14 رباعی جدید او در این رابطه که به شرح ذیل است:
1
افتاده جهان به ورطه عریانی
در ورطه ابتذال و سرگردانی
تو مرکز خوابهای شیطان هستی
ای خواهر خوب من! خودت میدانی
2
دنیا به تتن تتن تتن افتاده
یعنی به سراشیبی تن افتاده
در کوچه ابتذال دنیا شیطان
با وسوسه در کمین زن افتاده
3
شیطان ز تبسم وضو میترسد
از سورۀ عشق، ذکر «هو» میترسد
شهوت نَسَب است و تاجر عریانی
از عصمت شرقی تو، او میترسد
4
دنیاست و ابتذال تن تن تن تن
عریان شدن از نجابت پیراهن
اما تو فرشته غیرتی، میدانی
تنپوش تو عفت است و عصمت، ای زن!
5
چادر نه ، تجلی «خدا - پیوندی»ست
تنپوش وقار و عزت و فرمندیست
شکرانه عصمت و زکات حسن است
از بندگی خدا، رضایتمندی ست
6
چادر نه، حریری از بهشت است، آری
آیینه نور و سوره بیداری
فصلی ز فروغ آفتاب زهراست
این چادر روشنی که بر سر داری
7
زهرا نسبی، زنی زلال و روشن
فارغ ز کرشمه تن وپیراهن
با آینه و فرشته نسبت داری
تنپوش سپید نور داری بر تن
8
تو قلب زمین و قبله دلهایی
همزاد فرشتهای، خدا سیمایی
تنپوش سپید نور را بر تن کن
ای گوهر عشق! در صدف زیبایی
9
در عشق، تو اقتدا به زهرا کردی
صد پنجره نور، بر جهان وا کردی
آرامش و رستگاری دنیا را
در خیمه چادرت مهیا کردی
10
تو همسر آدمی، مبر از یادت
تو مادر عالمی، مبر از یادت
معصومۀ پاک و زهره زهرایی
تو روح مُکرمی، مبر از یادت
11
فارغ شو ز عشوههای تن تن تن تن
از نور بپوش؛ جامه و پیراهن
از مرز تنانگی گذر کن با عشق
آداب فرشتگی بیاموز، ای زن!
12
یک قصه عاشقانه زیبایی
طاووس هزار جلوهای، حوّایی
تقدیر تو مادریست ای زن! آری
تو قلب زمین و قبله دلهایی
13
با مهر، به فصل سبز انسان برگرد
از فصل هبوط، فصل عصیان برگرد
سهم تو فرشتگیست، با بسم الله
از فصل هوس - لرزه شیطان برگرد
14
عشق است فروغ مهر، کوری؟ هرگز
ما را ز حریم نور، دوری؟ هرگز
«از عصمت عشق ، توبه»، شیطان میگفت !
ای عشق ! هزار سال نوری، هرگز