یه وجه اشتراکی بین همه رفقای شهیدم در دفاع مقدس بود که هیچوقت فراموش نمی کنم. اون وجه اشتراک چیزی نبود جز بریدن از دنیا و تعلقاتش. هیچ وقت فکر نکردم این وجه اشتراک تاریخ مصرف داشته باشد.
و شهادت محمد دوباره اینو برام ثابت کرد.
بریدن از دنیا و تعلقات اون شاه کلید پرواز به اون بالا بالاهاس. یعنی بالاترین مرحله کمال که: (فَوقَ کُلِّ ذی بِرّ بِرٌّ حَتَّی یُقتَلَ الرَّجُلُ فی سَبیلِ اللهِ)
محمد بچه چند ماههشو رها کرد و رفت. بچهای که بعد از چند سال انتظار خدا بهش داده بود. یکی بهش گفته بود: آخه درسته تو این وضعیت ناموستو رها کنی و بری؟
گفته بود: اتفاقا دارم می رم از ناموسم دفاع کنم. دارم می رم از ناموس اهل بیت دفاع کنم و خدا منو فدایی این خانوم کنه.
و این دفعه دیگر دفعه آخر محمد بود. محمدی که در شجاعت و مردانگی بینظیر بود. این یعنی بریدن از دنیا و همه تعلقاتش.
رزقنا الله ان شا الله
مهدی سلحشور
3تیر1394 – روز تشییع محمد