گروه فرهنگی مشرق - سال 1389 به دلیل نارضایتی مراجع بزرگوار تقلید از نمایش چهرۀ قمر بنیهاشم، سازمان صداوسیما مجبور شد تا با حذف صحنههای مربوطه در مجموعه نمایشی مختارنامه، بخشهایی زیبا و تأثیرگذار از این سریال پرمخاطب و پرهزینه را از مخاطبان محروم کند. البته قرار بر این بود که چهره بازیگر نقش حضرت عباس(س) با تدوین مجدد نمایش داده نشود؛
لیکن داوود میرباقری کارگردان آن مجموعه، این تصمیم را نپذیرفت و با اقدامی که نشان از آزردگی وی داشت، بیشتر صحنههای مرتبط را بهکلی حذف نمود، هرچند که عنوان شده بود گروه سازنده برای ساخت این سریال با برخی از مراجع تقلید صحبت نموده، با هماهنگیِ ایشان اقدام به تولید کردهاند. به عنوان مثال تهیهکننده این مجموعه، محمود فلاح، در یک مصاحبه گفت: "در خرداد سال 81 نگارش فیلمنامه سریال توابین که به مختارنامه تغییر نام داده با نظارت حجتالاسلام رسول جعفریان آغاز میشود...
قبل از نگارش فیلمنامه مختارنامه، پنج ماه کار تحقیقاتی و مطالعاتی صورت میگیرد و حتی به مرحوم دکتر جعفر شهیدی نیز مراجعه شده و با وی مشورتهایی میشود. در مرحله بعد، گروه سازنده به شهر قم سفر کرده و ضمن دیدار با علما و مراجعی همچون آیتالله مکارم شیرازی تأیید و موافقت آنها را برای ساخت سریال میگیرند..." (روزنامه جامجم)
بار دیگر قصه تکرار شد و این بار همین اتفاق عیناً برای فیلم سینمایی "رستاخیز" ساخته احمدرضا درویش روی داد. در بهمن 92 که این فیلم پرخرج سینمایی در جشنوارۀ فجر رونمایی شد، افراد مختلف نظراتی ابراز کردند و حتی سخنانی نیز از عدم اکران فیلم به گوش رسید. به این ترتیب خواسته گروه سازنده برای اکران فیلمشان در ایام منتهی به محرم سال گذشته عملاً به تعویق افتاد.
البته این نکته را باید خاطرنشان کنم که انتقادات و اعتراضهایی که به فیلم رستاخیز شد از دو موضوع نشأت میگرفت. مورد اول مشابه سریال مختارنامه، معترض نمایش چهره اولیاءالله بهویژه حضرت عباس(س) میشد در صورتی که برخی دیگر به ایرادات و نقصهای تاریخی موجود در فیلم معترض بودند و اعتقاد داشتند که این فیلم موضوعاتی را مطرح نموده که ی اتخیلی هستند و یا سند تاریخی ضعیفی دارند. همین عوامل زمینهساز شد تا این فیلم تاریخی ـ دینی، رنگ اکران به خود نبیند و با تأخیری یک ساله در عید فطر امسال نیز اکرانی پرحاشیه و به اصطلاح جنجالی داشته باشد که نهایتاً در روزهای اخیر، خبرها از توقف نمایش این فیلم بهمنظور رایزنیهای بیشتر حکایت دارند.
تعمد یا تغافل؛ مسئله این است
چرا این اتفاق تکرار شد؟ چرا سازندگان مختارنامه از تجربههای بهدستآمده درس نگرفتند؟ چرا پروژههای عظیمی که هر کدام چندین میلیارد تومان هزینه میبرد و سالها زمان صرف تهیه آنها میشود، یک پیشگیری ساده را رعایت نمیکنند؟ آیا برای سازندگان این دو مجموعه عظیم نمایشی که چندین سال، صرف پژوهشهای تاریخی میکنند، سخت و گران میآمد تا موضوع نمایش چهره برخی از اولیاء خدا را ( صریح و مستقیم و نه با عباراتی مانند صحنه سازی و تشبه و ...)با مراجع تقلید درمیان گذارند؟ مگر چند مرجع تقلید در کشور وجود دارد که سازندگان مذکور از این کار سرباز زدهاند؟ سازندگان میتوانستند با مراجعه به مراجع بزرگوار دینی، این موضوعات را در میان بگذارند و خواستههای خود را عرضه کنند.
قاعدتاً آن بزرگواران نیز که تنها هدفشان خدمت به دین، پیامبر اکرم(ص) و اهلبیت مکرم اوست پذیرای سخنانشان میشوند و متقابلاً احکام مأخوذ از دین را بیان کنند. در نتیجه با شنیدن نظرات یکدیگر، بهترین و مناسبترین تصمیم اتخاذ میگردید و این همه حاشیه و جنجال و اتلاف هزینه رخ نمیداد.
باید دقت کرد که ساخت فیلم در چنین موضوعات مهم دینی، با برپایی یک خیمۀ عزاداری متفاوت است. کسی به شکل عزاداری خاص شما حساسیت نشان نمیدهد. اما کار فیلمساز در این خصوص مانند آن است که او بخواهد شیوۀ خاص عزاداری مخصوص خود را به عنوان یک شیوۀ الگو به دیگران توصیه کند. و از اینجا است که حساسیتها شکل میگیرد.
*مهدی محسنی