزارهای دوستیابی این کار برای جوانان ایرانی راحتتر نیز شده است. جالب اینجاست که این نوع نرمافزارها در ایران به راحتی کار میکنند.
حتی قبل از آنکه گوشیهای تلفن همراه هوشمند شوند، به نظر میرسید که افزایش استفاده از این نوع نرمافزارها بتواند تغییرات فرهنگی زیادی در ایران ایجاد نماید. گوشیهای تلفن همراه این امکان را برای جوانان زیر 35 سال ایران که نیمی از جمعیت کشور را به خود اختصاص میدهند فراهم آورد تا بدون آنکه از جانب گشت ارشاد، بسیج و یا حتی والدینشان دچار مشکل شوند با هم ارتباط بیشتری داشته باشند.
در ایران تغییرات با آن چنان سرعت بالایی در حال رخ دادن
است که حتی شرکتهای ارائهکننده اینترنت پیشنهاد بستههای اینترنتی 3G و 4G با قیمتهای پایین را
میدهند. با استفاده از این امکانات، جوانان ایرانی با راحتی بیشتری میتوانند از
این نوع نرمافزارهای دوستیابی استفاده کنند.
اعراب درباره موضوع هستهاي ايران فريب خوردند
تحلیلگر
آمریکایی نوشت کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس درباره موضوع ایران
هزینه اعتماد به نخست وزیر رژیم صهیونیستی را میپردازند.
«شیبلی تلهامی» تحلیلگر ارشد موسسه بروکینگز در امور منطقه در مقاله ای که در پایگاه اینترنتی این موسسه منتشر شده است نوشت کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس درباره موضوع ایران هزینه های اعتماد به بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل را می پردازند. با وجود واقعیتی که هفته گذشته و در پی نشست کمپ دیوید مشخص شد و معلوم شد که کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و آمریکا برای مقابله با چالش های مشترک به همدیگر نیاز خواهند داشت اما یک موضوع وجود دارد که به راحتی در نشست کمپ دیوید رفع نشد. کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس نگران گسترش و توسعه نفوذ ایران در منطقه بعد از خروج آن از انزوای بین المللی هستند. در حالی که احتمال دستیابی به توافق با ایران بیشتر می شود احتمالا زمان برای توجه کامل به نگرانی های کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس بسیار دیر باشد.
سئوالی که مطرح میشود این است که چرا کشورهای عضو شورای همکاری خلیج
فارس با چنین وضعی مواجه شده اند. در پاسخ باید گفت وضع کنونی کشورهای عضو
شورای همکاری خلیج فارس ناشی از آن است که آنها طرح خواسته ها و اقدامات
خود را به بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل واگذار کردند. در این روند
آنها نظاره گر بنیامین نتانیاهو بودندکه هم بر علیه منافع خود حرکت می کرد
هم به آنها آسیب می زد. نتانیاهو با توصیف موضوع هسته ای ایران بعنوان یک
تهدید بسیار جدی برای موجودیت اسرائیل و دیگران نگرانی های گسترده اعراب و
اسرائیل را درباره ایران به حاشیه راند. نگرانی های عربستان و کشورهای عضو
شورای همکاری خلیج فارس هرگز تا به این حد نبود. بی تردید آنها نمی خواهند
ایران به یک قدرت هسته ای تبدیل شود. اما این موضوع ناشی از نگرانی آنها
مبنی بر بکارگیری بمب اتمی علیه آنها نیست بلکه بیشتر ناشی از تقویت موقعیت
و گسترش نفوذ ایران در منطقه است. بی تردید اعراب ایران هسته ای را یک
تهدید علیه خود می دانند اما این تهدید آن گونه که نتانیاهو آن را معرفی
می کند حیاتی نیست.
علاوه بر این، موضوع هسته ای ایران برای کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس یک نگرانی عمومی نبود. با وجود نگرانی های روز افزون افکار عمومی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس درباره ایران از زمان جنگ عراق، نارضایتی این کشورها از آمریکا و غرب، استانداردهای دوگانه غرب در برابر موضوعات هسته ای ایران و اسرائیل، شورای همکاری خلیج فارس را متقاعد کرد که با فشارهای بین المللی بر ایران برای کنترل برنامه هسته ای آن مخالفت کنند. مساله اساسی برای اعراب درباره ایران همیشه نفوذ سیاسی، مداخله ایران در امور داخلی اعراب و توانایی های موجود آن برای تشدید این مداخلات بوده است. برای توضیح بیشتر این مساله باید گفت بر اساس یک دیدگاه ایران می تواند مجهز به سلاح هسته ای بشود ولی همچنان تحت تحریم ها بین المللی و در انزوای بین المللی باشد همان وضعی که کره شمالی در آن قرار دارد. بر اساس دیدگاه دیگر ایران می تواند برنامه هسته ای قدرتمند بدون سلاح هسته ای داشته باشد و از لحاظ اقتصادی سیاسی و تکنیکی هم با غرب در تعامل باشد. می توان حدس زد که عربستان گزینه اول را درباره ایران ترجیح می دهد. به همین علت هم عربستان از توافقنامه هسته ای احتمالی ایران ناخشنود است. عربستان سعودی و دیگر اعضای شورای همکاری خلیج فارس از زمان شروع مذاکرات هسته ای با ایران این نگرانی ها را به اطلاع آمریکا رسانده اند. اما آنها همیشه امیدوار بوده اند که نتانیاهو به علت نفوذ گسترده خود بر کنگره آمریکا از دستیابی به توافق با ایران جلوگیری کند. نتانیاهو هم تلاش می کند حمایت اعراب را از خود جلب کند و در حالی که هنوز مساله اسرائیل و فلسطینی ها میان اسرائیل و اعراب حل نشده است وی تاکید می کند که موضوع ایران موضوعی مشترک میان اسرائیل و اعراب است.
همانند
کشورهای عرب، اسرائیل هم به هیچ وجه نمی خواهد ایران سلاح هسته ای تولید
کند. توانایی بازدارندگی اسرائیل همیشه بر مبنای توانایی های آن در بخش فن
آوری و تقویت قدرت تسلط و نفوذ بوده است. از دیدگاه رهبران اسرائیل برابری
کشورهای دیگر منطقه با آن از لحاظ فن آوری می تواند مشکلات زیادی برای
اسرائیل ایجاد کند. اما این مساله تهدیدی برای موجودیت اسرائیل نیست.
در
واقع یکی از مشکلات ناشی از توصیف موضوع هسته ای ایران بعنوان تهدیدی برای
موجودیت اسرئیل تاثیر آن بر افکار عمومی اسرائیل است. هر چند این نگرانی
به نخست وزیر اسرائیل کمک می کند که بتواند افکار عمومی را با خود همراه
کند و مخالفان وی نمی توانند راهبرد جایگزین دیگری را در برابر وی ارائه
کنند. اما بسیاری از اسرائیلی ها از مدت ها قبل باور دارند که ایران در
نهایت با وجود همه اقدامات اسرائیل و جامعه جهانی به سلاح اتمی دست خواهد
یافت. نتایج نظرسنجی هایی که در سال دو هزار و یازده و دو هزار و سیزده
انجام شد نشان داد که نود درصد از اسرائیلی ها معتقدند ایران در نهایت سلاح
های اتمی تولید خواهد کرد. تصور کنید که اگر اسرائیلی ها باور کنند که
سلاح های هسته ای ایران تهدیدی علیه موجودیت آنها است صبح روزی که ایران
اعلام می کند چنین توانایی دارد آنها چه کاری خواهند کرد. شاید بتوان حدس
زد که بخشی از اسرائیلی ها در برابر چنین وضعی بگویند که چمدان های شان را
خواهند بست و اسرائیل را ترک خواهند کرد.
تحلیلگر ارشد موسسه بروکینگز در
پایان نوشت هیچ کس نمی داند که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل تا چه
میزان به اظهارنظرهای خود درخصوص موضوع هسته ای ایران باور دارد و چه بخشی
از این اظهار نظرها صرفا ابزاری در اختیار وی بوده اند. اما هیچ تردیدی
وجود ندارد که طرح موضوع تهدید هسته ای ایران ابزار خوبی برای نتانیاهو هم
در داخل اسرائیل هم در خارج از آن و در سطح جهانی بوده است. بنظر می رسد
این راهبرد تا زمانی که بتواند ایران را در محدودیت قرار دهد موفق است.
این راهبردی است که بر اساس آن گفته می شد هیچ توافقی قابل قبول نیست تنها
جنگ یا تشدید تحریم ها مورد تایید است. سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج
فارس هم با عجله سوار قطاری شدند که نتانیاهو آن را به حرکت درآورده بود.
اما اکنون که دیگر بسیار دیر شده است تلاش می کنند مسیر خود را در این خصوص
بیابند. در حالی که دستیابی به توافق با ایران تا به این مرحله تضمین شده
است اما سئوالاتی درباره حمایت کنگره آمریکا از این توافق مطرح است و همین
موضوع باعث می شود که نتانیاهو همچنان بتواند در این خصوص بر خواسته های
خود تاکید کند. در صورتی که توافق خوبی حاصل شود منافع آمریکا را تامین
خواهد کرد و بی تردید ایران هم قدرتمندتر خواهد شد بویژه که اگر به اندازه
کافی عاقل باشد و بتواند از وضع جامعه بین الملل در یک دهه آینده به خوبی
برای تقویت اقتصادی و گسترش نفوذ خود استفاده کند. این موضوع به هیچ وجه
مورد قبول شورای همکاری خلیج فارس و اسرائیل نخواهد بود. با این حال هم
اعراب و اسرائیل بعد از آن هم بیشتر به واشنگتن نیازمند خواهند بود.
تل آويو درپي گرفتن امتياز جديد از واشنگتن است
این روزنامه اسرائیلی امروز در پایگاه اینترنتی خود در مقاله ای به قلم عاموس هارل نوشت : آمریکا و اسرائیل تماس های مقدماتی و غیر رسمی خود را در رابطه با کمک های نظامی ویژه آمریکا به اسرائیل با توجه به تحولات در خاورمیانه آغاز کرده اند.
گرچه هیچ یک از دو طرف به طور مشخصی سخنی نگفته اند، اما دولت باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا در نظر دارد اگر توافقی میان تهران و قدرت های جهانی به منظور محدود کردن برنامه هسته ای ایران به امضا برسد، از نظر دفاعی به اسرائیل غرامت بدهد. این تصمیم به علت خطراتی که از سوی ایران، اسرائیل را تهدید می کند و همچنین به علت توافقات تسلیحاتی میان واشنگتن و کشورهای حاشیه خلیج (فارس) گرفته شده است. آمریکا احتمالا هواپیماهای جنگی اف-35 بیشتر و سامانه رهگیری موشکی و تجهیزات دیگری در اختیار اسرائیل قرار خواهد داد.
آمریکا به مدت سی سال است که متعهد به حفظ برتری نظامی اسرائیل بر همسایگانش است. بر اساس این سیاست، آمریکا تضمین می کند که نیروی دفاعی اسرائیل مجهز به بهترین سامانه ها، تجهیزات و فن آوری های تسلیحاتی آمریکا باشد و هیچ کشوری در خاورمیانه از جمله کشورهای عرب که لزوما دشمن اسرائیل نیستند به سامانه های پیشرفته ای که تا کنون به اسرائیل ارائه نشده است، دست نیابند.
اسرائیل و آمریکا به طور مداوم در مورد حفظ مزیت نسبی ارتش اسرائیل مذاکره می کنند به خصوص اکنون که واشنگتن توافقات تسلیحاتی بزرگی با کشورهای عربی امضا کرده است.
اسرائیل همچنان به طور علنی با توافق احتمالی میان ایران و قدرت های جهانی مخالفت می کند. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر و موشه یعلون، وزیر جنگ و دیگر وزرای اسرائیلی همیشه در مورد توافق بدی که معتقدند ایران را به صورت خطرناکی به توانایی ساخت بمب هسته ای نزدیک می کند، هشدار داده اند.
اسرائیل و آمریکا در مورد غرامتی که در صورت توافق هسته ای با ایران به اسرائیل داده می شود به طور رسمی مذاکره نخواهند کرد به این ترتیب نمی توان این گونه تلقی کرد که اسرائیل با این توافق کنار آمده است.
با این حال وزارت جنگ اسرائیل و پنتاگون تماس های مقدماتی خود را در مورد بسته دفاعی که اسرائیل دریافت خواهد کرد آغاز کرده اند.
وزارت جنگ اسرائیل تخمین زده است که توافق تسلیحاتی آینده با آمریکا شامل انتقال جنگنده های اف-35 بیشتری به اسرائیل خواهد بود. آنها تا کنون توافق کرده اند که اسرائیل 33 فروند از این جنگنده ها را با استفاده از کمک های دفاعی آمریکا خریداری کند. دو هواپیمای اول قرار است اواخر سال 2016 تحویل داده و دو سال بعد عملیاتی شوند و آخرین آنها در سال 2012 تحویل داده خواهند شد. با این حال وزارت جنگ اسرائیل معتقد است این تعداد کافی نیست و امیدوار است دستکم پنجاه فروند از این هواپیماها را در اختیار داشته باشد.
سامانه ضد موشکی، یکی دیگر از مواردی است که در توافق تسلیحاتی آینده با واشنگتن قید خواهد شد. اسرائیل همچنین احتمال دارد برای بهبود سامانه آرو 3 و خرید سامانه های گنبد آهنین بیشتر خواستار کمک مالی بیشتری از آمریکا شود. تل آویول همچنین ممکن است از آمریکا بخواهد اجازه دهد تجهیزات هدایت شونده پیشرفته ای به خصوص برای نیروی هوایی خود خریداري کند.