به گزارش مشرق، طی 13 سال گذشته سطح آب دریاچه ارومیه به میزان 6 متر کاهش یافته و هماکنون به یک متر رسیده است. متاسفانه بروز خشکی در دریاچه ارومیه مسائل و مخاطرات زیست محیطی فراوانی را نیز بوجود آورده که میتوان به خطر وقوع طوفانهای نمکی و تغییر آب و هوای منطقه از معتدل به گرمسیری با بادهای گرم اشاره کرد.
خشك شدن دریاچه ارومیه یك فاجعه زیست محیطی
ایران سرزمینی خشك است و خشكسالی با انعكاس آن در كتیبه تاریخی قدمت مستند دارد. با این حال دریاچه ارومیه در طول این تاریخ طولانی مشكل چندانی نداشت، و در زمان ما شروع به خشك شدن تدریجی نمود. براساس برخی اطلاعات تا خرداد 94 بیش از 85 درصد از آب آن خشک شده است. بسیاری از کارشناسان با هشدار نسبت به تداوم این موضوع اعلام میکنند در صورت ادامه روند فعلی، تا 2 سال آینده این دریاچه به طور کامل خشک خواهد شد.
اثرات خشك شدن دریاچه ارومیه
عدهای از کارشناسان میگویند كه در صورت خشک شدن دریاچه اقلیم منطقه تغییر خواهد داد. به عقیده برخی دیگر در صورت خشک شدن احتمالی دریاچه، شاهد بارش باران نمک در بسیاری از استانهای همجوار خواهیم بود و ادامه این امر منجر به آواره شدن ۱۳ میلیون نفر خواهد شد.
علل خشك شدن دریاچه
نظرات بسیاری در مورد خشک شدن دریاچه ارومیه مطرح میشود که میتوان مهمترین آنها را به شرح زیر ارائه نمود:
نظر مسئولان و متخصصان وزارت نیرو و استانهای آذربایجان شرقی و غربی
مسئولین و كارشناسان امور آب اغلب معتقدند كه دلایل اصلی خشك شدن دریاچه ارومیه، وقوع خشكسالیهای طولانی مدت، افزایش نیازهای آبی جامعه و بالاخره برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی توسط كشاورزان است. بنا بر استدلال آنها افت شدید سطح آب دریاچه ارومیه دقیقا مصادف با خشكسالی فراگیری است كه از سال ۱۳۷۷ آغاز شده و تاكنون نیز كم و بیش ادامه دارد و دقیقا در همین سالها به دلیل در دسترس نبودن آب سطحی مورد نیاز، مردم فشار مضاعفی را به آبهای زیرزمینی وارد كردند، بطوری كه برداشت آب در حوضه دریاچه ارومیه از حدود ۲۵۰ به بیش از ۲۰۰۰ میلیون متر مكعب در سال رسیده است. به عنوان مثال، معاون هماهنگی حوضههای آبریز شركت مدیریت منابع آب ایران، یعقوب همتی، اعلام کرد: حوضههای آبریز اصلی كشور دچار خشكسالی هیدرولوژیكی هستند و در صورتی كه شرایط به این صورت ادامه یابد، دریاچه ارومیه احیاء نمیشود.
آنها در مقابل مخالفینی كه سدسازیها را عامل این امر میدانند، میگویند كه چنانچه احداث سدها به عنوان دلیل اصلی افت سطح آب دریاچه ارومیه میبود، لزوما این اتفاق باید از سالهای ۱۳۴۹ یا ۱۳۵۰ كه بزرگترین سدهای این حوضه یعنی سدهای مهاباد و بوكان به ترتیب با حجم مخازن ۱۷۰ و ۵۳۰ میلیون متر مكعب در این حوضه به بهرهبرداری رسیدند، خودنمایی میكرد.
حتی برخی از آنها میگویند كه چنانچه با تامین به موقع اعتبارات مورد نیاز، سدسازی از سرعت مناسبتری در سالهای گذشته برخوردار میگردید، امكان تامین و مدیریت آب مورد نیاز توسعه منطقه فراهم میشد و لزومی به برداشتهای بیرویه از آب زیرزمینی توسط مردم احساس و وضعیت دریاچه ارومیه به این شدت وخیم نمیشد.
به نظر این گروه، اصلاح امر از طریق مدیریت مصرف آب در زمان خشكسالیها، بستن چاههای غیرمجاز، تنظیم برداشت آب زیرزمینی حداكثر در حد تغذیه سفره آب زیرزمینی، اصلاح الگوی کشت و اصلاح الگوی آبیاری مزارع و باغات، و تغذیه سفرههای آب زیرزمینی اطراف دریاچه ارومیه امكان پذیر است.
نظر مخالفان سدسازی و سازمانهای مردم نهاد دوستدار طبیعت
این دسته از كارشناسان میگویند كه بعد از سدسازیهای دو دهه اخیر این مشكل حاصل شد. آورد رودخانههای مهمی مثل زرینهرود، و سیمینهرود سدبندی و متوقف شد، و پس از آن این امر با ساخت نزدیك به ۵۰ سد در ۱۴ آبخیز مشرف به این دریاچه تشدید گردید، بطوری كه آورد سالانه ۵/۵ میلیارد مترمکعب آب این رودخانهها دیگر به دریاچه نرسید.
آنها اضافه میكنند كه در صدها جلد گزارش تهیه شده برای نزدیك به ۵۰ سد حوضه دریاچه ارومیه، نه به خشکیدن دریاچه و نابودی پارک ملی ارومیه و نه حتی به كاهش سطح دریاچه و آب آن اشاره نشده است، و لذا این مطالعات را دستوری و كاری در توجیه سدسازی میدانند. براساس نظر این گروه باز كردن كامل سدها و برگشت آبی كه با ساختن این سدها از ورود آن به دریاچه ارومیه جلوگیری شد، میتوان به تدریج به برگشت وضعیت دریاچه به شرایط قبل كمك كرد.
آیا واقعیت به همین سادگی است؟
مسلما واقعیت به همین سادگی ترسیمی دو گروه نیست. شاید به همین دلیل است كه مسئولین سیاسی استان علت اصلی را مجموعه عواملی مركب از تغییرات آب و هوایی، کاهش نزولات آسمانی، بالا رفتن دمای هوا، عدم استفاده صحیح و بهینه از آب در داخل حوزه آبی، کنترل روانابها و احداث سدها، حفر چاههای غیرمجاز، و راندمان پایین آبیاری عنوان میكنند.
در واقع میتوان عامل اصلی خشك شدن دریاچه ارومیه را نبود اندیشه آیندهنگری و برنامه بلندمدت، روزمرهگی تصمیمات، غلبه تفكرات متخصصین سازهای در وزارت نیرو، اصل شدن نمود فیزیكی و ترجیح آن بر حیات انسان و اكوسیستمها دانست. به عبارت دیگر، عوامل بسیاری نظیر راه سازی درون دریاچه، طرحهای توسعهای شهرستانهای همجوار و نزدیك دریاچه، ساخت نزدیك به ۵۰ سد در آبخیزهای دریاچه ارومیه (بدون رعایت حقابه زیست محیطی و در نظر گرفتن حیات دریاچه)، توسعه باغات و كشاورزی در اطراف دریاچه و رودخانههای منتهی به آن (در ۳۰ سال اخیر سطح کشت اراضی پیرامون دریاچه ارومیه، از ۱۵۰هزار هکتار به ۴۱۵ هزار هکتار افزایش یافته است)، توسعه بیرویه چاهها (طی ۲۵ سال گذشته بیش از ۲۲ هزار حلقه چاه عمیق برای آبیاری باغها و مصرف آب شهرها حفر شده است) و برداشت بیش از حد آب زیرزمینی و افت سفره آب زیرزمینی، افزایش جمعیت و فشاز نیازهای آبی ناشی از جمعیت، خشكسالیها و كاهش بارش و آورد رودخانهها، و ... دست به دست هم دادند و چنان فشاری بر اكوسیستم دریاچه ارومیه وارد كردند، كه به وضعیت امروز مبتلا شده است.
اقدامات دولت در جهت احیای دریاچه
اهمیت نجات بزرگترین دریاچه داخلی کشور از نگاه مقامات دولت تدبیر و امید دور نماند و رئیس جمهور دستور تشکیل کارگروهی برای بررسی راهکارهای نجات دریاچه ارومیه را در تابستان 92 داد و این کارگروه در مهرماه همان سال توانست گزارشی را در هیئت وزیران ارائه کند که طی آن 19 راهکار مورد تایید و تصویب دولت قرار گرفت و از سویی وزیر نیرو ماموریت یافت در این باره اقدامات موثری را انجام دهد.
27 شهریور 92 حمید چیتچیان وزیر نیرو در زمانی که 80 درصد از دریاچه خشک شده بود دربارهی احتمال اجرای طرح انتقال آب دریای خزر به دریاچه ارومیه گفت: طرح انتقال آب دریای خزر به دریاچه ارومیه در مرحلهی مطالعه است و در این باره در حال انجام مطالعات زیست محیطی و فنی هستیم تا ببینیم این انتقال ممکن است یا خیر؟
پیشتر مباحثی مانند تغییر الگوی کشت، استفاده از روشهای نوین در استفاده از آب کشاورزی، انسداد چاههای غیر مجاز برداشت آب و لزوم همکاری مستقیم مردم برای جلوگیری از فاجعه دریاچه همچنین توقف مطالعات سدسازی و پروژههای نیمه تمام مطرح شده بود، علاوه بر این باروری ابرها، فرهنگ سازی و بهینه سازی مصرف آب ، تحویل حجمی آب، آمایش سرزمین و جلوگیری برداشت بیرویهی لایه روبی انهار، تدوین سیستم واحد مدیریتی و سیاسی، حمایتهای مدیریتی از آبیاری تحت فشار بررسی انتقال ریزگردها و جلوگیری از افزایش جمعیت در حوضه آبریز نیز مطرح بوده است .
انتقال آب از طریق دریای خزر و رود مرزی ارس دو گزینه مطرح در این بخش است که متفاوتتر از سایر برنامههای نجات دریاچه ارومیه است، هرچند طرح انتقال آب دریای خزر از سال 89 مطرح بوده و در آن زمان به عنوان تنها راه نجات دریاچه ارومیه نیز نامیده شده بود اما هزینه بر بودن انجام چنین طرح بزرگی، لزوم رعایت قواعد و مقررات بینالمللی در این باره، فاصله حداقل 300 کیلومتری دریاچه ارومیه با دریای خزر، عدم وجود چنین تجربهای در کشور و مسائلی از این دست باعث شده تا به امروز چنین موضوعیتنها در حد مطالعه باقی بماند.
دریاچه ارومیه راهی جز احیا به خود نمیبیند
حسن روحانی رئیسجمهور کشورمان در سفر اخیر خود به آذربایجان شرقی از تلاش همه جانبه دولت برای احیای دریاچه ارومیه سخن گفت و تاکید کرد: بخش بزرگی از کشور از بحران دریاچه ارومیه تاثیر می پذیرد، ما در اولین روز و اولین جلسه دولت تدبیر و امید بحث دریاچه ارومیه را روی میز گذاشتیم و کارگروه نجات دریاچه ارومیه را به ریاست معاون اول تشکیل دادیم. وی افزود: مطالعات اجرای پروژههای احیای دریاچه ارومیه انجام شده است و قطعا دریاچه ارومیه راهی جز احیا به خود نمی بیند.
عیسی کلانتری دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه نیز در جلسه کرسی آزاداندیشی در جمع مسئولان، اساتید و دانشجویان دانشگاه بناب در پانزدهم اردیبهشت سال جاری گفت: امسال 2 هزار و 100 میلیارد تومان برای احیای دریاچه ارومیه اعتبار اختصاص یافته است.
با این پولها دریاچه ارومیه احیا نمیشود
موید حسینیصدر با اشاره به آخرین وضعیت دریاچه ارومیه گفت: دولت بودجهای را برای احیای این دریاچه در نظر گرفته است ولی با این ارقام مشکل دریاچه ارومیه حل نمیشود، ضمن اینکه تا به حال کار اساسی هم صورت نگرفته و این دریاچه در حال خشک شدن است.
سخنگوی فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی افزود: من فکر میکنم که انتقال آب از رودخانهها مشکل خشک شدن دریاچه را حل نمیکند و باید برای انتقال آب از دریای خزر و مجموع راه حلهایی که ارائه شده، تصمیمگیری شود.
نماینده مردم خوی در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: متأسفانه اقداماتی که به طور قاطع اثرگذار باشد و شرایط دریاچه را در حد قابل لمس بهتر کرده باشد، تا به حال صورت نگرفته است.
وی ادامه داد: همیشه از دریاچه ارومیه بهرهبرداری سیاسی شده است در صورتی که در اطراف دریاچه ارومیه بیش از 23 هزار چاه غیرمجاز وجود دارد و خشک شدن دریاچه محصول غفلت چندین ساله در حوزههای مختلف است.
وی ادامه داد: الان هم با انتقال آب از ارس محال است دریاچه ارومیه احیا شود، تنها راهش این است که از دریای خزر به آنجا آب منتقل شود و این هم یک پروژه بینالمللی است که باید با نهادهای بینالمللی و سایر کشورها مذاکره شود تا این مشکل به عنوان یک پروژه اینترنشنال حل شود.
حسینیصدر در پایان خاطرنشان کرد: هر چند که دولت اهتمام جدی برای احیای دریاچه ارومیه دارد و یک مقدار اعتبار هم در نظر گرفته شده ولی با این پولها این دریاچه احیا نمیشود.
در هر صورت با وجود اینکه دولت در مدت فعالیت خود نشان داده است که در جلوگیری از خشکی کامل بزرگترین دریاچه کشور و متوقف کردن این فاجعه زیست محیطی جدی است، اما اگر اقدامات اساسی و موثری در این بخش صورت نگیرد بزودی اثری از دریاچه ارومیه در نقشه ایران باقی نخواهد ماند.
کد خبر 426084
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۶:۰۹
- ۲ نظر
- چاپ
بروز خشکی در دریاچه ارومیه مسائل و مخاطرات زیست محیطی فراوانی بوجود آورده که میتوان به خطر وقوع طوفانهای نمکی و تغییر آب و هوای منطقه از معتدل به گرمسیری با بادهای گرم اشاره کرد.