به گزارش مشرق، وبگاه تحلیلی کانترپانچ در گزارشی به قلم «گری لیچ» تأکید کرده است که با توجه به واقعیات تاریخی، اسرائیل رژیمی نامشروع است که بر اساس اهداف استعماری غرب شکل گرفته است.
در ابتدای این مطلب آمده است: «آنچه بعنوان شهرک سازیهای غیرقانونی اسرائیل در بلوک غرب وشرق دیده می شود، نمایندگی ویژه استعمار اروپایی و آمریکایی در خاورمیانه و استقرار دائمی آن در منطقه به شمار می آید.»
در ادامه این گزارش آمده است: «مخالفت با موجودیت دولت اسرائیل نشان دهنده ضدیهودیت نیست بلکه ماهیتی ضدصهیونیستی دارد. این دو با یکدیگر متفاوت است: ضدیهود رفتاری متعصبانه علیه تمام یهودیان دارد در حالی که ضدصهیونیسم با آن بخش جمعیت یهودیان مخالف است که استقرار دولت یهودی در سرزمین مقدس فلسطین با ساکنان دو هزار ساله اش را حق خدادادی خود می دانند. این رویکرد تنها نمایانگر تداوم استعمار اروپایی در قلب جهان عرب است. پروژه صهیونیستی تشکیل دولت اسرائیل تنها با راه حل «حکومت سکولار دموکراتیک فلسطینی» که در آن یهودی، عرب و مسیحی حقوق برابر دارند، قابل اجراست.»
ظهور جنبش صهیونیسم
نویسنده این گزارش همچنین افزود: «جنبش صهیونیستی در اروپا و در اواخر قرن 19 تشکیل و مقدمات مهاجرت یهودیان این قاره را به سرزمین مقدس فلسطین باهدف فرار از احساسات ضدیهودی اروپائیان فراهم نمود. با کمکهای لندن جمعیت یهودیان مستقر در فلسطین از 4 درصد در سال 1850 به 11 درصد در سال 1917 رسید. سقوط امپراطوری اروپایی در جنگ جهانی دوم تعداد زیادی از مستعمرات غرب از جمله سوریه، اردن و لبنان را آزاد نمود اما فلسطین همچنان به عنوان یک استثنا تحت استعمار انگستان باقی ماند.
طبق بیانیه بالفور، لندن و واشنگتن لزوم تشکیل دولتی یهودی در خاک فلسطین را تائید و سازمان ملل _که به تازگی تاسیس شده بود_ طرح جداسازی سرزمین فلسطین را بدون اطلاع مردم این کشور تصویب نمود. علیرغم مخالفتهای فراوانی که با این مصوبه مطرح شد، در تاریخ 14 مه 1948 اسرائیل بطور یکجانبه اعلام موجودیت کرد.»
استعمارگری نوین اروپا
این پایگاه تحلیلی آمریکایی افزود: «تنها در یک سال نخست اعلام موجودیت اسرائیل، 400 روستای فلسطینی نابود، هزاران غیرنظامی کشته و میلیونها تن دیگر از خانههای خود آواره و در کمپهای مرزی مستقر شدند. صهیونیستها هولوکاستی را که تنها وحشت وقوع آن را در اروپا درک کرده بودند علیه ملت فلسطین به اجرا گذاشتند. پروژه پاکسازی قومیتی فلسطینیان زمینه را برای تسخیر 77 درصد از این سرزمین توسط اسرائیل را فراهم نمود به گونهای که تنها طی سه سال بیش از 700 هزار یهودی از سراسر دنیا _خصوصا اروپا_ راهی فلسطین و در آن ساکن شدند.
پس از اتمام جنگ شش روزه میان اعراب و اسرائیل، تل آویو 23 درصد باقیمانده از خاک فلسطین را به اشغال خود درآورد و قطعنامه سازمان ملل درباره عقب نشینی نظامیان صهیونیست از این مناطق نیز هرگز اجرایی نشد. محاصره نوار غزه نیز از سال 2005 در دستور کار ارتش اسرائیل قرار گرفته که موجب شده این باریکه با جمعیتی 1.8 میلیونی به بزرگترین زندان جهان بدل شود. علاوه بر تداوم اشغال بلوک شرق و غرب بیت المقدس، تل آویو ساخت دیوار حائل عظیمی را به منظور جداسازی شهرکهای غیرقانونی خود از مناطق فلسطینی نشین آغاز نموده است.»
گری لیچ همچنین تاکید کرد: «به گفته جان لوگارد فرستاده ویژه سابق سازمان ملل در امور فلسطینیان، آپارتاید فاحشی در سرزمینهای اشغالی علیه ساکنان فلسطینی آن اجرا میشود. تا یکسال پیش از اشغال این سرزمین، 95 درصد جمعیت آن را فلسطینیان تشکیل میدادند در حالی که هم اکنون با احتساب کمپهای مرزی آوارگان نیز تنها 15 درصد این سرزمین به مردم فلسطین اختصاص داده شده است. بنا به گزارش سازمان حقوق بشر اسرائیل، طی 15 سال گذشته بیش از 8700 فلسطینی به دست صهیونیستها کشته شدهاند که تعداد قابل توجهی از آنان کودک بودهاند.
با توجه به این تاریخچه، ادعای ایالات متحده و دیگر حامیان غربی تل آویو درباره اقدامات نظامی این رژیم باهدف دفاع از خود تناقضی آشکار با واقعیات میدانی دارد. جالب اینجاست که مقاومت فرانسه در برابر اشغالگری نازیهای این کشور طی جنگ جهانی دوم مبارزه برای ازادی نامیده میشود و برای مبارزه فلسطینیها علیه اشغالگری صهیونیسم، برچسب "تروریسم" تعیین میگردد. علیرغم تلاشهای بیوقفه واشنگتن و متحدان اروپایی آن و همچنین جریان اصلی رسانههای دنیا برای قربانی جلوه دادن اسرائیل در این مبارزه، مدارکی مستندی وجود دارد که نشان میدهد چه کسی قاتل و چه کسی قربانی است.»
راه حل تشکیل یک کشور واحد
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: «تشکیلات خودگردان فلسطین موافقت خود را با راه حل تشکیل دو ملت (طبق پیمان اسلو) اعلام نمود که طی آن بلوک غرب و نوار غزه (23درصد کشور) سرزمین فلسطین و بقیه بخشهای کشور متعلق به اسرائیل خواهد بود. این در حالی است که بیش از 60 درصد شهروندان فلسطینی با این راه حل موافق نبوده و خواستار برخورداری از دولت مستقل و تمامیت ارضی سرزمین ملی خود هستند. راه حل تشکیل دو کشور مستقل توسط ایالات متحده و دیگر دولتهای غربی مطرح شده که به گفته استاد دانشگاهی در رام الله طبق واقعیات روی زمین هرگز قابل اجرا نیست.
در راهحل پیشنهادی فلسطینیان با رسمیت یک کشور واحد، جمعیت یهودی یا اعراب از حقوق یکسان برخوردار خواهند بود. حماس نیز از تشکیل دولت اسلامی واحد که در آن حقوق یهودیان نیز محفوظ میماند، حمایت میکند. در چنین شرایطی دولتی یهودی _که هم اکنون مستقر است_ با دولتی اسلامی جایگزین خواهد شد. واقعیت این است که بخش قابل توجهی از مردم فلسطین از تشکیل دولتی حمایت میکنند که در آن تمام شهروندان اعم از یهودی، مسلمان و مسیحی دارای حقوق و مسئولیتهای برابر باشند.»
روزنامه نگار و نویسنده این گزارش در انتها نتیجه گیری کرد: «تلاش برای ایجاد یک دولت یهودی در قلب جهان عرب به منظور اسکان یهودیان اروپایی تنها با هدف حمایت از قدرتهای امپریالیسمی نظیر ایالات متحده، انگلیس و کانادا انجام میشود. شهرکسازیهای غیرقانونی اسرائیل در حقیقت همان کلونیهای استعمار اروپایی قرن 21 در خاورمیانه است.
با توجه به این واقعیت، دولت یهودی اسرائیل را باید هم نامشروع دانست و هم تداوم فاجعهبار امپریالیسم غربی. تنها راه حل پایان این درگیری چند ده ساله تشکیل دولت مستقل فلسطینیای است که باید پس از جنگ جهانی دوم تاسیس میشد. به عبارت دیگر، تشکیل دولتی که یهودی، مسلمان و مسیحی در آن حقوق برابر داشته باشند. چنین راه حلی عاقلانه محسوب می شود نه ضدیهودی.»
در ابتدای این مطلب آمده است: «آنچه بعنوان شهرک سازیهای غیرقانونی اسرائیل در بلوک غرب وشرق دیده می شود، نمایندگی ویژه استعمار اروپایی و آمریکایی در خاورمیانه و استقرار دائمی آن در منطقه به شمار می آید.»
در ادامه این گزارش آمده است: «مخالفت با موجودیت دولت اسرائیل نشان دهنده ضدیهودیت نیست بلکه ماهیتی ضدصهیونیستی دارد. این دو با یکدیگر متفاوت است: ضدیهود رفتاری متعصبانه علیه تمام یهودیان دارد در حالی که ضدصهیونیسم با آن بخش جمعیت یهودیان مخالف است که استقرار دولت یهودی در سرزمین مقدس فلسطین با ساکنان دو هزار ساله اش را حق خدادادی خود می دانند. این رویکرد تنها نمایانگر تداوم استعمار اروپایی در قلب جهان عرب است. پروژه صهیونیستی تشکیل دولت اسرائیل تنها با راه حل «حکومت سکولار دموکراتیک فلسطینی» که در آن یهودی، عرب و مسیحی حقوق برابر دارند، قابل اجراست.»
ظهور جنبش صهیونیسم
نویسنده این گزارش همچنین افزود: «جنبش صهیونیستی در اروپا و در اواخر قرن 19 تشکیل و مقدمات مهاجرت یهودیان این قاره را به سرزمین مقدس فلسطین باهدف فرار از احساسات ضدیهودی اروپائیان فراهم نمود. با کمکهای لندن جمعیت یهودیان مستقر در فلسطین از 4 درصد در سال 1850 به 11 درصد در سال 1917 رسید. سقوط امپراطوری اروپایی در جنگ جهانی دوم تعداد زیادی از مستعمرات غرب از جمله سوریه، اردن و لبنان را آزاد نمود اما فلسطین همچنان به عنوان یک استثنا تحت استعمار انگستان باقی ماند.
طبق بیانیه بالفور، لندن و واشنگتن لزوم تشکیل دولتی یهودی در خاک فلسطین را تائید و سازمان ملل _که به تازگی تاسیس شده بود_ طرح جداسازی سرزمین فلسطین را بدون اطلاع مردم این کشور تصویب نمود. علیرغم مخالفتهای فراوانی که با این مصوبه مطرح شد، در تاریخ 14 مه 1948 اسرائیل بطور یکجانبه اعلام موجودیت کرد.»
استعمارگری نوین اروپا
این پایگاه تحلیلی آمریکایی افزود: «تنها در یک سال نخست اعلام موجودیت اسرائیل، 400 روستای فلسطینی نابود، هزاران غیرنظامی کشته و میلیونها تن دیگر از خانههای خود آواره و در کمپهای مرزی مستقر شدند. صهیونیستها هولوکاستی را که تنها وحشت وقوع آن را در اروپا درک کرده بودند علیه ملت فلسطین به اجرا گذاشتند. پروژه پاکسازی قومیتی فلسطینیان زمینه را برای تسخیر 77 درصد از این سرزمین توسط اسرائیل را فراهم نمود به گونهای که تنها طی سه سال بیش از 700 هزار یهودی از سراسر دنیا _خصوصا اروپا_ راهی فلسطین و در آن ساکن شدند.
پس از اتمام جنگ شش روزه میان اعراب و اسرائیل، تل آویو 23 درصد باقیمانده از خاک فلسطین را به اشغال خود درآورد و قطعنامه سازمان ملل درباره عقب نشینی نظامیان صهیونیست از این مناطق نیز هرگز اجرایی نشد. محاصره نوار غزه نیز از سال 2005 در دستور کار ارتش اسرائیل قرار گرفته که موجب شده این باریکه با جمعیتی 1.8 میلیونی به بزرگترین زندان جهان بدل شود. علاوه بر تداوم اشغال بلوک شرق و غرب بیت المقدس، تل آویو ساخت دیوار حائل عظیمی را به منظور جداسازی شهرکهای غیرقانونی خود از مناطق فلسطینی نشین آغاز نموده است.»
گری لیچ همچنین تاکید کرد: «به گفته جان لوگارد فرستاده ویژه سابق سازمان ملل در امور فلسطینیان، آپارتاید فاحشی در سرزمینهای اشغالی علیه ساکنان فلسطینی آن اجرا میشود. تا یکسال پیش از اشغال این سرزمین، 95 درصد جمعیت آن را فلسطینیان تشکیل میدادند در حالی که هم اکنون با احتساب کمپهای مرزی آوارگان نیز تنها 15 درصد این سرزمین به مردم فلسطین اختصاص داده شده است. بنا به گزارش سازمان حقوق بشر اسرائیل، طی 15 سال گذشته بیش از 8700 فلسطینی به دست صهیونیستها کشته شدهاند که تعداد قابل توجهی از آنان کودک بودهاند.
با توجه به این تاریخچه، ادعای ایالات متحده و دیگر حامیان غربی تل آویو درباره اقدامات نظامی این رژیم باهدف دفاع از خود تناقضی آشکار با واقعیات میدانی دارد. جالب اینجاست که مقاومت فرانسه در برابر اشغالگری نازیهای این کشور طی جنگ جهانی دوم مبارزه برای ازادی نامیده میشود و برای مبارزه فلسطینیها علیه اشغالگری صهیونیسم، برچسب "تروریسم" تعیین میگردد. علیرغم تلاشهای بیوقفه واشنگتن و متحدان اروپایی آن و همچنین جریان اصلی رسانههای دنیا برای قربانی جلوه دادن اسرائیل در این مبارزه، مدارکی مستندی وجود دارد که نشان میدهد چه کسی قاتل و چه کسی قربانی است.»
راه حل تشکیل یک کشور واحد
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: «تشکیلات خودگردان فلسطین موافقت خود را با راه حل تشکیل دو ملت (طبق پیمان اسلو) اعلام نمود که طی آن بلوک غرب و نوار غزه (23درصد کشور) سرزمین فلسطین و بقیه بخشهای کشور متعلق به اسرائیل خواهد بود. این در حالی است که بیش از 60 درصد شهروندان فلسطینی با این راه حل موافق نبوده و خواستار برخورداری از دولت مستقل و تمامیت ارضی سرزمین ملی خود هستند. راه حل تشکیل دو کشور مستقل توسط ایالات متحده و دیگر دولتهای غربی مطرح شده که به گفته استاد دانشگاهی در رام الله طبق واقعیات روی زمین هرگز قابل اجرا نیست.
در راهحل پیشنهادی فلسطینیان با رسمیت یک کشور واحد، جمعیت یهودی یا اعراب از حقوق یکسان برخوردار خواهند بود. حماس نیز از تشکیل دولت اسلامی واحد که در آن حقوق یهودیان نیز محفوظ میماند، حمایت میکند. در چنین شرایطی دولتی یهودی _که هم اکنون مستقر است_ با دولتی اسلامی جایگزین خواهد شد. واقعیت این است که بخش قابل توجهی از مردم فلسطین از تشکیل دولتی حمایت میکنند که در آن تمام شهروندان اعم از یهودی، مسلمان و مسیحی دارای حقوق و مسئولیتهای برابر باشند.»
روزنامه نگار و نویسنده این گزارش در انتها نتیجه گیری کرد: «تلاش برای ایجاد یک دولت یهودی در قلب جهان عرب به منظور اسکان یهودیان اروپایی تنها با هدف حمایت از قدرتهای امپریالیسمی نظیر ایالات متحده، انگلیس و کانادا انجام میشود. شهرکسازیهای غیرقانونی اسرائیل در حقیقت همان کلونیهای استعمار اروپایی قرن 21 در خاورمیانه است.
با توجه به این واقعیت، دولت یهودی اسرائیل را باید هم نامشروع دانست و هم تداوم فاجعهبار امپریالیسم غربی. تنها راه حل پایان این درگیری چند ده ساله تشکیل دولت مستقل فلسطینیای است که باید پس از جنگ جهانی دوم تاسیس میشد. به عبارت دیگر، تشکیل دولتی که یهودی، مسلمان و مسیحی در آن حقوق برابر داشته باشند. چنین راه حلی عاقلانه محسوب می شود نه ضدیهودی.»