به گزارش مشرق، آنچه در زیر می خوانید مصاحبه ای متفاوت است با فرهاد اصلانی بازیگر سینما و تلوزیون در موضوع ورزش کشور:
در ابتدا بفرماييد اصولاً اهل فوتبال هستيد يا خير؟
در دوران كودكي و نوجواني در محل خودم بازي ميكردم و به فوتبال علاقه داشتم. الان هم مثل ساير مردم فقط يك مخاطب ساده هستم و تا جايي كه وقت داشته باشم و مشغله فراوان اجازه بدهد، اخبار آن را پيگيري ميكنم.
بيتعارف آبي هستيد يا قرمز؟
(با لبخند) مشخص نيست كه استقلالي هستم؟!
(به شوخي) با اين حساب اين فصل خيلي هم به شما خوش نگذشت؟!
نه زياد، انشاءا... فصل بعد جبران ميكنيم.
ميدانيم به زندهنام ناصر حجازي علاقه داشتيد. كمي درباره آن مرحوم ميگوييد؟
(شمرده شمرده و با طمأنينه) خدابيامرز حجازي شخص خاصي بود. تك بود. اتفاقاً همين يكي، دو روز پيش داشتم به يكي از دوستان ميگفتم كه قهرمانان مملكت ما از دل مردم ميآيند، محبوب ميشوند و به اوج ميرسند اما نميدانم چه ميشود كه به محض رسيدن به شهرت و محبوبيت، بين آنها و مردم فاصله ميافتد. دردآور است وقتي ميبينيم اين قهرمانان ورزشي به سمت و سوي سياست كوچ كرده و خود را خرج جريانات سياسي و... ميكنند، در حالي كه به نظر من يكي مثل ناصر حجازي يگانه بود و هرگز به چنين ورطهاي نيفتاد. شايد دليل محبوبيت و مقبوليت آن مرحوم همين دوري از سياست و سياستورزي بود.
نظر شما درباره فوتبال حرفهاي ايران چيست؟
به شخصه ورزش همگاني و عمومي را ترجيح ميدهم. متأسفانه موقعيت جغرافيايي مملكت ما به گونهاي است كه ناخواسته در مسير ترانزيت مواد مخدر از شرق به غرب قرار گرفته است. شما توجه كنيد چه بودجه كلاني صرف مبارزه با پديده شوم اعتياد ميشود. يكي از راههاي مقابله با اين معضل بدون كوچكترين ترديدي ورزش است اما اغلب مردم از اين مزيت بيبهرهاند.
در گذشته به دليل وجود فضاي بيشتر براي بازي و تفريح، كمتر شاهد كودكان و نوجوانان چاق و فربه در جامعه بوديم ولي در شرايط كنوني و با توجه به زندگي ماشيني و آپارتماننشيني، بچهها كمتر ورزش ميكنند و اغلب از اضافه وزن رنج ميبرند؛ قبول داريد؟
كاملاً با شما موافق هستم. اين روزها شاهد بيتوجهي نهادها و ارگانهاي مختلف از جمله آموزش و پرورش به مقوله ورزش هستيم. سابق بر اين مدارس داراي حياط بزرگي براي ورزش كردن بودند ولي در حال حاضر ميبينيم فضايي براي ورزش وجود ندارد. مدارس غيرانتفاعي هم كه فقط به فكر كاسبي هستند و متأسفانه رشد قارچگونهاي هم پيدا كردهاند.
آقاي اصلاني هيچ ميدانيد بودجه ورزش همگاني كشور چقدر است؟
نه، شما ميدانيد؟
حدوداً نفري 96 تومان! به عبارت دقيقتر سرانه ورزشي هر ايراني سالانه زير 100 تومان ميشود؛ ميدانستيد؟!
(با تعجب فراوان) فاجعه است!
بي رودربايستي شما خودتان اهل ورزش كردن هستيد؟
راستش را بخواهيد، اهل ورزش هستم اما به واسطه كار حرفهاي كمتر وقت ميكنم به اين امر بپردازم. از طرفي شرايط ما بازيگران سينما به شكلي است كه كمتر ميتوانيم در اماكن عمومي و ورزشي حاضر شويم و برخلاف ميل باطني با محدوديت مواجه هستيم ولي انشاءا... بنا دارم بيشتر به خودم برسم.
اوضاع سينما بهتر است يا فوتبال؟
اگر بخواهم تعارف را كنار بگذارم، بايد بگويم سينماي ايران شرايط بحراني را طي سالهاي اخير پشت سر گذاشته كه وحشتناك است.
از بعد تجاري يا كلي اين صحبت را مطرح كرديد؟
به نظرم در سينماي ما ساز و كار درستي وجود ندارد. تصميمگيرندگان جايگاه شايسته را براي اين مقوله قائل نيستند و صرفاً سينما را براي تبليغات ميخواهند و نه خود سينما، هنر و انديشه!
البته فوتبال ما هم دست كمي از سينما ندارد و چه بسا بحرانيتر هم باشد.
تا حدودي در جريان قرار دارم. همين ماجراي ورزشگاه يادگار امام (ره) واقعاً تأسفبرانگيز بود. مگر ميشود همزمان تلفن همراه آنتن ندهد؟ تلويزيون رختكنها قطع شود؟ اسكوربورد ورزشگاه ايراد پيدا كند و يك از خدا بيخبر بيايد و دروغي به آن بزرگي را تحويل مردم بدهد؟ با احساسات هزاران هوادار تبريزي بازي شد و همه آنها به تمسخر گرفته شدند و هركس يا كساني كه اين حادثه را رقم زدند و در آن دروغ بزرگ نقش داشتند، بايد آن دنيا جوابگوي خدا و مردم باشند.
بگذريم، شما برنامه تلويزيوني 90 را ميبينيد؟
لطفاً ما را با عادل فردوسيپور درنيندازيد! (ميخندد و ادامه ميدهد) به نظرم در ميان برنامههاي تكراري تلويزيون ما كه برنامههايش عموماً مونولوگ است، برنامه 90 هميشه براي من تازه است. نه به عنوان يك مخاطب هميشگي ولي هرگاه به تماشاي اين برنامه نشستم، لذت بردم چون رك و بيپرده حرفهايش را ميزند و اهل سازش و مدارا نيست.
برخيها معتقدند جاي يك 90 سينمايي در تلويزيون ما خالي است و برنامه هفت نتوانسته آنچنان كه بايد و شايد انتظارات را برآورده كند.
خب مقوله سينما با فوتبال متفاوت است. سؤالات مطروحه در سينما با فوتبال خيلي فرق ميكند. آنجا نميتوانيد بپرسيد كه چرا گل نزدي؟ يا اينكه دليل شكست شما چه بود؟ اصلاً برخي پرسشها قابل طرح نيست. جوابها مشخص است اما نميتوان گفت و به نوعي راه رفتن روي لبه تيغ است. بر همين اساس نبايد توقع داشته باشيد برنامه هفت شبيه برنامه 90 فوتبالي باشد.
پس جاي يك عادل فردوسيپور در سينما خالي نيست؟
(با خندهاي بلند) نه! (بلافاصله حرف خود را اصلاح كرده و ادامه ميدهد) البته ننويسيد ها! شوخي كردم ...
راستي چرا چند فيلم شما مثل خرس و همين قصهها در سالهاي اخير توقيف شده است؟
اين هم از شانس خوب ماست! (شليك خنده حضار) سينما به هر حال يك كار تيمي است. كسي كه دستور توقيف يك فيلم را ميدهد، به اين نكته توجه نميكند، اين تصميم فقط به كارگردان يا من بازيگر لطمه نميزند بلكه يك جمع را مأيوس و دلسرد ميكند. از طراح صحنه و صدابردار بگيريد تا تداركات و... كه همگي ناچاريم بسوزيم و بسازيم!
در فوتبال ايران بازيكن با قرارداد چند ميلياردي داريم و ميدانيم در سينما هم بازيگراني دستمزد نجومي درخواست ميكنند. اين حرف را ميپذيريد؟
شايد ولي دستمزد فرهاد اصلاني نجومي نيست!
متأسفانه ما خبرنگاران ورزشي همواره به حاشيهسازي متهم ميشويم. اين در حالي است كه حاشيهها در سينما به مراتب بيشتر است؛ قبول نداريد؟
سينما و فوتبال ندارد. هر جايي كه از متن فاصله بگيريم و به حاشيه بپردازيم، اين اتفاق ميافتد البته شايد حاشيه كاربرد دارد وگرنه چرا كسي از موي سر ليونل مسي به طور مثال حرف نميزند؟ وقتي چيزي براي ارائه نباشد و از لحاظ فني كمبود احساس شود، اخبار به سمت حاشيه، مدل موي بازيكنان، گوشي موبايل يا ماشين گرانقيمت بازيكنان سوق پيدا ميكند. در سينما هم اين كمبودها به شدت احساس ميشود. كمتر كسي به اين موضوع ميپردازد كه حدود 100 شهر كشورمان فاقد سالن سينماست! همه درگير فلان بازيگر و زندگي خصوصي بهمان سوپراستار هستند. در سينما هم كمابيش همين مسائل ديده ميشود.
بدون اغراق بازي تحسينبرانگيزي در فيلم قصهها داشتيد. از اين فيلم برايمان بگوييد.
(متواضعانه) بنويسيد قصهها فيلم خوبي به كارگرداني بانو رخشان بنياعتماد است كه توصيه ميكنم حتماً ببينيد.
صحنههاي بازي شما و فاطمه معتمدآريا در آن خانه كوچك و محقر پايين شهري در چند برداشت گرفته شد؟
لطفاً وارد جزئيات نشويم! لوكيشن آن سكانس در محله مجيديه تهران بود و شايد ندانيد ولي دو خانواده در همان منزل محقر زندگي ميكردند و اين موضوع به شدت مرا تحت تأثير قرار داد.
ببخشيد سؤالات ما كمي پراكنده است اما گفته ميشود به ازاي هر كاراكتر سريال شاهگوش، يك مصداق عيني در جامعه وجود دارد. ميخواهيم بدانيم آن تيپي كه رضا كيانيان به عنوان يك مربي فوتبال ارائه داد آيا مشابهي هم دارد؟
من نميتوانم به طور دقيق بگويم و بهتر است اين سؤال از آقاي ميرباقري كارگردان شاهگوش پرسيده شود. با اين حال معتقدم اين طرز تفكر اشتباه و يك جور ترور شخصيت افراد است. كاراكتري كه خلق ميشود، لزوماً قرار نيست ما بهازاي بيروني داشته باشد و به شخصه موافق اين نگاه به ويژه در فيلم و سريالهاي طنز نيستم.
به ما حق بدهيد كه در اين گپ و گفت خودماني و سينمايي و ورزشي از اين شاخه به آن شاخه بپريم. ببخشيد شما چه نظري درباره كارلوس كروش سرمربي تيم ملي داريد؟
عملكرد سرمربي پرتغالي تيم ملي را در متن و پشت صحنه ديدم. به نظر ميرسد اغلب مردم هم او را دوست داشته باشند. كارلوس كروش هم مثل هر انسان ديگري مخالفان و موافقان خود را دارد. اينكه بگوييم جامعه فوتبال بايد تكصدايي باشد اشتباه است. چه اشكالي دارد طيف موافقان و مخالفان كروش با احترام عقايد و نظرات خود را بيان كنند؟ البته اعتقاد دارم كساني كه صلاحيت ندارند، نبايد از روي عقده، عداوت و كينهتوزي درباره سرمربي تيم ملي حرف بزنند.
نميترسيد كه به فرهاد اصلاني هم لقب اجنبيپرست بدهند؟!
(دوباره لبخند ميزند) من نه اجنبيپرست هستم و نه اجنبيستيز اما طرفدار تيم ملي كشورم در هر سطحي هستم. پرچم ايران افتخار ماست و همگي بايد براي تيم ملي و سرمربي آن احترام قائل باشيم. اين نظر من است.
در اختتاميه اين مصاحبه حرف ناگفتهاي نداريد؟
ممنون، به من يكي كه خيلي خوش گذشت. فقط تقاضا دارم به ورزش همگاني و عمومي توجه بيشتري كنيد و به قول معروف سر دوربين يا قلم خودتان را يك طرف ديگر هم بچرخانيد و فقط ستارهها را نبينيد!
منبع: ستاره ها
در ابتدا بفرماييد اصولاً اهل فوتبال هستيد يا خير؟
در دوران كودكي و نوجواني در محل خودم بازي ميكردم و به فوتبال علاقه داشتم. الان هم مثل ساير مردم فقط يك مخاطب ساده هستم و تا جايي كه وقت داشته باشم و مشغله فراوان اجازه بدهد، اخبار آن را پيگيري ميكنم.
بيتعارف آبي هستيد يا قرمز؟
(با لبخند) مشخص نيست كه استقلالي هستم؟!
(به شوخي) با اين حساب اين فصل خيلي هم به شما خوش نگذشت؟!
نه زياد، انشاءا... فصل بعد جبران ميكنيم.
ميدانيم به زندهنام ناصر حجازي علاقه داشتيد. كمي درباره آن مرحوم ميگوييد؟
(شمرده شمرده و با طمأنينه) خدابيامرز حجازي شخص خاصي بود. تك بود. اتفاقاً همين يكي، دو روز پيش داشتم به يكي از دوستان ميگفتم كه قهرمانان مملكت ما از دل مردم ميآيند، محبوب ميشوند و به اوج ميرسند اما نميدانم چه ميشود كه به محض رسيدن به شهرت و محبوبيت، بين آنها و مردم فاصله ميافتد. دردآور است وقتي ميبينيم اين قهرمانان ورزشي به سمت و سوي سياست كوچ كرده و خود را خرج جريانات سياسي و... ميكنند، در حالي كه به نظر من يكي مثل ناصر حجازي يگانه بود و هرگز به چنين ورطهاي نيفتاد. شايد دليل محبوبيت و مقبوليت آن مرحوم همين دوري از سياست و سياستورزي بود.
نظر شما درباره فوتبال حرفهاي ايران چيست؟
به شخصه ورزش همگاني و عمومي را ترجيح ميدهم. متأسفانه موقعيت جغرافيايي مملكت ما به گونهاي است كه ناخواسته در مسير ترانزيت مواد مخدر از شرق به غرب قرار گرفته است. شما توجه كنيد چه بودجه كلاني صرف مبارزه با پديده شوم اعتياد ميشود. يكي از راههاي مقابله با اين معضل بدون كوچكترين ترديدي ورزش است اما اغلب مردم از اين مزيت بيبهرهاند.
در گذشته به دليل وجود فضاي بيشتر براي بازي و تفريح، كمتر شاهد كودكان و نوجوانان چاق و فربه در جامعه بوديم ولي در شرايط كنوني و با توجه به زندگي ماشيني و آپارتماننشيني، بچهها كمتر ورزش ميكنند و اغلب از اضافه وزن رنج ميبرند؛ قبول داريد؟
كاملاً با شما موافق هستم. اين روزها شاهد بيتوجهي نهادها و ارگانهاي مختلف از جمله آموزش و پرورش به مقوله ورزش هستيم. سابق بر اين مدارس داراي حياط بزرگي براي ورزش كردن بودند ولي در حال حاضر ميبينيم فضايي براي ورزش وجود ندارد. مدارس غيرانتفاعي هم كه فقط به فكر كاسبي هستند و متأسفانه رشد قارچگونهاي هم پيدا كردهاند.
آقاي اصلاني هيچ ميدانيد بودجه ورزش همگاني كشور چقدر است؟
نه، شما ميدانيد؟
حدوداً نفري 96 تومان! به عبارت دقيقتر سرانه ورزشي هر ايراني سالانه زير 100 تومان ميشود؛ ميدانستيد؟!
(با تعجب فراوان) فاجعه است!
بي رودربايستي شما خودتان اهل ورزش كردن هستيد؟
راستش را بخواهيد، اهل ورزش هستم اما به واسطه كار حرفهاي كمتر وقت ميكنم به اين امر بپردازم. از طرفي شرايط ما بازيگران سينما به شكلي است كه كمتر ميتوانيم در اماكن عمومي و ورزشي حاضر شويم و برخلاف ميل باطني با محدوديت مواجه هستيم ولي انشاءا... بنا دارم بيشتر به خودم برسم.
اوضاع سينما بهتر است يا فوتبال؟
اگر بخواهم تعارف را كنار بگذارم، بايد بگويم سينماي ايران شرايط بحراني را طي سالهاي اخير پشت سر گذاشته كه وحشتناك است.
از بعد تجاري يا كلي اين صحبت را مطرح كرديد؟
به نظرم در سينماي ما ساز و كار درستي وجود ندارد. تصميمگيرندگان جايگاه شايسته را براي اين مقوله قائل نيستند و صرفاً سينما را براي تبليغات ميخواهند و نه خود سينما، هنر و انديشه!
البته فوتبال ما هم دست كمي از سينما ندارد و چه بسا بحرانيتر هم باشد.
تا حدودي در جريان قرار دارم. همين ماجراي ورزشگاه يادگار امام (ره) واقعاً تأسفبرانگيز بود. مگر ميشود همزمان تلفن همراه آنتن ندهد؟ تلويزيون رختكنها قطع شود؟ اسكوربورد ورزشگاه ايراد پيدا كند و يك از خدا بيخبر بيايد و دروغي به آن بزرگي را تحويل مردم بدهد؟ با احساسات هزاران هوادار تبريزي بازي شد و همه آنها به تمسخر گرفته شدند و هركس يا كساني كه اين حادثه را رقم زدند و در آن دروغ بزرگ نقش داشتند، بايد آن دنيا جوابگوي خدا و مردم باشند.
بگذريم، شما برنامه تلويزيوني 90 را ميبينيد؟
لطفاً ما را با عادل فردوسيپور درنيندازيد! (ميخندد و ادامه ميدهد) به نظرم در ميان برنامههاي تكراري تلويزيون ما كه برنامههايش عموماً مونولوگ است، برنامه 90 هميشه براي من تازه است. نه به عنوان يك مخاطب هميشگي ولي هرگاه به تماشاي اين برنامه نشستم، لذت بردم چون رك و بيپرده حرفهايش را ميزند و اهل سازش و مدارا نيست.
برخيها معتقدند جاي يك 90 سينمايي در تلويزيون ما خالي است و برنامه هفت نتوانسته آنچنان كه بايد و شايد انتظارات را برآورده كند.
خب مقوله سينما با فوتبال متفاوت است. سؤالات مطروحه در سينما با فوتبال خيلي فرق ميكند. آنجا نميتوانيد بپرسيد كه چرا گل نزدي؟ يا اينكه دليل شكست شما چه بود؟ اصلاً برخي پرسشها قابل طرح نيست. جوابها مشخص است اما نميتوان گفت و به نوعي راه رفتن روي لبه تيغ است. بر همين اساس نبايد توقع داشته باشيد برنامه هفت شبيه برنامه 90 فوتبالي باشد.
پس جاي يك عادل فردوسيپور در سينما خالي نيست؟
(با خندهاي بلند) نه! (بلافاصله حرف خود را اصلاح كرده و ادامه ميدهد) البته ننويسيد ها! شوخي كردم ...
راستي چرا چند فيلم شما مثل خرس و همين قصهها در سالهاي اخير توقيف شده است؟
اين هم از شانس خوب ماست! (شليك خنده حضار) سينما به هر حال يك كار تيمي است. كسي كه دستور توقيف يك فيلم را ميدهد، به اين نكته توجه نميكند، اين تصميم فقط به كارگردان يا من بازيگر لطمه نميزند بلكه يك جمع را مأيوس و دلسرد ميكند. از طراح صحنه و صدابردار بگيريد تا تداركات و... كه همگي ناچاريم بسوزيم و بسازيم!
در فوتبال ايران بازيكن با قرارداد چند ميلياردي داريم و ميدانيم در سينما هم بازيگراني دستمزد نجومي درخواست ميكنند. اين حرف را ميپذيريد؟
شايد ولي دستمزد فرهاد اصلاني نجومي نيست!
متأسفانه ما خبرنگاران ورزشي همواره به حاشيهسازي متهم ميشويم. اين در حالي است كه حاشيهها در سينما به مراتب بيشتر است؛ قبول نداريد؟
سينما و فوتبال ندارد. هر جايي كه از متن فاصله بگيريم و به حاشيه بپردازيم، اين اتفاق ميافتد البته شايد حاشيه كاربرد دارد وگرنه چرا كسي از موي سر ليونل مسي به طور مثال حرف نميزند؟ وقتي چيزي براي ارائه نباشد و از لحاظ فني كمبود احساس شود، اخبار به سمت حاشيه، مدل موي بازيكنان، گوشي موبايل يا ماشين گرانقيمت بازيكنان سوق پيدا ميكند. در سينما هم اين كمبودها به شدت احساس ميشود. كمتر كسي به اين موضوع ميپردازد كه حدود 100 شهر كشورمان فاقد سالن سينماست! همه درگير فلان بازيگر و زندگي خصوصي بهمان سوپراستار هستند. در سينما هم كمابيش همين مسائل ديده ميشود.
بدون اغراق بازي تحسينبرانگيزي در فيلم قصهها داشتيد. از اين فيلم برايمان بگوييد.
(متواضعانه) بنويسيد قصهها فيلم خوبي به كارگرداني بانو رخشان بنياعتماد است كه توصيه ميكنم حتماً ببينيد.
صحنههاي بازي شما و فاطمه معتمدآريا در آن خانه كوچك و محقر پايين شهري در چند برداشت گرفته شد؟
لطفاً وارد جزئيات نشويم! لوكيشن آن سكانس در محله مجيديه تهران بود و شايد ندانيد ولي دو خانواده در همان منزل محقر زندگي ميكردند و اين موضوع به شدت مرا تحت تأثير قرار داد.
ببخشيد سؤالات ما كمي پراكنده است اما گفته ميشود به ازاي هر كاراكتر سريال شاهگوش، يك مصداق عيني در جامعه وجود دارد. ميخواهيم بدانيم آن تيپي كه رضا كيانيان به عنوان يك مربي فوتبال ارائه داد آيا مشابهي هم دارد؟
من نميتوانم به طور دقيق بگويم و بهتر است اين سؤال از آقاي ميرباقري كارگردان شاهگوش پرسيده شود. با اين حال معتقدم اين طرز تفكر اشتباه و يك جور ترور شخصيت افراد است. كاراكتري كه خلق ميشود، لزوماً قرار نيست ما بهازاي بيروني داشته باشد و به شخصه موافق اين نگاه به ويژه در فيلم و سريالهاي طنز نيستم.
به ما حق بدهيد كه در اين گپ و گفت خودماني و سينمايي و ورزشي از اين شاخه به آن شاخه بپريم. ببخشيد شما چه نظري درباره كارلوس كروش سرمربي تيم ملي داريد؟
عملكرد سرمربي پرتغالي تيم ملي را در متن و پشت صحنه ديدم. به نظر ميرسد اغلب مردم هم او را دوست داشته باشند. كارلوس كروش هم مثل هر انسان ديگري مخالفان و موافقان خود را دارد. اينكه بگوييم جامعه فوتبال بايد تكصدايي باشد اشتباه است. چه اشكالي دارد طيف موافقان و مخالفان كروش با احترام عقايد و نظرات خود را بيان كنند؟ البته اعتقاد دارم كساني كه صلاحيت ندارند، نبايد از روي عقده، عداوت و كينهتوزي درباره سرمربي تيم ملي حرف بزنند.
نميترسيد كه به فرهاد اصلاني هم لقب اجنبيپرست بدهند؟!
(دوباره لبخند ميزند) من نه اجنبيپرست هستم و نه اجنبيستيز اما طرفدار تيم ملي كشورم در هر سطحي هستم. پرچم ايران افتخار ماست و همگي بايد براي تيم ملي و سرمربي آن احترام قائل باشيم. اين نظر من است.
در اختتاميه اين مصاحبه حرف ناگفتهاي نداريد؟
ممنون، به من يكي كه خيلي خوش گذشت. فقط تقاضا دارم به ورزش همگاني و عمومي توجه بيشتري كنيد و به قول معروف سر دوربين يا قلم خودتان را يك طرف ديگر هم بچرخانيد و فقط ستارهها را نبينيد!
منبع: ستاره ها