به گزارش مشرق، افرادی در جامعه وجود دارند که تلاش خود را برای کسب روزی حلال انجام می دهند، اما گاهی اوقات زندگی آنان دچار نوسان مالی می شود؛ قرآن کریم فرمان به رسیدگی به این اشخاص محروم آبرومند را داده است.
خداوند متعال در قرآن می فرماید:
علامه طهرانی مینویسد: یکی از رفقای نجفی ما می گفت: من یک روز به دکان سبزی فروشی رفته بودم، دیدم مرحوم قاضی خم شده و مشغول سوا کردن کاهو است، ولی به عکس عرف مردم، کاهوهای پلاسیده و آنهایی را که دارای برگهای خراب و بزرگ هستند، بر میدارد.
کاملا دقت می کردم، تا اینکه دیدم مرحوم قاضی کاهوها را به صاحب دکان داد و وزن کرد، ایشان آن را در زیر عبا گرفت و روانه شد، من در آن وقت طلبه جوانی بودم و مرحوم قاضی مسن و پیرمرد بود، به دنبالش رفتم و علت ماجرا را از ایشان پرسیدم، آن بزرگوار فرمود: من این مرد فروشنده را میشناسم؛ فرد بی بضاعت و فقیری است، گاه گاهی به او کمک میکنم، میدانستم که این کاهوها بالاخره خریداری ندارد، و ظهر که دکان خود را میبندد، اینها را به بیرون خواهد ریخت و لذا برای عدم تضرر او مبادرت به خریدن کردم.
از طرفی نمیخواهم چیزی به او بلا عوض داده باشم، اولا عزت، شرف و آبروی او از بین برود، و ثانیاً خدای ناخواسته عادت به درآمد بدون زحمت نکند، و در کسب و کار هم ضعیف نشود، و برای ما هم فرقی ندارد کاهوهای لطیف و نازک بخوریم یا از این کاهوها.(2)
پی نوشت ها:
1. معراج، آیه 24و25
2. با اقتباس و ویراست از کتاب مهرتابان
3. شیخ بهایی
منبع: حوزه
خداوند متعال در قرآن می فرماید:
«وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ / لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ»؛(1)
و همانان كه در اموالشان حقى معين است برای سائل و محروم است
و همانان كه در اموالشان حقى معين است برای سائل و محروم است
علامه طهرانی مینویسد: یکی از رفقای نجفی ما می گفت: من یک روز به دکان سبزی فروشی رفته بودم، دیدم مرحوم قاضی خم شده و مشغول سوا کردن کاهو است، ولی به عکس عرف مردم، کاهوهای پلاسیده و آنهایی را که دارای برگهای خراب و بزرگ هستند، بر میدارد.
کاملا دقت می کردم، تا اینکه دیدم مرحوم قاضی کاهوها را به صاحب دکان داد و وزن کرد، ایشان آن را در زیر عبا گرفت و روانه شد، من در آن وقت طلبه جوانی بودم و مرحوم قاضی مسن و پیرمرد بود، به دنبالش رفتم و علت ماجرا را از ایشان پرسیدم، آن بزرگوار فرمود: من این مرد فروشنده را میشناسم؛ فرد بی بضاعت و فقیری است، گاه گاهی به او کمک میکنم، میدانستم که این کاهوها بالاخره خریداری ندارد، و ظهر که دکان خود را میبندد، اینها را به بیرون خواهد ریخت و لذا برای عدم تضرر او مبادرت به خریدن کردم.
از طرفی نمیخواهم چیزی به او بلا عوض داده باشم، اولا عزت، شرف و آبروی او از بین برود، و ثانیاً خدای ناخواسته عادت به درآمد بدون زحمت نکند، و در کسب و کار هم ضعیف نشود، و برای ما هم فرقی ندارد کاهوهای لطیف و نازک بخوریم یا از این کاهوها.(2)
به خدا قسم که کس را ثمر آنقدر نبخشد که به روی نا اميدي در بسته باز کردن(3)
پی نوشت ها:
1. معراج، آیه 24و25
2. با اقتباس و ویراست از کتاب مهرتابان
3. شیخ بهایی
منبع: حوزه