به گزارش مشرق، محمدتقی فهیم با نقد سریال «تنهایی لیلا» به کارگردانی محمدحسین لطیفی، گفت: واقعیت این است که این سریال حرف و حدیث تازهای برای گفتن ندارد. این قصهی کهنه بارها کار شده و رُفته شده است. به بحث دختر پولدار و پسر فقیر میپردازد و از دل فیلم فارسیهای قدیم میآید که به هر حال در آن ساختار سینمایی اپیدمی بود و در حال حاضر در سریال آقای لطیفی گل درشت و برجسته است؛ لذا از این بابت آقای لطیفی حرفی برای گفتن ندارد اما از منظر رویکردهای دینی و انطباق مسائل روز و مقولههای دینی کاری است که کمتر میشود به آن اشکال گرفت و تا حدودی میتوان از آن دفاع کرد. به دلیل اینکه عشق را به دامن آدمهای مذهبی آورده و از منظر حجب و حیا و پسر متدین امامزاده نشین، به عشق نگاه کرده است.
این منتقد با بیان اینکه در حال حاضر بیشتر فیلمها و سریالهای تلویزیون به سمت عشق و عاشقی سوق پیدا کردهاند، یادآور شد: به نظر میرسد، فیلمسازان چیزی برای عرض اندام ندارند، جز اینکه با عشق و عاشقی سرگرمسازی کنند. در این قصه، آقای لطیفی سعی کرده عشق و عاشقی را در یک فضای دینی و بومی دراماتیک کند و این بخش از آن فضاهای دلچسب را به لحاظ فضاسازی و محیط و لوکیشنها، امامزاده و حوض آب و دار و درخت و سنتها و خانواده میبیند که دلنشین است. اما واقعیت این است که از منظر سینمایی تکنیک سریال چیزی برای گفتن ندارد و به طور کلی موضوع خودش را کهنه نشان میدهد. اینکه برای نشان دادن عشق طبقاتی، متوسل به آمدن یک دختر از غرب به ایران میشود، تازگی ندارد و توسل به این هم نتوانسته قصه را سرپا نگه دارد و ما را درگیر کند. به ویژه اینکه اغراقآمیز بر مساله لیلا و گذشتهاش مکث میکند. دختر را آدمی میبیند که از یک دالان پرفسادی عبور کرده و انگار که همهگونه فساد بر سر راهش بوده است، در حالیکه اغراقهای این چنینی آدم را دلزده میکند.
وی در عین حال درباره نقاط مثبت سریال «تنهایی لیلا» یادآور شد: بحث تحول این دختر که در دامن دین متحول و از یک پسر گوشهنشین متأثر میشود، خود جای نقد دارد و در این مورد هم آقای لطیفی دچار اغراق شده است؛ اینکه یک پسر گوشهنشین و سر به زیر باشد، عزلتنشین بوده و دچار هیچ مشکل اخلاقی نباشد، مسأله را به سمت صوفیگرایی و اغراق برده است.
این منتقد سینما و تلویزیون یادآور شد: ما در رویکردهای دینی میتوانیم از کار دفاع کنیم. بحث نفس و شیطان و مسائلی که این روزها شاید جوانها کمتر به آن توجه کنند. اینها چیزهایی است که در سریال جای تأمل دارد اما به طور کلی برای سرگرم کردن چیزی برای گفتن ندارد.
فهیم با بیان اینکه در قصههای ما کشمکشهای عشقی خیلی دستمالی شده است، اظهار کرد: سریالسازها باید به سمت موضوعات عمیقتر و مسائل جدیتر بروند. باید به سمت اتفاقات مبتلابه مردم بروند. هر چند بحث خلأ معنوی امروزه مشکل بشر است، اما اینها اگر در یک چارچوب قدرتمند دراماتیک شکل نگیرند و صرفا یک برو و بیای دورهمی باشند، خیلی در مخاطب نهادینه نمیشوند. محلهای که در آن پر از پچ پچ و درگیریهای شخصی و فردی است و اصلا در برخی موارد معلوم نیست این آدمها چرا اینقدر در قصه وِل هستند و کار و کاسبیهایشان روی هواست. چیزهایی در سریال ریخته شده که همه کهنه هستند. جز همان بخش معنویت که برنامهسازان باید بتوانند از منظر دینی و اخلاقی و از دریچه فرهنگ امروزه آن که در جامعهی ما وجود دارد، به موضوعات بپردازند. این موضوعات حتما باید توأم با خلاقیتهای نویی باشند، شخصیتها، شخصیتهای باطراوت و تازه و قدرتمندی باشند، نه آدمهای رنجور و گوشهگیر و کسی که گوشهی عزلت گزیده است در غیر این صورت، از آن فرد انتظاری نمیرود که بتواند اتفاقاتی را رقم بزند. هر چند شخصیتهای منفی قصه هم خیلی دستمالی شدهاند.
فهیم در بخش دیگری از گفتوگوی خود درباره سریال «تعبیر وارونه یک رویا»، به کارگردانی فریدون جیرانی که این روزها از شبکه یک سیما به روی آنتن میرود، نیز گفت: اگر چه این سریال نسبت به کارهای قبلی فریدون جیرانی، کار قویتری نیست، اما در مجموع به دلیل موضوعی که دارد قابل دفاع است.
وی ادامه داد: آقای جیرانی به عنوان یک فرد ملودرامساز، به حیطه جاسوسی و امنیتی هم ورود کرده و در کارنامهاش تازگی دارد و خوب توانسته کار را جمع کند و از این مناسبات برآید و در قالب یک نمایش عرضه کند. او در این سریال بخشهایی که مرتبط با مسائل تشکیلاتی است و برخی رازهای مگویی که در این تشکیلات وجود دارد را خوب افشاء میکند. هشدارهای خوبی میدهد به کسانی که ممکن است در این دامها و ورطه خیانت به کشور بیفتند. این ویژگیها در سریال آقای جیرانی به خوبی دیده شده اند.
فهیم با اشاره به اینکه انتخاب بازیگران در سریال «تعبیر وارونه یک رویا» مناسب بوده است، گفت: طبعا در شرایط فعلی که میبینیم بحث مسائل هستهای مطرح است و به نوعی خطر حمله به کشور ما از این ناحیه هنوز هم وجود دارد، از این منظر سریال تازگی دارد و بحث روز است و اینها را نمیتوان دست کم گرفت.
او ادامه داد: به نظر میرسد که عناصر جذابیت در بین فیلمسازها فقط عشق است؛ عشقهای مثلثی، تو در تو و خیانت. به نظر میآید چیزی دیگری به ذهنشان نمیآید و ضعف فیلمسازان امروز ماست؛ البته درست است که صداوسیما دست فیلمسازان را باز گذاشته است و رقابت با سریالهای ترکیهای هم مطرح است، اما به نظر میآید سریالسازانی که فکر و اندیشهای دارند نباید تنها جذابیت را در رویکرد به مناسبات و روابط عشقی فیلم فارسیهای قدیم ببینند، بلکه باید به شکل دیگری درام را پیش ببرند و کشمکشهای دیگری ایجاد کنند.
فهیم همچنین مناسبات درون خانوادگی و پرداخت به آن را یکی از وجوه پررنگ قصه «تعبیر وارونه یک رویا» عنوان کرد و گفت: وجه عمده این قصه این است که به مناسبات خانوادگی و عشق مثلثی میپردازد که در برخی موارد خیلی پررنگ است و قبحشکنی کرده است. اگر در قصه «تعبیر وارونه یک رویا» بیشتر بر جنبههای جاسوسی، امنیتی، خیانت به کشور، مساله ملت و ملیت که فیالنفسه قابلیت جذابیتهای فراتر از مسائل عشقی دارد پرداخته میشد، کار جذابتر میشد. اما نمیدانم چرا عشق و خیانت دم دستیترین عنصر برای فیلمسازان شده است.
این منتقد «تعبیر وارونه یک رویا» را سریال قابل دفاعی دانست و گفت: این مجموعه به دلیل اینکه هوشمندانه به مسائل روز پرداخته، جای دفاع دارد. اما در نوع خود میتواند یک هشدار باشد که گرایش سریالهای تلویزیون به این نوع مسائل عشق و عاشقی، دلزدگی به وجود آورده است. حتی مردم طبقه متوسط جامعه ما خیلی موافق نیستند که عشق و عاشقی سریالهای ترکیهای داخل سریالهای ما منتقل شود؛ البته نمیتوان منکر بار عاطفی قصه شد. ولی اینکه بخواهند خودشان را با رقبای ترکیهای، کرهای و آمریکای لاتین خود به رقابت بیندازند و با عشقهای پررنگتری با آنها رقابت کنند، به نظر میآید، چاهی است که درآمدن از آن خیلی سخت است.
فهیم در پایان یادآور شد: سریال فریدون جیرانی میتواند آدم را کمی به فکر بیندازد و عشق به میهن و وطن را در منظر مردم احیاء کند که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
این منتقد با بیان اینکه در حال حاضر بیشتر فیلمها و سریالهای تلویزیون به سمت عشق و عاشقی سوق پیدا کردهاند، یادآور شد: به نظر میرسد، فیلمسازان چیزی برای عرض اندام ندارند، جز اینکه با عشق و عاشقی سرگرمسازی کنند. در این قصه، آقای لطیفی سعی کرده عشق و عاشقی را در یک فضای دینی و بومی دراماتیک کند و این بخش از آن فضاهای دلچسب را به لحاظ فضاسازی و محیط و لوکیشنها، امامزاده و حوض آب و دار و درخت و سنتها و خانواده میبیند که دلنشین است. اما واقعیت این است که از منظر سینمایی تکنیک سریال چیزی برای گفتن ندارد و به طور کلی موضوع خودش را کهنه نشان میدهد. اینکه برای نشان دادن عشق طبقاتی، متوسل به آمدن یک دختر از غرب به ایران میشود، تازگی ندارد و توسل به این هم نتوانسته قصه را سرپا نگه دارد و ما را درگیر کند. به ویژه اینکه اغراقآمیز بر مساله لیلا و گذشتهاش مکث میکند. دختر را آدمی میبیند که از یک دالان پرفسادی عبور کرده و انگار که همهگونه فساد بر سر راهش بوده است، در حالیکه اغراقهای این چنینی آدم را دلزده میکند.
وی در عین حال درباره نقاط مثبت سریال «تنهایی لیلا» یادآور شد: بحث تحول این دختر که در دامن دین متحول و از یک پسر گوشهنشین متأثر میشود، خود جای نقد دارد و در این مورد هم آقای لطیفی دچار اغراق شده است؛ اینکه یک پسر گوشهنشین و سر به زیر باشد، عزلتنشین بوده و دچار هیچ مشکل اخلاقی نباشد، مسأله را به سمت صوفیگرایی و اغراق برده است.
این منتقد سینما و تلویزیون یادآور شد: ما در رویکردهای دینی میتوانیم از کار دفاع کنیم. بحث نفس و شیطان و مسائلی که این روزها شاید جوانها کمتر به آن توجه کنند. اینها چیزهایی است که در سریال جای تأمل دارد اما به طور کلی برای سرگرم کردن چیزی برای گفتن ندارد.
فهیم با بیان اینکه در قصههای ما کشمکشهای عشقی خیلی دستمالی شده است، اظهار کرد: سریالسازها باید به سمت موضوعات عمیقتر و مسائل جدیتر بروند. باید به سمت اتفاقات مبتلابه مردم بروند. هر چند بحث خلأ معنوی امروزه مشکل بشر است، اما اینها اگر در یک چارچوب قدرتمند دراماتیک شکل نگیرند و صرفا یک برو و بیای دورهمی باشند، خیلی در مخاطب نهادینه نمیشوند. محلهای که در آن پر از پچ پچ و درگیریهای شخصی و فردی است و اصلا در برخی موارد معلوم نیست این آدمها چرا اینقدر در قصه وِل هستند و کار و کاسبیهایشان روی هواست. چیزهایی در سریال ریخته شده که همه کهنه هستند. جز همان بخش معنویت که برنامهسازان باید بتوانند از منظر دینی و اخلاقی و از دریچه فرهنگ امروزه آن که در جامعهی ما وجود دارد، به موضوعات بپردازند. این موضوعات حتما باید توأم با خلاقیتهای نویی باشند، شخصیتها، شخصیتهای باطراوت و تازه و قدرتمندی باشند، نه آدمهای رنجور و گوشهگیر و کسی که گوشهی عزلت گزیده است در غیر این صورت، از آن فرد انتظاری نمیرود که بتواند اتفاقاتی را رقم بزند. هر چند شخصیتهای منفی قصه هم خیلی دستمالی شدهاند.
فهیم در بخش دیگری از گفتوگوی خود درباره سریال «تعبیر وارونه یک رویا»، به کارگردانی فریدون جیرانی که این روزها از شبکه یک سیما به روی آنتن میرود، نیز گفت: اگر چه این سریال نسبت به کارهای قبلی فریدون جیرانی، کار قویتری نیست، اما در مجموع به دلیل موضوعی که دارد قابل دفاع است.
وی ادامه داد: آقای جیرانی به عنوان یک فرد ملودرامساز، به حیطه جاسوسی و امنیتی هم ورود کرده و در کارنامهاش تازگی دارد و خوب توانسته کار را جمع کند و از این مناسبات برآید و در قالب یک نمایش عرضه کند. او در این سریال بخشهایی که مرتبط با مسائل تشکیلاتی است و برخی رازهای مگویی که در این تشکیلات وجود دارد را خوب افشاء میکند. هشدارهای خوبی میدهد به کسانی که ممکن است در این دامها و ورطه خیانت به کشور بیفتند. این ویژگیها در سریال آقای جیرانی به خوبی دیده شده اند.
فهیم با اشاره به اینکه انتخاب بازیگران در سریال «تعبیر وارونه یک رویا» مناسب بوده است، گفت: طبعا در شرایط فعلی که میبینیم بحث مسائل هستهای مطرح است و به نوعی خطر حمله به کشور ما از این ناحیه هنوز هم وجود دارد، از این منظر سریال تازگی دارد و بحث روز است و اینها را نمیتوان دست کم گرفت.
او ادامه داد: به نظر میرسد که عناصر جذابیت در بین فیلمسازها فقط عشق است؛ عشقهای مثلثی، تو در تو و خیانت. به نظر میآید چیزی دیگری به ذهنشان نمیآید و ضعف فیلمسازان امروز ماست؛ البته درست است که صداوسیما دست فیلمسازان را باز گذاشته است و رقابت با سریالهای ترکیهای هم مطرح است، اما به نظر میآید سریالسازانی که فکر و اندیشهای دارند نباید تنها جذابیت را در رویکرد به مناسبات و روابط عشقی فیلم فارسیهای قدیم ببینند، بلکه باید به شکل دیگری درام را پیش ببرند و کشمکشهای دیگری ایجاد کنند.
فهیم همچنین مناسبات درون خانوادگی و پرداخت به آن را یکی از وجوه پررنگ قصه «تعبیر وارونه یک رویا» عنوان کرد و گفت: وجه عمده این قصه این است که به مناسبات خانوادگی و عشق مثلثی میپردازد که در برخی موارد خیلی پررنگ است و قبحشکنی کرده است. اگر در قصه «تعبیر وارونه یک رویا» بیشتر بر جنبههای جاسوسی، امنیتی، خیانت به کشور، مساله ملت و ملیت که فیالنفسه قابلیت جذابیتهای فراتر از مسائل عشقی دارد پرداخته میشد، کار جذابتر میشد. اما نمیدانم چرا عشق و خیانت دم دستیترین عنصر برای فیلمسازان شده است.
این منتقد «تعبیر وارونه یک رویا» را سریال قابل دفاعی دانست و گفت: این مجموعه به دلیل اینکه هوشمندانه به مسائل روز پرداخته، جای دفاع دارد. اما در نوع خود میتواند یک هشدار باشد که گرایش سریالهای تلویزیون به این نوع مسائل عشق و عاشقی، دلزدگی به وجود آورده است. حتی مردم طبقه متوسط جامعه ما خیلی موافق نیستند که عشق و عاشقی سریالهای ترکیهای داخل سریالهای ما منتقل شود؛ البته نمیتوان منکر بار عاطفی قصه شد. ولی اینکه بخواهند خودشان را با رقبای ترکیهای، کرهای و آمریکای لاتین خود به رقابت بیندازند و با عشقهای پررنگتری با آنها رقابت کنند، به نظر میآید، چاهی است که درآمدن از آن خیلی سخت است.
فهیم در پایان یادآور شد: سریال فریدون جیرانی میتواند آدم را کمی به فکر بیندازد و عشق به میهن و وطن را در منظر مردم احیاء کند که نمیتوان آن را نادیده گرفت.