در همین راستا گفتوگویی را حجتالاسلام غلامرضا مصباحیمقدم عضو کمییسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی انجام دادهایم که مشروح آن در ادامه میآید:
دولت یاردهم به نیمه راه خود نزدیک شده است، آقای روحانی قبل از پیروزی در انتخابات شعارهایی را در حوزه اقتصادی و رفع مشکلات در این حوزه را مطرح و این موضوع را بیان کرد که برخی از آنها آثار خود را در 100 روز اول نشان خواهد داد؛ عملکرد اقتصادی دولت یازدهم را تا کنون چگونه میبینید؟
پیشبینی روحانی این بود مشکلات کشور آسان است ولی افتاد مشکلها
حافظ شعری دارد که میگوید «الا یا ایهاالساقی ادر کأساً و ناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها»، شاید پیشبینی آقای روحانی این بود که حل مشکلات کشور آسان است ولی افتاد مشکلها.
روحانی تلاش کرد اما نتایجی که باید به بار نیامد
البته وعده 100 روزه آقای روحانی این نبود که ما مشکلات را 100 روزه حل میکنیم بنده هم در برخی مطبوعات دیدم که مطرح شد اما واقعیت نداشت، آقای روحانی گفت چند مسئله است که در کوتاهمدت قابل حل هستند و من آنها را طی 100 روز حل و مطرح میکنم وی تلاش خود را کرد اما آن نتایجی که باید به بار بیاید به بار نیامد.
من چند روز قبل با معاون یکی از بانکهای مهم کشور درخصوص یکی از مسائلی که جزو 25 مصوبه اول دولت بود که میتوانست در حل مشکلات کشور به ویژه در مورد واردات مواد اولیه و کالاهای اساسی تسریع بخشد، گفتوگو کردم و آن مسئله کاهش مبالغی بود که برای گشایش السی اعتبارات اسنادی لازم است.
قرار بود سقف گشایش السی در این دولت به 30 درصد برسد اما این امر تحقق نیافت
در دولت قبل اتفاقی که افتاد این بود که بانکها 135 درصد میگرفتند تا گشایش السی میکردند و در این دولت سقف منابع لازم برای گشایش السی باید حداکثر به 30 درصد برسد اما با توجه به خبری که وی به من داد همچنان 135 درصد برقرار است.
به عبارت دیگر طرفی که میخواهد واردات کالایی را داشته باشد برای تأمین ارز نیازمند 135 درصد سپردهگذاری است تا بتواند ارز مورد نیاز جهت واردات را به دست آورد، این مسئله نشان میدهد یکی از آن 25 مورد مثل خیلی موارد دیگر همچنان در مقام عمل حل نشده است.
دولت برای حل مشکلات کشور باید توجه را به طور عمده به داخل میبرد
من معتقدم دولت باید برای حل مشکلات کشور اولاً توجه را به طور عمده به داخل میبرد یعنی عمده مشکلات ما در مدیریت کشور و مدیریت بخش اقتصادی و صنعتی کشور است.
اگر اصلاح مدیریت صورت میگرفت بخش مهمی از مشکلات تاکنون حل شده بود
اگر اصلاح مدیریت و اصلاح ساختار صورت میگرفت چه بسا بخش مهمی از مشکلات تاکنون حل شده بود ولی این اتفاق نیفتاده و چون این اتفاق نیفتاده بنگاههای اقتصادی و فعالان این بنگاهها که میخواهند مشکلات خود را حل کنند همچنان درگیر مراحلی هستند که آن مراحل به عنوان موانع اداری جلوی پای آنها سبز میشود و الان هم اگر اصلاح ساختار صورت نگیرد همچنان این موانع وجود دارد.
به عنوان مثال اگر کسی میخواهد از بانک تسهیلات بگیرد، طبعاً برای گرفتن این تسیهلات زمانی را باید صرف کند و زمان جزو هزینههای او به حساب میآید یعنی منابع مالی خود را آماده کرده و دو یا سه ماه کمتر یا بیشتر وقت میگیرد و این منابع مالی طی این زمان برای او هزینه پدید میآورد، حال آنکه درآمدی از اینجا به دست نیاورده و هنوز کارش را شروع نکرده باید هزینهها را پرداخت کند وکه این خود هزینه تولید را بالا میبرد.
با بالارفتن هزینه تولید واردات باصرفهتر میشود
وقتی هزینه تولید بالا رفت واردات باصرفهتر از تولید داخل میشود و به زیان تولیدکننده خواهد بود و نتیجه این میشود که میبینید؛ تولیدکنندگان ما اعلام آمادگی میکنند که حاضریم مشکلات فلان بخش اقتصادی را حل کرده و تولید انجام دهیم اما مجوز واردات داده میشود و این تولید را تعطیل میکند.
اصلاً ما تولید کردیم و انبار هم کردیم مثل فولاد که در حال حاضر تولیدکنندگان فولاد تولیدات خود را انبار میکنند حال آنکه واردات هم همزمان جریان دارد و این به نفع واردکننده و زیان تولیدکننده داخلی است.
دولت هم و همت خود را فقط به حل مسأله هستهای معطوف کرده است
در همه مسائل ما با این موضوع روبهرو هستیم من معتقدم دولت هم و همت خود را به طور عمده بر روی حل مسائل بینالمللی، حل مسئله انرژی هستهای و برداشتن تحریمها برده است امیدواریم موفق شوند.
دولت اگر در زمینه هستهای موفق هم شود ما دو سال گذشته را از دست دادهایم
اما اگر موفق شوند ما زمان را در دو سال گذشته از دست دادهایم چرا که در این دو سال میشد خیلی از کارها را انجام داد که یکی از آنها رسیدگی به وضعیت بانکها است.
بانکها در شرایط بسیار بدی به سر میبرند از نظر بنگاهداری منابعشان قفل است و از نظر نداشتن نقدینگی قدرت جذب نقدینگیشان پایین، همچنین کفایت لازم برای تسهیلاتدهی را ندارند.
وقتی بانکهای ما با چنین مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنند قدرت تأمین مالی بنگاههای اقتصادی و صنعتی متوسط و کوچک را ندارند و سرمایه در گردش آنها را نمیتوانند تأمین کنند نتیجه این خواهد بود که آن بنگاهها خوابیدهاند یا زیر ظرفیت کار میکنند پس تولید نکرده و اشتغال ایجاد نمیکنند در واقع نیاز داخلی را آنها نمیتوانند برطرف کنند و اینها آن مسائل اساسی است که با آن مواجهایم.
با توجه به اینکه شما به تمرکز دولت به موضوع مذاکرات هستهای اشاره کردید، در صورت برداشته شدن تحریمها وضعیت چگونه خواهد بود؟
طرف خارجی به شدت نیازمند توافق در مذاکرات هستهای است
البته ما همواره امیدواریم که این مذاکرات با حفظ خطوط قرمزی که توسط مقام معظم رهبری تعیین شده و نشاندهنده مصالح ملی ما است به نتیجه برسد چرا که طرفهای خارجی هم به شدت نیازمند چنین توافقی هستند.
مذاکرهکنندگان هستهای نباید دستپاچه شوند و مصالح ملی را فدای سرعت کنند
ولی نباید مذاکرهکنندگان ما دستپاچه شوند و مصالح ملی را فدای سرعت عمل و زمان کنند و همانگونه که رهبری فرمودند اگر این مذاکرات مقداری طولانیتر شود عیبی ندارد به شرط اینکه با یک توافق خوب به نتیجه برسیم امیدواریم که این اتفاق بیفتد.
توافق صورت گیرد اوضاع کشور زیرورو نمیشود
البته اگر این اتفاق افتاد اینطور نیست که اوضاع کشور ما از نظر اقتصادی زیر و رو شود، خیر؛ البته یک بهبودی در وضعیت پدید میآید یک محدودیتهایی داریم که برداشته میشود یا کاهش مییابد و منابعی داریم که مقداری آزاد خواهد شد و میتوانیم از آنها استفاده بهتری کنیم اما نباید تصور کرد که این مذاکرات در باغ دلگشا و سبز و سرخ را برای ما باز میکند چنین چیزی نیست.
دولت باید به ظرفیتها داخلی توجه و تکیه کند
از این جهت نمیشود خیلی دل بست بلکه باید تلاش و کوشش دولت بر حل مسائل کشور با توجه به ظرفیتهای داخل باشد ما نیروی انسانی و آماده به کار زیادی داریم، از طرف دیگر منابع بسیار غنی داخلی همچون زمین، معدن، خاک، سواحل دریاها و ظرفیتهای طبیعی و انسانی داریم؛ همچنین سرمایهها و منابع مالی داریم، منابع مالی که در دست مردم است، نقدینگی سرگردان و ارزی که در دست مردم قرار دارد طلایی که در کشور و در خانوادهها است و ایران جزو پرمصرفترین طلای منطقه به حساب میآید اینها نشان میدهد ما منابع استفاده نشده بسیار زیادی داریم.
اگر دولت تدبیر کند و این منابع و ظرفیتها فعال و به کار گرفته شود امیدواریم که مشکلاتمان بهتر حل شود یعنی بر ظرفیت داخلی تکیه کنیم.
با توجه به تأکیدی که مقام معظم رهبری بر موضوع اقتصاد مقاومتی دارند، دولت تا کنون چه اقداماتی در این راستا صورت داده است؟
مسئولان دولتی در اظهارات خود از اقتصاد مقاومتی میگویند اما در مقام عمل استفاده از راهکارهای اقتصاد مقاومتی را نمیبینیم
البته ما در اظهارات دولت یعنی رئیسجمهور و معاون اول مسئله اقتصاد مقاومتی را میشنویم اما در مقام عمل و در میدان عمل خیلی شاهد این نیستیم که از راهکارهای اقتصاد مقاومتی استفاده و دنبال شود البته برنامه ششم در راه است و طبعاً در برنامه ششم باید اقتصاد مقاومتی را مبنا قرار دهیم.
دولت برای جوانان دوره فشرده کارآفرینی برگزار کند
این مسئله تا حدی مربوط میشود به مسائلی که ضرورت دارد از طریق برنامه دنبال شود اما خیلی از مسائل نیاز به برنامه ندارد و قبل از تصویب میتوان خیلی از کارها را انجام داد، یکی از بندهای اقتصاد مقاومتی مسئله کارآفرینی است که موکول به برنامه نیست و دولت میتواند برای جوانان تحصیلکرده بیکار یک دوره فشرده کارآفرینی برگزار کند و اگر این دوره را ببینند خود قدرت کارآفرینی پیدا میکنند.
ما سابقه کارهایی مثل ایجاد تعاونیها، تعاونی تولید کشاورزی، تولید صنعتی، خدمات تعاونی، فعالیت فرهنگی، گردشگری و امثال اینها میتوانند اشتغال ایجاد کنند، منابع مالی که اینها میخواهند را داریم و از طریق بانکها و وجوه مدیریت شده دولت میتواند ارائه دهد و از آن طریق اشتغال برای جوانان وجود آید.
دولت از منبع بزرگ یارانهها غفلت کرده است
ما یک منبع بزرگ مالی به نام یارانهها داریم که دولت از این منبع بزرگ مالی غفلت کرده است، من در بودجه سال 94 پیشنهادی را به مجلس ارائه کردم مبنی براینکه دولت تنها یارانه خانوادههای تحت پوشش حمایتی سازمان بهزیستی و کمیته امداد را بپردازد و حتی این مبلغ را بیشتر کند و کسانی که تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد هستند افزایش دهد که اگر این اتفاق بیفتد تنها مبلغی حدود 8 تا 10 هزار میلیارد تومان پرداخته میشود در حالی که اکنون میزان یارانه پرداختی که در هر ماه دولت به مردم پرداخت میکند 42 هزار میلیارد تومان است.
دولت در موضوع یارانهها دست روی دست گذاشته است
یارانه منبع نقدی است که به صورت پول به حسابها ریخته میشود، بهتر از این منبع چه منبعی وجود دارد، این منبع مال هیچ کس جزء دولت نیست و اگر دولت این یارانه را به تولید بدهد بیش از ظرفیت سرمایهگذاری سالانه در بخش تملک داراییهای سرمایهای و بیش از ظرفیت عمرانی کشور است بنابراین اگر چنین اتفاقی بیفتد تحول عظیمی از نظر اقتصادی در کشور ایجاد میشود اما دولت نسبت به این موضوع دست روی دست گذاشته است.
آقای جهانگیری به جای ارائه راهکار میگوید یارانهها ما را بیچاره کرده!
اکنون شاهد هستیم که معاون اول رئیسجمهور در پشت تریبون میگوید یارانهها ما را بیچاره کرده، مگر راهحل در دست دولت نیست؟ دولت دست به کار شود.
اگر دیروز اشتباه کرده و با پیشنهاد ما موافقت نکردند که نتیجه این شد که رأی نیاورد و آقای نوبخت در مجلس هنگام بودجه مخالفت کرد در حالی که چهار یا پنج رأی کم داشت، اگر آن طرح رأی آورده بود دولت مکلف میشد فقط به خانوادههای نیازمند یارانه بدهد و حداقل 30 هزار میلیارد تومان ماه به ماه در اختیار دولت قرار میگرفت که این بودجه در ظرفیتهای خالی کشورمان به کار گرفته میشد، تولید و اشتغال افزایش مییافت، رونق پدید میآمد، تورم کاهش پیدا میکرد و همه آیتمهای اقتصادی به نحوی به چنین سرمایه درگردشی وابسته است.
برخی معتقدند دولت برای حذف یارانهها با این ترس مواجه است که در انتخاباتهای بعدی با عدم اقبال مردم مواجه شود؟
دولت قدرت توضیح و توجیه برای مردم را ندارد
این به معنای آن است که دولت قدرت توضیح و توجیه برای مردم ندارد و این ضعف دولت است، من اگر مسئولیت داشتم به مردم توضیح میدادم که از بیکاری فرزندان خود رنج میبرید، آیا حاضرید هزینهای را برای این امر اختصاص دهید و فایده آن را دریابید و هزینه آن این است که از 45 هزار تومان یارانه نقدی انصراف دهید، چراکه این پول برای زندگی شما به صورت تکتک ارزشی ندارد اما تجمیع آن ثروت عظیم ملی است و من یقین میدانم که اگر چنین توضیح و توجیهی برای مردم صورت بگیرد مردم از آن استقبال خواهند کرد.
فرماندار این شهر به من پیشنهاد داد که آن شهر را به عنوان پایلوت مبنا قرار داده و اختیار این شهر را به من بدهند و من قول میدهم آن پولی که به مردم یارانه داده میشود به شهر اختصاص دهم، اول چند دستگاه اتوبوس برای تسهیل حملونقل مردم تهیه شود که این امر محسوس و ملموسی در پیش چشمان مردم است و از طرفی در شهر نیز وسیله حملونقل عمومی تأمین کنیم و به دنبال آن همه نیازمندیهای عمرانی شهر و روستاها را ماه به ماه تأمین کنم که در این صورت مردم به چشم خودشان میبینند که چه اتفاقاتی میافتد.
با صرف یارانه برای حل مشکلات قطعا رای مردم در انتخاباتهای آتی بیشتر خواهد بود
در این صورت جوانان شاغل میشوند، کارخانجات به راه میافتد، تحولی در جذب نیروی انسانی و تولید محصولات به وجود میآید و برکاتی دارد که مردم به چشم خودشان میدیدند و رأیی که میخواهند در انتخابات مجلس یا انتخابات ریاست جمهوری آینده بدهند قطعاً بهتر و بیشتر از رأیی است که در دولت قبل دادند و میگویند این دولت، دولت کارآیی است و توانست هزینهای که برای یارانه صرف میشد و مشکلی از کسی حل نمیکرد را به کار گیرد چراکه انباشت این منابع میتواند مشکل کشور را حل کند.
با توجه به اینکه اکنون 76 میلیون نفر از افراد کشور یارانه میگیرند چرا دولت راهکاری را برای حذف یارانه ثروتمندان ارائه نمیدهد، باوجودی که شاهد هستیم آقای جهانگیری در جایی گفت که برخی میگویند دولت جرأت تصمیمگیری ندارد، باید بدانیم که دولت دو بار قیمت بنزین را افزایش داده است، ارزیابی شما از این امر چیست؟
اخیراً با آقای جهانگیری در مراسم رونمایی از طرح چکاوک گفتوگو کردم و به وی گفتم که من این نگرانی شما را حس میکنم و برای آن راه حل دارم و به شما توصیه میکنم این طرح را در قالب لایحهای به مجلس بیاورید و قول میدهم این لایحه را با همکارانم به تصویب برسانیم و شما را دست شما را باز کنیم و این منابع هدفمندی یارانهها را به حل مشکلات اساسی کشور اختصاص دهید که یقیناً مفید خواهد بود که وی در پاسخ گفت من قبل از عید با آقای روحانی صحبت کردم ظاهراً نظر وزیر اقتصاد و تعدادی از مسئولان هیأت دولت هم همین است و نیاز به یک گفتوگوی بعدی دارند تا جرأت و جسارت پدید بیاید و آن را عملیاتی کنند.
اگر دولت جرأت خود را به جای افزایش قیمت بنزین صرف یارانهها میکرد برکات بیشتری داشت
نمیخواهم بگویم دولت مطلقاً جرأت چنین کاری را ندارد و همین کاری که در افزایش قیمت بنزین کردند و ما یک مناقشهای را نسبت به نحوه اعلام آزادسازی قیمت بنزین و سایر حاملهای انرژی داریم اما نفس کار نشان جرأت بود، هرچند ما میگوییم اگر دولت جرأت خود را در زمینه هدفمندی اجرا کند آثار و برکات بیشتری را به همراه خواهد داشت.
آقای نوبخت اخیرا میگوید که از درآمدهای جاری کاسته و به درآمدهای عمرانی میافزاییم که من میگویم دستتان درد نکند اما این را میتوانید به 10 میلیارد برسانید چرا که ما هنوز هزینههای قابل اجتناب داریم و شرایط ما اقتضا میکند که از خرجهای بیخود بکاهیم وصرفهجویی کنیم و اگر این کار را بکنیم کشور بهتر و با دغدغه کمتر اداره میشود و مشکلات کمتر خواهد بود.اخیراً برخی از مقامات دولتی مطرح میکنند که که باید هزینه همایشها کاهش پیدا کند در موضوع مبارزه با مفاسد اقتصادی به نظر می رسد برگزاری همایشها خیلی نمیتواند در برخورد با اصل قضیه مؤثر باشد، ارزیابی شما از این امر چیست؟
راهکار مبارزه با مفاسد اقتصادی با برگزاری همایش نیست
همانطور که رهبر معظم انقلاب به این امر اشاره کردند این مسائل از طریق همایش حل نمیشود بلکه از طریق تدبیر اجرایی است که دولت میتواند از کارکنان خود و مدیران ستادی، اجرایی و میدانیاش این موضوع را حل کند و نیازی به همایش ندارد همانطور که اشاره شد سفرهای خارجی کمافیسابق هست که میتوان آن را کم کنند در حالی که ما خبرهای عجیب و غریبی داریم که حکایت از آن دارد آبدارچی یا پستچی یک وزارتخانه نیز به خارج اعزام میشود.
این دولت در برگزاری همایشها تفاوتی با دولت قبل نکرده است
ظاهراً این دولت تفاوتی با دولت قبل ندارد و شاید جدیداً تصمیم گرفتهاند که بعد از این تغییر دهند اما تعداد همایشها کم نیست و ما در همایش اقتصاد ایران که بدون نتیجه خاصی برگزار شد یا همایش مبارزه با مفاسد اقتصادی که همچنان همایشها را داریم که دولت در سطح ملی و استانی برگزار میکند.
به نظر میآید که فقط این موارد نیست و اگر مبلمان ادارات در سطح مدیرکل، معاونان و وزرا را در نظر بگیریم که باید یک تیمی راه بیفتد و از وضعیت مبلمان اتاقهای مدیرکلها فیلم تهیه کند و ببیند که چندین دست مبلمان در یک فضا وجود دارد این به چه معناست؟ آیا باید هزینههای بسیاری صرف مبلمان، دکوراسیون، السیدی و تلویزیونها شود که شوخی نیست و این هزینه بچه لردها است اکنون دولت ما این هزینهها را دارد در حالی که دولت باید هزینهها را ارزیابی مجدد کرده و کم کند.
برخی ساختمانهای اضافی خود را بفروشد و برخی خودروها اضافی است، آقای مسئول هم خودروی شخصی و هم خودروی سازمانی دارد، خودروی شخصی خود را به کار گیرد و اینها مسائلی است که چند بار است گفته شده و همچنان ادامه دارد و ما هزینههای قابل اجتناب کم نداریم.
نیمه راه پایانی دولت را چگونه میبینید؟
من اظهار امیدواری میکنم چرا که دولت را دولت معقولی میدانم که به توصیه مقام معظم رهبری کاملاً توجه کنند، باید توجه به اقتصاد مقاومتی را مبنا قرار دهد و همت خود را به امکانات داخل متوجه کنند و از نیمه دوم راه تا پایان دوره اجرایی باید کاری کند تا مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم حل شود، تبعیضها در حقوقها در دستگاههای دولتی برطرف شود و این نکته اساسی و مهم است که مورد اعتراض قشر بخش قابل توجه مانند معلمین و بازنشستهها است و کاری کنند که این موارد حل شود، دولت میتواند برای دوره بعد خود را تقویت کند.