خطرناک‌ترین موضوعی در این طرح، تلاش برای تغییر وجهه فلسطینی‌ها و مقاومت از یک جنبش آزادی بخش ملی به یک گروه تروریستی تکفیری است، گروهی که عملیات‌های انتحاری در شهرهای سوریه و عراق و دیگر شهرها را انجام می‌دهد تا قداست آرمان فلسطین را از بین ببرد.

چگونه می‌توان با هجمه تروریستی - صهیونیستی مقابله کرد؟/ لشکری به وسعت یک دنیا برای مقابله با مقاومت/آماده انتشار
گروه بین‌الملل مشرق - توطئه‌های صورت گرفته بر ضد امت اسلام از سوی دشمنان با هدف ناکارآمد کردن خیزش اسلامی و غرق کردن آن در رویکردهای واپس گرایانه انجام شود. در رابطه با مجموعه این توطئه‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

ماهیت هدف قرار دادن محور مقاومت  
1-    دولت آمریکا به دنبال تسلط مجدد بر منطقه است و می‌خواهد توطئه‌های استراتژیک خود را در زمینه خاورمیانه جدید " که طرحی چندان جدید هم نیست، اجرا کند. غرب این رویکرد را از مبارزه با پروژه‌های محمدعلی در مصر آغاز کرده و تا سرزمین شام امتداد داد. آمریکا در این راستا رژیم صهیونیستی را در منطقه قرار داد تا بین مصری‌ها و سرزمین شام حائل قرار داده و آنها را به پایگاه نظامی اجرا کننده توطئه‌های کنگره کامبل بنرمان و معاهده بالفور تبدیل کند. این رویکرد برای مبارزه با پروژه وحدت طلبانه ای بود که جمال عبدالناصر بین مصر و سوریه ایجاد کرده بود.

اما این رویکرد با جدا شدن این دو در نتیجه جنگ پنجم ژوئن 1967 و سرخوردگی در نتیجه جنگ اکتبر 1973 و عقب‌نشینی انور سادات و امضای معاهده کمپ دیوید با رژیم صهیونیستی که در پی آن معاهدات وادی عربه و اوسلو نیز امضا رسید، به بن بست رسید. در این مرحله تصمیم‌سازی سیاسی رژیم‌های عربی به صورت رسمی خود را به دولت آمریکا مرتبط ساخت، تا جایی که این رویکرد پیامدهای منفی در آرمان فلسطین ایجاد کرده و آن را از برنامه کاری اصلی خود منحرف کرد.

رژیم‌های عربی دیگر آرمان آزادسازی فلسطین به عنوان یک هدف را نادیده می‌گرفتند و در این راستا تجاوزهای مکرر رژیم صهیونیستی در لبنان و حمله آمریکا به عراق ادامه پیدا کرد.

این فضای متخاصم با آرمان‌های عربی باعث ایجاد رویکرد مقاومت به عنوان گزینه‌ای برای بازگرداندن برنامه کاری کشورهای اسلامی به سمت قضیه فلسطین شد، مقاومتی که آزادسازی اراضی از اشغال صهیونیست‌ها را هدف خود قرار داده و مدخل طبیعی درگیری های وحدت بخش عربی را با خون خود پذیرفت و تأکید کرد که وحدت و مقاومت تنها راه طبیعی استحکام وحدت ملی و بهترین گزینه برای اتحاد عربی است. این موضوع باعث شد تا ائتلاف آمریکایی صهیونیستی و ابزارهای آن جنگ فراگیری را با دو دشمن اساسی یعنی عربیت و مقاومت آغاز کنند.

چگونه می‌توان با هجمه تروریستی - صهیونیستی مقابله کرد؟/ لشکری به وسعت یک دنیا برای مقابله با مقاومت

2-    هم‌زمان با اشغال عراق، آمریکا دچار این توهم شد که سقوط بغداد می‌تواند عرب‌ها و نیروهای مقاومت را بترساند، به همین علت کالین پاول وزیر خارجه آمریکا به دمشق سفر کرد، وی تصور می‌کرد که می‌تواند شرایط و دیکته‌های خود را بعد از اینکه ارتش آمریکا در مرزهای سوریه قرار گرفت، به دولت دمشق تحمیل کند. اما بشار اسد تمامی این دیکته‌ها را رد کرد و این موضوع باعث شد سوریه به دشمن اساسی آمریکا و مانع بزرگی در مسیر اجرای پروژه‌های آمریکایی صهیونیستی در منطقه تبدیل شود. مدتی بعد جنگ ژولای 2006 ( 33 روزه) آغاز شد.

متجاوزان تصور می‌کردند که در این جنگ با از بین بردن مقاومت می‌توانند مقدمات از بین ‌بردن سوریه را فراهم کنند، به همین علت بود که کاندولیزا رایس وزیر خارجه اسبق آمریکا گفت که درد زایمان تولد خاورمیانه جدید آغاز شده است
. اما نتایج این حمله نیز معکوس بود و پیروزی بزرگی را برای مقاومت به دست آورد. همین صحنه در سال 2008 در مورد مقاومت غزه تکرار شد تا به دنیا ثابت کند که مراحل جدیدی در صفحات قهرمانی رژیم‌های مقاومت عربی ایجاد شده است.

3-    در این فضا بود که آمریکایی‌ها به ضرورت تلاش برای کنترل متغیرات منطقه و بازخوانی وقایع جدید بعد از شکست در افغانستان و عراق پی بردند و متوجه شدند که باید تعامل جدی با قدرت‌های جدیدی که حضور خود را در عرصه به اثبات رسانده‌اند ازجمله انقلاب اسلامی ایران و سوریه و مقاومت، از خود نشان دهند. طرح جدید آمریکایی‌ها در این راستا با نام طرح بیکر – همیلتون معروف شد. اما گروهی دیگر ترجیح دادند بر اساس طرح ارائه شده از سوی رجب طیب اردوغان رئیس‌جمهور ترکیه در زمینه ضرورت تعامل با "اصول‌گرایان اسلامی " رفتار نمایند، گروه‌هایی که قدرت سازماندهی خوبی داشته و می‌توانند از طریق تجدیدنظر در ابزارها بدون تغییر مضمون جنگ با محور مقاومت، تحولاتی را رقم بزنند.

چگونه می‌توان با هجمه تروریستی - صهیونیستی مقابله کرد؟/ لشکری به وسعت یک دنیا برای مقابله با مقاومت

به این ترتیب معامله بین دولت آمریکا و جماعت اخوان المسلمین صورت گرفت که بر اساس آن وتوی آمریکا برای ممنوعیت رسیدن این گروه به حاکمیت برداشته شد و در مقابل روند سازش بر اساس مفهوم صهیونیستی و عادی سازی روابط با این رژیم و حمایت از منافع غربی در منطقه تسریع شد. این رویکرد باعث ناکام گذاشتن جنبش مردمی شد که به دنبال ایجاد تغییر و مقابله با ظلم و استبداد و تأمین اقتصاد و کرامت و دموکراسی برای خود بود. 

نتیجه این شد که گروه‌های اسلام‌گرا در تونس و مصر به حاکمیت رسیدند، اما حاکمیت آنها زمان طولانی دوام نیاورد. لیبی همچنان غرق در تجزیه است و یمن مورد تعرض خارجی قرار گرفته. جنگ جهانی برای از بین بردن نقش منطقه‌ای عراق و سوریه آغاز شد و گروه‌های تکفیری از تمامی نقاط دنیا به این منطقه آمدند تا در سوریه و عراق مستقر شده و "دولت خلافت" را در آن بر پا کنند و به کشتار و ویرانی و شکنجه و آواره کردن مردم و منطقه بپردازند. آنها در رفتارهای خود ارزش‌ها و مبانی دین حنیف اسلام را نادیده گرفته و به ابزار اجرای پروژه آمریکایی صهیونیستی تبدیل شدند. 

به این ترتیب هجمه صهیونیستی در منطقه با حملات تروریستی تکفیری کامل شد و هر دوی این رویکردها از حمایت واپس گرایان عربی و ترکیه برخوردار شدند. مشخص است که درگیری کنونی بین پروژه آمریکایی –صهیونیستی - تروریستی - تکفیری و محور مقاومت منطقه‌ای به پشتیبانی انقلاب اسلامی ایران و همبستگی دولت‌های عضو بریکس و روسیه و چین و سایر آزاد مردان جهانی است.  

راهکارهای عبور از بحران منطقه‌ای
با ذکر این مسائل، این سؤال مطرح می‌شود که چگونه می‌توان از مصیبت این پروژه عبور کرد، آنهم در شرایطی که این توطئه از ابعاد محلی و عربی و منطقه‌ای فراتر رفته و به توطئه بین‌المللی تبدیل شده که نتایج و پیامدهای آن ایجاد رژیم بین‌المللی جدید و پایه‌گذاری موازنه قدرت کاملاً متفاوت است و تحولات میدانی را به دنبال خواهد آورد. اتفاقاتی که امروز در عرصه عربی به ویژه در سوریه و عراق و فلسطین و یمن انجام می شود و به احتمال فراوان به عرصه‌های دیگر از جمله مصر نیز کشیده می‌شود، مسئولیت جریان‌های عربی و مقاوم و متحدان آنها را دوچندان می‌کند، آنهم در شرایطی که تمامی پوشش‌ها کنار رفته و ائتلاف تنگاتنگ وهابیت و تروریسم تکفیری علنی شده و آرمان فلسطین کنار گذاشته شده است.

ائتلافی که خطرات موهوم را در راستای خدمت به پروژه آمریکایی صهیونیستی بزرگ‌نمایی می‌کنند و حق ملت‌ها در مورد مقاومت و مبارزه مسلحانه در برابر تجاوز و سلطه بیگانگان را رد کرده و رویکردهای مقاومت را تروریسم می‌خواند.
این‌ جریان معیارهای دوگانه‌ای در راستای خدمت به اشغالگری و تجاوز تروریستی تکفیری در منطقه انتخاب کرده و مدعی می‌شود که مقاومت و حامیان آنها خطر اصلی برای منطقه هستند.  

چگونه می‌توان با هجمه تروریستی - صهیونیستی مقابله کرد؟/ لشکری به وسعت یک دنیا برای مقابله با مقاومترویکردهای تقابل با توطئه های غربی
اهتمام اساسی پروژه آمریکایی صهیونیستی ، از بین بردن عربیت و ریشه‌کن ‌کردن مقاومت و بازگرداندن به جاهلیت عقب مانده است، این چیزی است که آنها با تمرکز بر فسیل‌های طایفه‌گرایی و نژادپرستی مذهبی جهت توجیه موجودیت صهیونیست ها از آن استفاده کردند.

همان طور که اشغالگران صهیونیستی از سوی دولت آمریکا و غرب حمایت می‌شوند، رویکرد متجاوز تروریستی تکفیری وهابی و القاعده در شاخه‌های متنوع آن نیز از سوی دولت آمریکا تشکیل شده و مورد حمایت رژیم‌های مرتجع عربی و ترکیه قرار دارند، این گروه‌ها در یک پروژه واحد با هم متحد شده و به دنبال تجزیه بیشتر منطقه و ادامه کشتار و شکنجه و انجام انواع توحش و تخریب و ایجاد رعب و وحشت در منطقه هستند.
تکفیری‌ها جریان‌های غیر همفکر خود را رد می‌کنند و به دنبال تشکیل خلافتی هستند که در شاخه‌های متعدد و ایالت‌های متنوع خود پوششی برای روند تجزیه و تقسیم کشورهای منطقه بوده و به عنوان نمود عملی ائتلاف بین اشغالگران صهیونیستی و هجمه تروریستی تکفیری القاعده می‌توان از آن یاد کرد.

این موضوعی است که مورد قبول رسمی رژیم‌های عربی به سرکردگی عربستان سعودی و حمایت دولت آمریکا قرار گرفته است. این بدان معنا است که محور مقاومت عربی نیازمند پروژه کامل برای مقابله با رویکردهای آمریکایی صهیونیستی است، پروژه‌ای که باید مبتنی بر بندهای زیر باشد.

1-    ابعاد نظامی عامل مهمی در درگیری‌های با محوریت جنگ جهانی بر ضد سوریه است که لازمه آن جذب مزدوران و تجهیز آنها با پیشرفته‌ترین سلاح‌ها و قرار دادن تمامی امکانات لجستیک در اختیار این مزدوران و تعیین اتاق‌های عملیات در ترکیه و اردن و لبنان و عراق و سرزمین‌های اشغالی برای آنها با نظارت افسران سرویس‌های جاسوسی آمریکا و اروپا و برخی دولت‌های حاشیه خلیج فارس است که مرزهای خود را به روی عناصر مسلح و تسلیحات آنها باز کرده‌اند. مقابله با این رویکرد مستلزم همکاری بین گروه‌های مختلف محور مقاومت و متحدان آن جهت ایجاد مقدمات پایداری به عنوان عامل اساسی تحقق پیروزی است. البته در این راستا مقاومت نظامی کافی نیست و این رویکرد باید با انواع مختلف شامل مقاومت سیاسی و فکری و فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی تقویت شود. 

2-    ازآنجاکه پروژه آمریکایی صهیونیستی بر اهمیت تعددگرایی در منطقه برای ایجاد تفرقه و شکاف در آن از طریق هویت‌های فردی و تلاش برای تجزیه آنها و تضعیف هویت جمعی تأکید دارد، بنابراین درگیری کنونی می‌طلبد که بر اهمیت وحدت در این مرحله در محور مقاومت تأکید شود، آنهم در شرایطی که دنیا به دنبال تشکیل فراکسیون‌های بزرگ و تمرکز بر روی طرح‌ها و پروژه‌ها بر اساس منافع همگانی است. در اینجا اهمیت منافع مشترک و فواید آن خود را نشان می‌دهد، البته به شرطی که وحدت ملی مقدمه‌ای برای ایجاد فرهنگ کاری مشترک و گرد آمدن حول پروژه سیاسی باشد که از تجربه‌های گذشته استفاده کرده و شکاف‌ها را پوشانده و مرحله‌ای جدید را ایجاد کند.

3-    دولت آمریکا در تقابل با محور عربی مقاومت از مرحله استفاده از قدرت سخت‌افزاری متکی به جنگ به مرحله قدرت نرم‌افزاری شامل حمله از داخل روی‌ آورده است، این رویکرد بر اساس تقویت تناقض‌های داخلی در درون جسم امت اسلامی است، البته سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن سعی کرده منطقه را وارد درگیری‌های مسلحانه کرده و هویت اساسی امت عربی بر اساس خواستگاه‌های سه‌گانه آزادی و عدالت اجتماعی و مقاومت را به حاشیه براند.

چگونه می‌توان با هجمه تروریستی - صهیونیستی مقابله کرد؟/ لشکری به وسعت یک دنیا برای مقابله با مقاومت

تقابل با این رویکرد نیازمند پروژه‌ای نهضتی از سوی مقاومت عربی در برابر معضلاتی است که مانع از روند خیزش عربی می‌شود. بنابراین تمدن عربی در ابعاد مدنی و دموکراتیک چارچوبی جامع برای تحقق تقابل پیروزمندانه از طریق تشکیل فراکسیونی تاریخی مبتنی بر قدرت مردمی است و باعث جهش همت مردم و به فعلیت درآوردن پتانسیل‌های آنها و هدایت آن در مسیر صحیح می‌شود. این روند غرق شدن در تناقضات حاشیه ای را از منطقه دور می‌کند.

4-    عربیت به شکل متمدنانه خود تنها یک زمان و فرهنگ است و یک طایفه گرایی نژادپرستانه یا سیاست متشنج در قبال قومیت‌های دیگر نیست. موفقیت پروژه نهضت عربی نیازمند گفتمان جدیدی از تعامل مبتنی بر احترام به حقوق قومیت‌های دیگر حاضر در منطقه عربی و به رسمیت شناختن فرهنگ‌های متنوع آن در چارچوب وحدت مطلوب است که باعث می‌شود آمیختگی اجتماعی مورد نیاز برای هویت فراگیر شکل گیرد. احترام به حقوق دینی اقلیت‌ها در چارچوب وحدت اراضی و ملی و مؤسساتی کشورها و اجازه به آنها برای انجام مراسم دینی خود با آزادی کامل علاوه بر ادامه هم‌گرایی و تکامل ارتباط با دولت‌های منطقه و همسایه از جمله رویکردهای دیگر است که باید مدنظر گرفته شود.

5-    اشغالگری صهیونیستی و تروریسم تکفیری دو نمونه از حملات موجود بر ضد منطقه است که موقعیت استراتژیک آن را هدف قرار داده، آن هم در منطقه‌ای که حلقه اتصال بین ملت‌ها و نژادهای مختلف است و از ثروت‌های فراوانی برخوردار است. نکته عجیب این که قدرت‌هایی که منطقه را هدف قرار می‌دهند،‌تنها به استعمار و غارت ثروت‌های آن بسنده نمی‌کنند، بلکه به دنبال از بین بردن هویت منطقه و تخریب آن و حذف تمدن و فرهنگ آن هستند. آنها حتی پا را از این هم فراتر گذاشته و به دنبال ریشه‌کن کردن ملت‌ها و جایگزینی ملت‌های دیگر هستند. آنها اما در تضمین در تضمین ادامه هجمه خود بر ضد محور مقاومت منطقه شکست خوردند و مهاجمان از آن اخراج شدند. در این رابطه باید دو رویکرد هجومی مذکور مورد بررسی قرار گیرد:

-    هجمه صهیونیستی حمایت شده از سوی غرب که در استعمار شهرک‌سازی نمود پیدا می‌کند، به دنبال ایجاد پایگاه نظامی پیشرفته‌ای در منطقه است که ابزار جنگ‌های فرنگی صلیبی بر ضد آن باشد.
صهیونیست‌ها به عمد ملت فلسطین را از اراضی خود ریشه‌کن می‌کنند، آنها این روش را ادامه می‌دهند تا بتوانند به تشکیل دولت یهودی دست پیدا کنند. صهیونیست‌ها همزمان تلاش‌های خود را برای از بین بردن فرهنگ و تمدن عربی و اسلامی و عدم به رسمیت شناختن موجودیت آن ادامه می‌دهند.

-    هجمه تروریستی تکفیری امروز با جذب عناصر مبارز قفقازی و چچنی و تاجیکی و افغانی و دیگر نژادها به منطقه و استقرار آنها در سوریه و عراق دنبال می‌شود. این گروه‌های مهاجم اقدام به وحشیگری و قتل و کشتار و تکفیر دیگران می‌کنند تا هویت خود را تخریب کرده و به دین اسلام توهین کنند و همزیستی آن با شرایط کنونی را مردود بدانند. تحولاتی که امروز در مناطق تحت سلطه گروه‌های تروریستی تکفیری روی می‌دهد، نمونه زنده ای از این رویکرد است.

چگونه می‌توان با هجمه تروریستی - صهیونیستی مقابله کرد؟/ لشکری به وسعت یک دنیا برای مقابله با مقاومت

1-    اتفاقات اراضی اشغالی از سوی اشغالگران صهیونیستی و تروریسم تکفیری در کشورهای مختلف منطقه رویکرد شست‌وشوی مغزی کاملی را نشان می‌دهد که بر ضد کسانی که در این شهرها باقی مانده اند اعمال شده است ، به گونه‌ای که سنت‌ها و ارزش‌های جدید تحت فشار و تهدید به قتل و تکفیر به آنها تحمیل شده و قوانین سختی در مورد لباس و حجاب و جزیه بر ضد شهروندان اعمال می‌شود، آنها مجبور هستند به مذهبی گرایش پیدا کنند که دولت خلافت به آنها تحمیل می‌کنند، دینی که انجام هر جنایتی بر ضد مخالفان را توجیه کرده و تکفیر آنها را جایز شمرده و سخت‌ترین مجازات‌ها را برای آنها که حتی تا قتل نیز پیش می‌رود به دنبال خواهد داشت.

این بدان معنا است که اتفاقی که می‌افتد در چارچوب پروژه کامل بین اعضای دولت یهودی با دولت خلافت است که ابعاد سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و دینی متعددی دارد. این روند نیازمند مقابله فراگیر در ابعاد نظامی هم‌زمان با پروژه خیزش فراگیر در میان ملت‌های منطقه است که تمامی ابعاد مورد نیاز برای پیروزی در این درگیری‌ها را با خود داشته باشد.  

آنها در همین راستا مدارس آموزشی مدرن را به رویکرد مدارس دینی قدیمی بازگردانده و دستگاه قضایی را به دادگاه‌های شرعی سنتی تغییر دادند، ‌نظارت بر بازگشت بازارها به رویکرد رژیم محاسباتی گذشته بازگشت و لباس زنان و مردان به شکل لباس زنان و مردان افغانی متحد تبدیل شد و برای کسانی که لباس‌هایی متفاوت بپوشند، مجازات‌هایی تعیین شده است.

2-    در سایه تحولات موسوم به "بهار عربی " منطقه به کانون جنگ‌های دینی و مذهبی پیچیده تبدیل شده و دیگر کسی از آزادی و دموکراسی و فلسطین و توسعه و دفاع از استقلال و رها شدن از وابستگی سخنی نمی‌گوید.
بهار عربی به این ترتیب کارآیی خود را برای طراحی کنندگان خود نشان داد و دولت و خلافتی روی کارآمد تا درگیری‌ها برای شایسته‌ترین فرد جهت رسیدن به پادشاهی آن از منظر مشروعیت تاریخی و دینی آغاز شود.

این یک برنامه عملیاتی بود که کنفرانس‌های غربی در زمینه بازی با ملت‌ها و فرهنگ‌ها و ادیان مختلف بر اجرای آن توافق کرده بودند. تشکیل خاورمیانه جدید آغاز عملیاتی از ایجاد ارتباط و ادغام بین تفکر صهیونیستی و تروریسم تکفیری به سرکردگی صهیونیست‌ها بود که به دنبال تجزیه جهان عرب به کشورها و امارت‌های کوچک برآمد تا دولتی یهودی و قوی باقی بماند و فرصت تحقق آرمان‌های خود در تسلط بر منطقه را به دست آورد.

خطرناک‌ترین موضوعی که در این طرح وجود دارد تلاشی است که برای تغییر وجهه فلسطینی‌ها و مقاومت از یک جنبش آزادی بخش ملی به یک گروه تروریستی تکفیری انجام شد، گروهی که عملیات‌های انتحاری در شهرهای سوریه و عراق و دیگر شهرها را انجام می‌دهد تا قداست آرمان فلسطین را از بین ببرد و رویکرد مقاومت را از شهادت‌طلبان فلسطینی جدا کنند.
خطر اصلی در این نکته است، به‌ ویژه اگر این موضوع را به تلاش بی‌سابقه برای تخریب دولت سوریه و موقعیت و جایگاه و کارکرد آن در قبال این آرمان اضافه کنیم.

چگونه می‌توان با هجمه تروریستی - صهیونیستی مقابله کرد؟/ لشکری به وسعت یک دنیا برای مقابله با مقاومت

3-    برنامه کلی پیروزی مقاومت در ابعاد نظامی و غیرنظامی و تقابل با پروژه‌های خارجی در ابعاد سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و تربیتی و فکری و دینی می‌طلبد که مجموعه‌ای از اقدامات در راستای تکامل یکدیگر به کار گرفته شوند. امت اسلام باید نسبت به ماهیت اشغالگری صهیونیستی و هجمه تروریستی تکفیری هوشیار شده و آن دو را یک خطر واحد از سوی دولت آمریکا قلمداد کنند، خطری که تمامی لوازم ادامه آن بر اساس توطئه دقیق طراحی و فراهم شده و در اشکال مختلف به اجرا گذاشته می‌شود.

اگر کشورهای عربی در تقابل با متجاوزان صهیونیستی از نوعی اجماع لفظی برخوردارند، اما در مقابل تروریسم تکفیری این اجماع -حتی در سخن - وجود ندارد، این بدان معنا است که مقابله با این رویکرد سخت‌تر و پیچیده‌تر خواهد بود و نیازمند بررسی ریشه‌ای ‌تر است تا تمامی عواملی که منجر به بروز این پدیده شده و هم‌گرایی برخی جریان‌ها با آن را به دنبال داشته ، ریشه یابی شود و راهکارهای عملیاتی برای از بین بردن آنها تدارک دیده شود.


البته در این راستا باید بین متدینین و متعصبین و معتدل‌ها و افراط‌گرایان تفاوت قایل شد و مؤمنان به محبت و تسامح دعوت شده و تعصب را کنار گذاشته و شعله‌ور کردن فتنه‌های مذهبی را رد کنند و بر مشترکات با دیگر مسلمانان جهت تسهیل در روند وحدت مسلمین تأکید کنند. اگر هر کس در جامعه ما نقاط منفی 1400 سال گذشته را با خود داشته باشد و تسلیم غرایز خود شود ، اوضاع به بستری مناسب برای تروریسم تکفیری تبدیل می‌شود. بنابراین طرح فرهنگ سازی و بیدار کردن امت اسلام باید بر این نکته متمرکز شود که بین بسترهای مردمی و طبیعی حامی ارزش‌ها و مبانی اسلامی و بسترهای سیاسی و دگرگون مبتنی بر منافع افراد خاص تفاوت قایل شد.

این موضوع نشان می‌دهد که ورود به درگیری‌های فکری برای تقابل با دیدگاه تروریستی و استعمار و تکفیری در شاخه‌های متنوع آن اهمیت زیادی دارد، در این راستا باید نقش غرب و صهیونیست‌ها در ایجاد این دیدگاه نیز لحاظ شود. این ، مأموریت جریان معتدل دینی و نیروهای مبارز جهادی است که به آزادسازی سرزمین‌های اشغالی و مبارزه با سلطه‌طلبی و رد درگیری‌های فرقه‌ای و مذهبی اعتقاد دارند، علاوه بر اینها جریان‌ها و مؤسسات جامعه مدنی و گروه‌های دموکراتیک جوامع اسلامی نیز در این زمینه صاحب نقش هستند.  

برداشت روشن  و عقلانی از اسلام
در این راستا باید برداشتی معاصر و عقلانی و روشنگر از تاریخ اسلام ارائه شود که در برابر برداشت تاریک تکفیری‌ها در رد دیگران و مخالفت در تعامل با آنها قرار گیرد. این در حالی است که فرهنگ روشنی‌بخش با ابراز تنوع فرهنگی و تلاش برای تحقق تعدد تریبون‌ها و تعمیق گفت‌وگو بین ساختارهای جامعه شکل می‌گیرد.

ما باید اذعان کنیم که فرهنگ ما در مرحله بحرانی به سر می‌برد، سوال‌های عصر نهضت همچنان آن را محاصره کرده و اشکالات زیادی بر آن وارد کرده است. درگیری‌ها بین سنت و تجدد همچنان ادامه دارد، دو راهی بازگشت به سلف صالح یا آشتی با زمان همچنان وجود دارد. علاوه بر اینکه عصر جهانی سازی، جهان اسلام را در تقابل چالش در مورد انتخاب گزینه‌های متعدد بین زمان گذشته و زمان جدید گرفتار کرده و آزادی انتخاب را بر آن تنگ کرده است.

رویکرد عربی همچنان اسیر دیدگاه مبتنی بر تناقض و تضاد است، دوراهی‌ها شامل قدیم و جدید ، اصالت و تجدد، من یا دیگران، شرق و غرب چیزهایی هستند که همچنان گفتمان این ملت را در اردوگاه های متفاوت قرار می‌دهد. رویکرد عربی همچنین به سمت رد مفاهیم مسلم و پذیرش افکار و رویکردهای مبهم گرایش دارد. یکی از این موضوعات بحث امت عربی یا امت اسلام است. این در حالی است که اسلام نمی‌تواند عربیت را کنار بزند و عربیت نمی‌تواند رویکردهای ملی‌گرایانه که از خصوصیات جوامع با بافت متعدد فرهنگی و زبانی است، نادیده بگیرد. عقل عربی باید از این دوگانگی ها آزاد شده و رویکرد سهل‌انگارانه را در پیش بگیرد تا واقعیت را مشاهده کند و با گذشته و حال آشتی کرده و به دنبال رسیدن به آینده باشد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 5
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • عباس مطهری نیا زنجان ۰۹:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۵
    0 0
    ایالات متحده آمریکا و دیگر کشورهای غربی ، چون کشور اسرائیل زاییده و پرورده ی خود آنها است، هر شخص یا کشوری که با اسرائیل مخالفت و دشمنی کند را دشمن خود و تروریست تلقی می کنند اما خلاف این مسئله صادق نیست. بهتر است که مسؤولین کشور عزیزم ایران سعی کنند در طول 10 یا 20 سال آینده با برنامه ریزی دقیق ، موجبات توسعه و تقویت بنیان های علمی ، صنعتی و تکنولوژیکی کشور را فراهم آورده و پس از آن نقطه نظرات خود را به غربی ها دیکته کنند.
  • ۱۹:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۵
    1 0
    تا زمانی که به یک قدرت رسانه ای قوی تبدیل نشویم نمیتوانیم اثر گزاری مطلوب رو داشته باشیم
  • ۱۹:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۵
    0 0
    مرگ بر صهیونیست
  • ۱۹:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۵
    0 0
    آمریکایی ها شکست انقلاب اسلامی رو مگر به خواب ببینند
  • دانشجو ۱۹:۱۹ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۵
    0 0
    تنها راه پیروزی بر توطئه های آمریکا و صهیونیسم جهانی اتحاد بین آحاد مردمه هر چقدر تو این زمینه کار کنیم کمه . مردم منطقه تو این چند سال دارن جریانات مختلف رو میبینن و میشناسن تفاوت نتیجه راهی که مرسی رفت و راهی که اسد داره میره رو دیدن وباید درس بگیرند

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس