به گزارش مشرق، با قدرتگیری داعش در عراق، موج نوینی از استقلالطلبی مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق آغاز شد. او با صراحت تمام اظهار داشت که عراق جدید دیگر نظم سابق را نخواهد داشت. نخست وزیر این اقلیم نیز بر ضرورت استقلال کردها تاکید کرد. در این میان و در حالی که برخی از دولتها از جمله ایران، مخالفت خود با تجزیه عراق را با صراحت بیان کردند، رژیم صهیونیستی حمایت سرسختانهای از استقلال کردها به عمل آورد. نتانیاهو و مقامات ارشد این رژیم شخصا در این خصوص موضع گرفته و خاطر نشان کردند که کردها شایستگی داشتن یک کشور مستقل را دارند. طی روزهای اخیر نیز، تحولاتی در مناطق کردنشین رخ داده که دارای اهمیت است. از یک سو کردهای سوریه، منطقه تل ابیض در شمال سوریه و در استان رقه را از داعش پس گرفته و از سوی دیگر کردهای ترکیه نیز برای اولین بار توانستند در قالب یک حزب وارد پارلمان این کشور شوند. با توجه به اهمیت مساله قوم کرد در منطقه، در نوشتار حاضر درصدد بررسی کم و کیف حضور کردها در منطقه و مهمتر از همه به بررسی چرایی حمایت رژیم صهیونیستی از استقلال کردستان میپردازیم. در راستای این هدف، ما به 4 سوال زیر پاسخ خواهیم داد.
1- در حال حاضر، وضعیت کردها در سه کشور سوریه، ترکیه و عراق به چه صورت است؟
در این بخش، برای پاسخ به این سوال وضعیت اقلیت کرد را به طور مجزا در سه کشور سوریه، ترکیه و عراق بررسی مینماییم.
کردها بزرگترین گروه اقلیت نژادی در سوریه هستند و 18 درصد از جمعیت سوریه را تشکیل میدهند. نواحی کردنشین در شمال و شمال شرقی سوریه است که بخشی از استان های حسکه، رقه و حلب را در بر میگیرد. در حال حاضر ارتش سوریه مناطق کردنشین را تخلیه کرده وکنترل کردستان سوریه در دست نیروهای کرد میباشد. گفته میشود کردهای سوریه نیز همانند کردهای عراق، منطقهای در شمال این کشور تحت عنوان «کردستان غربی»( Rojava) ایجاد کرده و سه شهر رأس العین، قامیشلی و الاروبیه را کنترل میکنند. حزب «وحدت دموکراتیک کرد»(PYD) به رهبری صالح مسلم هم، ارگان رسمی آنهاست(1). با این حال کردهای سوریه خودشان را بخشی از دولت سوریه میدانند و حمایت اندکی از استقلال و خودمختاری خود دارند. آنها تمایل دارند که با چهارچوب خودمختاری دموکراتیک و تمرکززدایی سیاسی همانند فدرالیسم، بخشی از دولت سوریه باشند(2).
اقلیم کردستان عراق، منطقه خودمختار در شمال عراق به مرکزیت استان اربیل و به ریاست مسعود بارزانی است. علاوه بر این، بخشی از ساکنان استانهای کرکوک، صلاحالدین، نینوا و دیاله که تحت کنترل دولت مرکزی بغداد است، کردتبار هستند. در پی هجوم نیروهای داعش به عراق، مبارزان کرد عراق که «پیشمرگه» خوانده می شوند وارد استانهای کرکوک، نینوا و دیاله در شمال عراق شدند و از این مناطق در برابر نیروهای داعش دفاع میکنند. این نیروها اکنون خواستار گسترش مناطق خودمختار کردنشین در عراق هستند(3). مسعود بارزانی رهبر منطقه کردستان عراق قویاً اشاره کرد که برای کسب استقلال رسمی از باقی عراق تلاش خواهد کرد. او در مصاحبهای گفت: «معلوم است که عراق دارد از هم میپاشد. وقت آن است که مردم کردستان آینده خود را تعیین کنند. تعیین سرنوشت ملت کرد نزدیک است بویژه آنکه ما در جامعه بین المللی از مقبولیت برخورداریم»(4).
اما در مورد ترکیه باید خاطر نشان کرد که نیمی از کردهای جهان در ترکیه ساکن میباشند. کردها حدود 20 تا 25 درصد از جمعیت ترکیه را تشکیل میدهند. حدود دوسوم کردهای ترکیه در جنوب شرقی و شرق ترکیه (موسوم به کردستان ترکیه) سکونت دارند. «مسئله کرد»، دردناکترین و بغرنجترین مسئلهای است که دولتمردان ترک از زمان تأسیس جمهوری ترکیه با آن روبرو بودهاند. ترکیه مدرن هرگز مفهوم اقلیت کردی را در کنار حقوق اقلیتها نپذیرفت. این مسأله و ناآرامیهای صورت گرفته از جانب پ.ک.ک، تهدیدات امنیتی متعددی را متوجه ترکیه ساخته است. مساله کردهای ترکیه همچنان لاینحل باقی مانده است. ترکیه از یک سو تحت فشار اروپا ناگزیر است حقوق کردها را به رسمیت بشناسد و از سوی دیگر، شاهد سیل مطالبات کردها از داخل میباشد. بدین ترتیب «مساله کردی» یکی از مهمترین مشکلات این دولت در روابط خارجیاش میباشد(5). در انتخابات اخیر پارلمان ترکیه نیز، حزب دموکراتیک خلقها (حزب مدافع کردهای ترکیه) با کسب حدود 13 درصد آرا رسما وارد پارلمان ترکیه شد. کردها تحت لوای یک حزب، استراتژی موفقی در پیش گرفتند و اکنون 79 کرسی پارلمان را در اختیار دارند. با نتیجه خوبی که حزب دموکراتیک خلق ها کسب کرد، صلاح الدین دمیرتاش رهبر حزب دموکراتیک خلقها گفت: «این نتیجه، یک پیروزی برای مردم کرد است»(6).
2) سناریوی شکلگیری کردستان بزرگ در چارچوب نقشه خاورمیانه جدید، چگونه است؟
تشکیل کردستان بزرگ در چهارچوب نقشه خاورمیانه بزرگ، در واقع بخشی از سیاست های تجاوزکارانه و زیاده خواهانه غرب و در رأس آن امریکا و همپیمان منطقه ای آن از جمله رژیم صهیونیستی است. مقامات امریکا و رژیم صهیونیستی، حمایت صریح از تشکیل کردستان بزرگ در عراق و سوریه دارند تا از این طریق به بی ثباتی، تجزیه طلبی و اختلافات قومی در منطقه دامن بزنند و موجب نارضایتی در کشورهای منطقه از جمله ایران، سوریه، عراق و ترکیه شوند. با سناریو تشکیل کردستان بزرگ، غرب و متحدان مزدور منطقهای آن، ضمن پذیرش ناتوانی نیروهای شورشی در براندازی دولت سوریه و عراق و بدست گرفتن کنترل کشور، میخواهند با تجزیه عراق و سوریه دست کم به تضعیف نقش منطقهای این کشورها و محور مقاومت در منطقه مبادرت ورزند.
با این سناریو، نظام سلطه معتقد است که تحولات قومی کردها در عراق تاثیر غیرقابل انکاری از لحاظ سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نیز در حوزه رسانهای و ارتباطات در کشورهای منطقه از جمله ایران خواهد داشت و این موضوع بر تجدید ملیگرایی قومی کردها و تقویت هویت و فرهنگ کردی در منطقه خواهد شد(7) .
3) بررسی اجمالی تاریخ روابط رژیم صهیونیستی و کردها
اقدامات رژیم صهیونیستی در مناطق کردنشین و ارتباط با کردهای عراق از سال 1964 با انتخاب «مییر امیت» به ریاست موساد به طور جدی شروع شد. او برای مقابله با اعراب یک استراتژی طراحی نمود که هدف آن افزایش عملیات تهاجمی علیه هدفهای عربی بود. بدین منظور رژیم صهیونیستی سعی نمود با ملا مصطفی بارزانی، رهبر کردها ارتباط برقرار کند و کردها را به شورش و مبارزه علیه حکومت عراق تحریک نماید. روابط ملامصطفی بارزانی با رژیم صهیونیستی نقطه عطف روابط نزدیکتر و پیوسته کردها و یهودیها شد. پس از آن با توافقات انجام شده میان کردها و رژیم صهیونیستی، موساد اقدام به آموزش افسران پیشمرگ کرد در اوت 1965 نمود. در همان سال هیأتی از رژیم صهیونیستی از طریق شاه ایران به کردستان عراق سفر کرد و با ملامصطفی بارزانی دیدار کرد. این هیأت به درخواست کردها امکانات بیمارستانی و تجهیزات پزشکی در اختیار کردها قرار دادند. در سال 1967 رژیم صهیونیستی تعداد زیادی از سلاحهای ساخت شوروی را که از ارتشهای عربی بدست آورده بود برای کردها فرستاد(8).
با کودتای صدام در عراق در سال 1979، روابط کردها با رژیم صهیونیستی به صفر رسید. پس از فروپاشی رژیم بعث و ایجاد منطقه خودمختار کرد در شمال عراق، رژیم صهیونیستی روابط خود را با کردها از سر گرفت. از آن پس، سرویسهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی به طور گسترده در شمال عراق حضور یافته و به اقدام به تسلیح اکراد و آموزش نظامی آنها نمودند. در این میان، موساد آموزش 75 هزار کماندوی کرد موسوم به پیشمرگان را بر عهده گرفتند.
در سال 2003، بر اساس طرح موسوم به طرح B، نیروهای اطلاعاتی و نظامی رژیم صهیونیستی در کردستان مشغول فعالیت شدند و تعدادی از ماموران موساد نیز با پوشش بازرگان در کردستان عراق به انجام فعالیتهایی پرداختند(9). جمعآوری اطلاعات، برگزاری ملاقاتهای مستمر و هماهنگی با رهبران کرد از جمله موارد طرح B در کردستان عراق بوده است(10). رژیم صهیونیستی همچنین به بهانه پیشینه حضور یهودیان در شمال عراق و بازگرداندن 90 هزار یهودی ساکن این رژیم، اقدام به خرید املاک و زمین در این منطقه نمود(11). در سال2004، رسانههای رژیم صهیونیستی درباره ملاقاتهای مقامات این رژیم و رهبران سیاسی کرد مسعود بارزانی و جلال طالبانی گزارش دادند و نخست وزیر رژیم صهیونیستی آریل شارون هم به طور عمومی روابط خوب با کردهای عراق را تایید کرد. در نتیجه همکاری رژیم صهیونیستی با کردهای عراق، اول از همه در زمینه امنیتی و بعد در حوزه اطلاعاتی فعالانه توسعه پیدا کرد(12).
4) منافع راهبردی رژیم صهیونیستی از شکلگیری کردستان مستقل چیست؟
رژیم صهیونیستی به طور قطع و مداوم از استقلال اقلیم کردستان حمایت کرده است. در این بخش به منافع چندگانه این رژیم در جهت حمایت از استقلال کردستان میپردازیم.
ناامن کردن عقبه کشورهای مخالف رژیم صهیونیستی: اولین هدف راهبردی رژیم صهیونیستی در حمایت از استقلال کردها است. رژیم صهیونیستی به منظور حفظ امنیت خود و تضعیف قدرتهای منطقهای، ایجاد واگرایی سیاسی و امنیتی در کشورهای منطقه را در رأس برنامههای راهبردی خود قرار داده است. ایجاد اختلافات فرقهای و قومی ضمن آنکه باعث افزایش قدرت چانهزنی رژیم صهیونیستی در منطقه میشود میتواند اهرم فشاری علیه کشورهایی باشد که دشمن این رژیم محسوب میشوند(13). کردها در امتداد مرزهای ترکیه، ایران، سوریه و عراق قرار دارند. خودمختاری و استقلال کردها در شمال عراق میتواند ترکیه، ایران و سوریه را با بحران جدی مواجه سازد و تمامیت ارضی این کشورها را مورد تهدید قرار دهد(14).
ممانعت از تشکیل یک دولت قدرتمند و یکپارچه از نظر سیاسی و نظامی در عراق: دومین هدف راهبردی رژیم صهیونیستی است. تحقق این هدف، باعث کاهش تهدید علیه رژیم صهیونیستی و به هم خوردن موازنه قدرت در منطقه به نفع آن میشود. از نظر رژیم صهیونیستی، برای تحقق این هدف باید از تجزیه عراق و استقلال کردها حمایت کرد(15).
کنترل جریانهای فکری در منطقه: سومین هدف راهبردی رژیم صهیونیستی در جهت حمایت از استقلال کردهاست. وجود گروههای شیعی و سنی در عراق و قدرت یافتن تشیع و گفتمان مقاومت در منطقه، باعث توجه رژیم صهیونیستی به جریانات فکری این منطقه و تلاش برای کنترل و هدایت آنها شده است. اهداف رژیم صهیونیستی از این طرح، ایجاد تنش میان گروههای اسلامی و ایجاد جبههبندی در میان آنها با محوریت گروههای میانهرو و بنیادگرا است تا بدین وسیله تفکرات و جریانهای جهان اسلام را از سمتگیریهای ضدصهیونیستی به منازعات و درگیریهای درونی در جهان اسلام هدایت نماید.
کنترل و نظارت اطلاعاتی بر کشورهای منطقه: چهارمین هدف راهبردی رژیم صهیونیستی است. موقعیت استراتژیک منطقه کردستان به دلیل همسایگی با ایران، سوریه و ترکیه این امکان را در اختیار موساد قرار داده است که با حضور در این منطقه و ایجاد پایگاههای اطلاعاتی و امنیتی در شمال عراق، فعالیتهای این کشورها را کنترل نماید. بسیاری از نخبگان نظامی رژیم صهیونیستی در پوشش بازرگان و کارمندان شرکتهای خصوصی این رژیم در شمال عراق حضور داشته و به شدت فعالیت میکنند(16).
کسب مشروعیت: یکی دیگر از اهداف رژیم صهیونیستی برای حمایت از استقلال کردستان است. با در نظر داشتن شکست در برقراری ارتباط با کشورهای منطقه، این رژیم تمایل زیادی به نزدیکی و ارتباط با ملتهای بدون دولت و تشویق آنها برای کسب استقلال دارد. زیرا این گروه ها هم میتوانند متحدان مناسبی برای رژیم صهیونیستی باشند. رژیم صهیونیستی با حمایت از استقلال کردها، سعی میکند تا اندازهای به حل بحران مشروعیت خویش کمک کرده و مشکل انزوای سیاسی خود را در منطقه بتدریج مرتفع نماید(17). صهیونیستها که دچار بحران عمق راهبردی بوده و پایگاه ارتباطاتی رسمی و سازمان یافتهای با جهان اسلام ندارند، به شکل گیری کردستان مستقل با دیده مثبت مینگرند(18).
عامل نفت: هدف راهبردی دیگری برای رژیم صهیونیستی است. از آنجا که بخش عمدهای از ذخایر نفتی عراق در مناطق شمالی آن و بویژه در شهرهای کردنشین کرکوک و سلیمانیه است با ارتباط و حضور این رژیم رژیم در اقلیم خودمختار کردستان عراق، نفت مورد نیاز این رژیم تامین میشود(19).
محدودیت منابع آب در رژیم صهیونیستی: یکی دیگر از عوامل توجه این رژیم به استقلال کردستان عراق را تشکیل میدهد. وجود ذخایر آب و سرچشمههای آب شیرین در شمال عراق باعث شده است که انتقال آب شیرین شمال عراق از طریق اردن به رژیم صهیونیستی، جزو اهداف راهبردی آن قرار گیرد.
بازار سرمایه گذاری: نیز از منافع راهبردی دیگر رژیم صهیونیستی در کردستان عراق است. مناطق کردنشین شمال عراق، فاقد زیرساختهای صنعتی، حمل و نقل و ارتباطات هستند. در صورت استقلال این مناطق، زمینه برای حضور شرکتهای تجاری و اقتصادی رژیم صهیونیستی بیش از پیش فراهم میشود تا در زمینه پروژههای مختلف صنعتی و کشاورزی در منطقه کردستان فعالیت کنند(20).
نتیجهگیری
در مقاله حاضر، ضمن بررسی کم و کیف حضور کردها در کشورهای عراق، سوریه وترکیه و نیز با تشریح تاریخ روابط سیاسی، امنیتی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی با اقلیم کردستان، به صورت مفید و مختصر به تحلیل منافع راهبردی رژیم صهیونیستی جهت حمایت از استقلال کردستان عراق پرداختیم. رژیم صهیونیستی بدلیل آنکه با بحران عمق راهبردی در منطقه روبروست با حمایت از استقلال کردها، سعی دارد این بحران را برطرف کند و به همین جهت در این مسیر، سیاستها و اهداف راهبردی چندگانهای را دنبال میکند. نکته مهم دیگر این است که آرمان کردها برای استقلال و تشکیل دولت کرد برای رژیم صهیونیستی اهمیت چندانی ندارد. این رژیم صرفاً به این موضوع نگاه ابزاری داشته و آن را در چارچوب منافع راهبردی خود، تعریف میکند.
----------------------------------------
منابع:
1) «کردستان سوریه نیز خودگردان شد»، پایگاه خبری تحلیلی انتخاب، (6/6/1391).
http://www.entekhab.ir/fa/news/74484/
2) Eric Gentz and others, (December 2013), "Borders, People and the Kurdish Political Situation in Syria”, Richardson Institute
3)” Kurdish Troops Seize Iraq’s Kirkuk”, (Jul 2014) http://www.nbcnews.com/storyline/iraq-turmoil/kurdish-troops-seize-iraqs-kirkuk-bai-hassan-oilfields-n153481
4) « مسعود بارزانی: من کرد هستم و عراق را به رسمیت نمیشناسم»، خبرگزاری خبرآنلاین، (2/4/1394)
http://www.khabaronline.ir/detail/429236/World/717
5) نقدی نژاد، حسن، (1390)، "نبرد بیپایان؛ مبارزه ترکیه با کردها"، معاونت پژوهشهای سیاست خارجی مرکز تحقیقات استراتژیک
6) «انتخابات ترکیه؛ حزب دموکراتیک خلقها وارد پارلمان شد»، یورو نیوز، (17/3/1394)
http://persian.euronews.com/2015/06/05/live-turkish-parliamentary-election/
7) Z. Pishgahifard and B. Nasrolahizadeh, (November 2011), "Formation of the Kurdish Regional Government in Iraq and its Influences on the Iran Kurdish Regions”,
http://uijs.ui.ac.ir/gep/browse.php?a_code=A-10-81-4&slc_lang=en&sid=1
8) خسروی، علیرضا، (1387)،"افزایش حضور رژیم صهیونیستی در عراق: استراتژی گسترش و نفوذ"، فصلنامه راهبرد، سال 16، ش 48، ص 164
9)اخوان کاظمی، مسعود و پروانه عزیری، (1390)،"کردستان عراق: هارتلند اسرائیل"، فصلنامه راهبرد، سال بیستم، شماره 60
10) Salman Rafi Sheikh, (2014), Creation of Kurdistan and Israeli Geo-Politics
http://journal-neo.org/2014/09/06/creation-of-kurdistan-and-israeli-geo-politics/
11) خسروی، علیرضا، (1387)،"افزایش حضور رژیم صهیونیستی در عراق: استراتژی گسترش و نفوذ"، فصلنامه راهبرد، سال 16، ش 48، ص 155
12) Sergey Minasian, ( 2007), "THE ISRAELI-KURDISH RELATIONS”, 21-st CENTURY, № 1
13) معین الدینی، جواد، (1385)، "ژئوپلیتیک خاورمیانه و امنیت خلیج فارس"، مجله اطلاعات سیاسی و اقتصادی، شماره 225
14) Robins, Philip, (1993), "The Overlord State:Turkish Policy and The Kurdish Issue”, International Affairs, Vol. 69, No 4.
15) Yaakov, Amador, (2003) , "Israel Strategy after Iraq War”, Jerusalem Issue Briefe.
16) رضوی، سلمان، (1387)، "فرصتهای سیاسی عراق جدید برای رژیم صهیونیستی"، تهران، پژوهشکده مرکز تحقیقات استراتژیک، ص 121 - 123
17) Abdi, See Jacob, (2003), "Israel,s Quest for Recognition and Acceptance in Asia", in Garrison State Diplomacy, London, Frank Cass.
18) سید جواد صالحی، (1/5/1393)، "پیامد استقلال کردستان عراق"، پایگاه خبری تحلیلی فرجام
http://www.farjamnews.com/%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88/item/10323
19) اخوان کاظمی، مسعود و پروانه عزیری، (1390)،"کردستان عراق: هارتلند ژئوپلیتیکی اسرائیل"، فصلنامه راهبرد، سال بیستم، شماره 60
20) رضوی، سلمان، (1387)، "فرصت های سیاسی عراق جدید برای رژیم صهیونیستی"، تهران، پژوهشکده مرکز تحقیقات استراتژیک، ص
سیدسعید صادقی/ کارشناس مسائل منطقه
منبع: تبیین