ورقهای روغنی کتابچه، لقمۀ احساسی روایت را چرب کرده بود و هر چه بیشتر با علیرضا آشنا می شدم حال دلم بهتر می شد. یک پای علیرضا ولیان که در آن سالها لباس پاسداری از انقلاب را به تن داشت در جبهه ها بود و پای دیگرش در دانشگاه.

گروه جهاد و مقاومت مشرق - دیروز فرصتی شد تا سری به قفسه کتابهای خاک خورده ام بزنم. نگاه کنجکاو و پرسشگرم در بین کتابها به تفتیش و واپژوهیدن مشغول بود تا شاید یکی از چند صد عنوان کتاب حاضر در کتابخانه مشمول تورق و مطالعه شده و اندک دقیقه ای به سرانۀ کتابخوانی کشور افزوده شود.
شهیدی که روز معمولی‌ام را فوق‌العاده کرد
   کتابهای بسیاری داوطلب شدند ولی هیچکدام موفق به دریافت روادید ورود به حس و حال خسته ام را پیدا نکردند. چند ثانیه بیشتر با پشیمانی و رفتن به سراغ تلویزیون فاصله نداشتم که یک کتاب غیر رسمی توجه ام را اسیر خودش کرد. شاید که نه! یقیناً مجلدی که حالا در دستان من بود نه کتاب بود و نه جزوه. البته خیلی هم تفاوتی نداشت. در همان برخورد نخست چهرۀ صمیمی و دلنشین یک شهید جوان نگاهم را گرفتار کرد و بی اختیار مسافر یک روایت شیرین شدم.

   روی کتابچه کنار تصویر پر کششِ شهید با خط درشت نوشته شده بود « از آن سوی کهکشانها » و کمی پایین تر اضافه کرده بود « گزیده ای از زندگی سردار رشید اسلام شهید دکتر علیرضا ولیان».

خیلی زودتر از آنچه فکرش را می کردم وارد سرزمین مطالب کتابی شدم که صفحات سمت راستش شرح حال بود و سمت چپی ها عکسهای علیرضا. کم کم شهید ولیان ذهن آشفتۀ ام را مرتب کرد و قصه شروع شد. داستان از کودکی باهوش حرف می زد که در خانواده ای مذهبی پرورش یافته و دوران مدسه را زودتر از دیگران به پایان رسانده است. پسر محجوب الیگودرزی ماجرای ما 3 بار در کنکور شرکت می کند ولی در رشتۀ مورد علاقه اش پذیرفته نمی شود تا اینکه در مرتبه چهارم به خواسته اش می رسد و به عنوان دانشجوی داروسازی عازم دانشگاه تهران شده و بعد از 2 سال خودش را به اصفهان منتقل می کند.
شهیدی که روز معمولی‌ام را فوق‌العاده کرد
   ورقهای روغنی کتابچه، لقمۀ احساسی روایت را چرب کرده بود و هر چه بیشتر با علیرضا آشنا می شدم حال دلم بهتر می شد. یک پای علیرضا ولیان که در آن سالها لباس پاسداری از انقلاب را به تن داشت در جبهه ها بود و پای دیگرش در دانشگاه. پسر کوهستانهای زاگرس در دانشگاه یک عنصر موثر فرهنگی بود و در جبهه فرمانده ای مقتدر. به گفتۀ قصه، علیرضا مربی و حافظ کل قرآن هم بود و متانت و اخلاق ایمانی اش او را پادشاه دلهای مردم کرده بود.

   کار ماجرا که به اینجا رسید آرامش عجیبی بر دلم حاکم شد. سکوت تمام نگاهم را فراگرفته بود و منتظر پایان داستان بودم. معاون گردان شهدای تیپ 57 حضرت ابوالفضل (ع) خرداد ماه سال 65 در حاج عمران به شهادت رسید و پیکرش تا خرداد 73 همان بالا ماند. حالا شهید دکتر علیرضا ولیان یکی از نخبه های معرفتی میراث دفاع مقدس است.

حال عارفانۀ دکتر در بخشی از وصیتنامه اش اینگونه به یادگار مانده است : «ای خدای بزرگ و ای خدایی که ارحم الراحمینی ، در این سفر و در این هجرت در راه تو ، در این سفر به سوی تو ، اگر چه زاد و توشۀ من اندک است اما حسن ظنّم به اعتماد بر تو بسیار است.»


   آشنایی با شهید ولیان روز معمولی من را فوق العاده کرد. در آن لحظات بی اختیار شاهکار ادبی عباس یمینی شریف را زمزمه می کردم و به روح علیرضا دورد می فرستادم. یک جایی در اواسط کتابچه نوشته شده بود که شهید ولیان همیشه این شعر معروف را زیر لب زمزمه می کرد :

عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است / دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است

تن بی سر عجبی نیست، رود گر در خاک / سر سرباز ره عشق، به پیکر عجب است


   کتاب زندگی شهید دکتر علیرضا ولیان را بستم و با خودم گفتم الحمدلله که امروز هم میهمان روزی شهیدان شدم. با خودم عهد کردم که مثل شهیدان باشم ولی هنوز خیلی از کتابخانه دور نشده بودم که صدای زنگ روزمرگی رویای خوش شهادت را از سرم بیرون کرد.

   شاید فردا دوباره سری به کتابخانه اطاقم بزنم و با یار مهربان روزگار آشتی کنم. خودمانیم این انتهای متن شبیه سخنرانی های کلیشه ای روزگاری شد که ما مدرسه می رفتیم. یادش بخیر! اون وقتها هر روز یکی مثل علیرضا روی دست مردم تشییع می شد. بگذریم ...

   درد اینجاست که سر سرباز ره عشق به پیکر عجب است و من همچنان سر دارم.
*حمید بناء

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 2
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • خورشیدی ۱۷:۱۶ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۸
    0 0
    درود بر نویسنده جوان و خوش ذوق جناب استاد بناء
  • عباس ۱۷:۱۷ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۸
    0 0
    متن زیبایی است. آقای بناء به نظرم نویسنده برنامه از آسمان شبکه دو هستند. اخبارش را در مشرق می بینم بعضی اوقات

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس