به گزارش مشرق، روزهای زیادی از طرح داستان
بورسیه ها در مصاحبه دکتر صدیقی با رسانه ها می گذرد. در این روزها اخبار
زیاد و بعضا ضد و نقیضی از وضعیت این دانشجویان مظلوم و آینده مبهم پیش روی
آنها شنیده شد و تصمیمات مختلف و متفاوتی در این زمینه گرفته شد که برخی
اجرایی شده و برخی دیگر بر روی کاغذ باقی ماندند.
آنچه که به عنوان نتیجه همه حاشیه سازی توسط عوامل بیرونی وزارت علوم، پس از چند ماه توسط مدیران همین وزارت خانه اعلام شد این بود که تنها ۳۹ نفر از بورسیه شدگان، از تحصیل محروم شدند! در واقع همه جنجال ها بر سر ۳۰۰۰ بورسیه غیر قانونی دروغ از آب درآمد.
آنچه که به عنوان نتیجه همه حاشیه سازی توسط عوامل بیرونی وزارت علوم، پس از چند ماه توسط مدیران همین وزارت خانه اعلام شد این بود که تنها ۳۹ نفر از بورسیه شدگان، از تحصیل محروم شدند! در واقع همه جنجال ها بر سر ۳۰۰۰ بورسیه غیر قانونی دروغ از آب درآمد.
کوه بورسیه موش زایید!/ وزارت علوم: فقط ۳۹ نفر را محروم کرد
در این هیاهوی رسانه ای و موضع گیری های مختلف، آنچه که هرگز دیده نشد، آبرو، شرف، زندگی، آینده و خانواده دانشجویان بورسیه و شکنجه لحظه به لحظه و ثانیه به ثانیه این عزیزان بود. دانشجویان بورسیه تنها به جرم ثبت نام در یک سامانه عمومی و طی مراحلی که وزارت علوم وقت برای آنها در نظر گرفته بود، در میانه دعوا و نزاعی افتادند که کمترین هزینه آن از دست رفتن آبرو و حیثیت و سرگردانی ۱۴ ماهه آنان بود. نزاعی که در انتها مشخص شد از ۳ هزار و اندی بورسیه، تنها کمتر از چهل نفر با تخلف، بورسیه شده اند.
اکنون پس از ۱۴ ماه جدال و نزاع بر سر این پرونده، آنچه که به جا مانده روح ها و روان های آشفته، آبروهای ریخته شده، زندگی های متلاشی شده، بلاتکلیفی های ناتمام و بحران معیشتی بورسیه هاست. اتفاقاتی از جمله لغو بورسیه، پرداخت غرامت های چند ده میلیونی و تهمت های بی جهت و بی مبنا دیگر از آستانه تحمل دانشجویان بورسیه گذشته و این وقایع به مرور وارد آستانه دردناکی این دانشجویان شده اند.
دیگر زمان زیادی برای حل این بحران و تعیین تکلیف برای دانشجویان بورسیه باقی نمانده است. ادامه این روند با وضعیت کنونی توسط سازمان امور دانشجویان، به مثابه بی آبرو کردن خانواده های بی گناه دانشجویان بورسیه بوده و مسلما غیر انسانی، غیر شرعی و غیر قابل تداوم خواهد بود.
با توجه به موارد فوق چندین پیشنهاد در دو جهت تفهیم مشکل و راهکار حل آن ارائه می گردد که امید است مسؤولین درگیر در قضیه بورسیه ها به آن توجه جدی نمایند. در راستای تفهیم مشکل بورسیه ها دو راهکار ارائه می شود:
۱- سازمان امور دانشجویان جرم و علت مجازات دانشجویان بورسیه را در اطلاعیه ای اعلام کند و بندهای قانونی مرتبط با مجازات این افراد از جمله قطع مقرری، لغو بورسیه، غرامت های چند ده میلیونی و پرداخت هزینه تحصیلی را با صراحت بیان نماید. هنوز مشخص نیست مجازات های صورت گرفته متناسب به کدام جرم و بر طبق قوانین و آیین نامه های مصوب کدامین سال صورت گرفته است؟
۲- وزیر محترم علوم، جناب آقای دکتر فرهادی وارد میدان شود و دلائل قانونی حذف و مجازات دانشجویان بورسیه را در مناظره ای با همتای سابق خود، دکتر دانشجو طرح نماید. این مناظره می تواند در صدا و سیما و در مقابل وجدان بیدار ملت صورت پذیرد.
در راستای حل مشکل بورسیه ها و با توجه به ناتوانی وزارت علوم در ساماندهی منظم و مشخص این مساله، سه پیشنهاد ارائه می شود:
۱- وزارت علوم مصوبه کمیسیون اصل نود را در چارچوب قانون اجرا کند و این ماجرای سیاسی را به اتمام برساند.
۲- با توجه به شائبه سیاسی کاری در این موضوع و در صورت عدم وقوع بند یک، کمیسیون اصل نود پرونده بورسیه ها را با براهینی که دارد به قوه قضاییه ارجاع دهد و تصمیمات نهایی محاکم و دادگاه های قوه قضاییه و دیوان عدالت اداری خط پایان این بازی پیچیده باشند.
۳- وزارت علوم تمام پرونده های مربوط به بورسیه از سال ۶۸ تا ۹۴ را در اختیار مجلس و قوه قضاییه قرار دهد و با توجه به مشابهت روند بورسیه در تمامی این سالها، از این دو قوه بخواهد که جرم آنان را مشخص کنند و با توجه به نوع جرم، مجازات مشترکی برای تمامی استفاده کنندگان از بورسیه را با قواعد یکسان در نظر بگیرند و نهایتا این مجازات ها را برای تمامی افراد اعمال کند.
بدیهی است اطاله این پرونده در حقیقت خیانت به انسانهایی که به دولت رسمی جمهوری اسلامی ایران اعتماد کردند و در یک فراخوان عمومی شرکت کردند. هیچ دلیل منطقی و شرعی برای مجازات این افراد وجود نداشته و ندارد.
شکنجه هر روزه دانشجویان بورسیه در ضمن قطع کامل مقرری و درآمدو هتک روزانه حیثیت آنها، به دلیل دشمنی با دولتی که این بورسیه ها را به این جوانان اعطا کرده است، نه تنها رسم انصاف نیست بلکه خباثتی است که می تواند حال و آینده آموزش عالی کشور را به تباهی و خسران بکشاند.
این روزها دانشجویان بورسیه روزهای جهنمی و تلخی را سپری می کنند و علاوه بر تنگی معاش، مسائلی مانند مشکلات روحی و متلاشی شدن بنیان های زندگی خانوادگی آنها را به شدت تهدید می کند.
تلاش های این روزهای دانشجویان بورسیه نشان می دهد، به دلیل همین مشقات، این دانشجویان دیگر برای احقاق حقوق لگدمال شده خود، کوتاه نخواهند آمد و قضیه را تا انتها پیگیری خواهند کرد.