گروه جهاد و مقاومت مشرق: یکی از فحش های عراقی ها این بود که معنی اش «کفش توی سرت» می شد. هرزمان که کفش بین اسرا تقسیم می شد، به پای بچه ها اندازه نمی شد.
بعضی مواقع به آدم های کوچک پابه کفش های خیلی بزرگ می رسید که آنها برای شوخی کفش را به جای کلاه روی سرشان می گذاشتند. در چنین موقعیتی کافی بود یک سرباز عراقی صحنه را می دید، آن وقت فکر می کرد که فحش عربی داده شده ومنظور اسیر فحش به عراقی هاست. آن وقت باید زمین وزمان را به هم می بافتی تا ثابت کنی آنها دچار کج فهمی شده اند و منظور ما آن نیست.
***
معمولاً کفش های کتانی و دمپایی که به اسرا می دادند، با وجود این که یک رویه هم توسط اسرا از پارچه اضافه می شد اما دوام نمی آورد، کتانی ها را باید دور می انداختیم اما کفه ی دمپایی ها جمع آوری شده و رویه ی محکمی برای آن ساخته می شد.
اسرای با سلیقه از الیاف پارچه های لباس، مخصوصاً الیاف زیر پوش پاره شده نخ درست می کردند و نخ ها را باسلیقه به هم بافته و رویه ی گیوه درست می کردند که بسیار محکم بود وقتی رویه ی دمپایی پاره می شد که عمر بسیار طولانی داشت.
گاهی یک رویه ی محکم چندین کفه دمپایی را ساییده وخود سالم می ماند. البته نوعی کفش پارچه ای یا روفرشی نیز از پتوهای پاره شده درست می شد که محکم تر از کفش های کتانی بود! آن قدر زیبا بود که گاهی عراقی ها تقاضا می کردند که از آن کفش ها بپوشند. طراح این کار جالب شخصی به نام حسن محمدی اهل بندر انزلی بود که قبلا نیز طرح های دیگری مانند طرح فلاسک وکلمن رابا مقوا وپتوهای کهنه داده واجرا کرده بود که چای رااز صبح تا شب گرم نگه می داشت.
*سایت جامع آزادگان
معمولاً کفش های کتانی و دمپایی که به اسرا می دادند، با وجود این که یک رویه هم توسط اسراء از پارچه اضافه می شد اما دوام نمی آورد، کتانی ها را باید دور می انداختیم اما کفه ی دمپایی ها جمع آوری شده و رویه ی محکمی برای آن ساخته می شد.