به گزارش مشرق، پایگاه خبری مارکت واچ آمریکا در تحلیلی به قلم دیوید ویدنر، موضوع کاهش قیمت طلا را مورد بررسی قرار داد و پیش بینی کرد که افزایش احتمالی قیمت طلا در آینده، به اندازه گذشته نخواهد بود.
طلا نوعی پول آنالوگ (قابل قیاس) است. دولت ها طلا نگهداری می کنند. بانک برای امنیت و اطمینان، طلا نگهداری می کند. طلا در میان فلزات گرانبها، از همه ارزشمندتر است. سرمایه گذاران نیز وقتی بازارها و اقتصادها سقوط می کنند و ارزش پول کاهش می یابد، برای ایمنی و حفظ ارزش دارایی خود طلا نگهداری می کنند.
اما، طلا در مقایسه با رکورد قیمت خود در بحران مالی سال 2011، تقریبا 40 درصد کاهش پیدا کرده و قطعا روند بلندمدت به نفع افزایش قیمت طلا نیست.
طلا همیشه کالای مورد علاقه جمعیت حاشیه ای بوده که به دولت ها، بانک های مرکزی، سیاستمداران و سیستم مالی اطمینان ندارند. این جمعیت، خرید و فروش زیادی را موجب می شود و هیجان زیادی را بوجود می آورد. در حقیقت، حباب قیمت طلا را اینها بوجود می آورند، کسانی که روی یک کالا سرمایه گذاری نمی کنند، بلکه براساس یک سیستم حدس و گمان سرمایه گذاری می کنند.
بخش ناراحت کننده این است که طلا همیشه قماری بوده که درآمد آن کمتر از پولی است که وسط گذاشته می شود. تصور بر این است که طلا از ارزش دارایی در برابر تورم محافظت می کند، اما نمی کند. تصور بر این است که طلا ارزشش را از دست نمی دهد، اما می دهد و درست به همین دلایل است که تصور می شود، طلا، پول غایی است، اما نیست.
بری ریتولتز یک مدیر سرمایه گذاری می گوید: طلا هیچی نیست.
طلا به زحمت یک کالای مفید است. اگر طلا دارای انگیزه های حقیقی قابل توجهی بود، در سراسر جهان در خزانه ها نگهداری نمی شد اما ما آن را معامله می کنیم.
گلد باگ ها یا معامله گرانی که به امید سود بردن از افزایش یا کاهش قیمت در آینده، این فلز گرانبها را خرید و فروش می کنند، تاریخ را نادیده گرفته اند. در قرن گذشته، طلا در سقوط اقتصادی سال های 1915 تا 1920، 1941، 1947، 1951تا 1966، 1974 تا 1976، 1981، 1983 تا 1985، 1987 تا 2000 و 2008 ، دست کم در نیمی از موارد، حبابی شده و حباب آن ترکیده است.
در حقیقت در دوره های سقوط اقتصادی است که بازار دچار هیجان زیاد می شود. وگرنه، چه کسی است که بخواهد هنگامی که شاخص بازار سهام رو به رشد است یا قیمت مسکن در حال افزایش است، طلا بخرد؟
بازار کنونی طلا نیز از گذشته متفاوت نیست. سهام در بالاترین سطح خود نگهداری می شود. نرخ های بهره احتمالا قبل از پایان سال افزایش می یابند اما از سوی دیگر، طلا با کاهش تقاضا و کاهش قیمت روبرو است.
آنچه متفاوت است، این است که قیمت طلا تا کجا پایین می آید و تا کی این کاهش می تواند ادامه پیدا کند.
از آنجا که عدم اطمینان و ریسک در جهان ما اینک بیش همیشه است، طلا از رقابت بیشتری برخوردار است و پول های مجازی مانند بیتکوین (پول دیجیتالی که از طریق آن معاملات بدون نیاز به بانک مرکزی انجام می شوند)، با طلا رقابت می کنند.
بازار بیتکوین خود به عنوان جانشینی برای بازارهای پول و نیز به عنوان سپری در برابر تورم، مشتری جلب می کند.
ارزش بیتکوین، مانند طلا، براساس اعتماد خریدار تعیین می شود نه چیز دیگر.
اما این بدان معنی نیست که خرید و فروش طلا از بین می رود، بلکه رقابت بیشتری بوجود می آید و در نهایت، همه سود را به ایمنی ترجیح خواهند داد.
وقتی چرخه می چرخد، بار دیگر روز افزایش قیمت طلا فرا خواهد رسید. اما به دلیل ظهور جانشین ها، افزایش قیمت طلا دیگر چشمگیر نخواهد بود.
طلا نوعی پول آنالوگ (قابل قیاس) است. دولت ها طلا نگهداری می کنند. بانک برای امنیت و اطمینان، طلا نگهداری می کند. طلا در میان فلزات گرانبها، از همه ارزشمندتر است. سرمایه گذاران نیز وقتی بازارها و اقتصادها سقوط می کنند و ارزش پول کاهش می یابد، برای ایمنی و حفظ ارزش دارایی خود طلا نگهداری می کنند.
اما، طلا در مقایسه با رکورد قیمت خود در بحران مالی سال 2011، تقریبا 40 درصد کاهش پیدا کرده و قطعا روند بلندمدت به نفع افزایش قیمت طلا نیست.
طلا همیشه کالای مورد علاقه جمعیت حاشیه ای بوده که به دولت ها، بانک های مرکزی، سیاستمداران و سیستم مالی اطمینان ندارند. این جمعیت، خرید و فروش زیادی را موجب می شود و هیجان زیادی را بوجود می آورد. در حقیقت، حباب قیمت طلا را اینها بوجود می آورند، کسانی که روی یک کالا سرمایه گذاری نمی کنند، بلکه براساس یک سیستم حدس و گمان سرمایه گذاری می کنند.
بخش ناراحت کننده این است که طلا همیشه قماری بوده که درآمد آن کمتر از پولی است که وسط گذاشته می شود. تصور بر این است که طلا از ارزش دارایی در برابر تورم محافظت می کند، اما نمی کند. تصور بر این است که طلا ارزشش را از دست نمی دهد، اما می دهد و درست به همین دلایل است که تصور می شود، طلا، پول غایی است، اما نیست.
بری ریتولتز یک مدیر سرمایه گذاری می گوید: طلا هیچی نیست.
طلا به زحمت یک کالای مفید است. اگر طلا دارای انگیزه های حقیقی قابل توجهی بود، در سراسر جهان در خزانه ها نگهداری نمی شد اما ما آن را معامله می کنیم.
گلد باگ ها یا معامله گرانی که به امید سود بردن از افزایش یا کاهش قیمت در آینده، این فلز گرانبها را خرید و فروش می کنند، تاریخ را نادیده گرفته اند. در قرن گذشته، طلا در سقوط اقتصادی سال های 1915 تا 1920، 1941، 1947، 1951تا 1966، 1974 تا 1976، 1981، 1983 تا 1985، 1987 تا 2000 و 2008 ، دست کم در نیمی از موارد، حبابی شده و حباب آن ترکیده است.
در حقیقت در دوره های سقوط اقتصادی است که بازار دچار هیجان زیاد می شود. وگرنه، چه کسی است که بخواهد هنگامی که شاخص بازار سهام رو به رشد است یا قیمت مسکن در حال افزایش است، طلا بخرد؟
بازار کنونی طلا نیز از گذشته متفاوت نیست. سهام در بالاترین سطح خود نگهداری می شود. نرخ های بهره احتمالا قبل از پایان سال افزایش می یابند اما از سوی دیگر، طلا با کاهش تقاضا و کاهش قیمت روبرو است.
آنچه متفاوت است، این است که قیمت طلا تا کجا پایین می آید و تا کی این کاهش می تواند ادامه پیدا کند.
از آنجا که عدم اطمینان و ریسک در جهان ما اینک بیش همیشه است، طلا از رقابت بیشتری برخوردار است و پول های مجازی مانند بیتکوین (پول دیجیتالی که از طریق آن معاملات بدون نیاز به بانک مرکزی انجام می شوند)، با طلا رقابت می کنند.
بازار بیتکوین خود به عنوان جانشینی برای بازارهای پول و نیز به عنوان سپری در برابر تورم، مشتری جلب می کند.
ارزش بیتکوین، مانند طلا، براساس اعتماد خریدار تعیین می شود نه چیز دیگر.
اما این بدان معنی نیست که خرید و فروش طلا از بین می رود، بلکه رقابت بیشتری بوجود می آید و در نهایت، همه سود را به ایمنی ترجیح خواهند داد.
وقتی چرخه می چرخد، بار دیگر روز افزایش قیمت طلا فرا خواهد رسید. اما به دلیل ظهور جانشین ها، افزایش قیمت طلا دیگر چشمگیر نخواهد بود.