به گزارش مشرق، سازمان امور دانشجویان در واکنش به خبری با عنوان « لغو بورس پس از فارغالتحصیلی» توضیحاتی ارایه داد.
« عطف به خبری که در تاریخ 94/3/1 با عنوان "لغو بورس پس از فارغالتحصیلی" روی سایت آن خبرگزاری محترم ارسال شده بود، توضیحات زیر ارایه میشود. خواهشمند است به منظور تنویر افکار عمومی دستور ارسال سریع این توضیح روی سایت را صادر فرمایید.
1. فرد مورد اشاره در خبر، فاقد شرایط حداقل معدل مقطع کارشناسی (14) بوده و بر اساس تاکید نهاد نظارتی، بازگرداندن وجوه هزینه شده به خزانه دولت ضروری است و هرگونه تغییری در این امر، خارج از اراده این سازمان است. ضمن اینکه جایابی نامبرده در صورت تداوم نیاز دانشگاه محل خدمت، به قوت خود باقی است.
2. همه تلاش دست اندرکاران در فرایند بررسی پرونده بورسیهها، حفظ رعایت محرمانه ماندن سوابق و نیز جلوگیری از انتشار هرگونه اطلاعات فردی بوده است. به همین دلیل، نتایج اولیه و تجدیدنظر بررسی پروندهها به صورت محرمانه به دانشگاهها اعلام شد و هر یک از دانشگاهها به طور مستقیم به دانشجویان اطلاعرسانی نمودهاند.
3. بررسی پرونده بورسیهها، دقیقاً براساس ضابطه و قانون صورت گرفته و اظهارنظر و قضاوت درباره وجود جهت گیریهای سیاسی در این پروندهها، به عهده مخاطبان هوشمند و ملت بیدار ایران اسلامی است.»
این دانشجوی بورسیه در پاسخ به اظهارات سازمان امور دانشجویان نوشت: « در پاسخ به اظهارات بسیار عجیب سازمان امور دانشجویان درمورد پرونده اینجانب و لغو بورسیه بنده پس از فارغ التحصیلی و معرفی نامه شروع به کار در دانشگاه، ذکر نکات ذیل ضروری است:
یکی از بهانه جویی های وزارت علوم در زمینه بورسیه ها، کم دانشی و بی سوادی آنها با استناد به معدل کارشناسی آنهاست. این مطلب به طرز شرم آوری دربند یک جوابیه سازمان به چشم می خورد. به منظور تنویر افکار عمومی و مبارزه با "دروغ بزرگ فساد علمی" مختصری از رزومه علمی و پژوهشی خود را به عرض ملت بزرگ ایران و مسئولین محترم میرسانم.
اینجانب در حال حاضر با سن کمتر از سی سال، دارای 44 مقاله آی اس آی، 20 مقاله علمی پژوهشی و آی اس سی، 23 مقاله کنفرانسی و همایش، 11 مورد اختراع و تاییدیه علمی،19 مقاله آی اس آی و دو پایان نامه مورد تایید ستاد نانو و معاونت علمی ریاست جمهوری هستم. در حوزه محصولات و هستهها دانش بنیان نیز اینجانب موسس و فعال در دو هسته فناور، مخترع و ارائه دهنده بیش از 10 نانو سیال عامل حرارتی و دستگاه های اندازه گیری هستم که دو محصول آن امسال در نمایشگاه ساخت تجهیزات داخل به فروش رسید. اینجانب در حال حاضر داور 10 ژورنال بین المللی هستم و تا کنون علاوه بر طراحی و ساخت دستگاه های مختلف، دو آزمایشگاه تخصصی در حیطه نانوتکنولوژی را طراحی و تجهیز نموده ام.
معدل دوره دکتری اینجانب نوزده و چهارده صدم می باشد و پایان نامه خود را با درجه عالی و نمره بیست در دیماه 1393 دفاع کرده ام. تحصیل دوره دکتری بنده در مدت 7 ترم به اتمام رسید.
حال بنده در مورد بند یک جوابیه سازمان، چند درخواست و پرسش ساده دارم:
1- آیا با داشتن این سوابق و رزومه علمی و پژوهشی، اینجانب مصداق فساد علمی در دانشگاهها هستم؟ عزیزانی که امروز در سمت های مختلف مشغول قلع و قمع بورسیه ها هستند، در دوران تحصیل و بورسیه خود، چه خروجی های علمی و پژوهشی داشته اند؟
2- در مورد شروط مربوط به معدل، دکتر کامران دانشجو(وزیر علوم اسبق) و سایر مسئولان پیشین وزارت علوم، طبق قانون سال 1364 و آیین نامه های اعطای بورسیه، واقعیت ها را در رسانه ها و محافل حقیقت طلب با جامعیت کامل گفته اند. اما گویا گوش شنوایی در طرف مقابل وجود ندارد.
اینجانب به برادر بزرگوار جناب آقای دکتر فرهادی که این اتفاقات عجیب در زمان وزارت ایشان در حال وقوع است، پیشنهاد می کنم که در یک مناظره تلویزیونی و در مقابل چشم ملت و نخبگان، با جناب آقای دکتر کامران دانشجو در مورد آیین نامه بورسیه ها به مناظره بنشینند. از رسانههای مختلف شنیداری و دیداری هم می خواهم که برای وقوع این مناظره و انتشار گسترده حقایق تلاش کنند. بدیهی است که ملت عزیز ایران، فهیم ترین و بصیرترین قضاوت کنندگان خواهند بود.
3- سازمان امور دانشجویان در توضیحات خود، به تاکید نهادهای نظارتی اشاره داشته داشت. اگر این سازمان تا این حد قانونمند است چرا به مصوبه کمیسیون اصل نود که بر مبنای تحقیقات گسترده و علم به جوانب آیین نامهای و قانونی موضوع، رای به صحت بورسیه ها داد، تمکین نمیکنند؟ چرا مسئولین محترم سازمان امور دانشجویان و کارشناس محترم نهاد نظارتی، بورسیه های سال های قبل از 84 را بررسی نمیکنند و در این مورد هیچ نظری نمی دهند؟ مگر هزاران بورسیه زمان اصلاحات و سازندگی، مشمول همین قوانین نبودند؟ چرا مسئولین بلند پایه وزارت علوم در مورد نامه های سازمان بازرسی سخنانی در رسانه ها گفتند که در بدترین شکل ممکن، با تکذیب رسانهای سازمان بازرسی مواجه شد؟
4- در توضیحات سازمان امور دانشجویان آمده است « هر گونه تغییری در این امر، خارج از اراده سازمان است» . من به شما اعلام می کنم که با توجه به وقایع اتفاقیه و عدم تمکین سازمان از مصوبه کمیسیون اصل نود، هیچ چیزی خارج از اراده شما نیست. انداختن این توپ در زمین دیگران، بی اخلاقی است.
شما عزیزان اراده کردید احکام لغو بورس امثال بنده بر خلاف قانون به صورت شفاهی ابلاغ شود که شد. شما اراده کردید که زندگی و آینده دانشجویان مظلوم بورسیه را بر خلاف مصوبه کمیسیون اصل نود نابود کنید که این کار را هم انجام دادید. بگویید چه چیزی در زمینه بورسیهها، خارج از اراده شماست؟ سکوت قوه قضائیه، دیوان عدالت اداری و دلسوزان نظام تمام مقدرات آموزشی، شغلی و کاری بورسیهها را به صورت ناخودآگاه به شما سپرده است.
5- در جالب ترین قسمت این توضیحات آمده است« جایابی نامبرده در صورت تداوم نیاز دانشگاه محل خدمت، به قوت خود باقی است». بیان این مطلب برای کسانی که با وضعیت اسفبار دانشجویان مظلوم، نجیب و نخبه بورسیه بدون جایابی آشنایی دارند، از سویی مضحک و خنده دار و از سوی دیگر و با توجه به اصل موضوع حزن انگیز و شرم آور است.
عزیزان سازمان بهتر از من می دانند که دانشگاه ها با یک دستور نانوشته، به بورسیه ها جایابی نخواهند داد. من با قوت تمام برای یکی شدن اعمال و اقوال مدیران این سازمان دعا می کنم.
در مورد بند 2 این توضیحات، ذکر موارد ذیل لازم بلکه واجب است:
آیا سازمان امور دانشجویان میتواند روشن کند که مفهوم «اطلاع رسانی مستقیم» به دانشجویان چیست؟ آیا نوشتن این بند اقرار به همان ابلاغ درگوشی و مخفیانه نیست که وزیر محترم علوم در مقابل چشمان ملت و در برنامه زنده تلویزیونی آنرا تکذیب کرد و منکر آن شد؟ آیا میتوان بورسیه و تحصیل اینجانب را که پس از چندین دوره مصاحبه علمی و تخصصی و طی روند قانونی و نامه نگاری های فراوان مستند انجام شده است، با چند کلمه درگوشی از بین برد و از من درخواست چند ده میلیون غرامت کرد؟ مگر من چه کار غیر قانونی و غیر شرعی انجام داده ام که باید مجازات شوم؟
من با این ابلاغ درگوشی باید به کدامین محکمه شکایت کنم و باید برای اقدام عجیب و هتاکانه شما، چه مستنداتی ارائه دهم؟ آیا این در شان جمهوری اسلامی است که یک سازمان دولتی احکامی را به دانشگاه ها بدهد که جرات و توان ابلاغ مکتوبش را ندارد؟ آیا سازمانهای نظارتی که به شما گفتند بورسیه من و امثال من را باطل کنید به شما نگفتند که حکم این ابطال و سایر مجازات ها را به صورت مکتوب به ما بدهید؟
من از سوی هزاران دانشجوی بورسیه از نهادهای نظارتی و قضایی میخواهم که پس از یک سال و نیم سکوت، به این پرونده ورود کنند و امثال من را با توجه به گناهانم مجازات کنند.
دانشجویان مظلوم بورسیه و خانوادههای مظلوم آنها در حال شکنجه روحی و ذهنی دائمی و در آستانه فروپاشی هستند. سرمایههای ایران با اقدامات نسنجیده عدهای در حال نابودی و امحا است.
در رابطه با بند 3 باید گفت، ملت فهیم ایران و جامعه نخبگانی دانشگاهها زودتر از آنچه شما تصور میکنید، حقایق و واقعیتها را متوجه میشوند. همانگونه که دوستان ما در شورای هماهنگی بورسیهها بارها اعلام کردند، شما باید برای تنویر افکار عمومی پرونده بورسیههای دولت های آقایان خاتمی و هاشمی رفسنجانی را با ذکر میزان هزینه، بازگشت یا عدم بازگشت، سطح علمی و سن بورسیه ها در حین اعزام به ملت بزرگ ایران ارائه کنید.
شما که تا این حد برای تنویر افکار عمومی در تلاش هستید باید با صدا و سیما برای برگزاری مناظره بین آقایان دکتر فرهادی و دکتر دانشجو در باب آیین نامه بورسیه ها و بورسیه دولت های مختلف، هماهنگ کنید و این مناظره ها را به سطح دانشگاه ها بکشانید. در صورتی که در گفتار و اعمال صداقت دارید میبایست احکام لغو بورس و سایر مجازاتهای عجیب در مورد دانشجویان بورسیه را به صورت مکتوب به آنها ابلاغ کنید. و واقعا اگر به دنبال تنویر افکار عمومی هستید اسامی تنها 20 نفر از دانشجویان بورسیه زمان دولت اصلاحات و سازندگی را که رزومه علمی و پژوهشی آنها در زمان دانشجویی با من برابری میکند را منتشر کنید تا افکار عمومی در جریان کیفیت دانشجویان بورسیه در آن دوران نیز قرار بگیرد.
تحرکات شما متاسفانه فقط در بازه زمانی تصمیمات یک دولت خاص است و این شائبه سیاسی کاری را به شدت تقویت میکند.
درهر حال در موقعیت فعلی من پس از 5 ماه از اخذ مدرک دکتری با درجه عالی در رشته مهندسی مکانیک، کماکان سرگردان و حیران از اداره ای به اداره دیگر میروم و تکلیف وضعیت شغلی، سربازی، مکان زندگی و آینده ام را نمی دانم.
خفت امروز و جرم من تنها این است که به تمامی فرصتهای خارج از کشور "نه" گفتم و وارد تعهد بورسیه با وزارت علوم جمهوری اسلامی ایران شدم. حتی هیچ کس مدرک تحصیلی و یا حکم لغو بورس من را نمیدهد. کارمندان شما حتی جواب تلفن های ما را هم به درستی نمی دهند و باید برای هر بار پیگیری مساله در ادارات مختلف و رایزنی با مسئولین و شنیدن جواب های سربالا من و پدرم مسیر اصفهان ـ تهران را بپیماییم. این انصاف شماست و رویه ای که برای آینده سازان وطن در پیش گرفته اید.
دیوان عدالت اداری هم به تمام دوستان بورسیه که شکایت کردند، حکم عدم صلاحیت ورود داد و بنابراین ما هیچ فریادرسی در قوه مجریه و قوه قضائیه نداریم. این مسائلی است که این روزها برای بسیاری از دانشجویان مظلوم بورسیه به شکلی بسیار بدتر از من نیز وجود دارد. بعضی از دانشجویان مظلوم بورسیه جهیزیه همسران خود را فروخته و یا به کارگری و کارهای دون شان خود می پردازند. البته این مساله رسالت رسانه را برای بازگویی دردها، رنج ها، ناملایمات و شکنجه های اعمال شده به این دانشجویان در طول یکسال و نیم اخیر مضاعف می نماید.
زمانی که توسط من صرف دوندگی های بی حاصل برای حل یک "بحران ساختگی سیاسی" شد، می توانست مصروف فعالیت های علمی و پژوهشی و خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی شود. افسوس....
در پایان سلامتی و طول عمر رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی) را از درگاه خداوند متعال مسالت می کنم و امیدوارم مسئولان محترم دولتی در هر جایگاهی، حافظ منافع جمهوری اسلامی و پاسدار خون شهدا باشند.»