چندی پیش و پس از انتخاب «ابراهیم مختاری» به عنوان رئیس هیأت مدیره خانه سینما، مدیران جدید این نهاد صنفی طیق مفاد اساسنامه 45 روز برای انتخاب مدیرعامل خانه سینما فرصت گرفتند. فرصتی که پنجشنبه ۲۷ فروردین به پایان می رسد.به احتمال زیاد هم مدیرعامل جدید همان روز اعلام خواهد شد و عهده دار این مسولیت سنگین مشخص خواهد شد.مسئولیتی سنگین که «محمد مهدی عسگرپور» سالها عهده دار آن بوده و امکان ابقای او نیز وجود دارد.
خانه سینما تا چند سال پیش بی حاشیه و بی سروصدا کارش را می کرد و امور صنفی اهالی سینما نیز کم و بیش حل و فصل می شد. در این میان البته اعتراضاتی هم وجود داشت.اعتراض نسبت به این که چرا فقط حدود صد نفر از اعضای چند هزار نفری خانه از مزایا بهره مند هستند، چرا توزیع عادلانه امکانات در خانه سینما صورت نمی گیرد و ...
حاشیه های جدی خانه سینما
اما از اوایل دوره دهم و پس از تغییر در بدنه مدیران سازمان سینمایی، خانه سینما وارد حاشیه های جدی تری شد. حاشیه هایی که البته هنوز هم می شود با استاد به بعضی از موارد عملکرد هیات مدیره و مدیران خانه سینما را نقد کرد. حواشی مختلفی مانند دفاع از مستند سازانی که با شبکه های خارجی همکاری کرده بودند، ادعای دیدار با بعضی مدیران رسانه های خارجی( که در همان ایام در رسانه های داخلی منتشر شد)، نحوه برگزاری جشن خانه سینما و پوشش نامناسب بعضی حاضران در آنها و بعضی دیگر از گرایشات و سخنان مطرح شده توسط مدیران خانه سینما بهانه ای شد تا مدیران سینمایی وقت دواشکال حقوقی نبودن التزام به قانون اساسی و ولایت فقیه در اساسنامه خانه سینما را کشف کنند و با استناد به همان ها خانه سینما را تعطیل کنند.
اگرچه مواردی که در مورد عملکرد
خانه سینما مطرح شد همچنان محل نقد است اما شاید چشم پوشی از آنها و استناد به دو
مورد حقوقی در اساسنامه برای تعطیل کردن این نهاد صنفی کار قابل قبولی به نظر نمی
رسید. شاید بگویید این دو مورد از موارد اصلی و اساسی ما به شمار می رود و باید
درباره آن سخت گیری کرد. این اعتقاد کاملا درست است .اما با
نگاهی به آثار او مانند قدمگاه، میهمان داریم ، جراحت و نقطه اوج و ..می توان به این نتیجه رسید که در این اشتباه تعمدی در کار نبوده است و او یکی از
فیلمسازانی است که در عمده فیلم هایش به صورت مستقیم و ملموس دغدغه انقلاب و امام و خانواده شهدا وجود دارد و در زمره
فیلمسازان مذهبی به شمار می آید.
مخالفان بی حوصله
از سوی دیگر وقتی غیرجانبدارانه و بیطرف به این موضوع نگاه کنیم می بینیم گروه مدیران سینمایی گذشته که حالا هم همچنان با عسگرپور و گروهش مخالفند و اصرار دارند تا وی ابقا نشود حتی نتوانستند در این مورد ساده ترین کار ممکن را به نتیجه برسانند.
یعنی بعد از اعلام تعطیلی خانه سینما و تشکیل خانه سینمای 2 به نظر می رسید مدیران سینمایی گذشته که فشار رسانه ای زیادی در مورد تعطیلی خانه سینما بر آنها بود می توانستند با اعلام بازگشایی خانه سینما توسط هیات مدیره جدید و اصلاح اساسنامه افتتاح خانه سینما را هم به نام خود بزنند نه این که همه چیز را آماده کنند و تا یک قدمی حصول نتیجه مطلوب خودشان برسانند و بعد به واسطه بی حوصلگی یا اختلافات درونی و یا هرچیز دیگر قیچی را دو دستی برای بریدن روبان بازگشایی خانه سینما تقدیم رییس جدید سازمان سینمایی کنند .
شاید انتقاداتی که از سوی بعضی چهره های شاخص سینمایی نسبت به وضعیت خانه سینما مطرح می شد نیز می توانست کاتالیزوری برای انجام این امر باشد. چهره هایی مانند امین حیایی و فرهاد اصلانی و بعضی دیگر که نسبت به عملکرد خانه سینما معترض بودند.
از سوی دیگر بر اساس آنچه از قرائن و شواهد پیداست ایوبی - مدیر فعلی سازمان سینمایی - چندان میانه خوبی با عسگرپور و سیاست های فعلی خانه سینما ندارد و در چند مورد رسانه ها نیز به اختلاف آنها پی بردند.
به هر روی حالا هرچه به روز اعلام نتیجه مدیرعامل خانه سینما نزدیکتر می
شویم انواع و اقسام حرف و حدیث ها هم مطرح می گردد. بعضی ها معتقدند با توجه به تجربه، توانایی و تعامل او با مدیران بالادستی ، او همچنان بهترین گزینه است و بعضی دیگر گمان دارند او ممکن است خانه سینما را به حاشیه ببرد و هر کسی جز او مدیرعامل باشد بهتر است.
نگاهی به مواضع و اظهارنظرهای اخیر عسگرپور
شاید مرور بعضی حرف های محمد مهدی عسگرپور درباره مسائل مختلف اعتقادی و صنفی که در زمان های مختلف و در گفتگو با رسانه ها مطرح کرده نشان دهد که او (البته جدا از توحیدی و بعضی از همکارانش در هیات مدیره خانه سینماکه ظاهرا در ایجاد حواشی پیرامون خانه سهم داشته اند) آیا همچنان می تواند گزینه مناسبی برای مدیرعاملی خانه سینما باشد یا خیر.
درباره جشنواره سی و دوم:
در سینما دنیا و نفس خیلی پررنگ است. رنگ و لعاب و «دنیا» روی سینما و سینماگر تأثیر زیادی دارد حالا این مسئله در جشنوارههای خارجی خیلی پررنگتر است. من خیلی از دوستانم را دیدهام که مقابل فرش قرمز جشنوارههای خارجی رنگشان عوض میشود. در مورد جشنواره خودمان هم این نکته را بگویم من 4 سال در جشنواره شرکت نکردهام اما امسال که رفتم دیدم که علیرغم آنکه منظم و دقیق برگزار شد ولی مثل جشنوارههای خارجی آنجا هم فرش قرمز پهن کردهاند. راستش من با این مسئله نمیتوانم کنار بیاییم.
.
فیلم سازی برای خانواده شهدا
من همیشه دوست داشتهام درباره خانواده شهدا و جنگ فیلم بسازم. اما باید زمانش میرسید
باید به طرح خوب میرسیدم. به آنی که یک باره ممکن بود شما را بگیرد و به چیزی که
گاهی در خلوت خودت هم ممکن است به آن دست پیدا کنید
انقلاب
بارها با خودم فکر کردهام که اگر انقلاب و امام نبودند وضع ما چطور میشد. بعضی وقتها حتی تصورش برایم بسیار وحشتناک است.
خانواده ما مذهبیبود وماهیانه در منزلمان روضهخوانی داشتیم اما انقلاب، کار دیگری با ما کرد. کاری کرد که از نظر بنده آنقدر ارزشمند است که من فکر میکنم روزی نیست که من احساس کنم دیگر به آن مدیون نیستم و تا کنون این اتفاق نیافتاده که نسبت به آن احساس دین نکنم مثل این میماند که پدیدهای حق حیات به شما بدهد و بعد بگویید من حق خودم را ادا کردم و بگویم کافی است یا اینکه مثلا بگویم من به اندازه خودم نماز خواندهام و دیگر کافی است. این معنایی ندارد. انقلاب این کارکرد را برای ما داشته و دارد و البته پس از آن جنگ که به انقلاب متصل شد.
انتقاد به سینمای دولتی
آنچه از تغییر مدنظر ما است خارج شدن دولت از عرصه تولید فیلم به شکل فعلی و حضور در حد سیاستگذاری است. این طور نباشد که دولت سیاستگذاری، اجرا، نظارت و همه امور را خود انجام می دهد. در حال حاضر دولت با همان ساز و کار قبل در حال اداره سینماست البته اندکی خوش سلیقه تر و همچنان تفکرش این است که برای جشنواره سال بعد باید خودش وارد عمل شده و با تهیه کنندگان مذاکره کند.
امنیت شغلی
معنا و مفهوم امنیت شغلی در ذهن ما ممکن است هر معنایی را تداعی کند. برخی امنیت شغلی را با دریافت بن گوشت و مرغ مترادف می دانستند و برخی ها فراتر از دریافت انواع بن گوشت و مرغ می دانستند و معتقدبودند بیکاری بزرگترین فاکتور عدم امنیت شغلی است. برای رسیدن به مفهوم امنیت شغلی احتیاج به یک کار عملیاتی و پژوهش در این مورد داشتیم.
پژوهشهای بسیاری در این زمینه انجام دادیم که یکی از مبانی مورد بحث ما توضیح مولفه های امنیت شغلی بود و در این توضیح بندهایی تعبیه شد که اتفاقا به مذاق بسیاری از مدیران دولت گذشته خوش نیامد. در بررسی های انجام داده متوجه شدیم در برخی از مشاغل سینمایی 60 تا 75 درصد از کسانی که در حرفه های مختلف مشغول به کار بودند عضو صنوف نبودند.
موضوع عضویت در صنف به مباحثی چون بیمه و بیمه بیکاری پیوند می خورد. من از حجت الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی درخواست میکنم که به این دو مولفه توجه ویژه ای بکند.
صندوق بیمه بیکاری
در قانون برنامه چهارم تاکید شده بود این صندوق راه اندازی شود و در پایان دولت نهم درخواست کردیم تا صندوق بیمه بیکاری تاسیس شود اما مدیران در آن زمان تشخیص دادند مبالغی که باید صرف تاسیس صندوق بیمه بیکاری شود بهتر است که به شکل بن گوشت و مرغ و کارتهای هدیه اهدا شود.
وضعیت بُن کالا در خانه سینما ...
اینها پرسشهای روزمره سیاسی است که مدام با آن روبرو میشویم اما مسائل بسیار کلانتری وجود دارد.
هنرمندان جامعه را رصد میکنند، میبینند که چگونه یک جوان کم سواد در طول دو سال، میلیاردر میشود ولی همین جامعه با هنرمندان خود چگونه رفتار میکند؟! ما وضعیت زندگی یکی از روسای اصنافمان را بعد از فوتاش متوجه شدیم، از سوی دیگر حتی قطعه هنرمندان هم پُر شده و شهرداری و ارشاد هر یک، دیگری مسئول رسیدگی میداند.
وضعیت فعلی فرهنگ و هنر
تلاش میکنم خوشبین باشم اما نمیتوانم نبینیم بودجه فرهنگ هر روز در حال کاهش است. همچنان که بسیاری از هنرمندان از تلویزیون طلبکارند و در سینما هم وضعیت به همین منوال است.
رابطه خانه سینما و دولت
تا وقتی وظایف ما و دولت مشخص نشود، هر یک می توانیم از مسئولیتمان فرار کنیم و امیدوارم با توجه به نامگذاری امسال به عنوان همدلی و همزبانی دولت و ملت ، این اتفاق در حوزه سینما بیفتد.