آنچه در ادامه میخوانید، مشروح این گفتوگو است.
از شما به عنوان منبع بسیار نزدیک به تیم مذاکرات یاد کردیم، در این دو روزه پایانی مذاکرات چه می شود؟
شما دیگر این را گفته اید. آنچه که مهم است این است که به لحاظ سیاسی اهتمام جدی کشورها رسیدن به راه حل جامع است ولی به لحاظ تکنیکی و حقوقی برخی مسایل حل نشده که این مسایل خط قرمز ماست و آنها روی این مسایل پافشاری می کنند.
منظورتان چه مسایلی است؟
موضوع PMD (مطالعات ادعایی نظامی) و بازرسی ها از مراکز نظامی ما هنوز تعیین تکلیف مشخصی نشده اند.
آقای آمانو به تهران آمد. آیا باز هم مشکل PMD حل نشد؟
از دیروز هیات کارشناسی آژانس به تهران آمدند و با اعضای شورای عالی امنیت ملی از جمله آقای شمخانی صحبت کردند و همچنان مذاکرات در این زمینه ادامه دارد. جمهوری اسلامی ایران سیاست واحد و منسجمی دارد که از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شده. این که آنها بخواهند با واژه ها بازی کنند و PMD را با تغییر واژهها به شکل دیگری بیان کنند، به نتیجه نمیرسد. باید نظر مقابل را به عنوان یک حرکت متناظر بپذیرند. با این استراتژی و نگرش میشود به نتیجه رسید اگر آنها بخواهند به سمت عادی سازی پیش بروند. فرانسویها پیش بینی کردند طی 2 ماه آینده هیات های بسیار مهم خود را به ایران بفرستند. این یعنی اراده سیاسی وجود دارد، ولی اینکه بخواهند با واژهها مسئله را به جایی برسانند، بعید است به جایی برسند.
یکی از خطوط قرمز ترسیم شده، رفع و دفع تحریمها همزمان با امضای توافق است. آقای عراقچی میگفت این که تعهدات طرفین به صورت همزمان اجرا شود، مشکل است. در جریان هستید برای حل این مشکل چه شده؟
در این رابطه طرفین در یک فرمول متناظری به توافق رسیدند که به محض آغاز حرکت به سوی توافق، در شورای امنیت قطعنامه برای نفی و پایان تحریمها صادر شود. این نقطه آغاز همکاری ایران و اعمال محدودیتهایی است که پذیرفته است. این متناظر با تعهدات آنها و اجرای تعهدات یکدیگر است. این نقطه صفر است که اقدامات ما نیز برای محدودیت سازی فعالیتها آغاز شود و آژانس انرژی اتمی نیز بر این محدودیتها نظارت میکند.
قطعنامه جدید، شورای امنیت برای لغو 6 قطعنامه قبلی را چطور می بینید؟
زمانی در مصاحبه، موضوع قطعنامه شورای امنیت را مطرح کردم، هنوز کسی نسبت به اهمیت قطعنامه کسی توجه نداشت. موضوع قطعنامه حقوقی و مورد اختلاف قدرتهای جهانی بود. روسها و چینی ها به گونه دیگری فکر می کردند و غربیها نیز به صورت دیگر میاندیشیدند. این قطعنامه به لحاظ فنی مهم و پیچیده است که چه چیزی را برساند. تعلیق یا توقف را برساند؟ عادی سازی مناسبات چند سال چطور در نظر گرفته شده و نوع همکاری چیست؟ اینها مسایل مهمی در تصویب قطعنامه جدید است، لذا موضوعیت قطعنامه این است که با استظهار به وجود قطعنامه، همانطور که با 6 قطعنامه علیه جمهوری اسلامی، مسیر به سمت تحریم رفته، با صدور قطعنامه جدید، همه اقدامات و تحریمها تعلیق و سپس متوقف شود.
یکی دیگر از خطوط قرمز ترسیم شده، موضوع تداوم تحقیق و توسعه بود. چرا این مسئله برای ما ضرورت دارد؟
لزوم وجود تحقیق و توسعه از خط قرمزهایی است که رهبر انقلاب تاکید کردند و با ایستادگی ایشان و رئیس جمهور محترم و وزیر امور خارجه و سایر اعضای تیم مذاکرات، به دست آمد. غربیها در ابتدا می گفتند فردو باید تعطیل شود. روزی که مذاکرات شروع شد، آنها می گفتند کل سیستم هسته ای ایران را منهدم کنند. گهگاهی نیز پژواکهای مختلفی را از آمریکا می شنیدیم که سفت کردن یک پیچ در اقدامات هسته ای ایران را اجازه نمی دهیم. مهمترین موضوعیت تحقیق و توسعه این است که در مسیر زمان و تحولات فناوری جامعه هسته ای و دانشمندان ما از تکنیک عقب نمی مانند. شما درباره سایر دانشها نگاه کنید، مثلا زبان دانش فیزیک امروز دنیا با 10 سال پیش متفاوت است. کسانی که فیزیک 10 سال قبل را بلد بودند، زبان امروز فیزیک دنیا را نمی فهمند. وجود سازمان تحقیق و توسعه از این لحاظ اهمیت دارد که مسیر دانش هسته ای منفعل نمی شود و همپای تحولات جهانی پیش می رود. ما دنبال سلاح هسته ای نیستیم و دنبال نظامی کردن دانش هستهای خود نیستیم. این موضوع نه تنها در دکترین امنیتی ما جا ندارد، بلکه فتوای شرعی مهمترین مرجع تقلید ایران و رهبر معظم انقلاب نیز حرام دانستن نظامی کردن مسایل هستهای است. وجود تحقیق و توسعه یکی از مهمترین دستاوردهای امروز جمهوری اسلامی ایران است که همزمان فردو تعطیل نمی شود و به بحثهای دانش اندوزی و علمی خود ادامه می دهند.
منوط نشدن اجرای توافق نامه به نظارت آژانس نیز برای ما مهم است. سوابق آژانس را می دانیم. اهمیت این مسئله را توضیح دهید، در این باره کاری توانستیم بکنیم؟
این موضوع دو طرفه است. ما به آژانس اطمینان نداریم و تردیدی نیز درباره جهت گیری آژانس نداریم. در مسیر تجربه تاریخی خود، بی طرفی آژانس را مشاهده نکردیم. آژانس کاملا جانبدارانه عمل کرده. می توانست از روز اول با چشمان باز بی طرفی خود را ثابت کند، ولی کار را متاسفانه پیچیده کرد و به بحران رساند. آژانس در فرآیند زمان، گزارشی داد تا ایرانی را که می خواستند عراقیزه کنند، به این وضعیت رسید. از لحاظ فنی، این موضوع پیچیدگیهای زیادی دارد و باید سیاستمداران، حقوقدانان و مذاکره کنندگان مکانیزمی را طراحی کنند تا قدرت جانبدارانه آژانس را در تایید مسایل فنی خنثی کند.
این مکانیزم تاکنون در مذاکرات پیش بینی شده؟
بحثها به صورت جدی در وین در حال پیگیری است و موضوع آژانس نیز در کنار این بحثها در حال دنبال است. این که چگونه مکانیزمی را طراحی کنند تا جلوی اقتدارات استصوابی آژانس را بگیرند نیز بخشی از مذاکرات است.
آنها در حال بسیج رسانهای هستند تا اگر توافق نامه امضا نشد، ایران را مقصر نشان دهند و اگر توافق شد، در شیپور پیروزی بدمند. ما باید چه کنیم؟
سه نکته بسیار مهم است. اولا مسایل هستهای با مباحث سیاسی و دسته بندیهای سیاسی و جناحی نباید قاطی شود. مسایل سیاسی از نوع مذاکرات هستهای ریشه در امنیت ملی ما دارد. مقام معظم رهبری بسیار خوب این خطوط را مشخص کرده اند و از عزیزان به گونه دفاع کردند که در تاریخ سیاسی ایران کم نظیر بوده. دوم اهالی رسانه باید در مواجهه با خارجیها یکصدا باشند. اگر یکصدا باشیم، چیزی تفاوت نمی کند. طبیعی است رسانههای استکباری سه خط را دنبال می کنند: اولا این که بگویند ایران را مهار کردیم، دوم میگویند تضمینهای جدی را از ایران گرفتیم و سوم هر زمان بخواهیم میتوانیم دندانهای تیز انقلابیون را کند کنیم. آنها دنبال این هستند ایران را در مسیر زمان مستحیل و له کنند. لذا این چند نکته مهم را داریم، رسانه ها باید در راستای قدرت و قوت در پی مقام معظم رهبری گام بردارند و از تیم مذاکره کننده و رئیس جمهور و تیم هسته ای دفاع کنند. خبر دارم جناب آقای دکتر روحانی در دولت گفته اند ما باید تمام سعی خود را کنیم تا ساختار اعتماد سازی بین ایران و تمام جهان به وجود بیاید تا مسئله را حل کنیم. ولی اگر آنها بخواهند بیش از قانون و پروتکل الحاقی تقاضای بیشتری کنند، هرگز قبول نمی کنیم. ترسی هم نداریم بگوییم مقام معظم رهبری گفته بودند ما به آنها اعتماد نداریم و ما نیز این را تجربه کردیم.
بحث محدودیتهای هستهای که پذیرفتیم چه شد؟
در تمام موارد هستهای، محدودیتهای خاصی وجود دارد. باید با مردم با صداقت صحبت کرد. در تاریخ معاصر توانستیم تحت زعامت رهبر معظم انقلاب، به احقاق حقوق خود برسیم. در کنار این نیز، محدودیتهایی را آقایان پذیرفتند که این همان نرمش قهرمانانه است. دنیای امروز دنیای دادن و ستادن است.
اصل این محدودیتها چیست؟
این که از حق داشتن انرژی هستهای کوتاه نیامدیم بسیار مهم است. کسی که روزی برگهای تاریخ را ورق خواهند زد، میبینند با چه قدرتی و صدای بلندی مذاکره کنندگان ما دفاع کردند. اینها چیزی را از عدم به وجود رساندند و ابتکار عمل را دوستان ما دنبال کردند. از رئیس جمهور، وزیر خارجه و معاونان ایشان، با استراتژی مسایل را دنبال کردند. اگر خطوط قرمز نبود، این دستاوردهای امروز را نداشتیم. مهمترین پیام «فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ» است، یعنی استقامتی که شده، این دستاوردها را به دست آورده. ما با رقبا و دشمنان جدی در منطقه و جهان روبرو هستیم. رسانه های منطقه از اسراییل بدتر دارند عمل می کنند. اعراب، اسراییلی ها و گروه های مخالف ما در اروپا و آمریکا که از ایران اسلامی دل خوشی ندارند، تمام تلاش خود را می کنند در این ماجرا ایران موفق نشود. از منافقان، اعراب، صهیونیستها دارند تلاش می کنند. این را بدانیم در کجا واقع شدیم و با چه ابعادی داریم میجنگیم، بسیار مهم است.