کد خبر 423212
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۴:۵۵

همیشه احقاق حقوق زنان در اولویت دستور کاری بسیاری از سازمان های مردم نهاد و تشکل های اجتماعی قرار داده شده است. در این میان مردانی که با بسیاری از مسایل و دغدغه ها دست به گریبان دارند، به دنبال راه امنی برای لااقل آرامش خود هستند.

 به گزارش مشرق، مریم از امیرحسین می خواهد که امشب به منزل خانواده اش بروند. امیرحسین تازه از سر کار برگشته و کمی خسته است. وقتی به مریم می گوید، مریم شروع به پرخاشگری و داد و فریاد می کند و وقتی پاسخی از امیرحسین دریافت نمی کند، شروع به ضرب و شتم وی می کند.

این یک نمونه از چندین و چند نمونه خشونت علیه مردان است که در کشور ما اتفاق می افتد. برخلاف تصور همگان، این نابهنجاری آمار قابل توجهی را به خود اختصاص داده است. آماری که در هاله ای از سکوت مردان خود را پنهان کرده است. مساله ای ناملموس و کمی عجیب و غریب که به تعجب وامی داردت. شاید هم گاهی نگاه طنزگونه به آن شود. اما باید به این نکته اشاره کرد که همیشه نگاه طنز، آثار مخرب را روی پدیده ها داشته و به خنثی شدن وقایع دامن می زند.

مهریه و نفقه؛ ابزار دست زنان

سرهنگ خلیل محمدی، رییس اداره مشاوره و مددکاری معاونت اجتماعی نیروی انتظامی تهران بزرگ، می گوید: این وضعیت، تازگی ندارد که بخواهد اقلیت را تبدیل به اکثریت کند. بیشترین آمار خشونت مربوط به خشونت جسمی نیست. همیشه در این میان ابزاری در میان است. ابزاری همچون مهریه و نفقه و ... که مترتب بوده و زنان آن را در دست دارند. به این هم نمی توان تکیه کرد که این حربه ها باعث بروز خشونت علیه مردان شود.

طیف مردان اینطور نیستند که خشونت گرا باشند. بسیاری از آنها تمایل دارند که مشکلات زندگی شان به بیرون کشیده نشود. البته نباید از این مساله به سادگی گذشت که بسیاری از ارزش های فرهنگی خانم ها به خاطر بروز مسایل اجتماعی مثل حضور ماهواره و ... دستخوش تغییرات بسیاری می شود.

سختی مشاغل و نان آوری

وی در ادامه می افزاید: مهارت های زندگی باید در 5 ساله اول زندگی به خصوص در میان دختران آموزش داده شود. الان شاهد آن هستیم که زنان با کوچک ترین پرخاشگری تکیه به خروج از منزل می کنند. اینکه واژه خشونت به کار برده می شود، منظور بیشتر خشونت های روانی است. به عنوان مثال زن، باعث قطع رابطه مرد با خانواده خود می شود یا ... در حال حاضر طبق سنت و دین اسلام، مردان قیم خانواده هستند و نسبت به زندگی خود احساس تکلیف می کنند. از نظر قیمومیت خود را حاکم می دانند. اما این را باید در نظر گرفت که به خاطر سختی مشاغل یا به تعبیر دیگر سختی نان آوری، زمان بسیار زیادی را در جامعه، زمان کمتری را در خانه به سر می برند و دوست ندارند این مشاجره های لفظی بین شان ایجاد شده یا این مشاجرات به دعوا و خشونت کشیده شود.

در اقلیت قرار می گیرند

خشونت ها، جنبه هنجاری ندارند. این ناهنجاری در جامعه رو به رشد است. آموزش های وارده به زندگی شاید بتواند به عنوان فیلترینگی به حساب بیاید. خودآگاهی و حل مساله و مدیریت هیجان شاید بتواند تا حدودی کنترل شود اما شاید این سئوال برای بسیاری پیش بیاید که چرا سازمانی با عنوان سازمان حمایت از حقوق مردان مثل حمایت از حقوق زنان در ایران وجود ندارد؟ سرهنگ محمدی در این راستا تاکید می کند: وقتی واژه حمایت می آید، طرف مقابلی که بخواهد این حمایت را بپذیرد، معمولا ضعیف بوده و در اقلیت قرار داده می شود. مردان در این اقلیت نیستند که در حمایت ها گنجانده شوند. بهتر است خانواده جایگزین مردان شود.

غار تنهایی مردان

همیشه احقاق حقوق زنان در اولویت دستور کاری بسیاری از سازمان های مردم نهاد و تشکل های اجتماعی قرار داده شده است. در این میان مردانی که با بسیاری از مسایل و دغدغه ها دست به گریبان دارند، به دنبال راه امنی برای لااقل آرامش خود هستند. این آرامش، با افزایش آمار خشونت علیه شان، نگاه غریبانه تری به خود می گیرد. بسیاری از اخبار خشونت علیه زنان، در قالب پلاکاردهای حمایتی و اخبار و ... دست به دست می چرخد اما شاید به خاطر درونگراتر بودن مردان، این اخبار به خوبی منعکس و منتشر نمی شود.

تنها آمار بسیار کمی از خشونت های خانگی شاید به دفتر آسیب های اجتماعی تهران، ارائه می شود و بقیه این آمار در غار تنهایی مردان دفن می شود. غاری که اکثرا هرازگاهی در پریودهای زمانی مختلف به آن پناه برده و رابطه خود را با جامعه بیرونی می برند. غاری که زنان، قادر به درک درست آن نیستند.

حس تبعیض و نابرابری در مقابل مردم

دکتر اصغر کیهان نیا، روانپزشک و مشاور خانواده در این زمینه می گوید: اعتقاد من این نیست که این نوع خشونت زیاد است اما اینقدر هم کم نیست که نادیده گرفته شود. خشونت خانم ها دو علت دارد؛ ممکن است یک زن، شخصیتی حمله ای داشته باشد. این زنان در مقابل خواسته خودشان مثل حیوانات برخورد می کنند. یعنی به طرف مقابل حمله می کنند. من یک مراجعه کننده داشتم که با اینکه مرد، متخصص اعصاب و روان بود، اما همسرش با چاقو به او حمله و کمر و پهلوی وی را زخمی کرده بود. این دسته از زن ها، به اصطلاح احساس اجحاف و تحمیل می کنند. بنابراین به حمله دست می زنند.

اینها از نظر شخصیتی سالم نیستند. دسته دوم که حمله می کنند افرادی هستند با خشونت کلامی یا فیزیکی. حتی این دسته از زنان از ایجاد رابطه جنسی با همسر خود نیز سرباز می زنند. این هم یک نوع ظلم در برابر مرد محسوب می شود. می توان اینطور عنوان کرد که این دسته از زنان در جامعه رشد فکری بالایی یافته اند و تنها حس تبعیض و نابرابری در مقابل مردم دارند و وقتی خواسته های شان برآورده نمی شود، مجبور می شوند به خشونت فیزیکی دست بزنند. دسته سوم کسانی هستند که این خشونت ها را از خانواده الهام گرفته اند؛ یعنی این نوع رفتارهای خشونت آمیز در خانواده معمول بوده و احتمالا مادران شان، پدران شان را مورد خشونت قرار داده اند.

القای حس تبعیض

احساس تبعیض! شاید ساده ترین مساله ای است که باعث ایجاد خشونت از طرف زنان علیه مردان می شود. این روانپزشک در ادامه می افزاید: احساس تبعیضی که بیان می شود، به این معناست که مرد می گوید من مدیر کل هستم یا حسابدارم یا وکیل و پزشکم و ... زن در این میان دچار حس تبعیض و تفاوت می شود و بنابراین در جامعه ای هم زندگی می کنیم که حقوق زنان تا حدودی ضایع شده است و اینها در این میان نمود پیدا می کند. خشونت کلامی خود را به خوبی در این مساله نشان می دهد.

یک مساله دیگر که نباید از کنارش بی تفاوت گذشت، انتشار کتاب هایی است که با فرهنگ ما همخوانی ندارد. تمامی حقوق را به اشتباه به زنان تعلق می دهد. باید پذیرفت که کشور ما ، اسلامی، ملی و ایرانی بوده و ورود این کتاب ها با محتویات غیر ایرانی به خانواده ها، باعث القای حس تبعیض به خانــواده می شود. پیامد آن هم متاسفانه این است که زن روی مرد دست بلند کرده که یا منجر به طلاق می شود یا آن مرد این زن را هرگز نمی بخشد یا اینکه منجر به بی وفایی می شود.

سازمان حمایت از مردان!

مردسالاری و زن سالاری! دو واژه ای که با سالار همراه است. همراهی که شاید سیطره ای را در ذهن ایجاد کند و تا ناکجاآبادهایی ببرد که هیچ تجمعی و هیچ سازمان مردم نهادی نمی تواند به سامان دادن آن کمک کند. شکافی که بین دو جنس پیش می آید و منجر به تفکیک یا تبعیض یا هر واژه دیگر در محدوده جنسیت شود.

کیهان نیا ادامه می دهد: ما نمی خواهیم زندگی را به هم بزنیم، یک زن در جامعه ای که سنتی است باید بداند کجاها خط قرمز است. یک زن در چه جامعـه ای زندگی می کند و شناخت خط قرمزها، ناشی از فرهنگ و مذهب است. اینها با هم فرق دارد. نمی گوییم که زن بنشیند و توی سرش هم بزنند هیچی نگوید. مرد و غیرت تعاریف مشخصی دارند. همین است که می گوییم احساس تبعیض می کنند. در آمریکا سازمانی است به نام حمایت از مردان. این سازمان برای این تشکیل شده است که بعد از طلاق که حق و حقوق حتی تا سرپرستی فرزند به زن تعلق می گیرد، سر و سامان داده شود و مردان هم از حقوقی برخوردار شوند.

منبع: روزنامه ابتکار

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 6
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۱۵:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۰
    0 0
    خود مردها هم این چرت و پرت هایی را که گفتید قبول ندارند
  • ۱۶:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۰
    0 0
    خدا پدر و مادرتون رو بیامرزه، یکی هم از مشکلات مردا بگه
  • محسن ۱۶:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۰
    0 0
    عالی بود
  • عباس مطهری نیا زنجان ۱۷:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۰
    0 0
    مدت ها است که دلم می خواست این مطالب در جایی نوشته و منتشر شود. قانونگذاران قبل و پس از انقلاب، به بهانه ی حمایت از خانواده با تصویب قوانین موجود، مرتکب بدترین خیانت ها به اجتماع و خانواده های ایرانی شده اند. کجای دنیا بغیر از ایران مرسوم است که مردی برای تشکیل خانواده مجبور به پذیرش بدهی مالی هنگفتی شود که از مجموع کل دارایی خود آن پسر و برادران و پدرش نیز بیشتر باشد؟ برای چه باید این میزان بدهی مالی را تحت عنوان مهریه به همسر آینده اش(البته اگر قبل از عروسی کارشان به طلاق نرسد و پسر مجبور به پرداخت نیمی از مهریه به آن خانوم نشود) متقبل شود؟ متأسفانه قانون گذاران محترم مجلس شورای اسلامی و تأیید کنندگان شورای محترم نگهبان به این توجه نکرده اند که با تصویب و اجرای این دست از قوانین، زمینه ی سوء استفاده ی برخی از خانوم های کلاهبردار را فراهم نموده اند. عکس العمل آقایون چه شده؟ این که تمایل به ازدواج ندارند و عدم استقبال پسرها و خانواده های آنها از هزینه های کمر شکن عروسی و خرید چهار پنج قلم کالای اصلی جهیزیه و تقدیم آن به خانواده ی عروس خانوم و سایر هزینه ها و به ویژه ترس از کلاهبرداری برخی از مهریه سنگین و ... موجب گسترش ازدواج سفید و تجرد آقایان و به تبع این مسئله، موجب تجرد دختران دم بخت، بالا رفتن غیر متعارف سن ازدواج و گسترش فساد و فحشاء در جامعه شده است. مقررات راجع به مهریه و تبعات قانونی ناشی از عدم توان پرداخت آن و نیز عرف جامعه در این زمینه باید تغییر یابد.
  • ۱۷:۳۲ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۰
    0 0
    ممنون عالی بود. متاسفانه کل جامعه رو با سم فمینیستی پر کردن و هیشکی جرات اعتراض هم نداره
  • پژمان ۱۳:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۱
    0 0
    واقع مهريه هيچ سنخيتي با جامعه امروز ما كه زنان نيز سهمي در منابع مالي خانواده دارند نداشته و تنها به حربه اي در دست زنان براي فشار آوردن به مردان تبديل شده است.بهترين حالت تقسيم نصف نصف داراييها در صورت جدا شدن است.زيرا چه خوشمان بيايد چه بدمان بيايد امروزه بسياري از دختران به نيت گرفتن مهريه و پرداختن به يك زندگي مجردي !!!! تن به طلاق مي دهند. كافيست نگاهي به دور وبر بياندازيم

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس