تحولات این جبهه هم زمان با عزم و اراده محور مقاومت و ارتش سوریه برای از بین بردن کمربند تروریستی فرسوده شده جبهه النصره در قلمون و سلسله کوهستان های آن دنبال می شود. علاوه بر اینکه تلاش برای از بین بردن گروه های تروریستی در ارتفاعات عرسال و الجراجیر در نزدیکی بقاع شمالی نیز ادامه دارد.
در سایه تحولات شتابان میدانی سؤالات زیادی مطرح است که باید به آنها پاسخ داده شود:
- نقشه صهیونیست ها به عنوان مهم ترین پشتیبان گروه های تروریستی در جنوب سوریه چیست؟
- ارتباط از بین بردن کمربند النصره در قلمون و آغاز به حاشیه راندن گروه های تروریستی داعش در ارتفاعات عرسال با تحولات جبهه جنوبی چیست؟
- آیا سناریوی جنگ فراگیر مجدداً در جبهه جنوبی شکل می گیرد و به سمت دمشق حرکت می کند؟ یا اینکه این تحرکات اهداف مخفیانه و محرمانه ای را دنبال می کند؟
- آیا رژیم صهیونیستی در سایه تحولات جبهه مرزی در لبنان و فلسطین اشغالی سناریوی جدیدی برای جنوب لبنان نیز دارد ؟ یا اینکه تحرکات تروریست ها در جنوب سوریه با عنوان جبران شکست قطعی صهیونیست ها در مرزهای شرقی و شمالی لبنان صورت می گیرد؟
در این راستا سؤالات زیادی به ویژه در زمینه درگیری صهیونیست ها با
مقاومت مطرح است، این درگیری زمانی حاصل شد که محور مقاومت استراتژی رژیم
صهیونیستی در نحوه حفاظت از امنیت خود بعد از آغاز انقلاب های عربی 2010 و
بحران سوریه در سال 2011 را به حاشیه کشاند.
از آن تاریخ درگیری ها در این بخش به صورت خاص حاکم شده و تمام تلاش
صهیونیست ها از طریق ابزارهای تروریستی مستقیم و غیرمستقیم خود در مهار
تحولات میدانی منطقه در راستای خدمت به نظریه های امنیتی خود متمرکز شده
است.
در پاسخ به این سؤالات باید گفت که وحشت رژیم صهیونیستی از آغاز عملیات حذف کمربند تروریستی در مرزهای سوریه و لبنان، وحشتی توجیه پذیر است. چرا که پایان پذیرفتن این عملیات پیامدهای بسیار منفی بر دیدگاه صهیونیستی در مشغول کردن مقاومت در جبهه پشتی و به فرسایش کشیدن آن و تجزیه نیروهای آن خواهد گذاشت.
مجموعه ای از سناریوها که ممکن است رژیم صهیونیستی در نتیجه تحولات میدانی منطقه آن را دنبال کنند، از تلاش برای کاهش فشار حاصله بر تروریست ها در منطقه مرزی بین لبنان و سوریه آغاز می شود، به این ترتیب که بار دیگر توجه مقاومت را به جبهه جنوبی در شبعا و امکان تهدیدات تروریستی مستمر در این منطقه منحرف کند، همچنین صهیونیست ها سعی دارند به مقاومت این موضوع را برسانند که به حاشیه راندن کمربند تروریستی در یک منطقه به معنی باز کردن کمربندهای جدید در مرزهای پایتخت سوریه خواهد بود. البته این یکی از خطوط قرمز محور مقاومت منطقه به شمار می رود.
سناریوی دوم که ممکن است برای حفظ نظریه حفاظتی از این مناطق از نظر صهیونیست ها دور نمانده باشد، ممکن است شامل تلاش های جریان های صهیونیستی برای درز مطالب متعدد در زمینه آمادگی صهیونیست ها برای آغاز جنگ جدید بر ضد لبنان باشد. این موضوع در خلال مانورهای اخیر که در داخل سرزمین های اشغالی انجام می شود و شبیه سازی سناریوی درگیری با محور مقاومت قابل مشاهده است. شبیه سازی که با تمرکز ویژه ای بر ادعای مهاجرت میلیونی ساکنان لبنان به ویژه مناطق جنوبی همراه بود. اما در مقابل این ادعاها سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان پاسخ داد که جنگ آینده با مهاجرت میلیون ها صهیونیست همراه خواهد بود.
صهیونیست ها قبل از دیگران می دانند که مقاومت این محاسبه را در نظر خود دنبال می کند که یکی از مبانی اولیه حمایت صهیونیست ها از جبهه تروریستی جولان سوریه به علت ارتباط جغرافیایی در جنوب لبنان است، تمامی این اقدامات برای ایجاد تنش در این جبهه دنبال می شود. به این ترتیب تحولات السویداء و قنیطره و افزایش فشارها بر موحدان دروزی در این منطقه از طریق تروریست های مرتبط با رژیم صهیونیستی را می توان با هدف اجرای سناریوی صهیونیستی دیگر توصیف کرد تا محور مقاومت را به دفاع در برابر تروریست ها در سطح وسیع تر از جبهه درگیری ها مجبور کند و به این ترتیب استراتژی آزاد سازی مقاومت را که ممکن است به آن اندیشیده باشد، از کار بیندازد.
خلاصه اینکه بدون در نظر گرفتن هر یک از سناریوهای صهیونیستی که در مورد افزایش تنش ها در جبهه جنوبی سوریه مطرح است، محور مقاومت ارتش سوریه همچنان موازنه برد استراتژیک را در اختیار خواهد داشت.
