دوره اول زندگی مهاجرانی: از نمایندگی تا ازدواج های متعدد
نماینده جوان شیراز در مجلس اول در دهه شصت معاون پارلمانی نخست وزیر شد و آقای هاشمی نیز او را برای همین پست انتخاب کرد. او کسی بود که پیشنهاد تغییر قانون اساسی و ریاست جمهوری مادامالعمر هاشمی را در سالهای آخر دولت سازندگی مطرح کرد و هاشمی را نفر دوم نظام جمهوری اسلامی دانست، اما پس از اینکه در دولت خاتمی برای تصدیگری وزارت ارشاد نامش مطرح شد، رئیس جمهور را شخص دوم مملکت دانست! او در سال 76 به وزارت ارشاد رسید، اما به خاطر برنامههای ساختارشکنانه از سوی نمایندگان استیضاح شد، ولی نمایندگان به ابقای مجدد او رأی دادند. حاشیههای مهاجرانی تمامی نداشت و با توهینهایی که به مراجع و علما باعث اعتراض و تحصن روحانیون در مسجد اعظم قم شد. سرانجام، در سال 1379 وی از وزارت ارشاد استعفا کرد و از سوی خاتمی به ریاست مرکز گفتگوی تمدنها انتخاب شد. او طی سه سال اول دولت خاتمی سخنگوی این دولت نیز بود.[1]
ماجراهای مهاجرانی در مرکز گفتگوی تمدنها، بیشتر مباحث مربوط به زن دوم وی بود و باعث شد نام وی دوباره در رسانهها مطرح شود. در آن سالها، دادنامه خانمی که مدعی بود مهاجرانی در مرکز گفتگوی تمدنها وی را صیغه کرده است، پای مهاجرانی را به دادگاه باز کرد و او در 6 مردادماه سال 1383 به اتهام ترک نفقه، عدم ثبت واقعه ازدواج و فریب در امر ازدواج و به جهت ارائه وثیقه 20 میلیون تومانی روانه زندان شد که 4 روز بعد با ارائه سند منزلی که حدود سه میلیارد ریال ارزش داشت به عنوان وثیقه و با ارائه سند در شعبه 4 بازپرسی آزاد شد.
مهاجرانی در جلسه دادگاه تعهد کرده بود که ظرف یک ماه نسبت به اخذ رضایت شاکی خود، خانم یوسفی، اقدام نماید، لیکن چند ماه بعد از کشور خارج شد. با این حال، بعداً مشخص شد كه مهاجرانی سال قبل از دستگیری با زن دیگری به نام ولی زاده نیز ازدواج كرده بود.
با رو شدن حضور زن سوم مهاجرانی و این كه وی نیز طالب نفقه است و فراتر از آن انتشار خبری مبنی بر این كه مهاجرانی تاكنون 6 زن را به عقد خود درآورده است؛ وزیر ارشاد دولت اصلاحات رفتن به انگلیس را بر ماندن در ایران ترجیح داد و به این کشور فرار کرد.[2]
دوره دوم از زندگی مهاجرانی: ارتباط همهجوره با رژیم سعودی
دوره دوم زندگی مهاجرانی از زمان فرار او به انگلیس آغاز میشود. در این دوره فعالیتهای سیاسی وی بیشتر به عنوان کارشناس شبکه بیبیسی ادامه پیدا کرد. علاوه بر این شبکه، او در سایتهایی مثل روزآنلاین و جرس فعال بود، اما در چند ماه گذشته، جرس را به علت عدم اقبال عمومی تعطیل کرد و مشرق در (اینجا) گزارشی از تعطیلی این سایت منتشر کرد.
مهاجرانی که از زمان فرار از ایران تا سال 88 حضور زیادی در رسانهها نداشت، حوالی انتخابات ریاست جمهوری 88 کمکم سر و کلهاش پیدا شد. حضور مهاجرانی در ایام فتنه و بعد از انتخابات پررنگ و پررنگتر شد. دیماه سال 88 بود که گروه 5 نفره عطاءالله مهاجراني، محسن كديور، عبدالعلي بازرگان، عبدالكريم سروش و اكبر گنجي به عنوان «اتاق فكر جنبش سبز» و سخنگوي سران فتنه اعلام موجوديت كردند و اين مأموريت آنان از سوي موسوي، خاتمي و كروبي تكذيب نشد.
مهاجرانی چند روز پس از ۹ دی ۸۸ که مردم در حمایت از جمهوری اسلامی به خیابان آمدند، میهمان بیبیسی فارسی شد و ادعا کرد: «آگه اینا راست میگن و مردم زیادی نهم دی اومدن برا راهپیمایی، پس چرا یه بارم با هلیکوپتر ازشون فیلمبرداری نکردن و نشون ندادن!» جالب اینجا بود که بیشترین تصاویر پخش شده از ۹ دی در صدا و سیما، صحنههایی بود که با هلیکوپتر فیلمبرداری شده بود![3]
ارتباط با سعودیها از کجا شروع شد؟
قسمت جالب زندگی مهاجرانی در خارج از کشور ارتباط او با رژیم سعودی است. شاید تصور شود که ارتباط مهاجرانی با عربستان، در زمان خروج او از کشور برقرار شد، اما خبری که در سال 79 و همزمان با استعفای مهاجرانی از وزارت ارشاد مطرح شد، این قضیه را جالبتر میکند. «در روز يازدهم مهر ماه 1379، روزنامه ايران به نقل از روزنامه الحيات خبر از استعفاي مهاجراني را داد و نوشت مهاجراني تا دو هفته آينده كنار خواهد رفت.» اینکه چهار سال قبل از خروج مهاجرانی از کشور، خبر استعفای مهاجرانی به جای اینکه اول در یک روزنامه داخلی مطرح شود، توسط روزنامههای عربی مطرح میشود، احتمال ارتباط مهاجرانی با سعودیها را از سالهای وزارتش نشان میدهد.[4]
روزهای پایانی بهمن ماه سال 1390 خبری از حضور مهاجرانی در جشن دیکتاتور سعودیها در «الجنادریه» منتشر شد. کمی بعد، فیلم حضور او در این ضیافت نیز روی سایتهای اینترنتی قرار گرفت. فحوای اخبار منتشرشده درباره این حضور و ضیافت این بود که دستگاه امنیتی رژیم سعودی علاوه بر کمک 18 میلیون دلاری به مهاجرانی، به وی وعده داده است تا با گسترده کردن بخش فارسی شبکه العربیه، تعدادی از عناصر رسانهای وابسته به این گروه را به کار بگیرد. در فیلم منتشر شده، عطاءالله مهاجرانی به همراه نوریزاده در این مراسم با شور و اشتیاق به سخنان دیکتاتور سعودی در تمجید از آمریکا، انگلیس و فرانسه و علیه سوریه گوش میدهند و پس از پایان سخنان ملک عبدالله، به نشانه تأیید برای او دست میزنند. این فیلم از سوی حجت الاسلام مصلحی وزیراطلاعات نیز تأیید شد.
بازتاب منفی حضور مهاجرانی در این ضیافت سبب شد تا او طی یادداشتی، وزیر اطلاعات را به دروغگویی متهم کند! البته او در یادداشت خود، حضورش در این ضیافت را تأیید کرد و نوشت: «جشنواره جنادریه که برای پنجمین بار در آن جشنواره شرکت کردم یک جشنواره فرهنگی است. اینجانب هیچ ملاقاتی با هیچ یک از مقامات سیاسی و امنیتی دولت عربستان نداشتهام و پولی برای براندازی دریافت نکردهام.»[5]
مهاجرانی از طرق دیگری نیز با رژیم سعودی مرتبط شد و در خدمت اهداف آنان قرار گرفت. «مرکز گفت و گوی ادیان» در حالی با کمک شاه سعودی و با هزینه سالانه ۱۵ میلیون یورویی در آذر ماه سال ۱۳۹۱ با حضور نمایندگان ادیان مختلف از جمله کاتولیکها، اوانجلیکها، پروتستانها، ارتدکسها، سنیها، شیعیان، وهابیها، یهودیان، بوداییها و هندوها، در وین راه اندازی شد، که رژیم سعودی خود منشأ بسیاری از جنگهای مذهبی و فرقهگرایی است. دبیرکل این مرکز مهاجرانی را بعنوان نماینده شیعیان در این هیأت برگزید. جالب اینجاست که رئیس مرکز اسلامی امام علی (ع) وین خطاب به مسئولین این مرکز تأکید کرده است که مهاجرانی نماینده تفکر شیعه نیست.[6]
آخرین شاهکار مهاجرانی: بورسیه فرزندش توسط رژیم سعودی برای تحصیل رایگان در انگلیس
در سندي كه چند روز پیش سایت ویکیلیکس به همراه حدود ۶۰ هزار سند ديگر از مجموع نيم ميليون سند خارج شده از سيستم الكترونيكي وزارت خارجه سعودي، منتشر شده است، عطاءالله مهاجراني در نامهاي به سفارت سعودي در لندن درخواست كرده كه اين كشور هزينه تحصيل فرزند وي در مقطع دكتري را متقبل شود و اين كشور نيز با اين درخواست موافقت كرده است.
بنابراين سند، فرزند آقاي مهاجراني قصد داشته در دانشگاه وارويك در شهر كاونتري تحصيل كند. هزينه تحصيل ۴ ساله (۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵) در مقطع دكتري براي نامبرده، حدود ۶۵ هزار پوند بوده كه براي يك سال حدود ۱۶ هزار پوند (۱۲۱۱۵ پوند هزينه تحصيل به اضافه ۴۲۵۶ پوند هزينه زندگي) است. در سند مذكور اشاره شده كه بنابر موافقت با اين امر، «چك اول» به مبلغ ۱۶ هزار پوند با شماره ٣٠٥١١٢ و تاريخ ٢٠١٢/١/٢٣ كشيده شده و ضميمه سند شده است. در سند مورد اشاره مشخص نشده كه در قبال چه كاري سعودي قرار بوده اين هزينه را تأمین كند.
جستجو در سايت دانشگاه وارويك نشان میدهد كه فردي با نام علي مهاجرانی در مقطع دكتري در سالهاي اخير در گروه مديريت و سيستمهاي اطلاعاتي اين دانشگاه ثبت نام كرده است.
مهاجرانی پس از مطرح شدن این سند در رسانهها در مصاحبه با به بیبیسی فارسی گفت که در زمان مناسب در مورد آنچه ویکیلیکس منتشر کرده پاسخ میدهد، اما پس از چند روز هیچ خبری از ایشان نیست و احتمالاً ایشان جواب قانعکنندهای برای این سند ندارند که ترجیح دادهاند سکوت کنند.[7]اما جالب اینجاست که همسر وی، جملیه کدیور، در جوابیهای ضمن متهم کردن رسانهها، هیچ جواب مشخصی به این مسئله ندادهاند و حتی آن را تأیید کردهاند. کدیور نوشته است: «حتی به فرض صحت این نامه، کسانی که چند کلاس درس اکابر خوانده باشند میدانند که بورسیه شدن یک جوان که همواره در تمام مقاطع تحصیلی نمرات ممتاز داشته برای تحصیلات دکترا امری بسیار متداول و معمول است و نیازی به درخواست پدر ندارد و بورسیه شدن بخودی خود نشانه هیچ چیز نیست، که ناگهان از بین ۵۰۰ هزار سند، یکی دو ساعت بعد از انتشار، گوییایمان و امان به سرعت باد میرفت که مومنان رسیدند!»[8]
نکته مهم درباره سند این است که برخی از رسانههای اصلاحطلب در روز افشای اسناد، تیتر روزنامههای خود را به این امر اختصاص دادند و بر روی اسنادی که علیه رژیم سعودی منتشر شده تمرکز کردند، ولی هیچ بحثی از سند مهمی که درباره پسر مهاجرانی منتشر شده است، مطرح نکردند. این رویکرد نشان میدهد که این روزنامهها هنوز تا حدی دل در گرو افراد خارجنشین و معلومالحالی چون مهاجرانی دارند و علاقه ندارند خیانتهای مهاجرانی را در داخل کشور مطرح کنند، البته طی این مدت برخی اشخاص اصلاحطلب مثل اکبر اعلمی یا عبدالله رمضانزاده به این سند واکنش نشان دادند، اما جریان اصلاحات با سکوت خود از کنار این قضیه رد شد.
نکته دیگر اینکه با افشای این سند و اینکه آقای مهاجرانی حتی از چند هزار پوند برای بورسیهشدن فرزندش نمیگذارد و حاضر است دست گدایی به سوی رژیم سعودی دراز کند، میتوان این برداشت را کرد که حتماً از پولهای میلیونی که سعودیها در اختیار وی گذاشتهاند تا علیه نظام اسلامی تبلغ کند، نخواهد گذشت.
نکته پایانی هم اینکه دشمنی رژیم سعودی طی اتفاقات زیادی در سالهای گذشته نسبت به جمهوری اسلامی ثابت شده است؛ از کشتار حجاج در سال 66 گرفته تا تجاوز به دو نوجوان ایرانی، اما رفتار گروههای اصلاحطلب در قبال این دشمنی هنوز مشخص نیست، این افراد هنوز حاضر نیستند فردی را که با دشمنان قسمخوردة جمهوری اسلامی پیمان بسته و همکاری میکنند، محکوم کنند.
[1]- http://kayhanarch.kayhan.ir/890122/12.htm
[2]- http://kalame.co/faqs/14-1389-08-21-19-49-12/34239
[3]- http://javanonline.ir/fa/news/693886
[4]- http://www.magiran.com/npview.asp?ID=2068914
[5]- http://www.mashreghnews.ir/fa/news/162979
[6]- http://kalame.co/faqs/14-1389-08-21-19-49-12/34239
[7]- http://alef.ir/vdcenf8wxjh8fxi.b9bj.html?277353
[8]- http://www.parsine.com/fa/news/245154